حرف حوادث تروریستی که به میان می آید، بیش و پیش از هر گروه و جماعتی انگشت های اشاره به سوی مسلمانان نشانه می رود و اگر مسلمانان ساکن جهان غرب تکلیفشان را با این گروه ها روشن نکنند، کل جامعه در مظان اتهام قرار می گیرد.

پس از انتشار خبر دستگیری دو نفر مظنون به داشتن طرح حمله به یک قطار مسافربری “ویا ریل”، رادیو سی بی سی با امام جمعه کینگستون، شهری در شرق تورنتو و در میانه ی راه تورنتو به اتاوا و مونترال، گفت وگوی مشروحی کرد که یکی از اولین و شاید بشود گفت بهترین و هوشمندانه ترین واکنش های یک امام به واقعه بود.

امام اسکندر هاشمی گفت: “ما نه تنها این گونه حوادث را محکوم می کنیم، بلکه آماده ایم با پلیس این کشور برای افشا و معرفی کسانی که قصد به خطر انداختن امنیت شهروندان کانادا را دارند همکاری کنیم.”

طرح از توکا نیستانی

امامان جمعه دیگری هم که توسط رسانه های کانادایی در شهرهای مختلف کانادا مورد گفت وگو قرار گرفتند کمابیش همین واکنش را نشان دادند.

از همه مهمتر دستگیری شهیب الصغیر و رائد جاسر به دلیل اطلاعاتی که یکی از همین امامان مسجد در اختیار مقام های امنیتی کانادا قرار داده، میسر شده است.

همه ی این ها خوش خبری برای جامعه ی مسلمانان کاناداست، بویژه که در وقایع تروریستی الجزایر دو جوان مسلمان کانادایی از زمره ی تروریست های کشته شده بودند و این برای مسلمانان این کشور خبر بسیار بدی بود، به همین برهان هر واکنشی که مسلمانان نشان می دادند در نگاه به این جمعیت بی گمان موثر بود.

واقعه ی تروریستی اخیر یک ویژگی دیگر هم داشت که به ما ایرانیان و جامعه ایرانی کانادا مربوط می شد، و آن مطرح شدن نام ایران در این واقعه بود. بنا بر اطلاعاتی که تاکنون منتشر شده ظاهرن دو تروریست یاد شده از مقام های القاعده در ایران دستور و یا دست کم رهنمود می گرفته اند. نام ایران و القاعده مانند جن و بسم الله است که در یک جا نمی شود قرارشان داد، مقام های امنیتی کانادا هم از انتساب این واقعه به رژیم ایران دوری جستند، اما حکومت ایران وجود عناصر تشکیلات القاعده در ایران را به طور کلی توهم دولت کانادا دانست و رد کرد.

در این که ایران شیعی و مدعی رهبری مسلمانان جهان نه می خواهد و نه به سودش  است که با مدعی دیگری در همین راستا شریک شود، شک نیست، علاوه بر آن ایران با القاعده در حال حاضر در دو جبهه در جنگ است. در جبهه های سوریه و عراق؛ که در هر دو مورد، شکست هرکدام به نفوذ و پیروزی آن دیگری خواهد انجامید، پس چندان عقلانی نیست که حکومت ایران با القاعده همکاری کند. اما آیا این امکان وجود دارد که رهبران رژیم ایران از دشمنانشان برای پیش برد مقاصد خویش بهره ببرند؟

شواهد در این بیش از سه دهه حکومت روحانیون در ایران نشان می دهد که جمهوری اسلامی اگر سودش اقتضا کند با هر دشمنی حاضر است از در همکاری درآید، خرید تسلیحات از اسرائیل در دوره ی رهبری آیت الله خمینی تنها یکی از نمونه های فراوان این تاکتیک است. که در آشکار و جامعه بر طبل دشمنی با اسرائیل می کوبیدند اما در خفا با او معامله تسلیحاتی داشتند.

از سوی دیگر به ادعای رژیم ایران مبنی بر فعال نبودن تشکیلات القاعده در ایران چندان نمی توان اعتماد کرد، کما این که روزنامه “جوان” ارگان سپاه پاسداران در پیوند با همین موضوع مقاله ای به قلم محمد حسین جعفریان منتشر کرده است که خلاف ادعاهای مسئولان حکومتی را ثابت می کند.

روزنامه جوان در شماره دیروز چهارشنبه۴ اردیبهشت (۲۴آوریل) با عنوانِ “نفوذ خزنده القاعده به مرزهای ایران” نوشته است:

«هفته گذشته در انبوه خبرهای گوناگون و خاصه ی انتخاباتی و کشمکش‌های مربوط، خبری کوتاه در برخی رسانه‌های مجازی و مکتوب منتشر و فراموش شد و خبر این بود که چهار تن از اتباع عربستان سعودی و تونس، با تجهیزات تصویربرداری و نظامی در اطراف منطقه کوهستانی «گدارناهوک» سراوان توسط نیروی انتظامی دستگیر شدند.

یکی از اصلی‌ترین پایگاه‌های این جماعت در جهان، شمال شرق پاکستان و جنوب و جنوب شرق افغانستان است و رده‌هایی در ارتش پاکستان با هدایت ممالکی که ذکرشان رفت، از این‌ها حمایت می‌کند. و پایگاه قوی و جدید دیگر آنها در منطقه سوریه شده است، و در عراق نیز آنها حضور و نفوذ فراوانی دارند. و برای ارتباط کامل این دو پایگاه اصلی القاعده، تنها منطقه ی حایل که هنوز توسط آنها به آشوب کشیده نشده تا در سایه ناامنی ایجاد شده به هدف‌شان برسند، ایران است.

این لشکر اشباح  مرز نمی‌شناسد و از محلات فقیرنشین تمام پایتخت‌ها و شهرهای ممالک عربی و مسلمان و حتی اروپایی و آمریکایی داوطلبان آماده ی عملیات انتحاری جمع‌آوری می‌کند و اکنون شبکه ‌ای پیچیده در سرتاسر جهان به وجود آورده است. مسئولان غرق در دعواهای سیاسی و جناحی خود نشوند و مراقب این نقشه‌های خطرناک و تازه دشمنان این سرزمین باشند».

همین واکنش آقای جعفریان و روزنامه وابسته به سپاه پاسداران خود حکایت از حضور و نفوذ القاعده در ایران دارد.  نفوذ و حضوری که نه تنها واقعی است، بلکه ارگان رسمی بزرگترین نیروی سیاسی و نظامی رژیم را به وحشت انداخته تا بدان پایه که به مسئولان هشدار جدی می دهد. این ها را اگر با اعترافات داماد بن لادن که با مدارک جعلی از ایران به ترکیه سفر کرده بود و بعد در اردن دستگیر و شناسایی شد، کنار هم قرار دهیم ادعای حکومت ایران در عدم وجود فعالیت القاعده در ایران باور کردنی به نظر نمی آید.*

و اما در پیوند با واکنش ایرانیان کانادا نسبت به این ماجرا، خوشبختانه ایرانیان نیز نسبت به هر حرکت تروریستی که در این کشور و یا هر جای دیگر دنیا رخ دهد، واکنش های بسیار قاطعی نشان داده اند و  در گفت و گوهایی که با خبرنگاران رسانه های کانادایی داشته اند، این حرکت های تروریستی را محکوم کرده اند. سحرسیما زرهی همکار بخش انگلیسی شهروند در گفت و گویش  با رادیو سی بی سی ضمن تأکید بر این که جمهوری اسلامی کارنامه اش در این مورد پاک و منزه نیست، نگرانی خود را از ایجاد جو تبعیض آمیز علیه جوامع مسلمان و نیز ایرانی کانادایی ها اعلام و اظهار امیدواری کرد که همگان از پیش داوری بپرهیزند و فرصت بدهندکه اطلاعات دقیق و کاملی در این زمینه به وسیله مسئولان کانادایی به جامعه داده شود، چرا که اطلاعات در مورد این پرونده هنوز بسیار نادقیق و نارساست.

بی گمان ایرانیان مسئول و آگاه تاکید می کنند که اگر به مورد مشکوکی در این ارتباط بر بخورند حتمن پلیس را در جریان قرار خواهند داد.

نه مسلمانان کانادا و نه جامعه ی ایرانیان که خود از قربانیان گونه ای حکومت تروریستی هستند، هرگز اجازه ی پا گرفتن گروه های افراطی تروریستی را در این کشور نخواهند داد، کما این که واکنش ها پس از انتشار خبر طرح تروریستی اخیر اثبات گر همین روحیه ی عمومی تمام کانادایی ها بوده است، صرف نظر از مسلمان، یا غیر مسلمان و یا ایرانی کانادایی و یا از هر تبار دیگری.

*به گزارش سرویس بین الملل انتخاب در سال ۲۰۰۱، بن لادن تصمیم مهمی گرفت. او عاملان خود از جمله خالد شیخ محمد، رمزی بن الشبح و ابوزبیده را به شهرهای پاکستان به منظور اختفا و طراحی حمله به نیروهای امریکا فرستاد. تمامی آنها دستگیر یا کشته شدند به غیر از الظواهری که همچنان فراری است.

همزمان، بن لادن مدیران ارشد خود، یعنی شورای مدیریت القاعده را به ایران فرستاد و آنها را به پول تجهیز کرد و با پول، مرز ایران را برای آنان باز کرد! بن لادن ظاهرا امید داشت که ایرانی ها این گروه را نه به عنوان یک تروریست بلکه دشمن دشمنانش بپندارند.

در میان این افراد که به ایران رفتند می توان به سیف عادل مدیر نظامی القاعده، سعد پسر بن لادن و ابوقیض مدیر ارتباطات گروه و البته داماد رهبر القاعده اشاره کرد.

http://www.entekhab.ir/fa/news/100368