غروب روز جمعه ۲۸ ژوئن نمایشگاه شماری از آثار گزیده  توکا نیستانی در گالری و کتابخانه مکیک مونترال، گشایش یافت. این نمایشگاه تا ۲۱ ژوئیه برای بازدید علاقمندان به هنرهای تجسمی و بویژه کاریکاتور گشوده خواهد بود.

تا آنجا که من نمایشگاه های برگزار شده در مکیک را دیده ام، می توان گفت نمایشگاه آثار شگفت انگیز، بی مثال و دیدنی توکا، به راحتی و بی هیچ شک و شبهه ای یکی از اندک بهترین نمایشگاه هایی بوده که تاکنون  در این گالری برگزار شده است. از جهاتی از این فراتر حتی می توان گفت با توجه به جوانب، زیبایی، ارتباط با مخاطبان و شناسه های کار این کارتونیست صاحب نام، یک رخداد ویژه هنری است که پیش از این در مونترال نداشته ایم و شاید باید مدتی یا مدتها منتظر بمانیم، شاید وقتی دیگر، بار دیگر شاهد آثاری با این محتوای غنی، اجرای ظریف، قدرتمند، بی همتا و زیبا بشویم.

قبل از ادامه مطلب، همینجا بگویم که من تلاش کرده ام در روایت های تصویری توکا از جهان آشفته، بد، زشت و زیبای ما کندوکاو کنم و به تفسیر و نقد آنها بپردازم، اما به مصداق زبانزد مشهور زبان فارسی، «شنیدن کی بود مانند دیدن.» این را یادآور شدم تا بدانید هر چقدر که من و یا هر منتقد دیگری تلاش کند موشکافانه به این آثار بپردازد، نهایت امر اینست که تنها «دیدن» کارهای توکا به شما این امکان واقعی را می دهد تا دریابید کم و کیف آثار او از چه قرار است.

touka-S

از نمایشگاه استقبال کم نظیری شده است. به گفته دوستانی که در شب گشایش نمایشگاه حضور داشته اند، گالری مکیک کمتر شاهد استقبالی چنین گرم و پرشور بوده است. به گمان من علت آن است که توکا در طول بیش از سه دهه با کارهایش حضور چشمگیر و پرباری در نشریات و همینطور در سایت های گوناگون روی شبکه جهانی اینترنت داشته است. توکا در این همه سال ها آثار خود را در حدود پنجاه رسانه منتشر کرده است و پس از مهاجرت به کانادا و اقامت در تورنتو هم این حضور با وقفه ای چند ماهه، ادامه داشته و در یک سال اخیر هم که به جمع همکاران شهروند، پیوسته است. بسیاری از ما کارهای او را در اینجا و آنجا دیده ایم.

دو دیگر اینکه توکا راوی ـ گرچه بیشتر تلخ ـ رخدادهای زندگی ماست. روایتگری که هم محتوی و هم فرم کارهایش به شدت و تا سرحد شگفت انگیزی، برای هرکس جذابیت های ویژه ای دارد. کارتون های توکا نتیجه و بازتاب اندیشه، اندیشه ای عمیق و جدی، دیده ها و شنیده ها، تجربه زندگی، حساسیت باریک بینانه به آنچه در جامعه می گذرد و دلمشغولی های انسانی هستند. بازتابی که از صافی «وجود»  هنرمند گذشته و با ترفندهای استادانه و خلاقانه به تصویر درآمده اند.

توکا آدم را به یاد زنده یاد اردشیر محصص و کارهای او می اندازد. اما توکا شبیه هیچکسی جز خودش نیست. تا به آنجا که بعد از خلق صدها و صدها کار در سی و سه سال خلاقیت در عرصه هنر کاریکاتور، برای شناسایی آثارش، نیاز به نام و نشانش نیست.

از نظر تکنیک کار هم توکا مهر و امضایش در کارهایش، در بطن آنها و هم در مجموعه نقطه ها، خط ها، ترکیب بند، کمپوزیسیون و حجم ها، هاشورها و رنگ  آثارش به راحتی قابل رویت هستند.

توکا تقریبا از تمام امکانات طراحی برای بیان مقصود خود، خوب استفاده می کند. با هاشورهایی که با قوت در جهات مختلف می زند، با استفاده مفهومی و معنایی از آناتومی اندام ها، از اشیاء، از فضاها، از نمادها و نگاره های آشنای فرهنگ ایران و جهان، از این همه و همه با تسلطی که برکارش دارد، بهترین سود را به نفع آنچه می خواهد منتقل سازد، ممکن می کند. و زمانی که  رنگ و رنگ ها وارد تابلوهایش می شود، این عنصر هنرهای تجسمی را هم  به موقع و در جایی که نیاز و ضروری است، به کار می گیرد.

می شود باز هم و خیلی بیشتر از اینها درباره شناسه های تکنیکی کارهای توکا نوشت، اما در یک نگاه باید و می توان گفت این هنرمند همه امکانات تکنیکی هنر طراحی را چنان به کار می گیرد که در واقع با سوژه کارها  در هم می آمیزند و بینندگان آثارش لازم نیست که به این تکه یا به آن تکه کار یا به نقطه وارها، به خط ها و … بپردازد. اکثر کارها به گونه ای هماهنگ خلق شده اند که بینندگان مجموعه تمام شده، تابلو را می بینند. توازن از خصوصیت های دیگر آثار توکاست. حتی در به ظاهر آشفته ترین کارها، یک نظم و همگونی صیقل خورده به چشم می خورد.

دنیای توکا، گاه بسیار خوفناک و زمانی امیدوارانه است. کارها نشان از کشمکش های هنرمند با خود  و با جهانی که در آن زندگی می کند، دارد.

آرین آریان، عکاس برجسته ساکن مونترال، ضمن موفق خواندن توکا، در مورد کارهای او  به نکته های جالبی اشاره می کند. آرین می گوید:«درمجموع، کارها بازتاب فضایی بسته، دیکتاتور زده و خشونت بار است و توکا در تجسم این فضا موفق است و تکنیک را بر اساس سوژه هایی که به آنها می پردازد،  انتخاب  می کند.» و اضافه می کند: «مقایسه توکا با کاریکاتوریست های دیگر، کار نادرستی است.»

من به خاطر دوری سی ساله از ایران با کار کاریکاتوریست های این سالهای ایران آنقدر آشنا نیستم ولی کار کاریکاتوریست های صاحب نام را به خوبی می شناسم و با آرین در این مورد موافقم. گرچه در کل هر هنرمند پخته ای همین گونه است اما مقایسه توکا با دیگر هنرمندان همکارش، ناممکن است. آرین در قسمت دیگری از مکالمه مان درباره نمایشگاه توکا، به اشاره و کوتاه می گوید:«مشکلی که من در آثار او دیدم این است که در بسیاری از کارها، توکا قصد تابوشکنی دارد، اما این تابوشکنی اتفاق نمی افتد.»

نکته ای که به عنوان کاستی و اشکال در کارهای توکا به نظرم می رسد، شلوغی بعضی از کارهاست که در میان آثار به نمایش گذاشته شده در مکیک،  چنین کارهایی به آن شکل نبود، اما در کل در شماری از آثار توکا دیده ام.

محمود بقائیان، سرامیست صاحب سبک و صاحب نام مونترال و کانادا، که تجربه و پیشینه طراحی و نقاشی هم دارد، کارهای توکا را این گونه توصیف می کند: «کارهای توکا بسیار شاعرانه، هوشمندانه و با طنزی یگانه است، که همه منحصر به خود اوست.»

توکا یادگار زنده یاد منوچهر نیستانی، شاعر گرانقدر است. در گفت وگویی که با او داشتم، درباره تاثیر پدرش بر او و کاری که می کند، پرسیدم و او گفت: (نقل به مضمون) من زندگی ام را مدیون پدرم هستم و بسیار چیزها آموختم که جزء وجود من شده است. فضایی که ما، من و مانا، در آن زندگی کرده ایم، فضایی است که پدرم برای ما ساخته بوده است.»

با دیدن نمایشگاه توکا در مکیک، در مقابل بعضی کارها شگفت زده شدم، ظرافت های هنری کارها هم از نظر موضوع و هم اجرا برایم خیلی جالب تر شد. طنز ویژه ی توکا عمدتا زهرخند به لب هایم آورد. از دیدن نزدیک این کارها، ابعاد تازه  و متفاوتی از آثارش دستگیرم شد.

در همه حال برپایی این نمایشگاه در گالری مکیک مونترال، فرصت خوبی برای دیدن آثار توکاست و خوب است که علاقمندان این فرصت را از دست ندهند.

*علی شریفیان هنر آموخته رشته تئاتر و هنراست و در رشته علوم ارتباطات در کانادا تحصیل کرده، از همکاران شهروند است و علاوه بر مسائل هنری به عنوان روزنامه نگار آزاد درباره امور سیاسی، اجتماعی و هنر و فرهنگ کانادا هم می نویسد.