دوست عزیزم دلشاد امامی از من خواهش کرد که برای کمک به او با یکی از هنرمندان جشنواره تیرگان مصاحبه کنم. برای من یک تجربه جدید تلقی می شد و همینطور حس همکاری را در من تقویت می کرد، پس بدون تعلل قبول کردم.
سیاوش شعبان پور، متولد ۱۳۶۰ در تهران، شاعر، کارگردانِ تئاتر، بازیگرِ سینما و تئاتر، کارگردانِ برنامه افتتاحیه امسالِ جشنواره تیرگان است.
با سیاوش تماس گرفتم. او با روی باز پذیرفت و یکشنبه را برای یک قرارِ رودررو انتخاب کردیم.
سیاوش جان یه کم از پیشینه هنریت برامون بگو لطفا؟
ـ از دوره راهنمایی با پدرم شروع به خوندن حافظ کردم. از این جا به شعر علاقمند شدم. شعرِ شعرای کلاسیک و معاصر رو خوندم و از دوره دبیرستان خودم شروع به نوشتن کردم. نوشته های من بیشتر خاطراتی بود که ادبی و شاعرانه نوشته می شد. از اواخرِ دوره دبیرستان و اوایلِ دانشگاه به صورتِ جدی شعر گفتن رو شروع کردم. در اکثر شبِ شعرهای دانشگاه شعر خوندم. سردبیرِ نشریه ادبی دانشگاه بودم و یک سال به عنوان شاعرِ سال دانشگاه تهران انتخاب شدم.
در آن زمان دانشجوی حقوق دانشگاه تهران بودم که نصفه حقوق رو رها کردم و به کانادا اومدم برای تحصیل در رشته تئاتر. از بچگی علاقه شدیدی به تئاتر و بازیگری داشتم. در راهنمایی سرپرست و کارگردان تئاتر منطقه ۲ بودم. تئاتر برام همیشه یک عشق دست نیافتنی بود. وقتی دیدم در کانادا امکانِ تحصیل در تئاتر هست، تصمیم گرفتم دنبال کاری برم که همیشه دوست داشتم. در تورنتو هم چندین شب شعر داشتم. در جلساتِ ادبی و فرهنگی فعال بودم تا سالِ ۲۰۰۸ که اولین کار تئاترم رو که خودم نوشته بودم به اسم آپارتمان ۸۱۲ به روی صحنه بردم. بعد از اون ۳ کار به زبان انگلیسی به نام های “داستانِ خرس های پاندا به روایت یک ساکسیفونیست که دوست دختری در فرانکفورت دارد” (۲۰۱۰)، “هنگامی که همه چیز سقوط میکند” (۲۰۱۱) و “اسب های پشت پنجره” (۲۰۱۲) رو کارگردانی کردم و به روی صحنه بردم. و هماکنون مشغول پروژه آرش هستم.
گویا تجربه بازیگری هم داشتی. آیا فقط تئاتر بوده یا تجربه بازیگری سینما هم بوده؟
ـ هر دو. چند بار در دانشگاهِ یورک در تئاترهای دانشجویی بازی کردم و همچنین ۶ بار در اجراهای کارگاهی سهیلِ پارسا روی صحنه رفتم. دو تا فیلمِ بلند سینمایی رو هم در کانادا بازی کردم:The bright side of the moon به کارگردانیِ فرهاد آهی و Mitra به کارگردانیِ مزدک طائب.
در چه شاخه ای از تئاتر در یورک تحصیل کردی؟
ـ فارغ التحصیلِ رشته مطالعاتِ تئاتر دانشگاهِ یورک هستم که بیشتر شاملِ درس های تئوری بود. چند تا هم واحد بازیگری گذروندم، ولی همین جا جا داره بگم که بخش عمده از شناختِ تئاتریم رو مدیون کارگاه های سهیل پارسا هستم. و واقعا میتونم بگم که بیشتر از سال های دانشگاه در ۶ کارگاه سهیل پارسا تئاتر رو شناختم. مخصوصاً سبکی که برای نمایشِ آرش انتخاب کردم دقیقا سبکی است که از سهیل آموختم.
چطور شد که پروژه آرش رو شروع کردی؟
ـ گروه آیکات قصد داشت که اپرایی در مورد آرش کمانگیر اجرا کنه. و برای اجرای اپرا به دنبال کارگردان میگشت. به سراغ سهیل پارسا رفتند و سهیل من رو معرفی کرد.
مدتها درگیرِ انتخابِ متن بودیم. درباره آرش کمانگیر چندین متن وجود داره که دو تا از این متن ها در ادبیاتِ معاصرِ ایران است. شعر آرش کمانگیرِ سیاوشِ کسرایی و نمایش آرش از بهرام بیضایی.
امکانِ اجرای آرشِ بهرام بیضایی در ۱ ساعت و با امکانات موجود وجود نداشت و متن سیاوش کسرایی هم در قالب شعر بود. بچه ها اصرار داشتند که من متن جدیدی بنویسم، ولی با زمانِ محدودی که داشتیم مقدور نبود. جدای این که من خودم رو نویسنده تئاتر نمیدونم و توانایی این کار رو در خودم نمیدیدم.
طی جلساتِ متعدد تصمیم بر این شد که من تلفیقی از شعر سیاوش کسرایی و شعر شعرای معاصر ایران رو برای اجرا آماده کنم.
تقریبا به مدت یک ماه تمام اشعارِ شعرای بنامِ معاصرِ ایران رو خوندم و چند شعر که به توضیحِ فضای نمایش کمک می کرد رو انتخاب کردم.
نمایش به این شکل شد که بازیگران داستانِ آرش کمانگیر نوشته سیاوش کسرایی رو برای تماشاگران روایت و اجرا می کنند. و در بینِ اجرا، شعرهای انتخاب شده، توسط ارکستر سمفونیک، گروه کر و تک خواننده اپرا، خانم کاملیا دارا، اجرا می شود.
چرا شعرهای معاصر رو برای این اجرا انتخاب کردی؟
ـ قصد داشتم زمان رو در کار بشکنم. و اجرا، اجرایی بی زمان باشه که مخاطبِ امروز هم بتونه خودش رو در فضای داستان احساس کنه.
چه اسمی برای این اجرا میگذاری؟ آیا این یک اپرا ست؟ یا یک تئاتر؟
ـ راستش ما روایت اپراگونه رو برای عنوان کار انتخاب کردیم. شاید این اسم نتونه صد درصد شکل اجرا رو توضیح بده. این کار بیشتر یک کارِ تلفیقی ست از نمایش، موسیقی، حرکت، اپرا و هنرِ تجسمی.
با این توصیف، میشه گفت این یک کار جدیده. درسته؟
ـ کار تلفیقی زیاد انجام شده. اما به گمانِ من به زبانِ فارسی می تونه یک کار نو به حساب بیاد که مشابهش در تورنتو انجام نشده و با تمام افتتاحیه هایی که تا امروز در تیرگان اجرا شده تفاوت داره.
آیا این کار برای مخاطب خاصی ساخته شده؟ یا همه میتونن باهاش ارتباط بر قرار کنن؟
ـ نه، این کار برای مخاطب خاصی ساخته نشده. تمام تلاشِ ما اینه که تمام مخاطبان بتونن با این کار ارتباط برقرار کنن. من فکر میکنم همه مخاطبانی که فارسی صحبت میکنند و تجربههای تاریخی مشابه رو از سر گذروندن میتونن با این کار ارتباط برقرار کنن و این کار برای اونها ساخته شده.
گفتی هنر تجسمی. چی شد که توکا نیستانی به مجموعه شما پیوست؟
ـ من علاوه بر کارگردان و نمایش پرداز، طراح صحنه کار هم هستم. در کار قبلی، اسب های پشت پنجره، هم با توکا نیستانی همکاری خوبی داشتم و او برای من تصویرِ متحرک نمایش رو کشیده بود. این بار هم احساس کردم که صحنه بسیار خالی ست و به یک عنصرِ قوی تجسمی برای قوی تر کردنِ صحنهها احتیاج داریم. این شد که از توکا خواستم که طرح هایی رو مطابق با حس داستان طراحی کنه و قرار شد که از روندِ طراحی توکا فیلم برداری بشه و این فیلم بر پردهای بزرگ درست بالای صحنه پخش بشه. توکا هم صمیمانه پذیرفت و به گروه ما پیوست.
در مورد طراحی صحنه صحبت کردی. سئوالی که مطرح شد برام اینه که چند نفر روی صحنه حاضرند؟
ـ۴۰ نفر گروه ارکستر و کر، رهبرِ ارکستر و خواننده اپرا، ۴ بازیگر و خودم.
چیدمانِ این تعداد نفرات روی صحنه چگونه هست؟
ـ ۴ بازیگر به عنوان راویِ داستان، و من به عنوان راوی اول در روی صحنه، نمایش رو اجرا میکنیم. در سطحی بالاتر، پشت گروه نمایش، گروه موسیقی، کر، رهبرِ ارکستر و خواننده اپرا قرار میگیرن و پرده پروژکتورِ بزرگی بالای سر گروه موسیقی نصب میشه که طرحهای توکا نیستانی و تصاویری که طراحانِ پروژکتور ما می سازن رو نمایش می ده.
در حال حاضر چند نفر روی این پروژه کار می کنند؟
ـ تقریبا ۸۴ نفر
کار کردن با گروهی به این بزرگی سخت نیست؟
ـ کار آسونی هم نیست. در واقع اگه گروه اینقدر همراه نبود، در این زمانِ محدود، میتونست غیر ممکن باشه. ولی گروه ما بسیار هماهنگ و همراه و مسئول کار می کنن و این همکاری و انرژیِ خوب، کار کردن رو آسون تر و لذت بخش تر میکنه. مخصوصاً این که گروه، یک گروه ۱۰۰ درصد حرفه ایه و همه دارن دقیقا کار تخصصیِ خودشون رو انجام می دن.
دوست دارم اینجا اسم ببرم از دوستانی که واقعا برای این کار زحمت میکشن.
چهار بازیگرِ من: شادی شاه خلیلی، دانش آموخته بازیگری تئاتر در کانادا.
پوریا روحانی، دوست و همکار همیشگیِ من و فارغ التحصیلِ بازیگری از کالج هامبر.
محمود رمضانی، فارغ تحصیل تئاتر از دانشگاه تهران.
غزال پرتو، دانش آموخته بازیگری از تهران.
همچنین طراحِ نور و پروژکتور، رها جوانفر که همیشه از کار کردن با او لذت بردم.
دوستِ عزیزم پویان جعفری زاده دزفولی، فارغ التحصیلِ سینما از دانشگاه یورک، که کارِ فیلم و طراحیِ پروژکتور رو انجام می ده.
فرنوش طالب پور، طراح لباس، میرا مدیرِ صحنه، و پویا حمیدی، طراحِ صدا.
همچنین گروه آیکات و مخصوصاً مازیار حیدری، رهبر ارکستر و کارگردانِ موسیقی، که همگی بسیار خلّاق و همراه هستند. کار کردن با این گروه واقعا لذت بخشه.
آیا قبلا هم با تیرگان همکاری داشتی؟
ـ دو دوره قبل من، سهیل پارسا، ستاره دلزنده و روشن احمدوند مسئولِ بخشِ تئاتر و سینمای تیرگان بودیم. همون سال با اجرای کارگاهی نمایش “تنها صداست که می ماند” از کارگاه های آموزشی سهیل پارسا، در تیرگان به روی صحنه رفتم.
این اولین باریست که کاری به کارگردانی خودم رو در تیرگان به روی صحنه میبرم.
همکاری با تیرگان رو چطور می بینی؟
ـ تجربه بسیار خوبیه. تا امروز مسئولانِ تیرگان به خوبی با گروه همکاری و از کار حمایت کردن. از همه مسئولان تشکر میکنم، و از همینجا به همه خسته نباشید میگم.
سیاوش جان، تجربه خودت از تیرگان چی بوده؟ به عنوان یک بازدیدکننده.
ـ من همیشه میگم روزهای تیرگان برای ایرانیهای مقیمِ تورنتو مثل یک سفر میمونه. هر دو سال یک بار میاد و روزمرگی زندگیشون رو به هم می ریزه. و تموم که میشه مثل روزهای آخر سفر همه غمگینن. ولی من همیشه می دونم که دو سال دیگه دوباره تکرار میشه. دوباره چند روز همه دوستان رو می بینیم، و از موسیقی، فیلم، تئاتر و دیگر هنرها لذت میبریم. امیدوارم امسال هم همه دوستان، آشنایان و علاقهمندان به فرهنگ و هنر رو در هاربر فرانت ببینیم، مخصوصاً شب افتتاحیه چون می دونم گروه برای این کار خیلی زحمت کشیدن و می کشن. پس به امید روزهای شاد تیرگانی دیگه و دیدار تک تک شما عزیزان.
پی نوشت:
اجرای اپراتیک آرش کمانگیر برنامه ی افتتاحیه جشنواره تیرگان است و پنجشنبه ۱۸ جولای ۲۰۱۳ ساعت ۹ شب در صحنه ی وست جت هاربرفرانت سنتر برگزار می شود.
نحوه ی تهیه ی بلیت برای این برنامه :
۱ـ آنلاین: به آدرس اینترنتی http://tirgan.ca/ticketed-events مراجعه و روی برنامه ی افتتاحیه TIRGAN OPENING CEREMONY (Arash the Archer) کلیک کنید. لطفن به خاطر داشته باشید که برای تهیه ی آن لاین بلیت باید در وبسایت Harbour Front Centre ثبت نام کنید. با رجوع به لینک زیر و کلیک روی برنامه ی افتتاحیه، وبسایت مستقیمن شما را به مراحل فوق راهنمایی خواهد کرد.
۲ـ تلفنی : با شماره ی ۴۱۶-۹۷۳-۴۰۰۰ تماس بگیرید و کلید یک را فشار دهید.
۳ـ حضوری: از طریق مراجعه به Harbour Front Centre به آدرس زیر:
Harbourfront Centre Box Office
۲۳۵ Queens Quay West, Toronto