کارهای بی شماری می توانیم انجام دهیم مگر سکوت!

سلام

من نازنین افشین جم هستم. مایلم به گرمی به شما میهمانان، اعضا و پشتیبانان سکولارهای سبز تورنتو خوش آمد بگویم. کاش می توانستم در آنجا به جمع شما بپیوندم، ولی همانطورکه ممکن است بعضی از شما بدانید، در این زمان به دلیل نوزادم که در نزدیکی نوروز خواهد آمد، و من به خاطر آن خیلی هیجان زده هستم، نمی توانم مسافرت کنم.

در این هفته ما روز جهانی زن را جشن می گیریم. جشن می گیریم به خاطر دست آورد هایی که در موضوع برابری و حقوق زنان در سراسر دنیا داشته ایم و در عین حال باید بدانیم که کمبودها کدامند و چه کاری برای بهتر کردن و پیشبرد این هدف، چه در خانه خودمان کانادا، چه در ایران و یا  سراسر جهان می توانیم انجام دهیم.

نازنین افشین جم

ما باید از هر آنچه در توان داریم در طرح هایی که به زنان کمک می کنند تا سیکل فقر و خشونت را بشکنند و موقعیت آن ها را در امنیت اقتصادی، رهبری و توانمندی بالا ببرند سرمایه گذاری کنیم زیرا که می دانیم اگر وضعیت زنان در اجتماع خوب باشد، جامعه و کشور شکوفا می شوند. سرمایه گذاری در امور زنان،  سرمایه گذاری برای تمام آینده ما می باشد.

با زنان هنوز در اطراف دنیا به عنوان شهروند درجه دو رفتار می شود. تبعیض از زمان تولد شروع می شود. بعضی ها وقتی متوجه می شوند که جنینشان دختر است آن را سقط می کنند چون که نوزاد پسر را ترجیح می دهند. و به آن ها در مقایسه با خواهرانشان از لحاظ غذا، عشق، و فرصت ها بیشتر می رسند و وقتی به سن مدرسه می رسند، از جمله در بعضی از مناطق ایران، دختران را به مدرسه نمی فرستند. از هر سه زن در دنیا یکی نمی تواند بخواند و بنویسد. این را هم می دانیم که آموزش زنان رابطه مستقیمی با سلامت آن ها پیدا می کند. ۳/۲ نیروی کار دنیا را زنان تشکیل می دهند ولی آن ها تنها ۱۱ درصد درآمد ها را به دست می آورند. حتی در کانادا و کشورهای اروپایی زنان کمتر از مردان حقوق می گیرند. یکی از وجوه ریشه دار تبعیض علیه زنان، خشونت است. از هر سه زن یکی مورد ضرب و شتم، اجبار در روابط جنسی و انواع دیگر بدرفتاری ها قرار می گیرند و به نظر من یکی از اشکال آن ازدواج اجباری است که کودکان در آن گیر می کنند. بیشتر این اتفاقات در جوامع دورافتاده صورت می گیرد. بعضی وقت ها می بینی که دختر ۹-۸ ساله با مرد ۶۰ ساله ازدواج می کند، چیزی که ما گاهگاهی در ایران مشاهده می کنیم.

یکی دیگر از موارد تبعیض علیه زنان، تفسیر های سخت گیرانه از قوانین شریعت است که اثرات مخربی روی آن ها در سراسر جهان از جمله در ایران گذاشته است. همانطور که همه شما در این سالن می دانید در سال ۱۹۷۹ که آیت الله خمینی به قدرت رسید و قوانین سخت شریعت را اعمال کرد حقوق زنان ربوده شد. آن ها مجبور شدند خود را بپیچند و از بسیاری از موقعیت های شغلی خوب از جمله قضاوت پایین کشیده شدند. این روند هنوز هم ادامه دارد. در دانشگاه ها زنان از  مردان جدا می شوند و روز به روز کلاس های مختلط کمتری ارائه می شوند. از آن حیرت انگیزتر و وحشتناک تر این است که ارزش جان زنان به اندازه نصف مردان به حساب می آید.

مطمئن هستم که بسیاری از این گونه مسائل را در گردهمایی خود مورد بررسی قرار می دهید. از آن جمله است تبعیض در طلاق، سرپرستی کودکان، و حتی سفر به خارج که برای آن زن باید اجازه شوهر یا پدر خود را بگیرد. با تاسف و اندوه، من ایمیل های زیادی از داخل ایران دریافت می کنم که نشان می دهد چگونه زنان در زیر حاکمیت فعلی رنج می برند، چگونه با آنها بد رفتاری می شود و یا از گرفتن سرپرستی کودکانشان منع می شوند. من در هنگامی که با مورد نازنین فاتحی آشنا شدم از تبعیض قانونی علیه زنان در ایران آگاه شدم. او در دفاع از خود مردی را که تلاش کرده بود به او تجاوز کند چاقو زده بود و به خاطر آن قرار بود اعدام شود. من همه این ها را در کتابم به نام “داستان دو نازنین” ثبت کرده ام.

من در آن کتاب این مطلب را برجسته کرده ام که شهادت زن در دادگاهی که به جرایم تجاوز جنسی رسیدگی می کند نصف مرد حساب می شود، و این که دختران  از سن ۸-۹ سالگی مسئولیت جنایی دارند در حالی که این مسئولیت  برای پسران از سن ۱۵ سالگی است. آنچه که مرا این قدر غمگین و ناراحت می کند این است که قوانین در ایران چقدر از روش های معمول در دنیا عقب افتاده تر هستند. همانطور که ما همه می دانیم زنان در ایران بسیار قوی و تحصیل کرده هستند. ۶۵ درصد دانشجویان دانشگاه ها دختر هستند. آن ها هرگز یک روش  زندگی با حقارت و زیر دست بودن  را تحمل نخواهند کرد. علیرغم زندان و شکنجه وحشیانه و اعدام، آن ها آن قدر شجاع هستند که هنوز می ایستند و تظاهرات برپا می کنند، مانند آنچه که ما در تظاهرات سال ۸۸ و کارزار یک میلیون امضا مشاهده کردیم.

حالا با توجه به همه این ها، باید دید که چه کار باید کرد و ما چکار می توانیم بکنیم. به نظر می رسد که پس از انقلاب زن ها پیشرفت هایی برای اصلاحات داشته اند. ولی یک روز یک قدم به جلو و روز دیگر سه قدم به عقب برداشته اند. من معتقدم که تا وقتی که مدیریت کشور طوری است که سیاست و مذهب مخلوط شده اند، ما کار زیادی برای پیشبرد اصلاحات نمی توانیم انجام دهیم. من فکر می کنم تنها راه دراز مدت برای پیشبرد حقوق زنان در دموکراتیزه کردن ایران است که زنان و مردان بتوانند کسی را که به طور واقعی صدای آنها را نمایندگی می کند انتخاب کنند و از این راه نظراتشان را در قانون منعکس کنند..

 راه های متعددی وجود دارد که مردم  می توانند در این فرایند شرکت کنند. آن ها می توانند با استفاده از جوامع مدنی،  اتحادیه های زنان، جوانان و کارگران صدایشان را در رسانه های داخلی در ایران و در خارج، این جا در تورنتو و سراسر کانادا منعکس کنند. کارهای ساده ای از قبیل نامزد کردن افرادی مانند نسرین ستوده برای جایزه های متعدد همانطور که شیوا نظرآهاری قرار است جایزه “نتیزن” برای سال ۲۰۱۳ را بگیرد، و از این طریق  قدرت و توانایی های آنها را نشان دهند.  و در عین حال خشونت و تبعیض  ادامه دار علیه زنان را افشا کنند، فشار بیاورند که مسئله حقوق بشر را در مذاکرات هسته ای با رهبران  روی میز بیاورند، تجمعات و تظاهرات اعتراضی ترتیب دهند، نامه بنویسند، با نمایندگان منتخب و نماینده محل خود ملاقات کنند و درباره نگرانی های خود با آن ها صحبت کنند.

 لازم نیست که فعالیت های ما از طریق معمول سیاسی باشد. می تواند از طریق آهنگ، رقص، شعر، و هنرهای دیگر باشد. هدف توجه دادن به مردم است، به همدیگر کمک کردن است. کمک به یک نفر کمک  به چند نفر، کمک به انجمن های غیر دولتی مانند “امید مهر” در ایران. کمک به آموزش و تعلیمات حرفه ای برای زنان ورزشکار و جوانان و گروه های دیگر. تأمین هزینه های وکلا در ایران  تا از زنان گرفتار دفاع کنند. ما همچنین می توانیم کارهایی در این جا در خانه خودمان کانادا انجام دهیم. به کانادایی های تازه وارد از ایران که از روابط خشونت بار گریخته اند یا به دلیل سیاسی و مذهبی  اکنون پناهنده هستند کمک کنیم، به مهاجران جدید برای جا افتادن در کانادا کمک کنیم، آنها را بگردانیم و با محیط جدید آشنایشان کنیم. ما بی نهایت کار می توانیم انجام دهیم ولی چیزی که نمی توانیم بکنیم این است که سکوت کنیم. بنابراین من شخصا از شما به خاطر ساکت ننشستن تشکر می کنم. من از شما سکولار های سبز تورنتو به خاطر تمام آنچه که در مسیر حقوق بشر و دموکراسی انجام داده اید تشکر می کنم و امیدوارم دفعه بعد شما را در حالی که یک بچه کوچک در بغل دارم ببینم. خیلی متشکرم.