Farhad-Farsadi

مواظب آرزوهایی که می کنید باشید چون ممکن است تحقق یابد. این ضرب المثلی است که اقلا روزی یکبار می شنوید و در کانادا خیلی سر زبانها است. یادم می آید سالها پیش که در بازار بیمه ایران (مثل همین جا) بروکر بیمه بودم هر موقع که با خسارت و پرونده های مرتبط در تماس بودیم می شنیدیم که در بعضی از کشورها که در مهد تمدن قرار دارند به جای رویه حقوقی اصل خطر یا اصل تقصیر از اصل پیشرفته ای تبعیت می کنند که اصل زیان دیده است که به واقع حسرت خوران آرزو می کردیم که می شود یکروز هم شده شاهد این جریان باشیم و از نزدیک خودمان این رویه انسانی را تجربه کنیم؟ که شد آنچه می خواستیم و نه تنها تجربه یکروزه نیست، بلکه هر روز و روزی چند بار با آن سر و کار داریم. اجازه می خواهد برای اینکه واضح تر متوجه موضوع شویم اول به تعریف کوتاهی از این ۳ اصل بپردازیم:

۱- اصل تقصیر: در هر جامعه هر کسی متناسب با مسئولیتی که دارد ملزم است حقوق حقه دیگران را رعایت کند و در این راه اگر کوتاهی و غفلتی صورت پذیرد مسئول است تا خسارت و غرامت حاصله را به شخص زیان دیده بپردازد. این خسارت توسط مقامات قانونی و در اکثر موارد بررسی کنندگان خسارت تعیین و تکلیف می شود. در کشور کانادا تا قبل از سال ۱۹۸۰ به این صورت خسارات بررسی می شد که اگر کسی در حادثه رانندگی مقصر بود نه تنها خسارت و غرامت خودش توسط شرکت بیمه پرداخت نمی شد بلکه بایستی خسارت و غرامت طرف مقابل را هم خودش یا شرکت بیمه اش می پرداخت. و در این راه همه چیز واضح و شفاف بود: اگر مقصری بپرداز و اگر نیستی خسارت یا غرامت دریافت کن.

۲- اصل خطر: بعد از کلی توجه به حقوق انسانی و بررسی موارد قانونی اکثر جوامع پیشرفته به این اصل رسیدند که فقط تقصیر یک طرف نیست که فاجعه به بار می آورد بلکه با پیشرفت تکنولوژی و روند رو به رشد سریع آن خود جامعه هم مسئول است چون همه ماشین می خواهند تا از آن برای مقاصد شخصی و بیزینسی استفاده کنند و به سر کار خود بروند و تسهیلاتی را برای خود و جامعه فراهم نمایند از این رو نقش اصل خطر پیش آمد که بجز عامل انسانی اصل دیگری که نیاز جامعه هم هست در تصادفات موثر است و به مثابه آن شد که اصل تقصیر بین انسان مقصر و جامعه خطرپذیر تقسیم می شود. در کانادا از سال ۱۹۸۰ به بعد توجه به اصل خطر از آنجا شروع شد که شرکت های بیمه اقدام به ارایه کوپنی کردند که در صورت مصدوم شدن شخصی در تصادفات، مصدوم قادر بود از خدمات پزشکی مکمل بهره مند شود که این شروع رسیدگی به اصل زیان دیده یا عدم تقصیر در کانادا بود.

۳- اصل زیان دیده یا بدون توجه به تقصیر: بعد از تشکیل پرونده های زیادی در دعاوی حقوقی و دادگاه های استانی و فدرال همه به اصل جدیدی پی بردند که در یک صحنه تصادف اتومبیل دو طرف اصطلاحا “جانی” و “قربانی” وجود ندارد چرا که فرد خاطی (یا همان لغت جانی) با پرداخت خسارت و غرامت به شخص قربانی یا ورثه ایشان به واقع از حیز انتفاع خارج می شود و همه مال و اسم نیک و سابقه کاری و حرفه ایش از بین رفته و او هم مثل طرف مقابل قربانی می شود. و با یک تصادف دو قربانی داریم که یکی در بستر بیمارستان افتاده و دیگری ورشکسته و هر دو از صحنه تولید جامعه خارج شده اند.

از اینجا بود که حقوقدانان پیشرفته سعی کردند اصل بی تقصیری را در جامعه جا بیندازند و شرکت های بیمه و حقوقدانان دیگر را قانع کنند که هر دو طرف نیاز به مراقبت دارند و بایستی حفظ شوند، لذا در سال ۱۹۹۳ و بعد ۱۹۹۸ و ۲۰۱۰ این قانون شکل و بوی جدیدی به خود گرفت و آنطور شد که امروز شاهدش هستیم.

 

هدف خیر– قانون گذار با تجربه  و مردم هم تابع و پیرو قانون پس همه چیز بواقع می بایستی خوب پیش می رفت ولی در انتاریو چنین نشد. عده ای متقلب بیمه ای سر و کارشان به این بازار پیدا شد و سعی کردند از تبصره ها و اعتماد مسئولان و مردم سوء استفاده کنند.

هر سال از این سیستم حوادث سرنشین اتومبیل حدود ۱ بیلیون دلار سوء استفاده می شود که من و شما به ناچار بخشی از آن را به سیستم برمی گردانیم. بیاییم با مشارکت نگذاریم کلاهبرداران بیمه ای از منافع ما بهره مند شوند و سیستم را بدنام نمایند. با گزارش به مراکز بیمه ای دست متقلبان را برای مسئولان باز نماییم.

به امید روزی که همه قوانین خوب با حمایت و مراقبت امکان اجرایی داشته باشند.

* فرهاد فرسادی بروکر خبره و رسمی کانادا با سابقه تدریس بیمه در دانشگاه ها است.

farsadi@insurefar.com