ترجمه‌: حمید پرنیان 

با تمام احترامی که برای تونس قائلیم، اما باید گفت که اولین ‌بار در ایران روی داد. نه در انقلابِ ۱۳۵۷ که رسانه ‌های رژیم اسلامی ایران مدعی ‌اش هستند، بلکه در جنبشِ دمکراسی ‌خواهی ‌ای که بعد از «انتخاباتِ» خردادِ ۱۳۸۸ خیزش کرد.

ایرانی‌ ها، به ‌رغمِ محدود بودنِ آزادی‌ شان در فضاهای اینترنتی، شهروند / خبر‌نگارهایی بودند که با انتشارِ اخبار و مطالبی درباره‌ ی اعتراض ‌های خیابانی و برخوردهایی که با نیروهای نظامی و حکومتی می‌شد و خبرهایی به ‌روز درباره ‌ی دستگیری‌ ها و اقداماتِ بعدی، جهانِ توئیتر را قبضه کردند.

علی کریم زاده بانگی

در تابستانِ سال ۱۳۸۸، هر ایرانی جوان و پیری یک کوشنده ‌ی اینترنتی بود؛ از فیسبوک و یوتیوب استفاده می‌کرد تا خبرهایی را تایید و ترجمه و منتشر سازد که از سوی مردمی صادر می‌شد که جان و زندگی‌شان را کفِ دست گرفته بودند تا با استفاده از تصاویر و ویدئو و خبرنویسی بسیج‌ شدنِ جنبشِ دمکراسی‌ خواهی و خشونتِ رژیمِ اسلامی علیه شهروندانِ خویش را ثبت کنند.

رژیم اسلامی اما بلافاصله از این اتفاق‌ها درس گرفت؛ کافی نبود که فقط رسانه ‌های سنتی را هدف قرار دهد و مانع از گزارش‌ نویسیِ روزنامه ‌نگارهای خارجی درباره‌ ی ایران شود و با ایجادِ سانسور و ترس و ارعاب مانع از فعالیتِ روزنامه ‌نگارهای داخلی شود. رژیم می‌بایست با وبلاگ ‌نویس‌ ها و عکاس‌ های دیجیتال و ویدئونگارها و کوشنده‌ های اینترنتی که از رسانه ‌های اجتماعی استفاده می‌کردند تا خبرها و گزارش‌ها را بی ‌درنگ منتشر کنند نیز برخورد می‌کرد. از همان تابستان است که شاهدِ تشدیدِ روش ‌هایی هستیم که برای مهارکردنِ آزادیِ اینترنتی در ایران به کار می ‌رود و بسیاری از مردم نیز قربانیِ این سیاست ‌های خصمانه ‌ی رژیمِ ایران برای سرکوبِ گفتگوهای اینترنتی شده ‌اند؛ سعید ملک‌پور (وب‌نویسِ ایرانی-کانادایی) که صرفا به ‌خاطرِ نوشتنِ یک نرم ‌افزار برای آپلودکردنِ عکس در اینترنت در زندانِ اوین به سر می‌برد، حسین درخشان (وبلاگ ‌نویس ایرانی-کانادایی) که طلیعه ‌دارِ انقلابِ وبلاگ ‌نویسی در ایران است و در حال گذراندن محکومیتِ ۱۹ سال و نیم‌ اش در زندان در ایران به سر می‌برد، ستار بهشتی که وبلاگ ‌نویسِ ناشناخته ‌ای بود و خوانندگانِ وبلاگ ‌اش کم‌تر از ۳۰ نفر بودند و پلیسِ مجازی (فتا = [پلیسِ] فضای تولید و تبادل اطلاعات) در آبانِ ۱۳۹۱ او را دستگیر کرد و چند روز بعد در زندان کشته شد.

حالا که فقط چند ماه تا انتخاباتِ ریاست‌ جمهوری (در خرداد ۱۳۹۲) ایران باقی مانده است، فضای مجازی مملو از پیش ‌بینی ‌هایی در این‌باره شده که این انتخابات چه تناسباتی با جنبشِ دمکراسی ‌خواهانه ‌ی ایران خواهد داشت. گرچه شمار اندکی هستند که فکر می‌کنند انتخابات ابزاری برای تغییراتِ معنادار در ایران است، اما با توجه به این‌که روند انتخاباتی و نامزدها شدیدا تحتِ کنترلِ رژیم هستند، بسیاری بر این باورند که انتخابات می ‌تواند فرصتی باشد تا شکاف‌ های عظیم بین بخش‌ های مختلفِ رژیم به چشم بیاید. پیش‌بینی می‌ شود که کوشندگانِ مردمیِ گروه ‌های مختلفِ مقاومت در ایران، این انتخابات را بهانه ‌ای خواهند دید تا اعتراض خود را به وضع موجود نشان دهند و جنبشِ دمکراسی‌ خواهی دوباره شعله‌ ور شود.

مهسا علیمردانی

بخشی از هیجاناتِ مربوط به انتخاباتِ خردادِ امسال، نگرانی از این است که رژیم ایران در دورانِ پیش از انتخابات و در طولِ انتخابات فضاهای گفتگوی مجازی را خواهد بست.

در حالی که مقاماتِ ایرانی سعی می‌کنند تا این گفتگوها را سانسور کنند، کوشندگانِ اینترنت در سراسر جهان مشغول هستند و به همکارانِ ایرانیِ خود کمک می‌کنند تا ابزارهایی را منتشر کنند که گردشِ آزادِ اطلاعات در ایران و بیرون از ایران را تضمین کند.

ای ‌اس ‌ال ۱۹

گروهِ جوانی از کارشناسانِ رایانه در تورنتو پیشگامِ مبارزه برای آزادی اینترنت در ایران هستند. گروه «ASL 19» که نام خود را از بند ۱۹ اعلامیه ‌ی جهانی حقوق بشر (که به حقِ آزادی بیان و دسترسی آزاد به اطلاعات مربوط می ‌شود) گرفته است، سعی می‌ کند تا ابزار ارتباطاتی و راهنمای استفاده‌ ی فن‌ آوری فراهم کند تا ایرانیان بتوانند بی‌ آنکه در معرضِ خطر قرار بگیرند، به ارتباطاتِ اینترنتی خویش ادامه دهند. این گروه در سال ۲۰۱۱ به ‌عنوان زیرمجموعه ‌ی «Citizen Lab» دانشکده‌ ی امور جهانیِ مانکِ دانشگاهِ تورنتو شکل گرفت؛ Citizen Lab از سال ۲۰۰۵ به این سو درباره‌ ی آزادی اینترنت در ایران گزارش تهیه کرده است.

ران دیبرت، مدیر Citizen Lab، می‌گوید «رسالت ما این است که شکافِ پُرنشده ‌ای را پُر کنیم؛ ما علاقه‌ ی زیادی به افزایش‌ دادنِ آگاهی [در این زمینه] داریم».

همان‌ طور که دیبرت می‌گوید، Citizen Lab مسئولِ ابداعِ Psiphon بود که یک مجموعه نرم ‌افزارِ اینترنتی است و هدف ‌اش حفظِ امنیت و حریمِ شخصی و دسترسی به محتوا است. Psiphon که نسلِ سوم ‌اش تولید شده است، روزانه به ۷۰۰هزار تا ۹۰۰هزار کاربر در ایران خدمت‌ رسانی می‌کند. Psiphon 3 اپلیکیشنِ اندروید است که می‌ تواند روی تلفن ‌های اندروید به کار بسته شود و بدین نحو می‌تواند در دسترسِ اکثر ایرانی‌ها قرار بگیرد.

قسمتِ اعظمِ کارِ اولیه‌ ی ASL 19 این بود که Psiphon را به ‌عنوان ابزاری برای دورزدنِ فیلترها در اختیارِ مردمِ ایران قرار بدهد. افزون بر این، گروه ASL 19 هم‌چنین در پژوهش‌ های دانشگاهی و رسانه ‌ای بی‌شماری مشارکت داشته تا بتواند نیازهای مردم ایران در ارتباطاتِ اینترنتی را شناسایی کند.

علی کریم ‌زاده بانگی، مدیر ASL 19، کار این گروه را این‌گونه توضیح می ‌دهد: «تلاش ما دو بخش دارد؛ از یک سو روی پژوهش ‌ها کار می‌کنیم و فعالیت ‌های حکومتِ ایران را زیر نظر داریم و این شبکه‌ ها پویا هستند و همیشه نیاز به بازرسی دارند. ما با گروهی از روزنامه ‌نگارها و ویراستارها و مترجم‌ ها کار می‌کنیم تا اطلاعات را منتقل کنیم و اخبارِ مربوط را در دسترس قرار بدهیم».

«از لحاظِ فن ‌آوری نیز، ما از ماه اپریلِ گذشته داریم به کوشندگانِ داخلِ ایران ابزارهای امنیتِ اینترنت و راهنمای استفاده از این ابزارها را ارائه می ‌دهیم».

پاشا حقیقی، که بر جنبه ‌ی فن‌آوریِ کارِ ASL 19 متمرکز است می‌گوید «فراهم ‌کردنِ ابزارهای پشتیبان و ضدفیلتر برای کاربرانِ ایرانیِ اینترنت، بخشِ مهمی از کار ماست. ما برای مردمِ ایران ابزارهایی واقعی و هم‌چنین اطلاعاتی درباره‌ ی نحوه ‌ی استفاده‌ ی آن‌ها فراهم می‌کنیم. هم‌چنین مشکلاتی که برای‌ شان پیش می‌آید را چاره‌ گشایی می‌کنیم. ما اغلب مثل پلی بین کاربرانِ داخل ایران و [مراکز] ارائه‌ دهنده در جاهایی مثل کانادا و ایالاتِ متحده عمل می‌کنیم، ما اطلاعاتِ مربوط به مشکلات و نقص‌ های فنی و چالش ‌های جدیدی که حکومت برای محدودساختنِ دسترسی به اینترنت ایجاد کرده را از کاربران می‌گیریم و به برنامه ‌سازها می ‌دهیم تا روی راه‌حل ‌های جدید کار کنند».

مهسا علی‌مردانی مسئول رسانه‌ ها و امور ارتباطی ASL 19 است، او می‌گوید «پاشا با ایرانی ‌ها کار می‌کند و ما با گروه‌ هایی که زبان ‌شان انگلیسی است؛ ما کمک می‌کنیم تا با داده ‌ها و نتایجِ پژوهشی ‌ای که به زبانِ فارسی تولید شده، شکافِ [بینِ دنیای ایرانی و انگلیسی ‌زبان] را پر ‌کنیم. ما هم‌ چنین قسمتِ اعظمِ محتوای «برنامه ‌ی رسانه ‌ای ایران» را مدیریت می‌کنیم. کار ما شناساییِ چیزهایی است که درون رسانه‌ های ایرانی و هم‌ چنین بین کاربرانِ اینترنت منتشر می ‌شود. در حال حاضر، ما مشغول مستندسازی اخباری هستیم که مربوط به انتخاباتِ جاری است».

در حالی که ASL 19 با شبکه‌ ای از فن‌ شناسان و دانش‌ پژوهانِ سراسرِ جهان کار می‌کند که در حوزه ‌ی آزادی اینترنت تخصص دارند، کار و نقشِ خویش را اساسا ارتباط گیری و همیاری در زمینه ‌ی انتشارِ اطلاعات و چاره ‌اندیشی می ‌دانند تا کارشناسانی که صرفا دانش را بینِ کوشندگانِ داخل ایران توزیع می‌کنند.

علی می‌گوید «اکثر مواقع ایرانی ‌ها بهتر از ماهایی که بیرون از کشور هستیم می‌ دانند چه موانعی بر سر راه ارتباطاتِ اینترنتی است و چه ابزاری برای پرداختن به این [موانع] نیاز است. امروزه اکثر مردم می‌ خواهند یک مجموعه ابزارِ مطمئن و امن از منابعِ مطمئن داشته باشند. آن ‌ها می‌دانند که هر چیزی که آنلاین است عمومی است و می‌ تواند آسیب ببیند یا از بین برده شود و [می‌دانند که] این فن ‌آوری ‌ای که امروز کار می‌کند ممکن است فردا کار نکند. ما همیشه با کوشندگان ایرانی و همیارانِ آن ‌ها کار می‌کنیم تا بهترین ابزار را بومی و [با توجه به نیازهای خاص] تنظیم کنیم تا بتواند نیازهای آنها را که مدام تغییر می کند، برآورده سازد. اما این کار، گفتگویی دوسویه است».

پاشا توضیح می ‌دهد که «ما [گروه] ASL 19 را به این خاطر شروع کردیم که فهمیدیم شکافِ بزرگی در زمینه ‌ی ارتباطات و انتقالِ اطلاعات بین مردمِ داخل و بیرون از ایران وجود دارد، ما کارمان را با منتشرکردنِ پیمایش ‌هایی شروع کردیم که می‌ خواست درباره‌ ی نیازها و مسائلی که مردم به هنگام برقراری ارتباطِ آنلاین در ایران دارند بازخورد بگیرد. فکر کردیم که هیچ کسی در این پیمایش مشارکت نخواهد کرد، اما بازخوردهای زیادی داشتیم: ۳۴۱۲ نفر پاسخ دادند و کلی توصیه از جانبِ مردمِ ایران داشتیم».

پاشا هم‌چنین می‌گوید که ایرانی‌ها به ‌طور روزافزون ابزارهای خاصِ خودشان را تولید می‌کنند تا به چالش ‌هایی بپردازند که در زمینه ‌ی آزادی اینترنت دارند، آن‌ها منتظرِ دیگران و خارج از کشور نیستند تا برای ‌شان اپلیکیشن و امور تخصصی فراهم کنند.

به ‌رغم کارهایی که در ایران و بیرون از ایران صورت گرفته تا کنترلِ اینترنت در ایران را دور بزنند، واقعیت اما این است که فضای مجازی در ایران در طول انتخاباتِ ۱۳۹۲ جنجالی ‌تر از انتخاباتِ ۱۳۸۸ خواهد بود.

علی می‌گوید «بعد از تظاهراتِ ۱۳۸۸، مجلس ایران شتاب ‌زده عمل کرد و لایحه‌ های بسیاری را تصویب کرد که به مساله ‌ی سانسور و جرم ‌های مجازی مربوط می‌ شوند، آن‌ ها یک ‌سری فعالیت ‌های آن ‌لاین مانند نوشتن هر مطلبی درباره ‌ی تحریم انتخابات را غیرقانونی تشخیص دادند. آخرین بار در اوایلِ انتخاباتِ ریاست‌ جمهوری، انتخاباتِ مسخره ‌ای در فیسبوک برگزار شد و رسانه ‌های ایرانی مانند پرس تی‌ وی گزارشِ این کمپین ‌های آن ‌لاین را پخش کردند. این دفعه، واقعیت بسیار متفاوت است. روزنامه ‌نگارانی در ایران دستگیر شده ‌اند و پیامی که به رسانه ‌ها می‌ فرستند بسیار واضح و روشن است؛ اگر جنبش ‌های مخالف را پوشش دهید، همه ‌ی روزنامه ‌نگاران‌تان را دستگیر می‌کنیم و تعطیل‌تان می‌کنیم».

در حالی که رژیم اسلامی بسیار فعال‌تر شده و کنترل بیش‌تری بر ارتباطاتِ آن ‌لاین دارد، اختلافاتِ نمایشی ‌ای هم در صحنه‌ ی عمومی وجود دارد.

«در دستگاهِ قدرتِ ایران اتفاقِ نظری در زمینه‌ ی چگونگیِ کنترل‌کردنِ اینترنت وجود ندارد؛ برای مثال، دفتر مقام رهبری خواستارِ نظارتِ بیش‌تر است، می‌گویند ما آن‌قدر سانسور کرده ‌ایم که مردم را مجبور ساخته ‌ایم تا از ابزارهای دورزدن [فیلترها] استفاده کنند، خب آن‌ها هم سیاست ‌های جدید و زیرکانه ‌ای در زمینه‌ ی فیلترکردن دارند».

پاشا درباره‌ ی موانعِ کنونی بر سر راه آزادی اینترنت در ایران می‌گوید «این چالش تغییر کرده است: [قبلا] دسترسی ‌یافتن به اطلاعات [چالش بود اما الان] دسترسی ‌یافتن ناشناس به اطلاعات [چالش است]. ایران اخیرا فعالیت ‌های نظارتی‌ اش را بسیار شدیدتر کرده است».

او اضافه می‌کند «ما به کمکِ Psiphon می‌دانیم که در این دوره‌ ی زمانی تقاضا برای ابزارهای مطمئنِ دورزدن [فیلترینگ] افزایش می ‌یابد و ما هم باید آماده باشیم تا کمکِ بیش‌تری برای کاربردِ ابزارمان ارائه دهیم. ما هم‌زمان با نزدیک‌ شدن به انتخابات، کاربران را آموزش می ‌دهیم که چه ‌طور در اینترنت امنیت داشته باشند و چه ابزاری استفاده کنند تا حد امکان ناشناس بمانند. نمی‌توان صد در صد تضمین کرد اما ما می‌خواهیم کوشندگان و روزنامه ‌نگاران تا حدِ امکان از امنیت برخوردار باشند».

کنفرانس گفتگوی مجازی

اوایل این ماه، گروه ASL 19 در سازمان‌دهیِ «کنفرانس گفتگوی مجازی» ۲۰۱۳ در دانشگاهِ تورنتو با Citizen Lab و مرکز مطالعاتِ امنیتِ جهانی کانادا در دانشکده‌ ی مانکِ امور جهانی مشارکت داشت.

این کنفرانس، رهبرانِ دولتی و جامعه‌ ی مدنی و دانشگاهیان و بخش خصوصی را گرد هم آورد تا درباره‌ ی امنیت فضای مجازی و حاکمیت بحث کنند. گروه ASL 19 مسئولِ بخش‌ هایی از این کنفرانس بود که به موضوع آزادی اینترنت در ایران مربوط می‌شد.

افزون بر مذاکراتی درباره‌ ی آمادگی برای روبه ‌رو شدن با چالش ‌هایی که در انتخاباتِ ریاست‌ جمهوریِ آتی در ایران پیش خواهند آمد، مساله ‌ای که قسمتِ اعظمِ بحث را به خود مشغول کرده بود تاثیرِ تحریم ‌ها بر ایران و بر آزادی اینترنت بود. بسیاری از سخنگویان در ارتباطِ مستقیم با کوشندگانِ ایرانی، مساله‌ ی اصلی را این دانستند که ابزاری که مربوط به ارتباطاتِ آن‌لاین و دورزدنِ فیلترهای دولتی است به ‌خاطرِ ماهیتِ محدودکننده‌ ی تحریم‌ ها، به دستِ کوشندگانِ داخلِ ایران نمی‌رسد.

مساله‌ ی دیگری که در این کنفرانس اعلام شد همانا فقدانِ پوششِ مسائلِ مربوط به آزادیِ اینترنت در ایران در رسانه ‌های فارسی‌ زبانی است که بیرون از ایران هستند. یکی از دغدغه‌ ها نیز این بود که کوشندگانِ ایرانی داخل و روزنامه‌ نگارانی که به ‌طور مرتب با مردمِ داخل ایران در ارتباط هستند هم‌چنان از پروتکل ‌ها و ابزارِ امنیتی اینترنتی ‌ای که می ‌توانند جهتِ ناشناس ‌بودن در اینترنت استفاده کنند، بی‌خبر هستند. از منابعی مانند «بنیاد مرزهای بین ‌المللی الکترونیکی» که از آزادی اینترنت در ایران حمایت می‌ کند، به‌ عنوان راهی جهت آموزش‌ دادنِ عموم مردم حول این مسائل یاد شد.

نیاز به ایجادِ فرصت‌های بیش‌تر جهت مرتبط ساختنِ کارشناسانی که در زمینه ‌ی آزادی اینترنت و در کشورهای دیگر (مانند چین) فعالیت می‌کنند با آن‌هایی که در همین زمینه و در ارتباط با ایران فعالیت می‌کنند نیز به بحث گذاشته شد تا گفتگوهای مشترکِ بیش‌تری در بین این گروه از کارشناسان نیز برقرار شود.

چالش‌های پیش ‌روی آزادی اینترنت در ایران

موضوع غالب در بحث‌های کوشندگانِ دنیای مجازی درباره‌ ی ایران این است که رژیم اسلامی اقدام به ایجادِ «اینترنتِ حلال» و ملی کرده است. این اینترنتِ حلال، دسترسیِ اکثرِ ایرانیان را به فضای اینترنتیِ ‌ای که در کنترلِ ایالاتِ متحده است و برای سایت ‌های خارجی رایگان می‌باشد را محدود می‌سازد و می‌تواند دسترسیِ این کاربران به اینترنتِ جهانی را قطع کند.

ایران به سمتِ مسدودکردنِ «شبکه ‌های خصوصی مجازی» یا VPNها می‌رود و بسیاری می‌پرسند آیا این تاکتیک برای محدود ساختنِ فعالیت‌های ضدحکومتی در دوره‌ ی انتخابات است یا این‌که نشانه ‌ی آن است که رژیم آماده می‌شود تا «شبکه ‌ی اطلاعاتِ ملی» یا NIN را ایجاد کند.

رواجِ NINها تاثیراتِ منفی ‌ای بر کاربرانِ اینترنت در ایران داشته است، قدرتِ دورزدنِ فیلترها را محدود ساخته، و تواناییِ رژیم در نظارت بر اینترنت را افزایش داده است. رژیم با مجبور ساختنِ کاربران برای استفاده از VPNهای حکومتی، می ‌تواند نظارتِ بیش‌تری بر ارتباطات داشته باشد و به گذرواژه ‌ها و اطلاعاتِ محرمانه‌ ی کاربران دسترسی پیدا کند. این حرکت، خبر از شکستِ دمکراسیِ اینترنتی در ایران می‌دهد.

این گفتگو و مذاکره درباره ‌ی دمکراسیِ اینترنتی در ایران، یکی از آن مذاکراتی است که به هر دو جبهه‌ ی سیاسی و فن ‌آورانه توجه داشته است. در حالی که مشکل بتوان راه ‌حل‌ های صریحی برای بهترین راهِ دست‌یابی به آزادی اینترنت در ایران ارائه داد، اما نقشِ سازمان‌های پیشگامی مانند ASL 19 هم‌چنان حیاتی است تا کارشناسانِ این امر را در ارتباط با یک‌دیگر قرار دهد و فضای ضروری جهت گفتگو و ابتکار فراهم آورد.