این هفته چه فیلمی ببینیم؟

عکاسان واقعی نمی توانند دست از عکاسی بکشند. عکس گرفتن برایشان مانند نفس کشیدن است و تمام زندگی شان سوژه ای قابل توجه. سوژه چه کاری باشد چه خانواده، طبیعت، سفر و یا حتی انگشتان پای خود عکاس، همه نوع سوژه ای جالب است و نشانگر زندگی است و ارزش ثبت کردن دارد.

یک عکاس تمام زندگی را از پشت لنز دوربینش می بیند. این ها صحبت های آنی لیبویتز است در اولین سکانس های فیلم “Annie Leibovitz : Life Through A Lens” .

چه اهل عکاسی باشید، چه سینما، چه موسیقی یا ﻣﺪ، نمی شود اسم آنی را نشنیده باشید یا نمونه ای از عکس هایش را ندیده باشید. حتی اگر اهل هنر هم نباشید، حتما موقعیتی بوده که توجه تان به نوعی جلب عکسی روی جلد مجله ای شده باشد و به احتمال قریب به یقین عکاسش آنی لیبویتز بوده است.

به هر حال این فیلم به نوعی زندگی حرفه ای او را – به روایت خودش – از ابتدا تا به امروز به تصویر می کشد و به هر دیدی به آن نگاه کنیم، مستندی جالب و آموزنده و سرگرم کننده است. تخصص او در عکاسی پرتره است و در کارنامه کاری اش می توان عکس هایی کم نظیر از برجسته ترین شخصیت های ادبی، سینمایی و سیاسی پیدا کرد – از میک جاگر و گروه راک اند رول تا بیل گیتز و ملکه الیزابت، از جک نیکلسون تا جورج بوش و کابینه اش، از کاخ سفید تا ورسای و هالیوود بلوار.

Annie

او از ابتدای داستانش می گوید که همیشه با خانواده پر جمعیتش، در حال حرکت از شهری به شهر دیگر بودند و به نظر می رسید که به نوعی در ماشینشان زندگی می کردند و از دید خودش وقتی شما در ماشین زندگی می کنید، هنرمند شدن آسان است چرا که دنیا را همیشه به صورت تصاویری متحرک در قاب شیشه می بینید. بعد از مدرسه، به قصد یاد گرفتن هنر نقاشی وارد انستیتو هنر سان فرانسیسکو شد ولی به زودی متوجه شد که به عکاسی علاقه دارد. بعد از تحصیلاتش، با کیفی پر از نمونه کارهایش به دفتر مجله “رولینگ استون” می رود که در آن زمان تازه تأسیس بود و موفق می شود که به عنوان عکاس مجله استخدام شود. همکاری که یک دهه ادامه پیدا کرد. عکس های خاص او، خیلی زود جلوه ای منحصر به فرد به مجله بخشید و  نامش بر سر زبان ها افتاد. یکی از ویژه گی های کارهایش این بود که چیزهایی را سوژه عکس هایش می کرد که به چشم دیگر عکاسان نمی آمد. یادمان باشد آن زمان مثل این روزها نبود که همه با دوربین و تلفنی مشغول عکس گرفتن باشند و همه نوع چیزی هم سوژه باشد؛ از ساندویچی که لای روزنامه پیچیده شده تا ناخن های تازه لاک خورده و پاهای ماسه ای شده . عکس های آن زمان، جدی و دقیق و مرتب بودند و آنی لیبویتز عکس های نامرتب و غیرمعمولی می گرفت. وقتی نیکسون استعفا داد و همه خبرنگاران عکسهایشان را از او گرفتند که برای آخرین بار سوار جت ریاست جمهوری می شد و دست تکان می داد، آنی تنها کسی بود که ماند تا از گاردهای کاخ سفید عکس بگیرد که فرش قرمز را بعد از رفتن رییس جمهور، جمع می کردند. عکسی که با تمام عکس های دیگر فرق داشت. او در چندین دهه سابقه عکاسی اش، هزاران هزار عکس گرفته که در این مستند بیشتر به آن هایی می پردازد که بیشترین اثر را در جامعه یا زندگی شخصی اش داشته اند.

 یکی از آن ها، عکسی است که او در سال ١٩٩١ از هنرپیشه هالیوود، دمی مور گرفت. عکس که برای روی جلد مجله ونیتی فیر بود، دمی مور حامله را به تصویر می کشد که کاملا برهنه است در حالی که با یک دست سینه ها و با دست دیگر شکمش را بغل کرده . این عکس، حرف و حدیث و بحث های بسیاری به دنبال داشت و به نوشته ویکی پدیا، یک اثر اجتماعی ماندگار محسوب می شود. دلیلش این است که اولین بار بود که زنی حامله را به زیبایی به تصویر می کشیدند و عکس به گونه ای به چالش کشیدن جامعه ای بود که زنان بلوند لاغر روی جلد مجله ها جا داشتند. آن عکس، تصویر زن حامله را برای همیشه عوض کرد و صنعت جدیدی راه انداخت: لباس های مدرن حاملگی!

با دیدن فیلم، چیزهای زیادی  یاد گرفتم مثل این که آنی لیبویتز، بیش از یک دهه شریک زندگی سوزان سونتاگ بود و رابطه شان تا مرگ سونتاگ در ٢٠٠۴ ادامه داشت. طی فیلم  آنی خیلی درباره سوزان صحبت می کند، که چطور او بزرگترین مشوقش بود، چطور از آنی خواست که او را در سفر به سارایوو  همراهی کند و وقایع جنگ را ثبت کند و چطور هم دیگر را کامل می کردند. دیگر این که آنی لیبویتز آخرین عکاسی است که از جان لنون عکس گرفته. پنج ساعت بعد از همکاری با هم، جان لنون کشته شد.

 Annie Leibovitz : Life Through A Lens  مستند سرگرم کننده و بسیار جالبی است و بعد از دیدن فیلم دیگر نمی توان عکسی براق از این دست را در مجله ای نگاه کنیم  بی آن که به یاد بیاوریم که چطور ده ها نفر، ساعت ها وقت گذاشته اند، سفرها  کرده اند و پول ها خرج کرده اند تا رنگ و نور و پارچه همه به نحوی باشند تا دوربین ثانیه ای آن تصویر را جاودانه کند و بعدتر ما مجله ای را برداریم و با بیحوصلگی ورق بزنیم و نیم نگاهی به عکس هایش بیندازیم.

در آخر صحبت از این می شود که چطور منتقدانی با گفتن این که تمام کارهای لیبویتز هنری نیست و بیشتر گرفتن پرتره از آدم های ثروتمندی است که مبلغ هنگفتی بابتش می پردازند، هنر او در گرفتن عکس هایی خارق العاده را دست کم می گیرند که در جواب، هنرمند دیگری می گوید که میکل آنژ، کلیسای سیستین را به سفارش و با پول کلیسای کاتولیک خلق کرد و نیز بسیاری از مهمترین آثار هنری به سفارش و خرج کلیسا و به دست هنرمندانی خلق شده که لزوما باور مشترکی نداشتند و با این حال شاهکارهایی آفریدند. بسیاری هنرمندان هستند که در چهارچوب کار می کنند و این، هرگز از ارزش هنرشان نمی کاهد .

https://www.youtube.com/watch?v=vroXOe8hME4

* مریم زوینی دانش آموخته رشته تغذیه است ولی کار او همواره ترجمه در حوزه ادبیات بوده و علاقه اش به ویژه به هنر سینماست. هفت کتاب از ترجمه های او تا به حال در ایران منتشر شده است.