شماره ۱۲۱۴ ـ پنجشنبه  ۲۹ ژانویه ۲۰۰۹

“قلعه رودخان” نام دژی است باستانی که در جنوب غربی فومن بر فراز تپه ای در دل جنگل قرار دارد و یکی از عظیم ترین قلعه های بازمانده از قرنهای گذشته در ایران است.

با اینکه قلعه رودخان مدتی پایتخت سلطنت و مرکز حکمرانی حکام گیلان بیه پس (غرب سفیدرود) بوده، در متون تاریخی و جغرافیایی موجود، از این قلعه نامی به میان نیامده است. تنها عبدالفتاح فومنی یک بار در کتاب تاریخ گیلان از کوه قلعه رودخان یاد می کند و می نویسد: امیره شاهرخ و کامیاب، پسران امیره سالار و بنی اعمام حسین خان بودند. به دستور حسن خدن کهدمی در کوه قلعه رودخان کشته شدند. (از آستارا تا استارباد، صفحه ۱۵۷)

در فرهنگ جغرافیایی ایران نیز چنین آمده است: قلعه رودخان ده، جزء دهستان مرکزی شهرستان فومن، ۱۲ کیلومتری جنوب شهر فومن، قلعه ای قدیمی دارد که به سکسار معروف است. این قلعه در حدود ۳ کیلومتری جنوب آبادی روی کله ی کوه بنا گردیده است.

در کتاب جغرافیای گیلان نوشته ی م. م. لاهیجانی (چاپ  نجف، ۱۹۶۹، صفحه ۲۱۶) آمده است: “در قریه ی رودخان فومن یک قلعه قدیمی به نام سک سال یا صلصال (با دو صاد) و یا سلسال (با دو سین) باقی است که تاریخ بناء آن را به دو هزار سال نسبت می دهند. ولی آنچه محقق است … امیر حسام الدین فومنی که از سلاطین عصر خود بوده آن را تعمیر کرده است.”

برای رفتن به این قلعه باید از فومن به آبادی قلعه رودخان و از آنجا با دو ساعت راه پیمایی در مسیری زیبا و دیدنی به دیدار قلعه رفت. فاصله ی رشت تا فومن ۳۰ کیلومتر جاده ی آسفالته و از فومن تا آبادی قلعه رودخان هم ۱۵ کیلومتر جاده اسفالته است. فاصله ی آبادی تا قلعه هفت کیلومتر است که قسمتی از ابتدای آن به صورت خاکی قابل عبور با ماشین است. ارتفاع قلعه از سطح دریا ۶۸۰ متر است.


قلعه رودخان، اسمی که عموما به این قلعه اطلاق شده و نام اصلی آن نیست. قلعه رودخان از نظر ترکیب لغوی به معنی “رودخانه منسوب به قلعه” است و نام رودخانه ای است که از نزدیکی قلعه و سپس از کنار آبادی قلعه  رودخان ـ که نام خود را از رودخانه گرفته ـ می گذرد و پس از پیوستن با رودهای دیگر، از طریق مرداب انزلی به دریای خزر می ریزد. در کتیبه ای مربوط به این قلعه، نام این قلعه “حسامی” ذکر شده است. در پرس و جو از روستاییان ساکن آن نواحی، معلوم شد که آنها اسم قلعه را “سکسال” (یا سکسار) می دانند و زمانی تصور می کردند که روی کتیبه ی مربوط به قلعه این جمله حک شده است: “گنج قلعه بسیار است ولی کار هر شغال نیست.” مطلب اخیر بی شک ناشی از تصورات و اوهام در مورد قلعه بوده و پایه و اساسی نداشته است، اما در مورد نامی که اهالی برای قلعه ذکر می کنند جای تعمق و دقت وجود دارد، زیرا در قلاع دیگری در نقاط دیگر ایران نیز به نام هایی شبیه به همین نام برمی خوریم که بعید نیست ارتباطی میان آنها در کار باشد. مثلا در حوالی کرج، در نزدیکی ده “ارنگه” قلعه ای به نام “شاه دز” وجود دارد. اهالی این قلعه را به صلصال نامی نسبت می دهند که به مخالفت با حکومت وقت برخاست و دست به دزدی و راهزنی دراز کرد و سرانجام شاه وقت به همراه سپاهیانش و به یاری خیانت اطرافیان صلصال شبانه به درون قلعه راه می یابند و صلصال و رفیقان او را می کشند و آتش این فتنه را خاموش می کنند. (قلاع اسماعیلیه در رشته کوههای البرز، نوشته منوچهر ستوده، صفحه ۱۳۳)

در اطراف هشتپر نیز در نزدیکی آبادی لیسار قلعه ای به نام قلعه “ساسان” وجود دارد که بعید نیست از نظر لغوی تغییر شکل یافته سکسار باشد یا این هر دو تغییر یافته نام اصلی تری باشند که اکنون اطلاعی درباره آن نداریم.

طول قلعه حدود ۵۰۰ متر است. در ساختمان این قلعه سنگ و ساروج (برای برج و باروها) و آجر و ملاط آهک (برای طاقها و اتاقها) به کار رفته است. در نقاط متعددی دورادور قلعه اتاقهای دو طبقه ساخته شده است. در ورودی قلعه، در محل گردنه ی بین دو قله ی کوچک قرار دارد. منتهی الیه سمت راست که بلندترین نقطه قلعه است “شاه نشین” قلعه خوانده می شود. با توجه به وضعیت و آثار باقی مانده در آن، معقول به نظر می رسد که این محل مخصوص حاکم قلعه بوده باشد.

برای رفتن به بخشی از قلعه که در سمت چپ در ورودی قلعه واقع است باید از دروازه ی دیگری، که مشابه دروازه ی ورودی است، عبور کرد. در منتهی الیه سمت چپ قلعه در خروجی کوچکی وجود دارد که “دزده در” (در دزد یا در مخفی) نامیده می شود و احتمالا فقط در مواقع اضطراری مورد استفاده قرار می گرفته است و به علت وجود صخره ی شیب دار در زیر آن، رفتن به درون قلعه از این راه، نسبتا دشوار است. یک نکته عجیب در معماری قلعه این است که امداد چاله های دو مستراح مجاور عمود بر هم است، حال آنکه در سرزمین های اسلامی چاله های مستراح را به موازات یکدیگر و طوری می سازند که در امتداد قبله قرار نگیرند. در اکثر نقاط ایران، معمولا این چاله ها شرقی ـ غربی ساخته می شود.

در نزدیکی در ورودی قلعه چشمه آب کوچکی وجود داشت که آب آن در آب انباری که با دقت و ظرافت ساخته شده، می ریخت. قاعدتا با توجه به موقعیت کوههای اطراف، این باید یک چشمه آرتزین بوده باشد. در این مورد افسانه ای وجود دارد که می گویند برای تامین آب، از ییلاقی که در خط الرأس البرز و در مسافت نسبتاً دوری از قلعه واقع است، به این قلعه راه آب زیرزمینی کشیده شده بود.

در زلزله بهار ۱۳۶۹ گیلان این چشمه کور شد  و بازدیدکنندگان قلعه باید با خود آب آشامیدنی همراه ببرند.

زمانی یک کتیبه سنگی به ابعاد ۳۰ در ۳۰ در ۸۰ سانتی متر بالای دروازه ی اصلی قلعه وجود داشت که در گذشته ای نامعلوم با افول ستاره بخت قلعه، آن نیز به پایین افتاده و تا حوالی پانزده بیست سال پیش بازدیدکنندگان قلعه ابتدا کتیبه را که دم دروازه ی قلعه روی زمین رها شده بود می دیدند. بعدها رهگذران بی فرهنگ یا حفاران غیرمجازی که از نیافتن گنج مطلوب عصبانی بودند کتیبه را به قعر دره ی روبروی دروازه ی قلعه پرتاب کردند. تذکرها و توصیه ها به مقامات مسئول برای انتقال و حفظ کتیبه به جایی نرسید و کتیبه ی چند پاره شده سالها لابلای خاک و خاشاک پنهان ماند تا آنکه چند سال پیش تکه ای از آن توسط ماموران انتظامی در خانه یکی از روستاییان که از آن برای نشستن کنار آتش استفاده می کرد،  پیدا شد.

هم اکنون یک تکه از کتیبه در اختیار اداره ی میراث فرهنگی رشت است و امید است روزی قطعات دیگری از آن نیز برای تکمیل کتیبه یافت شود.

در کتاب از آستارا تا استارباد تالیف آقای منوچهر ستوده عبارت حک شده روی کتیبه چنین آمده است: [علاءالدین اسحقی خلد ملکه و سلطانه در تاریخ ثمان عشر و تسعمایه این قلعه ی مبارکه را که مسمی به قلعه ی حسامی است و هرگز درجه تعمیر نیافت . . . ۹۱۸ دانا چون دشمن خوی هرزه جوی . . . خویش اظهار کند و عهد . ..) باقی مطالب کتیبه فرسوده شده و از میان رفته است.]


“الکساندر خوچکو” می نویسد: “قلعه رودخان دژی است بر بالای کوهی در قسمت علیای رودخانه ای به همین نام. باروی آن از سنگ و آجر است. طرفین در ورودی دو برج دفاعی مستحکم است. بر بالای در کتیبه ای است که مطالب زیر بر سنگی حک شده است:

این قلعه که به نام قلعه حسامی است نخستین بار در سال نهصد و هجده تا سال نهصد و بیست و یک به امر سلطان حسام الدین بن امیره، دباج بن امیره علاءالدین اسحقی تجدید بنا شد، این کتیبه را کمال الدین بن محمد گیلانی نوشت. عبارات آن از خان احمد شیروانی و تحریر آن از خان احمد شیروانی و تحریر آن از ابن حسین الخراسانی است.” (این عبارت ترجمه از کتاب رابینوی فرانسوی درباره گیلان می باشد و طبعا عین متن کتیبه نیست). هدایت خان، هنگام قیام علیه کریم خان زند به تعمیر قلعه پرداخت و توپهایی در آنجا نصب کرد. در رویه ی دیگر کتیبه یک ستاره شش پر در داخل دایره ای حک شده است.

این قلعه که روی تپه بلندی ساخته شده، از سمت شمال مشرف است به دشت گیلان و از سمت جنوب به کوههای رشته طوالش که همان بخش غربی البرز است، می رسد. گرچه خرابی هایی که نتیجه  رویش گیاهان و درختها و اثر رطوبت و برف و باران است در ویرانی این قلعه تاثیر زیادی داشته، بر همه اینها باید کار کسانی را که به طمع گنج گوشه و کنار قلعه را کنده اند، افزود، اما قسمت های اصلی قلعه همچنان محکم و استوار بر جای مانده و از نظر دقت و مهارت در معماری قابل توجه است. در کتاب از آستارا تا استارباد درباره ی این قلعه آمده است: “دژی که به نام قلعه رودخان خوانده می شود، سومین بنا از بناهای عجیب هفتگانه گیلان است. نگارنده که دژهای زیادی را دیده و مطالعه کرده، تاکنون دژی به این عظمت و استحکام ندیده است. شاید بتوان این دژ را یکی از دژهای عجیب ایران دانست. تنها دژی که می تواند برابر و همسر او باشد قلعه ی اصطخر فارس است. دژهای خراسان و الموت و رودبار و طارم زنجان در مقابل این دژ بسیار کوچک و ناچیزند و شاید مساحت ده دوازده دژ این صفحات مساوی اراضی قلعه رودخان باشد”.


میان دو آبادی گوراب پس و خسروآباد، خرابه های عمارت کوچک مربع شکلی از آجر دیده می شود و ساکنان این منطقه آن را مطبخ کاخ قلعه رودخان نامیده اند که بعید نیست چنین بوده باشد.

چوپان هایی که در آغاز بهار گله هایشان را از دشت گیلان به ییلاق می برند تا از مراتع غنی آنجا برای تغذیه دام ها استفاده کنند هنگام عبور از حوالی قلعه، شب را در اتاقهای آن به سر می برند. همچنین است هنگام بازگشت به دشت گیلان که در آغاز پاییز صورت می گیرد.

در سالهای اخیر این قلعه بیشتر شناخته شده و مورد بازدید عده بیشتری قرار می گیرد. فیلمی هم از این قلعه تهیه و از تلویزیون گیلان پخش شده است. جای آن دارد که در زمان مناسب فکری به حال ویرانی سریع قلعه بشود تا این اثر با ارزش برای دیدار و تحقیق علاقمندان و کارشناسان بر جای بماند. همچنین لازم است تابلویی شامل اطلاعات تاریخی مربوط به قلعه تهیه و نزدیک دروازه قلعه نصب شود.


ایمیل نویسنده:

eftekhari1956@yahoo.ca


منابع:

ـ تاریخ گیلان، رابینو

ـ اطلاعات شخصی آقای جعفر خمامی زاده

ـ نوشته های آقای مهندس محمد باقری

ـ از آستارا تا استارباد ، منوچهر ستوده

ـ فرهنگ جغرافیایی ایران