برای آزادی بیان و اندیشه و اعتراض علیه فتوایی که برای شاهین نجفی صادر شده
دیشب مصادف با ده تیر ماه انجمن نویسندگان تبعید انگلیس شب شعری برای آزادی اندیشه بیان همچنین اعتراض به فتوایی که علیه شاهین نجفی صادر شده برگزار کرد.
شب با سخنان بنیانگذار این انجمن جنیفر لنگر آغاز شد با شرح کوچکی از زندگی نامه ی شاهین نجفی. او شجاعت شاهین را ستود و پشتیبانی اش را از نجفی اعلام کرد. همچنین افزود حق هیچ شاعری زندان، اختناق و فتوا نیست.
ترانه ی بعد از تو از آلبوم “هیچ هیچ هیچ” در ادامه ی سخنان جنیفر روی اسکرین پخش شد و شور و حال تازه ای بر فضا پاشید.
انوچه شرمن شاعر فرانسوی مقیم لندن پیش آمد و خود را با چند شعر خوب اعتراضی معرفی کرد. در آخر شعری از آپولینر خواند و از این که در این جمع اعتراضی گوشه ای را پر کرده خشنودی خود را اعلام کرد و از انزجارش به کسانی که این فتوا را صادر کرده اند گفت.
بارت ولف شاعر پر انرژی و شورشی ی آفریقایی تبار جان دیگری با خود بر صحنه آورد. شعرهایی معترض خواند و از زندگی سخت شاعر تبعیدی گفت. این که شاعر سرزمینش را ترک می کند در ازای آزادی. “این آدم ها از کجا آمده اند که ما را حتی در کشور بیگانه نیز تهدید می کنند” و به این صورت حمایتش را از شاهین بیان کرد.
بعد جنیفر لنگر شعرهایی متفاوت خواند. شعرهای لیندا بلک اما از جنس دیگری بود. یکی از شاعران برجسته ی لندن که گفت از خواندن خبر فتوا علیه شاهین نجفی بسیار اندوهگین و آزرده شده است.
بخش نخست برنامه با پیام شاهین نجفی در سپاس از انجمن قلم در تبعید و تک تک شاعران با امید به این که چنین اتفاق هایی بتواند شاعران را دور هم آورد برای تلاش بیشتر به سود انسان و جهانی انسانی ست، به پایان رسید.
بخش دوم با موسیقی روان و دلچسب نوازنده ی لهستانی چلو تانیا یودیتسکا آغاز شد و با شعرخوانی شاعر استخوان دار انگلیس جین دوران ادامه یافت.
شاعر اسپانیایی تبار لابلای شعر خوانی از خاطرات سخت کودکی اش گفت و با شعر سبز لورکا شعرخوانی اش را پایان داد و اعتراضش را اعلام کرد. او از شهامت شاهین نجفی سپاس گذاری کرد.
اسطوره ی شعر سرزمین مان ایرج جنتی عطایی مهمان ویژه ی شب بود. او با مهر و وقار همیشگی و روحیه ی همیشه انقلابی با سخنان زیبایش در آغاز قلب مردم را سرشار از عشق و مهر کرد و گفت من به خاطر جوان های بی نام و نشان سرزمینم زیر شکنجه و اعدام این جا هستم. بسیاری شاعر و نویسنده و هنرمند هستند که در سکوت و بی صدایی جان می سپارند. او دو ترانه بسیار قوی و دلنشین تازه برای دوستدارانش خواند.
در ادامه ترجمه ی ترانه های دیگری از او توسط شاعر لهستانی ودیک فنریخ خوانده شد و شب با صدای خش و خوش شاهین در دل و خاطر حضار برای خود جای تازه ای باز کرد. نازلی سخن نگفت!
اتاقی پر از نفس های گرم شده از شعر و عصیان که از ساعت هفت و نیم تا یازده شب بی پلک به هم زدنی حضار را مسحور کرده بود آنان نمی خواستند به خانه هاشان برگردند.
جنیفر لنگر با شوقی عمیق بیان کرد، طی سالیان سال شبی پر بارتر و غنی تر از امشب نداشتیم.
عکس های این برنامه را اینجا ببینید