افسردگی با علائمی چون احساس غمگینی، شکست، ناراحتی و کلافگی، هیجان و استرس، بی علاقگی به همه چیز و گاه همه کس مشخص می شود. 


شهروند ۱۲۴۲  پنجشنبه ۱۳ آگوست  ۲۰۰۹


 


 

افسردگی با علائمی چون احساس غمگینی، شکست، ناراحتی و کلافگی، هیجان و استرس، بی علاقگی به همه چیز و گاه همه کس مشخص می شود. بر طبق آمار گاه تا ۶۰ درصد بیماران افسرده به خودکشی فکر می کنند. حس نافذ نومیدی، احساس گناه به خاطر چیزهای کم اهمیت یا خیالی و احساس بی ارزشی در بسیاری از آنها آشکار است.

افسردگی در سنین مختلف ممکن است خصوصیات متفاوتی داشته باشد. در دوران پیش از بلوغ، مشکلات جسمی، توهمات شنوایی و اضطراب بیشتر دیده می شود. در نوجوانی سوء مصرف مواد، رفتارهای ضد اجتماعی، مسائل مربوط به مدرسه (فرار از مدرسه، مشکلات تحصیلی) و عدم رعایت بهداشت و در سالمندی فراموشی، حواس پرتی و اختلالات شناختی (مانند اختلالات حافظه و گیجی) بیشتر مشاهده می شود.

معمولا وقتی به بیماری های متفاوت فکر می کنیم افسردگی را به ندرت مد نظر قرار می دهیم و گمان می کنیم فقط اشخاص خاص با ویژگی های غیرمعمول دچار افسردگی خواهند شد، اما به دلایل زیادی می توان گفت بسیاری از ما ناخودآگاه در این مسیر قرار خواهیم گرفت برای مثال وقایع پر استرس زندگی، بویژه از دست دادن یا تهدید به از دست دادن یک فرد محبوب یا شغل می تواند محرک افسردگی باشد. عوامل اجتماعی مثل نارضایتی از جامعه می تواند نقش مهمی در این میان داشته باشد. از علل دیگر می توان به صفات شخصیتی خاص مانند اعتیاد به نفس پایین، وابستگی شدید، بدبینی، حساسیت در برابر استرس ها، عوامل ژنتیکی، گاه مصرف زیاد الکل، قرص های خواب، قرص های ضدبارداری، برخی از بیماریها مانند بیماری قلبی، سکته مغزی، دیابت، سرطان یا آلزایمر، شکست در کار، ازدواج، مرگ یا فقدان یکی از عزیزان و یا گذر از یک مرحله از زندگی به مرحله ای دیگر مثل یائسگی یا بازنشستگی اشاره نمود.

همانطور که به موارد فوق توجه کردید همه ما به نوعی ممکن است در این مسیر قرار بگیریم بسته به شدت افسردگی درمانهای متفاوتی بنابه صلاحدید پزشک تجویز می گردد که از دایره تخصص ما خارج است.

آنچه از نقطه نظر بیمه مورد توجه است چگونه زندگی کردن فرد از جهت مالی در آن مقطع زمانی است.

در نظر داشته باشید که بیماریهای روحی گاه عوارضی شدیدتر از بیماریهای جسمی در یک خانواده به جای می گذارند. شخص بیمار ممکن است در طی دوران درمان نتواند کار کند در حالی که هزینه های زندگی پابرجا هستند، در این زمان چه کسی مانند یک بیمه مناسب می تواند زندگی ما را در آرامش نگه دارد؟

شاید بهتر است به بیمه جدی تر نگاه کنیم، البته اگر تا به حال نکرده ایم، چرا که زندگی ماشینی امروز، دستخوش ناآرامی های گوناگون و به دنبال آن بیماریهای متفاوت می باشد. بیماریهایی که هر روز به لیست آن اضافه می شود. جسم ما در کشاکش فشارهای مختلف بارها و بارها آزرده می گردد. هر روز خود را در آینه می بینیم شاید حتی گذر جوانی را حس نکنیم. آنقدر می دویم که از کند شدن ضربان قلبمان، چروک های صورتمان و حتی برخی از بیماریهایمان غافلیم. برخی در جریان غرق شدن روزمرگی حتی رشد کودکشان را نمی بینند. به خانواده تان نگاهی کنید؛ خانواده ای که روی ستون های شغلی شما حساب باز کرده اند. به واقع باید ابتدا خودتان را دوست داشته باشید که بتوانید به آنها عشق بورزید. برای خودتان و روزهایی که توانایی کار کردن ندارید چه کرده اید؟ سئوالات خود را می توانید برای ما ای میل کنید، مطمئن باشید از دریچه صحیح بیمه پاسخگوی شما خواهیم بود.


 

منابع: هارولد کاپلان و بنیامین سادوک، چکیده روانپزشکی بالینی


 


 

* محمد رحیمیان کارشناس بیمه و سرمایه گذاری

عضو رسمی مشاورین متخصص بیمه و امور مالی کانادا

moe@insufin.com