در حالی که مردم ایران دارند روزهای خونین و تلخی را تجربه می کنند و خیابان های تهران از خون ایرانیان سرخ شده است، آسان نیست که انسان
شهروند ۱۲۶۲ ـ پنجشنبه ۳۱ دسامبر ۲۰۰۹
به سال نو سلام
در حالی که مردم ایران دارند روزهای خونین و تلخی را تجربه می کنند و خیابان های تهران از خون ایرانیان سرخ شده است، آسان نیست که انسان بخواهد از نو شدن سال سخن بگوید. اما هر دو روی این سکه، همواره با تاریخ بشر گره خورده است و البته آن چه پیروز و پایدار است انسان و خواسته هایش بوده است
پیش از آنکه به مسائل امروز ایران بپردازم، دلم می خواهد برای همه هموطنان، برای همکاران دفترها و نویسندگان و هنرمندان و مترجمان همیشه پشتیبان شهروند در ایران و سراسر جهان درود بفرستیم و برایشان سالی سرشار از شادی و پیروزی آرزو کنیم.
سالی که گذشت برای جهانیان و ایرانیان سالی بود که هم از منظر اقتصادی و هم سیاسی سرشار بدخبری بود. حکومت کودتا آرای میلیونها ایرانی را به سود نامزد مورد علاقه خود مصادره کرد و شرایط بد اقتصادی ایرانیان را در ایران و سراسر جهان با مشکلات فراوان دست به گریبان کرد. با این همه ایرانیان دربند در ایران و ایرانیان در تبعید در سراسر جهان توانستند بر مشکلات نسبتاً پیروز شوند. امیدواریم سال نو برای جهانیان و ایرانیان سالی سرشار پیروزی و سلامت و سعادت باشد.
ضرورت اعتصاب و اعتراض عمومی
مبارزات حدود هفت ماه گذشته مردم ایران دارد به سامان می رسد، برای همین هم حکومت از همه ی ابزارها و امکانات خود دارد استفاده می کند تا مانع پیروزی مردم شود. در نتیجه با هجوم افسار گسیخته ی حکومت که دیگر حتی حاضر به حرمت گذاری به روزهای مقدس خود هم نیست و حاضر است حتی با آفریدن عاشورایی واقعی به روزگار نکبت بار خود ادامه دهد، بی گمان هشیاری و آگاهی مبارزاتی مردم از جزئی ترین وجوه تا بالاترین سطوح را ضروری می کند. مردم باید در همه ی عرصه ها هوشیار باشند، از چگونگی کردار با زخمی ها و تیرخورده ها گرفته، تا شیوه های جنگ و گریزهای ناگزیری که از طرف حکومتی ها و نیروهای خشن و خونریز بسیج و سپاه و نیروی انتظامی بر آنان تحمیل می شود. اگر آمادگی مردم در هر کدام از عرصه های مبارزاتی اندک باشد مردم صدمات و تلفات بیشتری را تحمل خواهند کرد و چه بسا رژیم با گسترش جو ارعاب و ت
گستره ی کنونی مبارزات مردمی آنقدر هست که توقع بشود کارگران، کارکنان، و دانش آموزان و معلمان و اقشار موثر مردم با اعتصاب های عمومی و یا مقطعی مانع موفقیت بیشتر دولت کودتا در سرکوب مبارزات شوند.
مجموعه ی واکنش های عصبی و بی منطق حکومت حکایت از به بن بست رسیدن تمهیدات تاکنونی آنان برای خاموش ساختن و ناامید کردن مردم در راه رهایی ایران دارد. در نتیجه روزهای آینده از همه لحاظ روزهای سرنوشت سازی هستند. مردم اگر به گونه ای رفتار کنند که رژیم مفری برای سرکوب بیشتر آنان بیابد، چه بسا پیروزی پرهزینه شود و یا موقتاً دستگاه سرکوب موفق شود برای زمان کوتاه دیگری به ستمکاری ادامه دهد. شیوه های ستودنی مبارزات دانشجویی و دانش آموزی که صورتی همه روزه و پیگیر پیدا کرده است و از گونه ای رهبری هم بهره دارد، نمونه ی خوبی است از کارزاری که اگر شکل همگانی و گسترده پیدا کند رژیم زودتر از آنچه گمان می رود به زانو درخواهد آمد.
رژیم با بسیج نیروهای مواجب بگیر و مامور و معذور خود در خیابان ها می کوشد مدعی شود که همچنان از حمایت مردمی برخوردار است و با نامه پراکنی به وزارتخانه ها، مدارس، اداره ها، و مراکز نظامی و انتظامی و مجبور کردن خانواده های کسانی که حقوق بگیر دستگاه حکومتی هستند، و تهدید به اخراج و تنبیه کارکنان و خانواده هایی که حاضر به اجرای دستورهای حکومتی نیستند، در جامعه جوی را دامن زده است که اگر برای آن تمهیدی تدارک دیده نشود می تواند به مبارزات مردمی صدمه بزند. یکی از کارکنان دولت می گوید، ما هر روز توسط عوامل اطلاعاتی و خبرچین حکومت در ادارات تهدید می شویم که هم در مبارزات مردمی حضور پیدا نکنیم و هم خود و خانواده مان در نمایش های خیابانی حکومت خوانده مشارکت کنیم. ما چند تن که به بهانه های مختلف در بازی حضرات حضور نیافته بودیم، نامه های تهدیدآمیز و اخطار دریافت کرده ایم که اگر بار دیگر از همکاری به سود حکومت خودداری کنیم از کار اخراج خواهیم شد و فرزندانمان نیز به دلیل حضور در تظاهرات مردمی از مدارس و دانشگاه ها اخراج شده و یا دستگیر و زندانی می شوند. این ترفند حکومت اگر افشا نشود، اگر مردم با ایستادگی عمومی در برابر این بازی دست حکومت را از دامان ملت کوتاه نکنند، چه بسا بسیاری از هموطنان ما را مجبور به کاری کند که به هیچوجه به آن اعتقاد ندارند.
روشنگری در ادارات و تسلیم نشدن کارکنان دولتی به دستورهای رژیم برای همکاری با استبداد اگر صورت نگیرد، رژیم موفق خواهد شد برای جنایت های خود، ظاهر حمایت مردمی دست و پا کند.
یورش های اخیر پس از عاشورای تهران به نویسندگان و روشنفکران و روزنامه نگاران و کوششگران سیاسی و دستگیری و زندانی کردن ده ها تن نشان از اجرای سناریوی تازه حکومت برای ارعاب عمومی و پیشبرد اهداف خود در سراسر کشور دارد. حکومتی ها این روزها در همه جا این شایعه ی دروغ را رواج می دهند که با دستگیری گروهی از سرشناسان سیاسی، مطبوعاتی و روشنفکران مبارزات آزادیخواهی و پیگیرانه ی مردمی به پایان خواهد رسید. دروغی که کارشناسان امنیتی و اطلاعاتی رژیم بهتر از هر کسی می دانند که جو عمومی جامعه خلاف آن را نشان می دهد و ثابت می کند، اما با این تفاصیل تیرهای در تاریکی شان را همچنان رها می کنند تا شاید فرجی شود. در نتیجه مردم اگر با هوشیاری و دقت و مراقبت همه جانبه و دارای گونه ای شورای رهبری نهانی و یا نیمه نهانی به مبارزه ادامه ندهند بی گمان حکومت در برخی بازی های خود موفق می شود جنبش عمومی را بیشتر سرکوب کند و یا برای مدتی به عقب نشینی وادار کند.
این روزها باید بیش از پیش مراقب بازی های بی سرانجام مستبدان مذهبی علیه مبارزات مردمی بود.