شهروند ۱۱۵۶ ـ پنجشنبه ۱۳دسامبر ۲۰۰۷

دولتهای مترقی برای رفع تبعیض و همچنین جلوگیری از خشونت علیه زنان، قوانین سخت گیرانه ای را وضع و اجرا می کنند.

۲۵ نوامبر از طرف سازمان ملل روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان تعیین شده است. در این روز در سال ۱۹۶۰ سه خواهر فعال سیاسی به نام خواهران میرابل در کشور جمهوری دومینکن به دستور دیکتاتور آن زمان، رافائل تروجیلو، کشته شدند. برای بزرگداشت آن روز برنامه های ویژه ای برای آگاهی دادن زنان نسبت به شرایط خود در سراسر دنیا ترتیب داده می شود.

علاوه بر آن در کانادا ۶ دسامبر روز ملی خشونت علیه زنان نامیده شده است. در این روز در سال ۱۹۸۹، چهارده زن فقط به خاطر زن بودنشان در دانشکده پلی تکنیک مونتریال کشته شدند. دولت کانادا هم برای زنده نگه داشتن خاطره این روز پیشگیری از خشونت علیه زنان، ۶ دسامبر را روز ملی اعلام کرد. در این روز پرچم کانادا نیمه افراشته می شود و مردم با پوشیدن روبان سفید و یک دقیقه سکوت یاد آن زنان را گرامی می دارند.

نامیدن ۲۵ نوامبر به عنوان روز بین المللی مبارزه با خشونت علیه زنان و روز ۶ دسامبر به عنوان روز ملی در کانادا نشانه ی اهمیت دادن جوامع متمدن به موقعیت زنان است. این نشان می دهد که دولتهای دمکراتیک چقدر به مسئله زنها اهمیت می دهند. از آن طرف اخباری که از ایران شنیده می شود نشانگر آن است که جمهوری اسلامی درست برعکس دولتهای متمدن عمل می کند. در واقع زیر پا گذاشتن حقوق زنان جزوی از موجودیت رژیم جمهوری اسلامی است و علت آن ریشه در دید قرون وسطایی رژیم نسبت به زنان دارد. به همین دلیل متاسفانه زنان در ایران به طور مضاعف تحت فشار قرار دارند. ممکن است که در بعضی جوامع قشرهایی باشند که نظرات عقب افتاده ای نسبت به زنان داشته باشند ولی دولت ها وظیفه دارند که با وضع قوانین مترقی از زنان حمایت کنند و چنین افرادی را در موقعیت غیر فعال قرار دهند.

در ایران قوانینی تصویب می شود که باعث تشویق تبعیض و خشونت علیه زنان می شود. قوانین جمهوری اسلامی پر از موارد تبعیض آمیز علیه زنان در زمینه های اقتصادی، اجتماعی و خانوادگی است برای مثال به چند نمونه از قوانین مربوط به زنان توجه کنیم.


قانون مجازات

ماده ۶۳۸ـ بدحجابی و بی حجابی جرم محسوب می شود و هر کس که به این جرم مرتکب شود، به حبس از ۱۰ روز تا ۲ ماه و یا از ۵۰ هزار تا ۵۰۰ هزار ریال جزای نقدی محکوم خواهد شد.

ماده ۱۰۲ـ مرد را هنگام رجم (سنگسار) تا نزدیک کمر و زن را تا نزدیکی سینه در گودال دفن می کنند. آنگاه رجم (سنگسار) می نمایند.

(با توجه به تفاوت های فیزیکی بین زن و مرد، اگر احتمال فرار و زنده ماندن برای مرد جوان داشته باشد، این شانس برای زن غیرممکن می شود).

ماده ۱۲۱۰ ـ سن مسئولیت کیفری برای دختران ۹ سال قمری، ۸ سال و ۹ ماه شمسی و برای پسران ۱۵ سال قمری، ۱۴ سال و ۶ ماه شمسی است.

ماده ۴۸ ـ اگر یک دختر ۹ ساله مرتکب خطایی شود با او مثل یک بزرگسال رفتار می شود و تمامی مجازاتهای قانونی مانند شلاق، اعدام و حتی سنگسار برای او صادر می شود.

ماده ۳۳۰ ـ دیه زن نصف دیه مرد تعیین شده است. هر گاه مرد مسلمانی عمدا زن مسلمانی را بکشد محکوم به قصاص است لیکن باید ولی زن قبل از قصاص قاتل نصف دیه مرد را به او بپردازد.


قانون ازدواج، طلاق، حضانت و اشتغال

مرد می تواند چهار زن عقدی و بی نهایت زن صیغه داشته باشد.

ماده ۱۱۱۳ـ طلاق حق مرد است و مرد می تواند هر وقت که بخواهد زنش را طلاق بدهد حتی به طور غیابی. اما زنان حق تقاضای طلاق را ندارند زیرا تصمیم آنها تحت تاثیر عواطف قرار می گیرد. (اخیرا در اثر فشار و مبارزات زنان در هنگام عقد تبصره ای در سند ازدواج نوشته می شود که طبق آن تحت شرایطی زنان می توانند از دادگاه تقاضای طلاق کنند).

ماده ۱۱۶۹ ـ برای نگاهداری طفل، مادر تا دو سال از تاریخ ولادت اولویت خواهد داشت. پس از انقضای این مدت حضانت او با پدر خواهد بود.

ماده ۱۱۱۷ـ شوهر می تواند زن خود را از حرفه یا صنعتی که منافی مصالح خانوادگی یا حیثیت زن یا خود باشد منع کند. بنابر این زنان باید اجازه شوهر را برای اشتغال داشته باشند.


قانون ارث

ماده ۹۱۳ـ ا گر مرد فرزند داشته باشد زن یک هشتم از اموال وی را و در صورتی که فرزند نداشته باشد یک چهارم اموال او را می برد. اما شوهر در صورت فوت زنش اگر زن ورثه دیگری نداشته باشد همه ی اموال به شوهر می رسد و اگر ورثه داشته باشد نصف اموال زن را می برد. اما در صورتی که شوهر ورثه ای نداشته باشد یک چهارم اموال را زن ارث می برد و بقیه به دولت می رسد.

ماده ۹۰۷ـ زمانی که پدر و مادر فوت کنند و فرزند دختر و پسر داشته باشند، پسران دو برابر دختران ارث می برند.


قانون شهادت

ماده ۲۳۷ ـ قتل عمد با شهادت دو مرد عادل ثابت می شود (یعنی شهادت زن اصلا به حساب نمی آید) قتل شبه عمد یا خطا با شهادت دو مرد عادل یا یک مرد عادل و دو زن عادل ثابت می شود (بنابر این آنجایی هم که شهادت زن پذیرفته می شود دو زن در مقابل یک مرد قرار می گیرند).

از این نوع تبعیضات علیه زنان در قوانین جمهوری اسلامی زیاد است و می توان برای آشنایی با آنها به منابع قانونی مراجعه کرد. تازه موارد فوق علاوه بر خشونتی است که خود دولت علیه زنان اعمال می کند و به خاطر ابتدایی ترین حقوق انسانی زنان را مورد تهدید، زندان، شکنجه و حتی اعدام قرار می دهد.

زهرا کاظمی و زهرا بنی یعقوب نمونه هایی از خشونت دولتی علیه زنان هستند، خشونت دولتی علیه زنان در واقع برای تحت کنترل قرار دادن این قشر عظیم از جامعه ایرانی اعمال می شود. این کنترل خود را به صورت طرحهای مختلف از جمله مبارزه با بد حجابی و به اصطلاح اشاعه فساد نشان می دهد.

هر ساله به خاطر مسئله بدحجابی صدها هزار زن تحت بازجویی و اخطار خیابانی قرار می گیرند. آمارهایی که خود رژیم می دهد حکایت از گسترش نافرمانی زنان از فشارهای دولتی می کند. وقتی که ارقام ارتکاب موارد به اصطلاح جرم از میلیون می گذرد دیگر آن موارد جرم محسوب نمی شود بلکه یک اعتراض اجتماعی به شمار می آیند. این به این معناست که زنها موافق طرحهای رژیم در مورد حجاب نیستند.

ما زنانی که در خارج از ایران زندگی می کنیم وظیفه مهمی در کمک به مبارزات زنان در داخل کشور داریم. یکی از راههای کمک، بزرگداشت و شرکت در روزهای منسوب به زنان است که در آنها اخبار مبارزاتی و مسائل مربوط به زنان در ایران را منتشر کرده و زنده نگه داریم. یکی دیگر از راهها، برقراری ارتباط با مجامع مطبوعات و محافل سیاسی است تا آنها را از شرایط سخت زندگی زنان در ایران آگاه کنیم.

به طور مثال لازم است از اقدام اخیر دولت کانادا در ارائه پیش نویس نقض حقوق بشر در ایران به سازمان ملل قدردانی نمود. برای این منظور می توان از طریق برقراری تماس، فرستادن نامه و ای میل تشکر به مقامات مربوط و نمایندگان اقدام کرد.

در خاتمه باید توجه داشت که عمده مسائل زنان در ایران ناشی از حکومت مذهبی حاکم است. بنابر این تنها راهی که زنان ایران می توانند به حقوق واقعی خود برسند از طریق برقراری یک حکومت دمکراتیک و سکولار است.

۳ دسامبر ۲۰۰۷


shahlagb@yahoo.ca