شهروند ـ فرح طاهری: دهمین نشست کتاب ماه تهرانتو به بررسی رمان “درخت انجیر معابد” نوشته ی زنده یاد احمد محمود اختصاص داشت.
سخنرانان این نشست، مهدی مرعشی از مونترال و خاطره شیبانی از تورنتو بودند.
فرشته مولوی، برنامه ریز و گرداننده ی این نشست ها، در آغاز با اشاره به اینکه این سومین رمان مورد بررسی در این ده جلسه است، گفت: جهان داستانی در خلاء به وجود نمی آید. نویسنده مجبور می شود از تاریخ و جغرافیا و ویژگی های بومی منطقه ی مشخصی تا حدی برای فضاسازی در داستانش استفاده کند.
مولوی در ادامه افزود: جنوب ایران نویسنده های توانا و برجسته ای به ادبیات ایران داده که پیشکسوت آنها صادق چوبک است. این نویسندگان از طبیعت و فرهنگ بکر و بدیع که در جنوب هست، در جهان داستانی به کار برده اند و توانسته اند هم به غنای ادبیات معاصر ایران اضافه کنند و هم خودشان در ادبیات ایران جایگاه برجسته ای پیدا کنند.
مولوی احمد محمود را نسل دوم بعد از چوبک خواند و از نظر چیره دستی او را خلف شایسته چوبک دانست.
به گفته ی مولوی، احمد محمود عمری را به قناعت و شرافت گذراند و در یک دوره ی پنجاه ساله، پیوسته و به دور از هرگونه هیاهویی، فقط به کار نوشتن پرداخت و توانست چندین داستان ماندگار برای ادبیات ایران باقی بگذارد. منش و روش انسانی احمد محمود می تواند الگویی برای نویسنده های نسل نو باشد.
اولین سخنران نشست، مهدی مرعشی، داستان نویس ساکن مونترال بود که سخنرانی ویدیویی او پخش شد.
مهدی مرعشی، در رشته زبان و ادبیات فارسی از دانشکده ادبیات دانشگاه تهران فارغ التحصیل شده است.
از مهدی مرعشی دو مجموعه داستان به نامهای «نفستنگ» نشر چشمه و «کتابت بهار» نشر ققنوس، بازنویسی داستانهای «سمک عیار» نشر کتاب پارسه و رمان «داستان زرتشت» از سوی نشر زاگرس مونترال منتشر شده و رمانی به نام «رسم این زن سکوت است» آمادهی انتشار است. سوای نقدهای او بر ادبیات معاصر و تحقیقات در ادبیات کهن ایرانزمین، از او ترجمههایی نیز از ادبیات فرانسه و ادبیات کبک منتشر شده است. از جمله کارهای اخیر او برگزاری «کارگاه داستاننویسی هزارداستان مونترال» با شرکت نویسندگان ساکن مونترال و برگزاری کلاسهای آموزش داستاننویسی در این شهر است.
او در سال ۲۰۱۲ رادیو اینترنتی «اینجا مونترال، عصر یکشنبه» را در مونترال پایهگذاری کرده که تهیه و پخش آن همچنان ادامه دارد.
مهدی مرعشی بسیار مسلط و منظم نقد خود را از کتاب “درخت انجیر معابد” در ۲۵ دقیقه ارائه داد.
مرعشی به بررسی رمانی پرداخت که به گفته ی او در ۱۰۳۸ صفحه و شش فصل و دو جلد نوشته شده و پس از رمان سه جلدی “مدار صفر درجه”، بلندترین رمان احمد محمود است.
مرعشی درباره ی این کتاب گفت: این رمان هم مانند سایر کارهای احمد محمود، نوشته ای است با رویکرد اجتماعی.
او افزود، محمود هرچه پیش رفته از جهانشمولی فاصله گرفته و روی یک نقطه ی خاص متمرکز شده و از جنوب می گوید.
مرعشی رمان درخت انجیر معابد را رمانی بومی خواند که موضوع آن قابلیت تعمیم بیشتری دارد و از روایت یک منطقه ی خاص فراتر می رود و مسئله ای به امتداد تاریخ را در بر می گیرد. او افزود: این رمان را، می توان رمان درنگ و تأمل نام داد، هم به اعتبار واقعه ای که نویسنده به آن می پردازد که یک درد اجتماعی و تاریخی ست و ربطی به زمان و مکان ندارد و متاسفانه همیشه هست و هم به اعتبار زبانش.
مرعشی در ادامه فشرده ی داستان رمان را که داستان خانواده ای در حال فروپاشی ست، تعریف کرد به طوری که هم آنها که کتاب را نخوانده بودند با کل داستان آشنایی پیدا کردند و هم خود او توانست با بررسی کاراکترهای داستان، ویژگی های هرکدام و تفاوت هایشان را برشمرد، آنها که نماد سنت هستند و آنها که نماد مدرنیته.
به گفته ی مرعشی، تمام کاراکترهای داستان نگاه هایشان به پشت سر و گذشته است به جای آینده. و نویسنده در این رمان، نسبت به رمان های دیگرش، به عنوان دانای کل بیشتر حضور دارد.
مرعشی در پایان سخنانش، محمود را نویسنده ای صادق خواند که رمان هایش هم در آن زمان (پهلوی) و هم در این زمان (جمهوری اسلامی) سانسور شده است.
سخنان مهدی مرعشی را اینجا ببینید .
سخنران بعدی خاطره شیبانی بود. او خود را استادیار دانشگاه یورک در بخش مطالعات زبان و ادبیات فارسی معرفی کرد.
او کتاب محمود را پنجمین و آخرین کتاب محمود خواند که در سال ۱۳۷۹ چاپ شده است.
شیبانی گفت، از دید من این رمان هم بسیار شیرین بود و هم بسیار تلخ. این یک ویرانشهر یا دیس توپیا است. اول کتاب با ویرانی یک عمارت کلاه فرنگی شروع می شود و وسط کتاب ویرانی ادامه پیدا می کند و پایان کتاب با ویرانی کامل یک شهر و جامعه مدنی تمام می شود و احمد محمود هیچ کورسوی امیدی برای من خواننده باقی نمی گذارد.
شیبانی افزود: آقای مرعشی گفت داستان در حدود ۲۴۰ شخصیت دارد، من نشمردم ولی حدود ۷۴ شخصیت اصلی و نیمه اصلی پیدا کردم و مثل یک شهر می ماند و ما در ادبیات فارسی چنین رمان پرجمعیتی کمتر داشته ایم.
به گفته ی شیبانی، چند صدایی بودن از ویژگی های دیگر این رمان است.
شیبانی شخصیت اصلی رمان را خودِ درخت دانست به خاطر تأثیری که در زندگی افراد دور و برش می گذارد.
سخنران افزود در این رمان قهرمانی نداریم و همه ضدقهرمان هستند و ضد قهرمان بزرگ هم خود درخت است که باعث مرگ همه می شود.
شیبانی در مورد بومی نویسی و ادبیات اقلیمی گفت، چیرگی جغرافیای خوزستان در داستان های معاصر ایرانی کسی که نقش موثری داشته، احمد محمود است که به گفته ی دکتر محمدجعفر یاحقی باعث شده در ادبیات فارسی مکتب جدیدی به نام مکتب خوزستان به وجود بیاید که آنقدر جذبه دارد که غلامحسین ساعدی که خودش از آذربایجان است یک سری داستان هاش در جنوب اتفاق می افتد.
شیبانی افزود، خوزستان سرزمین جذابی ست برای نوشتن، از گرمای هوا بگیر تا گرمای مردم، از نخل و نفت بگیر تا حضور خارجی ها، درونمایه های محکمی را برای داستان به وجود می آورد که از جذابیتش نمی شود گذشت.
سخنران گفت در کتاب درخت انجیر معابد شالوده شکنی در روایت نویسی اتفاق افتاده که محمود به اعتبار پنجاه سال نوشتن توانسته به چنین کاری دست بزند.
او این گفته ی خود را با مثال هایی توضیح داد و بخش هایی از کتاب را خواند و افزود، در این کتاب گزینش واژه ها از سوی محمود با استادی و دقت صورت گرفته.
شیبانی در پایان به نقش زنان داستان هم نگاه کرد و با مثال هایی از شخصیت های زن، آنان را یا زنانی زحمتکش و بی مصرف و یا لوکس و بی مصرف خواند.
در پایان نشست پرسش و پاسخ برگزار شد و یکی دو تن از حاضران نگاه متفاوت خودشان را از شخصیت های داستان ارائه دادند.
این جلسه جمعه ۲۳ اگوست ۲۰۱۳ در مرکز امور شهری نورت یورک برگزار شد.
جلسه بعدی کتاب ماه تهرانتو به دلیل حضور دکتر همایون کاتوزیان در تورنتو، جمعه ششم سپتامبر در همان مکان همیشگی برگزار می شود. سخنران از “هشتاد و دو نامه به حسن شهید نورائی” نوشته صادق هدایت می گوید.