حسن زرهی ـ دکتر رضا مریدی دانش آموخته دانشگاه تهران است. او مدرک لیسانس خود را در رشته فیزیک و فوق لیسانس فیزیک هسته‌ای از دانشگاه تهران دریافت کرد …


شهروند ۱۲۴۹  پنجشنبه ۱ اکتبر ۲۰۰۹


 

جشن مهرگان را با شکوه برگزار می کنیم

گفت وگوی شهروند با دکتر رضا مریدی

دکتر رضا مریدی دانش آموخته دانشگاه تهران است. او مدرک لیسانس خود را در رشته فیزیک و فوق لیسانس فیزیک هسته‌ای از دانشگاه تهران دریافت کرد و سپس برای تکمیل تحصیلات به انگلستان رفت و مدرک فوق لیسانس تکنولوژی و دکترای فیزیک را از دانشگاه بر
ونل دریافت کرد. دکتر مریدی پس از پایان تحصیلات در سال ۱۹۷۶ به تهران بازگشت و در دانشگاه های تهران مشغول به کار و تدریس شد. در سال ۱۹۸۷ به دعوت دانشگاه "فی جی" با  خانواده خود ایران را ترک نمود و سپس در سال ۱۹۹۰ به همراه خانواده اش به کانادا مهاجرت کرد و از سال ۱۹۹۱ در شهر ریچموندهیل سکونت گزیده است. رضا مریدی پیش از وارد شدن به عرصه سیاست، در سازمان حفاظت اشعه ی اتمی کانادا در سمت معاونت علوم و تکنولوژی مشغول به کار بود. وی به خاطر پژوهش های بنیادی در فیزیک و مهندسی به عضویت ارشد انستیتوهای فیزیک و مهندسی انگلستان و انجمن حفاظت در برابر اشعه اتمی آمریکا انتخاب شده و به علاوه جایزه علمی انجمن علوم هسته ای کانادا را دریافت کرده است.

دکتر مریدی در ۱۰ اکتبر ۲۰۰۷ با اکثریت آرا به عنوان نخستین نماینده ایرانی تبار وارد مجلس انتاریو شد. پیروزی ایشان به عنوان اولین نماینده ایرانی تبار یک دستاورد ستودنی برای جامعه ایرانی در کاناداست.

هر آن کس که از نزدیک با دکتر مریدی آشنایی داشته باشد، بدون تردید بر سخت کوشی، مسئولیت پذیری، انضباط،  متانت و مهربانی او صحه خواهد گذاشت. با وجود مشغله ها و مسئولیت های بسیار که بعد از خواندن این گفت و گو بر آن واقف می شوید، او هرگز از یاری  و همراهی هموطنانش دریغ نکرده است.


 

از ۲۲خرداد (۱۲ جون) بدین سو که ایرانیان تورنتو همگام با ایرانیان سراسر دنیا به تقلب آشکار انتخاباتی در ایران به اعتراض برخاستند و با ترتیب دادن راهپیمایی ها و برنامه های اعتراضی  از خواسته های به حق  مردم ایران حمایت کردند، دکتر مریدی یک پای ثابت این کوشش های حقوق بشرانه بوده است و مسئولیتی بر دیگر مسئولیت هایشان افزوده شد.

شهروند بنا بر سنت هر ساله، در سالگرد انتخاب دکتر مریدی به نمایندگی مجلس استانی، برای آگاهی از کوشش های ایشان در سال گذشته، با او به گفت و گو نشسته است. با سپاس از دکتر مریدی.


 

آقای دکتر مریدی عزیز، درود بر شما. پرسش نخست در مورد چگونگی فعالیت هایتان برای ساکنان ریچموندهیل (حوزه انتخابی شما) در طول این دو سال است.


 

ـ ابتدا باید بگویم من از شما و نشریه شهروند بسیار سپاسگزارم. پیش از هر پاسخی مایلم سپاس خودم را  به جامعه عزیز ایرانی اعلام کنم.

از اولین لحظه ای که تصمیم گرفتم پا به عرصه سیاست بگذارم حمایت و کمک هایشان همیشه همراه من بود و به کمک همین یاری ها و همدلی ها بود که ما توانستیم در ۱۰ اکتبر ۲۰۰۷ بعد از حدود ۳۰ سال زندگی در این کشور به آرزویی که داشتیم یعنی داشتن نماینده ای در پارلمان جامه عمل بپوشانیم. با همکاری و پشتکار جامعه ایرانی بود که ما توانستیم این مهم را به انجام برسانیم. در واقع این پاسخی بود به گروه اندکی که فکر می کردند ایرانی ها کار گروهی بلد نیستند و یاریگر و پشتیبان هم نیستند. این حرکت نشان داد که ایرانی ها بسیار متحد و متفق اند و زمانی که لازم باشد کار گروهی را به بهترین شکلش به انجام می رسانند. باز هم از همگی ممنونم.

البته باید تاکید کنم که نقش رسانه های ایرانی، چه نوشتاری، چه تصویری و چه صوتی، در اطلاع رسانی بسیار مهم بود و توانستند به موقع اطلاع رسانی کنند و پیام مرا به مردم و پیام مردم را به من برسانند که از این بابت از همه شان بسیار سپاسگزارم.

و اما فعالیت های من برای شهر ریچموندهیل را در طول این دو سال می توان به دو بخش خلاصه کرد. بخش اول فعالیت های من برای بیمارستان ریچموند هیل است و بخش دوم مربوط به شهرداری ریچموندهیل.

در ارتباط با بیمارستان ریچموندهیل من توانستم طی دو سال گذشته سه بار وزیر بهداری را به بیمارستان دعوت کنم که در جلسات هیئت مدیره شرکت کنند و مبلغ هنگفتی (بیش از ۵۰میلیون دلار) از دولت برای تکمیل پروژه توسعه بیمارستان بودجه گرفتیم که خوشبختانه فاز دوم توسعه بیمارستان ریچموندهیل اخیرا با بودجه ی ۹۳ میلیون دلاری ــ که البته تفاوت پولی که دولت داده بود توسط  مردم جمع آوری شد ــ به اتمام رسید، و دو سه ماه پیش طی مراسمی با حضور وزیر بهداری و تعدادی از نمایندگان و معتمدین شهر پایان توسعه فاز دوم جشن گرفته شد.

در این مدت من تقریبا ماهی یک بار به طور مرتب در جلسات بیمارستان حاضر شدم، با هیئت مدیره، با رئیس هیئت مدیره، با رئیس بیمارستان و نیز در مراسم اجتماعی شان (مراسم جشن نوروزی، جشن کریسمس، جشن چینی ها) شرکت کردم.  همچنین در تمام برنامه های جمع آوری اعانه برای بیمارستان حضور پیدا کردم، به صورتی که رئیس هیئت مدیره سابق بیمارستان در جلسه ای به من گفت این قدر که شما در عرض این دو سال به بیمارستان کمک کرده اید، نماینده قبلی ریچموندهیل که ۱۰ سال نماینده بود به اندازه یک دهم شما به بیمارستان توجه نکرده بود. که خوب این مایه خوشحالی ست برای من.

در مورد شهرداری ریچموندهیل تا حالا توانسته ام چندین فقره از دولت بودجه هایی اضافه بر آن چیزی که به شهرداری اختصاص داده شده بود برای توسعه پارک ها، جاده سازی، پل سازی و پروژه های آبادانی در شهر ریچموندهیل کمک مالی بگیرم.

 

دکتر مریدی در دفتر شهروند

اقدام دیگری که در مورد شهر ریچموندهیل کردم در ارتباط با رصدخانه دیوید دانلپ است. می دانید که این رصدخانه در میان پارک جنگلی   ۵۰ هکتاری زیبایی در قلب شهر ریچموندهیل قرار دارد. این زمین متعلق به دانشگاه تورنتو بود و دانشگاه آن را به شرکت متروس فروخت. در این رصدخانه بزرگترین تلسکوپ کانادا قرار دارد و اکتشافات و اختراعات بسیار بزرگی در آن جا اتفاق افتاده و مردم و از جمله  خود من سعی می کنیم که این محل را به عنوان یک پارک ملی حفظ کنیم. در این مورد من با آقای نخست وزیر دالتون مک گینتی صحبت کردم در همان اوایلی که انتخاب شده بودم.  با وزیر محیط زیست، با وزیر فرهنگ و با یکی دو وزیر دیگر و با نمایندگان پارلمان گفت و گو کرده ام و در خود پارلمان چندین بار راجع به اهمیت این رصدخانه  و پارک دور و برش سخنرانی کردم و خلاصه سعی کردم که توجه دولت و پارلمان را نسبت به اهمیت این پارک جلب کنم تا بتوانیم این پارک را حفظ کنیم و البته هنوز اقدامات من راجع به این رصدخانه و پارک در جریان است. اقدام اخیر من این بود که موفق شدم وزیر فرهنگ خانم آیلین کرول را دعوت کنم که برای بازدید به این محل بیایند و ایشان همراه با شهردار ریچموند هیل از این رصدخانه بازدید کردند. همین جا از همه هموطنان بخصوص ساکنان ریچموندهیل دعوت می کنم که حتما به دیدن این رصدخانه بروند و از تاسیسات آن دیدن کنند.


 


 



 

شما علاوه بر اقداماتی که برای شهر ریچموندهیل که حوزه انتخابی شماست انجام داده اید، کوشش های دیگری که، هم برای ایرانیان و هم اقوام دیگر ساکن انتاریو مفید بوده، داشته اید. لطفا در این باره توضیح دهید.


 

ـ من از همان زمان که برای کاندیداتوری حزب لیبرال شروع به فعالیت کردم، سعی کردم با اجتماعات و جوامع غیر ایرانی در ریچموندهیل هم ارتباط برقرار کنم و خوشبختانه ظرف این مدت توانسته ام با کامیونیتی هندی ها، چینی ها، پاکستانی ها، افریقایی ها، کلیمی ها، ایتالیایی ها، انگلیسی ها، فیلیپینی ها و دیگر جوامع ساکن ریچموندهیل و نیز تورنتوی بزرگ ارتباط برقرار کنم و در جهت خواسته هایشان حرکت کنم. در اغلب مراسم  این جوامع شرکت می کنم. 

یکی از نکات مورد نظر من، این بود که روز جهانی زبان مادری،۲۱فوریه، را که سازمان ملل رسمیت آن را به تصویب رسانده بود و بسیاری از کشورها آن را پذیرفته بودند، در کانادا و در انتاریو هم این روز را رسمیت بدهیم. برای تحقق این مهم لایحه ای را به پارلمان ارائه دادم و خوشبختانه با اکثریت آرا و با حمایت هر سه حزب این لایحه به تصویب رسید.

تصویب این لایحه هم برای ما و هم برای قومیت های دیگری که در انتاریو زندگی می کنند، نشان می دهد که فرهنگ ما و زبان ما در این مملکت رسمیت پیدا می کند. خوب ما می دانیم که در کانادا دو زبان انگلیسی و فرانسوی، زبان رسمی هستند و کسی هم مانع استفاده از دیگر زبان ها نیست. در این جا دولت ممانعت نمی کند که تابلوی مغازه تان را مثلا به فارسی بنویسید یا به چینی یا به هر زبان دیگری. یا رسانه های خودتان را داشته باشید. خوب همه این ها در این مملکت آزاد است و خوشبختانه ما محدودیتی از این نظر نداریم. حتی مدرسه هامان را داریم که دولت کمک مالی هم می کند که ما بتوانیم مثلا مدرسه فارسی داشته باشیم و این جای سپاس دارد. ولی این که بتوانیم روز جهانی زبان مادری را در پارلمان هم رسمیت بدهیم و به صورت قانون دربیاوریم حائز اهمیت است و خوشبختانه این مصوبه از پارلمان گذشت و نمایندگان تعداد بسیاری از قومیت ها منجمله ایرانی ها، چینی ها و بنگلادشی ها در پارلمان حضور داشتند و از این موضوع خوشحال بودند.

در ارتباط با جامعه ایرانی و مسئله قومیت ها، یکی از آرزوهای من این بود که اگر به پارلمان راه پیدا کردم بتوانیم عید نوروزمان را در کانادا رسمی کنیم. در سال اول نمایندگیم با یک برنامه ریزی دقیق توانستیم عید نوروز را در پارلمان مطرح کنیم و خوشبختانه از تصویب مجلس گذشت و دومین سال هم فکر کردم حالا که در انتاریو عید نوروز را رسمی کردیم، بهتر است که در کل کانادا این کار را بکنیم. برای همین هم با آقای مایکل ایگناتیف رهبر حزب لیبرال کانادا تماس گرفتم و ایشان موافقت کردند که از طرف حزبشان لایحه ای به پارلمان فدرال ارائه بدهند که خوشبختانه این لایحه در ماه مارس گذشته تصویب شد و نوروز در سراسر کانادا به رسمیت شناخته شد.

همانطور که می دانید عید نوروز را ملیت های دیگر مثل افغانستانی ها، تاجیک ها، کردهای ترکیه، کردهای عراق، جمهوری آذربایجان، جامعه اسماعیلیه، بهایی ها و . . . هم جشن می گیرند و عید ما از جهتی ملی و از جهتی جهانی ست.

من سعی می کنم در اغلب مراسم و برنامه هایی که به قومیت ها مربوط می شود شرکت کنم. آنها گاه گاهی در پارلمان برنامه هایی دارند که حتما شرکت می کنم. مثلا اخیرا در جشن ۹۰مین سال تاسیس کنگره کلیمی ها شرکت کردم. همین طور در روز ملی چینی ها، روز ملی پرتغالی ها و خلاصه مراسم مختلف قومیت های گوناگون چه در سطح پارلمان و چه خارج آن که من حتما در آن ها شرکت می کنم و اگر مشکلاتی داشته باشند تا آن جایی که در حوزه امکانات من باشد، در برطرف کردن آنها می کوشم. موضوع دیگری که لازم است راجع به آن اشاره کنم، اقدامات من برای تسهیل صدور ویزا برای ایرانیان در سفارت کانادا در تهران است که در این مورد با گفت و گوهای متعددی با وزیر فعلی مهاجرت کانادا و مشاوران وزیر سابق مهاجرت دولت محافظه کار و آقای مایکل ایگناتیف انجام داده ام که خوشبختانه بهبود نسبی در این کار حاصل شده است.


 

از جشن های نوروزی پارلمان بگویید؟


 

ـ همانطور که می دانید و حضور داشتید ما در پارلمان انتاریو دو سال، نوروز را جشن گرفتیم. سال اول در خود پارلمان و سال دوم در یکی از سالن های بزرگ و مجلل دولت که تقریبا همه اعضای دولت و آقای نخست وزیر دالتون مک گینتی در آن حضور یافتند و میزان مشارکت هموطنان آن چنان افتخارآفرین بود که همه احساس سربلندی و غرور داشتیم. برای آقای نخست وزیر و اعضای دولت نیز باور کردنی نبود که اعضای یک جامعه این همه شور و شوق برای پاسداری از جشن ها و سنت های خود به خرج بدهند و یا به این میزان از حضور یک هموطن خود در پارلمان استقبال کنند.

در این جا لازم است که یک بار دیگر از جامعه ایرانی قدردانی کنم، زیرا هر گاه لازم بوده در جایی حضور پیدا کنند با طیب خاطر حضور یافته اند و این حرکت های جمعی تصویر بهتری از ما در اذهان سیاستمداران و گردانندگان دولت و مجلس ایجاد می کند. و همین طور لازم می دانم که از خانم افخم مردوخی برای برگزاری این مراسم صمیمانه سپاسگزاری کنم که  زحمات شبانه روزی ایشان در موفقیت این برنامه ها نقش اساسی داشته است.


 

از حضورتان به عنوان معاون پارلمانی وزارت علوم و آموزش عالی دولت انتاریو و تلاش هایتان در این وزارتخانه بگویید.


 

ـ همانطوری که اطلاع دارید بلافاصله پس از انتخابات در سال ۲۰۰۷، آقای نخست وزیر بنده را به عنوان معاون پارلمانی وزارت علوم و آموزش عالی و نیز به عضویت کمیته مشورتی کابینه دولت در امور اقتصادی و محیط زیست منصوب کرد.

در انتاریو ۱۹ دانشگاه، ۲۴ کالج دولتی، ۴۳۰ کالج حرفه ای خصوصی با حدود ۵۰۰هزار دانشجو و بودجه ای بالغ بر ۷میلیارد دلار دایر هستند که تحت پوشش وزارت علوم و آموزش عالی ست. به طور کلی آموزش عالی و حرفه ای تحت مسئولیت این وزارت خانه می باشد. عرض کنم که در سمت معاونت پارلمانی دانشگاهها  در طول این دو سال چندین اقدام کرده ام. یکی از آنها تاسیس دانشگاه "آلگوما" در شهر سوسن مری انتاریوست، که لایحه آن توسط بنده در مجلس پیش برده شد و به تصویب مجلس رسید. این تنها دانشگاهی ست که یکی از رشته های آن لیسانس به زبان بومیان کاناداست و دانشجویان می توانند به زبان بومیان کانادا با درجه لیسانس از این دانشگاه فارغ التحصیل شوند و این گام بزرگی بود، هم به لحاظ خود دانشگاه و تاسیس آن، و هم این رشته ی مهم که اشاره کردم.

یکی دیگر از لوایحی که تصویب آن در زمان معاونت پارلمانی وزارتخانه یاد شده بر عهده من بود، تصویب حق اعتصاب برای استادان و کارکنان نیمه وقت کالج های انتاریو بود. همانطور که می دانید این عزیزان گروه بزرگی را تشکیل می دهند و مسئولیت خطیر بخشی از آموزش کالج ها به عهده آنان است، اما چون نیمه وقت هستند از حق اعتصاب برخوردار نبودند. با تصویب لایحه ای که اشاره شد ما توانستیم این حق را برای این گروه از استادان و کارکنان به رسمیت بشناسیم. شما می دانید که حدود ۳۵ هزار تن مدرس  و کارمند نیمه وقت در کالج های انتاریو حضور دارند که از این حق و بخت محروم بودند و خوشبختانه این امر محقق شد. این محرومیت در واقع مغایر با منشور حقوق بشر کانادا بود و ما هم با استفاده از همین حق توانستیم لایحه را به تصویب برسانیم.


 



 

لایحه دیگری که من روی آن کار کردم و البته هنوز به تصویب نرسیده و دارد مراحل قانونی خود را می گذراند، لایحه تاسیس کالج حرفه هاست. به این معنی که کسانی که در حرفه های صنعتی مانند مکانیکی، جوشکاری، آهنکاری، طلا و فلزکاری و یا هر کدام از ۱۵۵ حرفه دیگر کار می کنند و کالجی ندارند، همه آنان جزو این کالج خواهند شد. چیزی مثل کالج پزشکان. در واقع این کالج برای این گروه، کاربردی همچون کالج پزشکان یا کالج های مشابه دارد.

 

باید عرض کنم که علاوه بر لوایح فوق که مسئولیت مستقیم طرح آنها را در پارلمان داشتم، در مذاکرات پارلمانی درباره لوایح دیگر و بحث ها و گفت و گوها در کمیته های پارلمانی که جزییات لوایح مورد بررسی قرار می گیرند حضور فعال داشته ام.

ضمنا من در این مدت در مراسم مختلفی که در دانشگاه ها و کالج های انتاریو برگزار شده است شرکت کرده ام. از جمله در دانشگاه مک مستر در مراسمی مانند تحلیف هیئت امنا و یا رؤسای دانشگاه ها و غیره از طرف وزیر و نخست وزیر حضور پیدا کرده و به نمایندگی دولت سخنرانی کرده ام. یکی از مهمترین نمونه های شرکت بنده در سالگرد پنجاهمین سال راکتور اتمی در دانشگاه مک مستر بود. مراسم چهلمین سال تاسیس سنکا کالج نیز از جمله این مشارکت ها بود. در دانشگاه رایرسون هم بارها شرکت کرده ام. یک بار هم به دعوت دکتر صادقی که ایرانی تبار هستند به دانشکده مهندسی دانشگاه رایرسون رفتم  و برای دانشجویان فوق لیسانس و دکترای پرفسور صادقی سخنرانی کردم. برای شرکت در برخی از مراسم دانشگاه تکنولوژی به اشاوا هم رفته ام و بسیاری از کالج ها و دانشگاه های دیگر که اگر بخواهم همه را اسم ببرم به درازا می کشد. حتما باید اشاره کنم که دوهفته پیش به درخواست آقای نخست وزیر من به عنوان معاونت پارلمانی وزارت پژوهش های علمی و نوآوری منصوب شدم و کارم را در آن وزارتخانه شروع کردم


 

از پیروزی غیر قابل پیش بینی آقای هاسکینز در انتخابات میان دوره ای بگویید. آیا این موفقیت نشانه پیروزی دیگری برای حزب شما در سال ۲۰۱۱ است؟


 

ـ همانطور که شما می دانید معمولا بخت پیروزی  در انتخابات میاندوره ای  برای حزب در حکومت اندک است. به دلیل این که احزاب مخالف هم در مجلس و هم در جامعه با انتقاد از دولت برای اقدامات مختلف و مقصر دانستن دولت برای هر کمبود و یا اشکالی که در جامعه رخ می دهد و یا احتمال رخ داد آن پیش بینی می شود، مردم را آگاه می سازند و مردم معمولا به مخالفان دولت بویژه به حزب اصلی مخالف دولت رای می دهند، تا شاید آنها بتوانند دولت را مجبور  به انجام آنچه ادعا دارند،کنند. در نتیجه اگر نماینده حزبِ در دولت بتواند در انتخابات پیروز شود، بدان معناست که دولتِ بر سر کار مورد قبول مردم جامعه است. این امر آنقدر اهمیت دارد که به انتخابات میاندوره ای، رفراندم دولت گفته می شود. یعنی اگر دولت و حزبی در انتخابات میاندوره ای موفق شود، انگار در رفراندم برای ماندن در قدرت موفق شده است.


 

می دانید که پس از ۱۲ جون (۲۲خرداد) و تقلب بزرگی که در انتخابات ریاست جمهوری ایران رخ داد، ایرانیان در ایران و سراسر جهان دست به واکنش ها و تظاهرات عمومی زدند، و ایرانیان تورنتو و از جمله خود شما از همه این حرکت ها حمایت کردید و در بیشتر آنها از سخنرانان بودید، در این باره هم اگر شرحی بدهید سپاسگزاریم.


 

ـ خود شما شهروندیان هم در همه این مراسم حضور داشتید و پوشش های مفصل و ماندگاری از این مراسم منتشر کردید. من سعی کردم که در تمام آنها شرکت کنم. بویژه از دو مراسمی  که در محل پارلمان انتاریو برگزار شد و با حضور بنده و دیگر نمایندگان دولت و مجلس و احزاب مخالف دولت برگزار شد و اکثرا به دعوت من به این مراسم آمده بودند و ملاحظات سیاسی، حزبی، گروهی را کنار گذاشته بودند،
باب ری و رضا مریدی در گردهمایی 26 جون 2009
باید نام ببرم. در این دو مراسم همانطور که می دانید چندین هزار تن از هموطنان شرکت کردند و سخنرانی ها و تظاهرات مفصلی تدارک دیده شده بود. هم کوشش بنده در مجلس و هم زحمت همه دوستان بویژه کمیته همبستگی با ملت ایران برای برگزاری این دو مراسم آنها را به دو تا از مهمترین گردهمایی های ایرانیان در تورنتو تبدیل کرده بود.

و نیز مراسمی که به همت شهروند و چند گروه دیگر در میدان مل لستمن برگزار شد و نمایندگان مجلس فدرال و استانی هم در آن حضور داشتند و از جمله سخنرانی فراموش نشدنی آقای باب ری را از آن مراسم به یاد دارم. همینطور بنده و خانم مارتا هال فیندلی و خانم اولویا چاو از حزب دمکرات نو و دکتر براهنی و خود شما در آن مراسم سخن گفتید و جمعیت بسیار بزرگی از هموطنان مشارکت کرده بودند.  ضمنا باید اشاره کنم که از همان ابتدای اعتراضات میلیونی مردم ایران به نتایج انتخابات رئیس جمهوری، من با نخست وزیر کانادا، نخست وزیر انتاریو، وزارت خارجه کانادا و رهبر حزب لیبرال کانادا در تماس نزدیک بودم که منجر به موضع گیری دولت و صدور اعلامیه هایی از طرف این مقامات در مورد مخدوش بودن انتخابات و نقض حقوق انسانی در زادگاه ما ایران بود.

یکی دیگر از اقدامات بنده در این مورد قرائت عریضه در پارلمان انتاریو بود که توسط بیش از یک هزار تن از ایرانیان امضاء شده بود. در این عریضه از دولت کانادا درخواست می شود که برای احقاق حقوق ملت ایران رژیم جمهوری اسلامی را تحت فشار قرار دهد. این ها نمونه های اندکی است از کار بزرگی که ایرانیان تورنتو و انتاریو پس از آن تقلب بزرگ در انتخابات ایران انجام دادند و انعکاس آن هم در رسانه های کانادا و هم همه دنیا، همه ما شاهد بوده ایم. امیدوارم که هموطنان ما در ایران بتوانند به خواسته های به حقشان برسند، و ما هم در کنار مردم ایران ایستاده ایم.  


 

در پایان لطفا از جشن مهرگان که حالا دیگر در تورنتو به جشن دکتر مریدی شهرت یافته بگویید. سال پیش انوشه انصاری اولین زن فضانورد در آن حضور داشت و البته سیاستمداران و نامداران عرصه های فکر و فرهنگ. امسال هم دکتر موسیوند دانشمند ایرانی کانادایی حضور دارند.


 

ـ شما بهتر از من می دانید که جشن مهرگان از جشن های مهم ایران باستان است. این جشن به لحاظ اهمیت اقتصادی اش برای مردم و فصل برداشت محصول که برگزار می شد، حتی از جشن نوروز هم مهمتر بود. لذا از سال پیش بنده که در همین ماه و در نزدیکی مهرگان به نمایندگی مجلس انتخاب شدم، کوشیدیم تا جشن سالانه مهرگان را هر سال با حضور یک شخصیت و یا دانشمند و یا چهره ملی ایرانی در هر جای جهان که هست برگزار کنیم. سال پیش همانطور که گفتید خانم انوشه انصاری اولین زن فضانورد جهان که توانسته بود با هزینه شخصی  و به صورت خصوصی به فضا برود میهمان برنامه بودند، که حضور ایشان برای میهمانان ایرانی و غیر ایرانی از جمله اعضای دولت و معاون آقای نخست وزیر با شگفتی و ستایش، هم از او و هم جامعه ایرانی روبرو بود. امسال هم آقای پرفسور موسیوند را در مراسم داریم. ایشان از دانشمندان مهم کانادایی ایرانی تبار هستند، که شهرت جهانی دارند و موجب افتخار ما ایرانیان می باشند.

در این جشن معاون نخست وزیر، آقایان باب ری و جری فیلیپس رئیس کابینه دولت و تعدادی از نمایندگان پارلمان انتاریو و پارلمان فدرالی، شهردار ریچموندهیل و اعضای انجمن شهر از زمره میهمانان امسال مهرگان هستند. استقبال هموطنان از مراسم مهرگان خوب بوده و مثل همیشه ایرانیان عزیز به دعوت بنده پاسخ مثبت داده اند. تنها خواهشی که دارم این است که هموطنان عزیز علاقه مند به شرکت در این جشن تهیه بلیت را به روزهای آخر موکول نکنند، چرا که ظرفیت سالن هتل محدود است.

به امید دیدار شما هموطنان عزیز در جشن مهرگان و برگزاری هر چه با شکوه تر این سنت باستانی ایران و شناسایی آن به هموطنان کانادایی، بخصوص به مقامات ارشد سیاسی کانادا.


 

آقای دکتر مریدی با سپاس از این که وقت تان را در اختیار ما گذاشتید و با امید موفقیت های هر چه بیشتر برای شما.