در پیوند با همکاری در اجرای اپراتیک آرش کمانگیر در افتتاحیه جشنواره تیرگان ۲۰۱۳

 

توکا نیستانی (متولد ۱۳۳۹، شاهرود) معمار و کاریکاتوریست است. او فرزند منوچهر نیستانی شاعر درگذشته و برادر مانا نیستانی کاریکاتوریست است. توکا در سال ۱۳۶۶ از دانشگاه علم و صنعت ایران در رشته معماری فارغ‌التحصیل شده ‌است. او فعالیت حرفه‌ای هنری خود را از سال ۱۳۵۸ با هفته ‌نامه «کتاب جمعه» به سردبیری احمد شاملو آغاز کرد. توکا سابقه همکاری با بیش از ۵۰ نشریه را در کارنامه‌اش دارد و تا به‌حال ۲ بار به ‌عنوان بهترین کارتونیست در جشنواره مطبوعات ایران انتخاب شده ‌است. توکا در سال ۱۳۸۹ از ایران به تورنتو، کانادا مهاجرت کرد. او در وبلاگ شخصی اش “توکای مقدس”، علت رفتنش را چنین توضیح داد:

توکا نیستانی

توکا نیستانی

از زندگی مجرمانه خسته شده بودم… به چند پسر و دختر طراحی درس می‌دادم که مجاز نبود، برای طراحی از مدل زنده استفاده می‌کردم که مجاز نبود، سر کلاس صحبت‌هایی می‌کردم که مجاز نبود، به جای سریال‌های تلویزیون خودمان کانال‌هایی را تماشا می‌کردم که مجاز نبود، به موسیقی‌ای گوش می‌کردم که مجاز نبود، فیلم‌هایی را می‌دیدم و در خانه نگهداری می‌کردم که مجاز نبود، گاهی یواشکی سری به “فیس بوق” می‌زدم که مجاز نبود، در کامپیوترم کلی عکس از آدم‌های دوست‌داشتنی و زیبا داشتم که مجاز نبود، در مهمانی‌ها با غریبه‌هایی معاشرت می‌کردم که مجاز نبود، همه‌جا با صدای بلند می‌خندیدم که مجاز نبود، مواقعی که می‌بایست غمگین باشم شاد بودم که مجاز نبود، مواقعی که می‌بایست شاد باشم غمگین بودم که مجاز نبود، خوردن بعضی غذاها را دوست داشتم که مجاز نبود، نوشیدن پپسی را به دوغ ترجیح می‌دادم که مجاز نبود، کتاب‌ها و نویسنده‌های مورد علاقه‌ام هیچکدام مجاز نبود، در مجله‌ها و روزنامه‌هایی کار کرده بودم که مجاز نبود، به چیزهایی فکر می‌کردم که مجاز نبود، آرزوهایی داشتم که مجاز نبود و… درست است که هیچ‌وقت بابت این همه رفتار مجرمانه مجازات نشدم اما تضمینی وجود نداشت که روزی بابت تک‌تک آن‌ها مورد مؤاخذه قرار نگیرم و بدتر از همه فکر این‌که همیشه در حال ارتکاب جرم هستم و باید از دست قانون فرار کنم آزارم می‌داد.(۱)

در پیوند با حضور توکا در برنامه ی بزرگ شب افتتاحیه ی جشنواره ی تیرگان با او گفت وگوی کوتاهی داشتم که در زیر می خوانید:

 

توکای عزیز، چند وقت است که به کانادا مهاجرت کرده اید و در این مدت چه فعالیت هایی داشته اید؟

ـ تقریبن سه سال است که به این جا آمده ام. یعنی دقیقن تیر ماه امسال می شود سه سال. در بدو ورود نمایشگاهی از کارهای بیست تا سی سال گذشته ام در گالری کوئین داشتم. حدود پنج شش ماه بعد از آن شروع کردم به کار برای سایت های خبری خارج از کشور، مثل روزآنلاین. قدم بعدی نمایشگاهی بود که سال گذشته در بنیاد پریا داشتم. امسال هم تا یکی دو هفته ی دیگر در مونترال نمایشگاه دیگری خواهم داشتم. اخیرن با سایت های بیش تری هم همکاری می کنم و حدود یک سال است که برای مجله ی شهروند هفته ای یک طرح می کشم. مضاف بر این ها در سه سال گذشته کلاس های طراحی داشته ام. این کلاس ها در حال حاضر در فرهنگ خانه ی ایرانی به مدیریت مصطفی عزیزی تشکیل می شوند.

 

وقتی ایران را ترک می کردید وبلاگی از شما منتشر شد که دلایل رفتنتان را از ایران شرح داده بودید؛ در قسمتی از آن وبلاگ از مجاز نبودن بخش های زیادی از فعالیت های معمول روزانه خودتان در ایران نوشته بودید. سئوالم این است که بعد از مهاجرت چه قدر به فضای دلخواهتان نزدیک شده اید و اصلن فضای هنری تورنتو را چه طور ارزیابی می کنید؟

ـ آن قسمت از نوشته ی وبلاگ من فضای هنری مکان خاصی را تعریف نمی کند. بیش تر شاید به فضای اجتماعی اشاره کرده باشم. این جا همه ی آن کارها، کمابیش مجازند. ولی از فضای هنری اگر منظورتان فضای هنری جامعه ی ایرانی مقیم این جا باشد، باید بگویم به نسبت جمعیت زیادی که داریم، بد نیست. هنرمندان بزرگ و نام های شناخته شده ای بین ما ی شناخته شده ای بین ما در تورنتو زندگی و کار می کنند. این خیلی خوب است. علاقمندان هم به هنر این جا کم نیستند. اما سئوال این جاست که با وجود همه ی این پتانسیل ها، آیا فعالیت های هنری که داخل جامعه ی ایرانی اتفاق می افتند آن قدر مفید و موثر هستند که خارج از جامعه ی ایرانی و برای جامعه ی کانادایی یا غیر ایرانی مقیم این جا هم جذابیتی داشته باشند و بین آن ها هم مطرح شوند؟ من متاسفانه هم چون تاثیر و بُردی را به آن صورتی که باید نمی بینم و این را یکی از ضعف های جامعه ی خودمان می دانم.

فکر می کنید جشنواره ای مثل تیرگان چه قدر می تواند به برطرف کردن این ضعف کمک کند؟

ـ خیلی زیاد. تیرگان اول از هر چیز باعث مطرح شدن ما به عنوان بخشی از جامعه ی مهاجر به کانادا می شود. این فرصت به وجود می آید که جامعه ی غیر ایرانی این جا با فرهنگ ما ، قابلیت های هنری و قدرت و توان برنامه ریزی مان آشنا شوند و این خیلی مهم است. فکر می کنم تیرگان مهم ترین جشنواره ای باشد که ایرانیان خارج از ایران، در این منطقه یا حتی شاید در تمام دنیا، برگزار می کنند. این بسیار عالی و قابل تقدیر است.

 

همکاری شما با تیرگان از کجا شروع شد؟ چه طور به پروژه ی افتتاحیه ی امسال تیرگان پیوستید؟

ـ من راستش پیش تر با گردانندگان تیرگان دچار مشکل شده بودم. دو سال پیش چند کار برایشان انجام داده بودم که در مجله ای چاپ بشود و این اتفاق نیافتاد. دلیلی که به من گفته شد این بود که صفحه آرای مجله با کارها موافقت نکرده است. که من این دلیل را نمی پذیرم چرا که صفحه آرا هیچ جای دنیا نسبت به محتویات آن چه که چاپ می شود نظری اعمال نمی کند. روی همین حساب اصلن ترجیح می دادم که قهر کنم و سمت تیرگان نروم. در عین حال که جشنواره را خیلی دوست دارم و برای تک تک کسانی که در آن زحمت می کشند احترام زیادی قائل هستم. ولی داستان از این قرار بود که امسال دوست من سیاوش شعبان پور با من تماس گرفت و گفت که افتتاحیه ی امسال تیرگان را او کارگردانی می کند و از من خواست که در بخش کوچکی از صحنه پردازی این کار با او همکاری کنم. من هم قبول کردم. بنابراین با توجه به عدم علاقه ی سابقم، همکاری امسال من را باید به حساب سیاوش شعبان پور گذاشت.

 

خاطرم هست که شما در تئاتر قبلی سیاوش شعبان پور، اسب های پشت پنجره(۲)، هم با او همکاری داشتید. طرح های  شما به شکل یک انیمیشن روی پرده پخش می شد و  بخشی از روایت داستان را به عهده داشت. آیا شاهد کار مشابهی در افتتاحیه ی امسال تیرگان خواهیم بود؟

ـ بله درست است. در “اسب های پشت پنجره” انیمیشن کوچکی روی پرده پخش می شد که طرح هایش را من کشیده بودم و دوست دیگری زحمت متحرک سازی آن را کشیده بود. ظاهرن نتیجه ی کار به مذاق آقای شعبان پور خوش آمد و این بار هم تصمیم گرفت که طور دیگری از آن تجربه استفاده کند. البته در افتتاحیه ی تیرگان صحبت از انیمیشن نیست. بخشی از داستان که او روایت می کند را من طراحی می کنم و این طرح ها روی پرده ی بزرگ، در حین نمایش پخش خواهند شد. کارها، خیلی ساده خواهند بود و باید خیلی سریع، حدود یک یا دو دقیقه انجام شوند.

 

فکر می کنید این تصویر سازی چه قدر به بهتر روایت شدن داستان کمک می کند؟

ـ این سئوال را بهتر است کارگردان کار پاسخ بدهد. من راستش وظیفه ای که به عهده ام گذاشته اند را انجام می دهم. شخصن فکر می کنم این کار در فضاسازی موثر است. درست همان قدر که نور و رنگ و صدا و آرایش صحنه و عوامل مشابه دیگر در روایت بهتر داستان کمک می کنند.

با توجه به این که برنامه ی افتتاحیه ی امسال تیرگان یک اپرای چهار پرده ایست که کارگردانی تئاتر آن به عهده ی سیاوش شعبان پور و بخش موسیقی آن به عهده ی گروه آیکات است، سئوالم این است که آیا شما با گروه آیکات هم از قبل آشنا بودید و آیا به موسیقی ایشان علاقه داشتید؟

ـ آشنایی خاصی نداشتم. تا جایی که در خاطر دارم سابقن برایشان طرحی کشیده بودم ولی با موسیقی شان آشنایی ندارم و همکاری من محدود به بخش تئاتر برنامه ی افتتاحیه است.

از فرصتی که در اختیار ما گذاشتید بسیار ممنونم و بی صبرانه منتظر دیدن نتیجه ی این همکاری در افتتاحیه ی تیرگان هستیم.

پی نوشت:

اجرای اپراتیک آرش کمانگیر  برنامه ی افتتاحیه جشنواره تیرگان است و پنجشنبه ۱۸ جولای ۲۰۱۳ ساعت ۹ شب در صحنه ی وست جت هاربرفرانت سنتر برگزار می شود.

نحوه ی تهیه ی بلیت برای این برنامه :

۱ـ آنلاین: به آدرس اینترنتی http://tirgan.ca/ticketed-events  مراجعه و روی برنامه ی افتتاحیه   TIRGAN  OPENING CEREMONY (Arash the Archer) کلیک کنید. لطفن به خاطر داشته باشید که برای تهیه ی آن لاین بلیت باید در وبسایت Harbour Front Centre ثبت نام کنید. با رجوع به لینک زیر و کلیک روی برنامه ی افتتاحیه، وبسایت مستقیمن شما را به مراحل فوق راهنمایی خواهد کرد.

۲ـ تلفنی : با شماره ی ۴۱۶-۹۷۳-۴۰۰۰ تماس بگیرید و کلید یک را فشار دهید.

۳ـ حضوری: از طریق مراجعه به Harbour Front Centre  به آدرس زیر:

Harbourfront Centre Box Office

۲۳۵ Queens Quay West, Toronto

پانویس ها:

 (۱) برگرفته  از صفحه ی  توکا نیستانی در ویکی پدیا، دانش نامه ی آزاد

(۲) https://shahrvand.com/archives/33649