شهروند ـ فرح طاهری: یکشنبه ۵ می ۲۰۱۳، مجمع عمومی سالانه کنگره ایرانیان کانادا در سالن هتل شرایتون برگزار شد.
در آغاز جلسه، اعلام شد که نایب رئیس کنگره، آقای کاوه شهروز استعفا داده اند و البته دلیلی برای استعفای ایشان ذکر نشد. در این جلسه قرار بود برای پنج کرسی خالی از ۹ عضو هیئت مدیره انتخابات صورت گیرد. به همین منظور خانم ها رز بهرامی و مینو درخشان و آقایان حسین زرشکیان و شهرام صارمی به عنوان ناظران انتخابات برگزیده شدند.
هیئت مدیره کنگره به منظور تصویب تغییراتی در اساسنامه کنگره پیشنهاداتی را ارایه داد.
پیشنهاد اول برای تصویب قبول کاندیداتوری اعضایی بود که کمتر از یک سال سابقه ی عضویت در کنگره داشتند و دیگری برای پذیرش کاندیداتوری اعضایی که شهروندی کانادا را نداشتند.
برای هر پیشنهاد موافق و مخالفانی صحبت کردند، وقتی که حسن زارع زاده اردشیر یکی از کاندیداهایی که قبول کاندیداتوری اش مشروط به تصویب پیشنهاد دوم بود می خواست توضیحاتی را ارائه کند، به دلیل اینکه خود کاندیدا بود اجازه ی صحبت به او داده نشد و او نیز به دلیل اعتراض به این امر، با غیرقانونی خواندن آن از کاندیداتوری انصراف داد.
پس از آن آزاده شهنواز یکی دیگر از کاندیداها اجازه صحبت خواست که به او نیز به همین دلیل اجازه صحبت ندادند و او ضمن اعتراض با ذکر اینکه اگر چه کاندیداست ولی عضو کنگره هم هست و به عنوان عضو می خواهد صحبت کند، انصراف خود را از کاندیداتوری اعلام کرد.
برای این دو اصلاحیه، رای گیری شد. با بالا بردن دست موافقان و مخالفان، پذیرش کاندیداهای عضو زیر یک سال تصویب شد و پذیرش کاندیداهایی که شهروند کانادا نیستند، رد شد.
در ادامه اسامی این دو تن از لیست نامزدها حذف شد. چند روز پیش از آن هم سیماسحر زرهی، همکار شهروند که جزو کاندیداها قرار داشت، در فیس بوک خودش انصرافش را اعلام کرده بود و اردلان شجاعی نیز با اینکه نامش تا روز آخر در بین کاندیداها بود، در جمع آنها حضور نداشت.
با تصویب پیشنهاد قبول کاندیداتوری اعضای زیر یک سال سابقه، به این ترتیب هشت تن باقی ماندند: یسنا بهشتی، سارا تخشا و مریم نایب یزدی که هر سه از اعضای موقت هیئت مدیره کنگره بودند در کنار شهلا غفوری، سیما دینی، علیرضا جهانگیر، آرشام پارسی و مهدی شمس.
به هر یک از کاندیداها دو دقیقه زمان داده شد تا از خود بگویند. تعدادی از آنها به انگلیسی و تعدادی به فارسی از این زمان کوتاه استفاده و خود را معرفی کردند گرچه تقریبا همه وقت کم آوردند.
پس از رای گیری و شمارش آرای ۳۴۰ تن از اعضای کنگره، آرا به شرح زیر اعلام شد:
۱ـ مریم نایب یزدی ۱۸۰ رای
۲ـ یسنا بهشتی ۱۶۹ رای
۳- سارا تخشا ۱۶۶
۴- شهلا غفوری ۱۶۲
۵- سیما تاجدینی ۱۶۰
۶- علیرضا جهانگیر ۱۳۷
۷- آرشام پارسی ۷۴
۸- مهدی شمس ۵۰
پنج نفر اول به عنوان اعضای جدید هیئت مدیره کنگره ایرانیان کانادا انتخاب شدند.
سخنانی نه در حاشیه
ـ اطلاعیه ای که از سوی کنگره برای شهروند ارسال شده بود و عینا به مدت سه هفته در شهروند منتشر شد، ساعت برگزاری مجمع را ۱۵ اعلام کرده بود، در حالی که در سایت کنگره ساعت ۱ بعدازظهر عنوان شده بود. همین ناهماهنگی از طرف اعضای کنگره در رفع اشتباه پیش آمده از سوی خودشان، باعث شد که من و همکارم زمانی که ساعت ۳ به مجمع رسیدیم به ما گفته شد چون جلسه شروع شده نمی توانید رای دهید، در حالیکه بیش از یک ساعت پس از ورود ما برای رای گیری اعلام کردند. در هر صورت به عنوان اعضای کنگره حق رای ما نادیده گرفته شد. اینکه چه تعداد شرایط ما را داشتند، نمی دانم.
ـ در بیرون سالن، از حسن زارع زاده اردشیر و آزاده شهنواز که هر دو در جلسه انصراف خود را اعلام کردند، دلیل انصرافشان را پرسیدم.
آقای زارع زاده به چند مسئله اعتراض داشت. او گفت: از همان شروع مجمع عمومی دست هایی در کار بود که تلاش می کرد که شکلی از انتخابات را برگزار کند که لیستش از قبل تعیین شده بود، یعنی این انتخابات کاملا مهندسی شده بود و از یک سری کاندیداها به عنوان داغ کردن تنور انتخابات و اهرم فشار استفاده شد. نکته دوم، هیئت مدیره آی سی سی در انتخابات دخالت کرده که کاملا نادرست است. خودش انتخابات را برگزار کرده و وقتی پیشنهاد اول را مطرح کرد، از کاندیداها (آنهایی که در آن موشن قرار می گرفتند) دفاع کرد و از مردم خواست که رای بدهند تا انتخابات رقابتی شود، در حالی که بورد حق ندارد از کاندیدایی دفاع یا حمایت کند. خیلی از این افراد حتی شش ماه هم عضو کنگره نبودند و این را کنگره مطرح نکرد و به طور کلی گفت این ها زیر یک سال عضو هستند. باید یک تیم انتخاباتی شکل می گرفت و انتخابات را عادلانه برگزار می کرد تا در مورد کسی حقی اجحاف نشود.
مسئله ی دیگر اینکه از همان ابتدا قبل از اینکه انتخابات شروع شود، صندوقی آنجا بود که کسانی که نمی خواهند بمانند رای بدهند و بروند و بسیاری بدون اینکه بدانند پیشنهادات تصویب می شود یا نه، رای داده و رفته بودند و این غیرقانونی ست.
نکته ی دیگر اینکه من شهروند کانادا نیستم، ولی Non Profit Corporation Act میگه شما لازم نیست سیتیزن باشی برای اینکه در هیئت مدیره سازمانی قرار بگیری. من خودم عضو هیئت مدیره ی یک سازمان کانادایی هستم و کسی هم به من نمیگه سیتیزن هستم یا نه، اینجا هدف این بود که یک سری افراد فعال از طیف های مختلف دور هم جمع شویم و صدای کامیونیتی باشیم، نه اینکه فقط یک طیف بیاید و یک صدا باشد. این محدودیت باید برداشته شود و موضوع فقط هم سر من نیست. بعضی ها به هر دلیلی علاقه ای به سیتیزن شدن ندارند، مهم این است که به اندازه کافی اقامت داشته اند و به قوانین کانادا هم التزام دارند. این ذهنیت که بنیانگزاران کنگره با خودشان آورده اند اشتباه است. این یک انستیتوی دمکراتیک است و چنین جایی را نمی توانید سلیقه ای و قبیله ای و عشیره ای اداره کنید.
آزاده شهنواز نیز در مورد دلایل استعفایش گفت، قبل از مجمع ما هیچ ایمیلی دریافت نکرده بودیم که دستورالعمل کار در جلسه چیست، چند دقیقه وقت صحبت داریم، آیا می توانیم سئوال کنیم یا نه، من در جلسه بلند شدم جواب آقای حریری را بدهم، آقای قاضی میکروفن را از دست من میکشد، و آقای زندی هم تائید می کند. من کاندیدا بودم، ولی عضو کنگره هم بودم و می توانستم نظر بدهم.
نکته ی دیگر اینکه در آغاز جلسه عنوان کردند که هشتصد و پنجاه عضو دارند در صورتی که من از هیئت مدیره می پرسم که چند نفر در سالن هستند، می گویند هشتصد نفر حساب نیست باید فعال باشند و امروز پولشان را داده باشند.
زارع زاده در ادامه ی صحبت شهنواز می گوید: حدود ۳۰۰ تن یعنی یک سوم اعضای کنگره در مجمع حضور داشتند، بنابراین طرح پیشنهاد در این جمع غیرقانونی است.
او در پایان گفت، اعتراض من شخصی نبود. من به این روش انتقاد دارم و معتقدم محدودیت به وجود می آورد و کمکی به اتحاد صداهای کامیونیتی نمی کند.
ـ در تماس با سیماسحر زرهی دلیل انصراف او را از کاندیداتوری پرسیدم. او گفت: به نظر من برخورد قبل از انتخابات دمکراتیک نبود و من فکر کردم الان وقت مناسبی برای همکاری نیست.
می پرسم چه برخوردی با تو شد؟ می گوید: کسی با من مستقیما برخورد نکرد و وارد گفت وگو نشد، بلکه کارهایی در پشت صحنه برای تخریب صورت گرفت.
می گویم منظورت ایمیلی ست که پخش شده بود، می گوید: “بله برای من خیلی عجیب بود که متاسفانه حتی لینک مصاحبه من را با سی بی سی نگذاشته بودند که مردم بتوانند گوش بدهند و بدانند من چه گفته ام. و خوب این گونه برخوردها برای من اشاره ای بود که احتمالا الآن شرایط برای همکاری کسانی چون من فراهم نیست، به همین دلیل هم از کاندیداتوری خودم انصراف دادم.”
اشاره سحر به گفت و گویش با برنامه مترو مورنینگ سی بی سی بود که در پیوند با تحریم ها شرکت کرده بود. در این برنامه علی داد مافی نظام نیز از اعضای هیئت مدیره پیشین نیز حضور داشته بود.
ـ خبر استعفای کاوه شهروز نایب رئیس فعال کنگره ایرانیان کانادا اما در فاصله ی چند روز به انتخابات، نشانه ی خوبی نبود. در تماس تلفنی با کاوه شهروز دلایل استعفای او را پرسیدم، گفت: من آدمی هستم بسیار پر کار و کارنامه ی سال پیش کنگره و فعالیت های زیاد کنگره و ساختار زیربنایی کنگره تا حدی این پر کاری مرا نشان می دهد. اضافه بر این من آدمی هستم از نظر سیاسی مستقل و به هیچ حزب و گروهی تعلق ندارم و تنها کارم حقوق بشری بوده تا حالا. متاسفانه در طول سال و مخصوصا این چند هفته ی آخر متوجه شدم که اولا فرهنگ حاکم در کنگره، فرهنگ کار نیست، فرهنگ آدم هایی ست که فقط حرف زیاد می زنند و دنبال عنوان و اسم برای خودشان هستند، اما تن به کار نمی دهند. جدا از این من احساس کردم استقلال سیاسی کنگره در خطر است و همینطور هم که در عمل دیدید الان افرادی هم که انتخاب شدند، کم و بیش، به یک گروه سیاسی تعلق دارند. به نظر من کنگره باید رنگین کمان دیدهای سیاسی مختلف باشد، اگر آن دیدها همه به دمکراسی معتقدند.
اضافه بر همه ی اینها، یک کاندیدای محترمی در این انتخابات می خواست شرکت کند که متاسفانه بی احترامی و توهین هایی به او شد که به نظر من قابل قبول نبود و از چارچوب اخلاقی خارج بود و من احساس کردم این نهاد جای من نیست.
از کاوه شهروز پرسیدم، چه کسانی از هیئت مشاوران کنگره استعفا داده اند، و دلایل استعفایشان چه بوده؟ شهروز گفت: آقایان رضا بنایی و علی وکیلی و خانم آتوسا مهدویان استعفا دادند. دلایلش را از خودشان بپرسید ولی فکر کنم دلایل آنها هم شبیه دلایل من باشد.
با خانم آتوسا مهدویان و آقایان رضا بنایی و علی وکیلی تماس تلفنی گرفتیم ولی موفق به صحبت با آنها نشدیم. در صورت کسب اطلاعات جدید در آینده آن را با شما در میان خواهیم گذاشت.
اما در بین اعضای کنگره و جامعه ایرانیان تورنتو، بحث درباره ی کنگره و انتخابات آن نیز شنیده شد.
ـ اسد مذنبی در فیس بوک نوشته بود انتقاداتی به کنگره دارد ولی به او پیام داده اند که در مجمع عمومی مطرح نکند و انتخابات را به هم نزند چون به نفع هیچ کس نیست. و آخرین خط این پیام هم چنین بوده due to some series matter pls do not discuss this on AGM (نقل به مضمون)
ـ میترا در فیس بوک این سئوال را مطرح کرده که چرا جامعه ی ایرانی تورنتو نسبت به کنگره بی اعتناست؟ باید از مردم این را پرسید.
ـ سلمان سیما که در جلسه حضور داشت و آنجا هم نظر داد، در بیرون سالن انتقادش را گفت: من با اینکه انتقاد داشتم ولی رأی دادم.
سلمان پرسید: در کدام یک از انتخابات تا زمانی که کاندیداها مشخص و قطعی نشده اند، اجازه ی رأی گیری داده می شود. وقتی ما می گوییم کاندیدایی کاندیشنال (مشروط) است ممکن است مجمع عمومی با کاندیداتوری او موافقت و یا مخالفت بکند. قبل از آغاز مراسم یک صندوق رأی پر شده بود و بنده اعتراض خود را به بورد و اعضای هیئت برگزاری اعلام کردم.
از سوی دیگر جناب دکتر زندی صراحتا در جلسه فرمودند؛ کنگره حدود ۸۵۰ عضو دارد، اساسنامه می گوید ۵۰درصد به علاوه یک نصاب مجمع را تعیین می کند، آیا این مجمع به حد نصاب رسیده است یا نه؟ این موردی ست که باید بررسی شود. علاوه بر آن مشخصا یکی از اعضای بورد در پشت تریبون آمد و خواستار رأی مجمع عمومی در جهت ندیده گرفتن شرط عضویت یکسال در کنگره شد. مگر نه اینکه بورد باید بی طرفانه عمل کند؟
آنچه که ما دیدیم مهندسی آراء، دروغ، نادیده گرفتن موارد متعددی از اساس نامه، عدم بی طرفی اعضای بورد و صندوق پر از رأی پیش از شروع رسمی انتخابات بود. اسم این هر چه باشد دموکراسی نیست. بد نیست همه این سئوال را از خود بپرسیم که آیا هدف وسیله را توجیه می کند؟
ـ محمد تاج دولتی گفت، تنها بیان اینکه نایب رئیس کنگره استعفا داده، کافی نیست. برای شفافیت باید دلایل آن را هم بگویند.
دست بر قضا نتیجه کودتا در انجمن ایرانیان هم به همین سرنوشت دچار شد. بچه های حزب کمونیست کارگری وقتی به قدرت رسیدند دقیقا همان رفتار روسای قبلی را تکرار کردند . برخی دوستان هم که مترصد چاپ کتابهایشان از بودجه انجمن بودند دیگری هم بدنبال یک شغل بی دردسر و کسی دیگر هم انگیزه ای پست تر از آن دو کس !!! فلاکت شان جایی است که تصور میکنند کسی آنها را نمی بیند. امر بر حضرات “زرنگ” و “تیز” مشتبه میشود که توانایی بازی با فهم مردم دارند. اینگونه پلشتی ها تنها محدود به دایره “روشنفکر” آبگوشت خور نیست . “روشنفکر” صدف خورش هم که یعنی در دانشگاه باید چیزی آموخته باشد گوی رقابت از کف حوزه آبگوشت میرباید. به یک کلام و بدون رودربایستی باید گفت ، کله پاچه ، آگورا، آبگوشت و کنگره ایرانیان همه محصولات فکری ما است یکی باد به تن آدمی فکند دیگری به فکر و اخلاق !