یکی از مشکلات بزرگ خانواده های ایرانی شهر ما مربوط به ازدواج هایی می شود که شخصی به منظور گزینش همسر به ایران سفر می کند
شهروند ۱۲۶۸ ـ ۱۱ فوریه ۲۰۱۰
بخش اول
چندی قبل با دوستی در مورد جامعه ایرانی و معضلات آن صحبت می کردیم. ایشان معتقد بودند که یکی از مشکلات بزرگ خانواده های ایرانی شهر ما مربوط به ازدواج هایی می شود که شخصی به منظور گزینش همسر به ایران سفر می کند و از آنجا همسری اختیار کرده و با خود به خارج از کشور می آورد. زمانی که کار با جامعه ایرانی را آغاز کردم، تازه متوجه شدم که تعداد و عوارض سوء این قضیه بسیار فراتر از آن است که من تصور می کردم. در طول این مدّت افراد بسیار زیادی به من مراجعه کرده اند که از این طریق ازدواج کرده اند و اکنون مایل به جدایی هستند. اما به راستی اشکال این گونه همسرگزینی چیست و چرا اغلب این ازدواج ها با شکست مواجه می شوند؟ واقعیت این است که اتخاذ چنین روشی برای ازدواج بسیار پیچیده تر ازآن است که به نظر می آید. شخصی که سالیان سال در خارج از کشور بوده است و زندگی ساخته است، نمی تواند به سهولت زندگی خود را با شخص دیگری که در نقطه دیگری از دنیا رشد کرده و شخصیت خود را شکل داده شریک شود.
در راه شناسایی معضلات چنین ازدواج هایی تحقیق مختصری انجام داده ام که نتایج آن را در این مقاله و مقالات آینده با شما در میان می گذارم.
قبل از ﭘرداختن به این مقوله باید سه نکته را متذکر شوم: اول این که تحقیقات من بسیار مختصر بوده است. احتمال آن می رود که پیچیدگی های چنین ازدواج هایی بسیار فراتر از آن باشد که در اینجا ذکر می شود. دوم آن که سفر به ایران برای انتخاب همسر محدود به مردان نیست، اما از آن جایی که بیشتر مردان هستند که به این کار مبادرت می ورزند، و همچنین به منظور جلوگیری از تکرار گفته ها فقط به ازدواج هایی اشاره می کنم که مردی برای انتخاب همسر به ایران می رود. نکته آخر این است که مطمئناً ازدواج هایی از این گونه هستند که با موفقیت مواجه می شوند، اما از آن جایی که تعداد آنها بسیار کم است و احتمال موفقیت در چنین ازدواج هایی بیشتر از شانس نیست، به ذکر آنها نمی ﭘردازم.
مردی که برای انتخاب همسر به ایران می رود، اغلب قبلا در خارج از کشور ازدواج کرده است یا روابط عاطفی متعددی با زنان دیگر داشته است. از آن جایی که ازدواج ها و روابط سابق این شخص با شکست مواجه شده اند، او همسر سابق یا دوست دخترهای سابق خود را مسئول این شکست می داند. این مرد که اغلب از غرور بالایی برخوردار است، دیدی روشنفکرانه به این ارتباط های شکست خورده ندارد و در جستجوی علل واقعی آنها نمی کوشد. در نتیجه غرور این شخص به شدت خدشه دار می شود و جنس زن را علل اصلی شکست در روابط عاطفی می بیند. این شخص اغلب به توصیه دیگران، دختران ایران را متفاوت می پندارد. در نظر او دخترانی که در ایران بزرگ شده اند و زندگی می کنند، همسرانی بساز و زن زندگی می شوند. این مرد با خشمی نهفته علیه جنس زن به ایران می رود.
مردی که برای انتخاب همسر به ایران می رود، اغلب سالها از ایران دور بوده و هیچ شناختی از چگونگی آشنایی افراد با هم در ایران ندارد. در نتیجه، افراد خانواده و فامیل همت کرده و دخترانی را به او معرفی می کنند. در بسیاری از موارد این شخص تحت فشار خانواده و اغلب مادر و پدر خود که در ایران زندگی می کنند تن به این کار می دهد. زمانی که این والدین به دلایل مختلف قادر به سفر به خارج از کشور نیستند و آرزوی دیدن ازدواج فرزندشان را دارند، فرزند آنها به ناچار تن به خواسته آنها داده و برای تحقق بخشیدن به آرزوی والدین خود به ایران می رود و با دختری که برای او انتخاب کرده اند ازدواج می کند.
ادامه دارد
سئوالات خود را برای من ارسال کنید.
* شهرزاد شهریاری، لیسانس روانشناسی از دانشگاه تورنتو، فوق لیسانس مددکاری از دانشگاه لوریر واترلو و عضو کالج و انجمن مددکاران انتاریو است.