این هفته چه فیلمی ببینیم؟

فیلم The Intouchables  از آن فیلم هایی است که نمی توان دید و هر صحنه اش را لذت نبرد. فیلمی که کاملا ارزش دو ساعت وقتتان را دارد که بنشینید و ببینید و بعد از تمام شدنش با رضایت لبخند بزنید.

دریس وقتی برای یک مصاحبه شغلی به خانه مردی ثروتمند می رود، اصلا قصد کار کردن ندارد. حتی نمی داند که برای چه جور کاری به جلسه مصاحبه آمده. وارد اتاقی می شود که مردی با منشی اش نشسته و تند تند توضیح می دهد که خودش می داند که برای کاری که آنها می خواهند مناسب نیست و از آنها می خواهد که نامه اش را امضا کنند که تائید می کند او برای کار اقدام کرده و پذیرفته نشده و توضیح می دهد که اگر سه امضا جمع کند می تواند حقوق بیکاری بگیرد. مرد ثروتمند، فیلیپ است. او از گردن به پایین فلج است و مصاحبه هم جهت پیدا کردن شخصی است که بتواند از او نگهداری کند. بعد از صحبتی کوتاه، فیلیپ به دریس می گوید که فردا برگردد و نامه اش را بگیرد.  دریس به خانه می رود و همان چند دقیقه که دوربین دور آپارتمان شلوغ و کوچک می گردد کافی است تا ببینیم چه نوع زندگی ای دارد. همه به هم می پیچند بدون اینکه جایی برای خود داشته باشند. همان موقعی که دریس در حمام  نشسته، دو خواهر و برادرش همان کنار دست و صورتشان را می شویند و سر به سر هم می گذارند. دریس سرشان داد می کشد که آب را ببندند که الان آب تمام می شود و او نمی تواند خودش را بشوید. شب که مادرش خسته از کار برمی گردد، با دریس حرفشان می شود و مادرش می گوید که دیگر تحمل بی عاری و بیکاری او را ندارد و بهتر است از خانه برود و دیگر برنگردد. دریس از خانه می زند بیرون. تا صبح در خیابان ها می گردد تا به خانه فیلیپ برود و نامه را تحویل بگیرد. وقتی می رسد، خانمی او را می برد و خانه را نشانش می دهد. دریس می گوید که همه چیز خیلی عالی است، حالا نامه اش را بدهند تا او برود دنبال کارش. زن می گوید که آقای فیلیپ گفته اول همه جا را نشانش بدهند بعد بفرستندش تا نامه اش را بگیرد. بعد دریس را به اتاقی می برد و توضیح می دهد که تا وقتی آنجا کار کند، اتاق و حمام خصوصی در اختیارش خواهد بود. حمامی که دریس می بیند، هیچ چیز از حمام های سلطنتی کم ندارد و برای اولین بار که دریس را دیده ایم، زبانش بند آمده و حرفی برای گفتن ندارد. فیلیپ به او می گوید که یک ماه امتحانی او را استخدام می کند تا هر دو ببینند که آیا می توانند ادامه بدهند یا نه. دریس همانقدر از کار پیدا کردن متعجب است که اطرافیان فیلیپ! ولی برای او که از خانه هم بیرونش کرده اند، این فرصت غنیمت است و البته زندگی در خانه ای اشرافی هم چیزی نیست که بشود به سادگی ازش گذشت. فقط می ماند یک مسئله. آموختن پرستاری از فردی معلول.

نمایی از فیلم

نمایی از فیلم

فیلم به زیبایی و ظرافت و طنز، شکل گرفتن دوستی فیلیپ و دریس را به تصویر می کشد. اطرافیان فیلیپ نگرانش هستند و وکیلش با نگرانی نصیحت می کند که این جوان های خیابانی به هیچکس رحم نمی کنند و فیلیپ جواب می دهد که این همان چیزی است که او احتیاج دارد – کسی که به او ترحم نکند. دریس زندگی را همانطور که هست می بیند. شوخی های بی جا می کند و دلیلی نمی بیند که فیلیپ به خاطر معلولیت اش ، دست از لذت بردن از زندگی و زن بکشد و این چیزی است که به فیلیپ روحیه زندگی می دهد. در مقابل فیلیپ هم زندگی دریس را عوض می کند. دنیای تازه ای که درش قدم گذاشته، دنیایی است که زندگی مردی وابسته به قدرت بازوان اوست، دنیای ناشناخته ای که  بوی هنر و موسیقی کلاسیک می دهد و دریس در آن دنیا به رشدی می رسد که در دنیای خیابانی اش هرگز آن را نشناخته بود.

شاید به نظر بعضی، معلولیت سوژه ای نباشد که از آن فیلمی کمدی بسازند و درباره اش شوخی کنند، ولی تمام زیبایی این فیلم اینجاست که از دید فردی معلول نشان می دهد که انسان هایی که به این درد دچار هستند، خودشان به اندازه کافی متوجه ناتوانی خود هستند و نیازی به ترحم و دلسوزی حتی از روی محبت ندارند، بلکه خیلی مواقع ترجیح می دهند به آنها به چشم انسانی کامل نگاه شود. بسیار می شنویم که “معلولیت محدودیت نیست” ، The Intouchables نشانمان می دهد که در واقع معلولیت محدودیت است وقتی زندگی لحظه به لحظه باید به کمک دستان دیگری ادامه پیدا کند – ولی هنگامی  می توان سد این محدودیت را شکست که کسی پیدا شود که به آنانی که اسیر صندلی با چرخان گردان هستند، نگاهی نه با گردن خمیده و از بالا داشته باشند، بلکه نگاهشان مستقیم باشد به چشمان انسانی همسان و برابر.

http://www.youtube.com/watch?v=L7AnsGIJ9kA

* مریم زوینی دانش آموخته رشته تغذیه است ولی کار او همواره ترجمه در حوزه ادبیات بوده و علاقه اش به ویژه به هنر سینماست. هفت کتاب از ترجمه های او تا به حال در ایران منتشر شده است.