مرکز اسناد حقوق بشر ایران
سعید آلبوغبیش یک شهروند عرب اهوازی و از بنیانگذاران موسسه فرهنگی الحوار است. او در اواخر سال ۱۳۸۹ دستگیر شد و مورد شکنجه قرار گرفت. پنج تن از بنیانگذاران موسسه الحوار که تقریبا همزمان با او دستگیر شدند به اعدام محکوم شدهاند.
سعید آلبوغبیش در سال ۱۳۵۷ در رامشیر متولد شده است. او در رشته مدیریت از دانشگاه علامه طباطبایی تهران فارغ التحصیل شده و به عنوان مدیر فروش مشغول به کار بوده است. او می گوید که در زمان ریاست جمهوری محمد خاتمی و با باز شدن فضای سیاسی به فعالیت های فرهنگی از قبیل تشکیل کلاس زبان عربی و برگزاری همایش هایی در اعیاد پرداخت. آلبوغبیش اضافه می کند: “ما بیشتر بر فرهنگ منطقه تاکید داشتیم نه مثلا فرهنگ عربی که بیرون از ایران هست. اصلا و ابدا اهداف ما سیاسی نبودند.” موسسه الحوار برای کسب مجوز اقدام می کند و حتی مجوز اولیه را هم دریافت می کند، اما مجوز نهایی این سازمان صادر نمی شود.
در انتخابات شورای شهر، سازمان الحوار پنج نامزد معرفی کرد و هر پنج نامزد معرفی شده به عضویت شورای شهر انتخاب شدند. آلبوغبیش می گوید این تنها فعالیت سیاسی گروه الحوار بود.
به گفته آلبوغبیش در دوره ریاست جمهوری محمد خاتمی وزارت اطلاعات اعضای گروه الحوار را احضار کرده و از آنها در مورد فعالیت هایشان سوال می کرد، اما در مجموع زیاد سختگیری نمی کرد. پس از روی کار آمدن دولت احمدی نژاد همه روزنامه های عرب زبان بسته شدند و فعالیت های فرهنگی متوقف شدند. به گفته آلبوغبیش پس از ناآرامی های مناطق عرب نشین خوزستان در سال ۱۳۸۴ رویه وزارت اطلاعات در این مناطق تغییر کرد.
بر خلاف سال های گذشته که وزارت اطلاعات اعضای الحوار را احضار می کرد، در سال ۱۳۸۹ اقدام به دستگیری آنها نمود. سعید آلبوغبیش در هفت اسفند ۱۳۸۹ دستگیر شد. او معتقد است که وقوع بهار عربی در دستگیریها تاثیر داشت.
او می گوید: “در هنگام دستگیری ام خانه بودم. در زدند… من فکر کردم که ممکن است همسایه باشد. خانم من در را باز کرد. در را که باز کرد گفتند بگویید شوهرت بیاید. دو نفر دم در بودند این دو نفر داخل خانه نیامدند و چیزی را هم نگشتند. بیاحترامی نکردند. یک نفر هم داخل ماشین بود. جمعاً سه نفر بودند. آنها لباس شخصی بودند.” این افراد حکمی ارائه نکردند.
آلبوغبیش در مورد شرایط زندان می گوید: “من را اول بردند به سلول انفرادی که امکان خواب توش وجود نداشت. حول و حوش ۱ متر در ۱ متر بود. قد من ۱.۹۲ است. طول و عرض را میگویم. ارتفاع آن ۲ متر بود. یعنی من میتوانستم بایستم. مشکلی نداشتم. ولی امکان اینکه آدم مثلاً بخوابد، دراز بکشد نبود. یعنی شما اگر میخواستید بخوابید باید مچاله میشدید.”
مامورین زندان در سه شب اول به آلبوغبیش اجازه خواب ندادند.
آلبوغبیش چند نوبت بازجویی شد. بنا به گفته او در طی بازجویی به او و کلا به عربها توهین شد. در روز سوم بازداشت البوغبیش حدود ۱۸ ضربه شلاق خورد. او همچنین صدای شکنجه شدن سایر اعضای الحوار را می شنید.
بازجویی فشار شدیدی روی آلبوغبیش گذاشته بود: “روزهای آخر آنقدر به من فشار آمده بود که بعضی وقتها نمیشنیدم این چی دارد میگوید. یعنی فقط بعضی وقتها مثل حالت امواج رادیویی هستند که قطع میشوند و میآیند. از بس شخصیت من خرد شده بود. مثلاً دیدید یک نفر توی باران و سرما دنبال یک سر پناه میگردد؟ میگفتم یک روز میآید که من راحت بشوم؟ از این جهنم بیام بیرون؟”
هدف این بازجویی ها و شکنجه ها اعتراف گیری بود. بعضی از این اعترافات از شبکه پرس تی وی پخش شده است.
پنج نفر از اعضای این گروه به نام های هادی راشدی، هاشم شعبانی، محمدعلی عموری، سید مختار آلبوشوکه و سید جابر آلبوشوکه به اعدام محکوم شده اند. چند نفر دیگر نیز به حبس های بیست ساله، شش ساله و پنج ساله محکوم شدند. اتهام این افراد اقدام علیه امنیت ملی و یا ارتباط با عناصر خارجی بوده است. سعید آلبوغبیش به قید وثیقه آزاد شد و تا به حال اتهامی برای او صادر نشده است. او در ۱۹ آبان ۱۳۹۱ به طور غیر قانونی از ایران خارج شد.
برای اطلاعات بیشتر و متن کامل مصاحبه سعید آلبوغبیش با مرکز اسناد حقوق بشر ایران به این سایت مراجعه کنید:
http://www.iranhrdc.org/persian/permalink/1000000372.html#.Uhy6X9JzFPs