آب در کوزه و ما تشنه لبان دور جهان می گشتیم. در طی چند هفته قبل من از طریق هفته نامه ی شهروند خطاب به مراکز ایرانی اسلامی 

 

شهروند ۱۲۶۹ ـ پنجشنبه ۱۸ فوریه ۲۰۱۰

بخش آخر


 

آب در کوزه و ما تشنه لبان دور جهان می گشتیم. در طی چند هفته قبل من از طریق هفته نامه ی شهروند خطاب به مراکز ایرانی اسلامی کانادا پنج سئوال را از این مراکز پرسیدم. برای کسی که اسلام محبوب خود را در "خداوند بخشنده و مهربان" می دید و به این اعتقاد داشتم که همه سوره های قرآن بجز یک سوره با "بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ" شروع می شوند، حتی تصور اینکه اسلام محبوب من، یک بنده خدایی را به جرم محاربه با خدا و یا مفسد فی الارض اعدام کند، قابل قبول نبود و آن را سوءاستفاده سیاستمداران از ابزار مذهب به حساب می آوردم. از طرفی حتی یک مسلمان سوریه ای ما ایرانیها را تحقیر می کند و می گوید شما ایرانی ها آبرو و اعتبار اسلام را دارید در دنیا از بین می برید. به همین دلیل با خیالی باطل احساس کردم که می توانم با مطرح کردن این سئوالها از این مراکز اسلامی ایرانی موجود در کانادا و درخواست و حتی اصرار زیاد به پاسخ از جانب آنها حقیقت احکام اسلام را به اطلاع عموم برسانم. بعد از گذشت چند هفته و بی جواب ماندن سئوالاتم، خود نیز در مورد احکام اسلام به شک و تردید افتادم و برای پیدا کردن حقیقت شروع به مطالعه قرآن با استفاده از ترجمه فارسی آن (ترجمه آقای مهدی الهی قمشه ای و گاهی آقای مکارم شیرازی و حتی گاهی انگلیسی) کردم. هنوز نیمه های قرآن را طی نکرده بودم که علاوه بر پیدا کردن جواب تمام سئوالاتم، جواب سئوالات دیگری را که همیشه در ذهن داشتم نیز پیدا کردم. به طور مثال دلیل حجاب در اسلام، واژه هایی مثل قصاص، منافق، مفسد، محارب، کافران، فاسقان، مشرکان، مجاهد، جهاد، بهشت، جهنم و احکام مربوط به ازدواج و مهریه، چند همسری، طلاق، سهم ارثیه به فرزندان، ربا یا بهره پول، تجارت، مالکیت، حکومت، مصادره اموال، رشوه، دروغ، نماز و روزه، حلال و حرام و غیره را مطالعه کردم. تعریف اسلام و احکام آن به طور کامل در قرآن آمده است. با وجود چنین کتاب کاملی، چه بیهوده فکر می کردم که نیازی به این مراکز اسلامی و دیگران دارم. همه احکام اسلام در قرآن است. به شما خواننده عزیز و همه نویسندگان، سیاستمداران، مدیران نشریه های ایرانی نیز توصیه می کنم به جای اینکه حتی یک ثانیه از وقت خود را صرف نشستن پای منبر و یا خواندن کتابهای مذهبی نوشته شده به دست انسانهای دیگر بکنید، اول از همه قرآن را با دقت کامل و از اول تا آخر بخوانید و در آن تأمل و اندیشه و تفکر کنید. ممکن است در اوایل کمی خسته شوید و احساس بی حوصلگی به شما دست بدهد ولی باور کنید که خواندن تک به تک آیه های قرآن ارزش خواندن آن را دارد. به جای اینکه در مورد اسلام و احکام آن اتکا به گفته و نقل قول این و آن بکنید، اول از همه به قرآن رجوع کنید. آنجا که اصل هست نیازی به کپی نیست. اگر هر کسی چه مسلمان و یا غیر مسلمان برای شما در مورد اسلام کوچکترین اظهار نظری کرد، از او بخواهید که به طور دقیق و مستقیم به آیه های قرآن و سوره مربوط به آن اشاره بکند و با خواندن آن سوره و آیه خود قضاوت کنید و در آخر قضاوت شما هرچه باشد، قضاوت خود شماست. همانطور که من جواب سئوالهای خودم را در قرآن پیدا کردم به شما اطمینان می دهم که اگر با دقت بخوانید شما نیز جواب سئوالهای خود را پیدا خواهید کرد.

در اشاره به نامه آقای آرش خارابی به دلیل اینکه ایشان لطف کرده بودند و در نامه خود به سئوالات من اشاره کرده بودند بقیه نامه را به ایشان اختصاص می دهم، ولی نمی دانم چرا کم لطفی کرده بودند و جواب سئوالات قبلی من را نادیده گرفته و بایگانی کرده و حتی در طی طرح آن سئوالها در طول چند هفته قبل سکوت اختیار کرده بودند. آقای آرش عزیز زیاد روی مثال حساسیت به خرج ندهید روی اصل سئوال دقت کنید. بنابر آنچه که من از نامه شما استنباط می کنم شما حکومت را در اسلام متعلق به هیچ انسان و یا گروه و حزبی نمی دانید. پس اگر چنین است پس هیچکس نمی تواند مدعی حکومت اسلامی شود. خوب همین مطلب را این شش مرکز ایرانی اسلامی در طی یک اطلاعیه به اطلاع عموم برسانند. در جواب بقیه نامه شما، بهتر بود اگر نامه خود را خطاب به من نوشته بودید آن را محدود به نظرات من می کردید و نقل قول دیگران را به حساب من نمی گذاشتید. من در نامه های خود هیچ صحبتی از دموکراسی نکرده بودم. درباره ی بقیه نامه ی شما توصیه می کنم که برای اطلاع از جواب من به نامه ی خود، لطف کنید و به قرآن مراجعه کنید و مطمئن هستم در قرآن پیدا خواهید کرد که خانه کعبه چه زمانی، به دست چه کسی، به چه منظوری و برای چه کسانی ساخته شده بود و مناسک حج و آئین آن و شرایط و روزها و تعداد کاروانهای حجاج به توسط چه خانواده ای معین می شده و مالکیت و انحصار و ثروت حاصل از آن متعلق به چه کسانی بوده است؟ و شاید بتوان گفت که هنوز این انحصار وجود دارد. این دنیا مملو است از افراد مختلف، به طور مثال، دکترها و یا وکلایی هستند که هنگاهی که نمی توانند جان یک مریض و یا موکل خود را (حال به هر جرمی) نجات دهند، از شب تا صبح خواب ندارند و در همان زمان کسانی هستند که به میدان اعدام می روند و به تماشای صحنه اعدام می ایستند و فریاد و شعار می دهند، انگار دارند به نمایشنامه و یا تئاتری نگاه می کنند و از آن لذت می برند و یا تیر خلاص می زنند. در مورد قتل، جنگ، کشت و کشتار، انسانها نیز همینطورند. رهبران و کسانی هستند که همه جور تلاش می کنند و به هر دری می زنند و از خیلی چیزها می گذرند، مبادا خون از دماغ کسی بریزد و همزمان کسانی هستند که جوانهای زیر چهارده سال را فوج، فوج به میدان مین و جنگ به بهانه فتح کربلا و قدس می فرستند (حتماً این شعار را به یاد دارید، بهر آزادی قدس از کربلا باید گذشت) پنداری در ایران ما، همه جا را آباد و همه را مسلمان، باسواد، مرفه و خوشبخت کرده بودند و یا در سرزمین پهناور ایران زمین برای عبادت و یا ساختن مسجد کم داشتند. به طور حتم، هر کسی به خوبی جایگاه خودش را در این معیار و میزان (از انساندوستان تا جلادان و تیر خلاص زنان) می داند و بسته به جایگاه خود سوره ها و آیه های قرآن را تعبیر و تفسیر و حتی توجیه می کند و به خیال خود در آنها به اندازه کافی نیز اندیشه و تفکر کرده است!


 


 

آقای آرش خارابی عزیز، بهتر بود برای نامه خود به جای تیتر "تحریف دین برای تعریف کین؟" از عنوان بهتری استفاده می کردید، زیرا در آئین من از "کین" خبری نیست و بسیار امیدوارم که در آئین شما نیز نباشد! به طور مثال از عنوان "دو توقع و انتظارات متفاوت از فرستادگان خدا" توقع من از فرستاده ای از جانب خدا اینست که آن فرستاده حتی نیازی به سیلی زدن به یک بنده خدا در طول رسالت خود نداشته باشد چون او فرستاده خداوند "بخشنده و مهربان" است و نه نیازی به شمشیر و سپر و جنگ داشته باشد، همانند پیامبران قبل از او، امیدوارم که به خاطر این انتظارات، من را سرزنش نکنید و یا به باد اتهامات مختلف نگیرید، و یا تیتر دیگری "دیدگاههای متفاوت از حکومت، جنگ و کشت و کشتار" فکر می کنم این را در همین نامه به اندازه کافی توضیح داده ام.

بسیار خوشحالم که شما را در تعریف دین اسلام بسیار آگاه و مطلع می بینم و به خوبی از بسیاری از آیه های قرآن خبر دارید و سر در می آورید، پس شما لطف کنید و با پاسخ به این سئوالات من، دین اسلام را حداقل در حد همین سئوالها به خوبی تعریف کنید، نه تحریف! البته به دلیل همان تفاوت در معیارها و میزان انساندوستی و اطلاعات که در بالا به آن اشاره کردم و برای جلوگیری از سوءتفاهم و بحث بیهوده، پس اجازه بدهید که میزان را در این پاسخگویی فقط و فقط "کلام خدا" یعنی سوره ها و آیه های قرآن قرار بدهیم، بدون کم و یا زیاد کردن حتی یک (و). انصافاً، وجداناً و خدا وکیلی و خدا مابین به طور عمد سوره و یا آیه ای را جا نگذارید. یعنی وقتی سئوالی را جواب می دهید کاملاً مطمئن باشید که همه آیه های قرآن را در آن مورد ذکر کرده اید. از ترجمه فارسی مورد تائید خود استفاده کنید. آیه ها را تفسیر و تعبیر نکنید و آنها را به سلیقه خود و یا دیگری توضیح ندهید، زیرا قرآن کتاب کاملی است و تفسیر و تعبیر و توضیح آن به معنی ناقص تلقی کردن قرآن و بی احترامی به کلام خداست. از حدیث و نقل قول نیز پرهیز کنید، زیرا قرآن یک سند است و همه به آن دسترسی دارند، ولی حدیث و نقل قول سندیت ندارد. خود پیامبر در زمان حیات خود از شایعه پردازان و دروغگویان و قصه گویان شاکی بود. در صورتی که نتوانستید همه آیه را بنویسید، محبت کنید و حداقل به شماره های آن اشاره کنید و برای هر سئوال هر چقدر وقت لازم دارید صرف آن کنید. هر هفته یا هر دو هفته یکبار یک سئوال را جواب بدهید.

من قصد داشتم این چند سئوال را خطاب به مراکز اسلامی ایرانی مطرح و جواب های آنها را بدین طریق به اطلاع عموم برسانم. به چند دلیل سئوال و جواب آنها را به شما محول می کنم. یکی اینکه شما صحبت از "کین" کردید و موضوع دارد به بیراهه کشیده می شود و دیگر اینکه از قدیم گفته اند چو ندانی و پرسی، سئوالت به جاست. چو دانی و پرسی، سئوالت خطاست، و من جواب مهمترین سئوالهای خودم را در قرآن و از جمله در سوره مائده تا حدی پیدا کرده ام و حالا دلیل سکوت مراکز اسلامی و دیگران را می دانم، ولی این سکوت آنها را اصلاً تائید نمی کنم، زیرا آنها سالهاست که می دانند مجازاتهای بسیار خفیف تری در سوره مائده و آیه ٣٣ برای اتهام محاربه با خدا و مفسد فی الارض ذکر شده است. ترجمه این آیه: {همانا کیفر آنانکه که با خدا و رسول او به جنگ برخیزند و به فساد کوشند در زمین جز این نباشد که آنها را به قتل رسانند و یا به دار کشند و یا دست و پایشان به خلاف ببرند و یا با نفی بلد و یا تبعید از سرزمین صالحان دور کنند و این ذلت و خواری عذاب دنیوی آنهاست و اما در آخرت باز (در دوزخ) به عذابی بزرگ معذب خواهند بود}. از شما سئوال می کنم که آیا حکومت و یا نظام حاکم بر ایران نظامِ "خدا و رسول اوست"؟  به نظر من این سکوت طولانی علما و مراکز اسلامی خارج از کشور صدماتی به اسلام و انسانها زده است.   

سئوالهای من بدین شرح بود. البته لطف کنید و نوبت سئوالها را در جوابهای خود رعایت کنید.

١- آیا مجازات اعدام به اتهام "جنگ و یا دشمنی با خدا" طبق احکام اسلام است؟ (شما نیز اطلاع دارید که دو انسان را هفته گذشته به همین اتهام در ایران به دار آویختند و ٩ نفر دیگر در زندان در نوبت هستند).

٢- آیا به قتل رساندن و یا مورد ضرب و شتم قرار دادن جوانهای معترض در ایران مطابق با احکام و دستورات اسلام است؟

٣ – آیا قتل عمد و کشتن افراد بیگناه برای پیشبرد و رسیدن به اهداف مذهبی مطابق با احکام و دستورات اسلام است؟

۴- آیا احکام و دستورات اسلام موافق و حامی و یا مخالف و مغایر و بازدارنده آزادی بیان و انتقاد است؟

۵- آیا جرم "مفسد فی الارض" و مجازات اعدام برای آن بر طبق احکام اسلام است؟

۶-  آیا مذهب اسلام و احکام آن می تواند به عنوان یک سیستم حکومتی بر مردم یک سرزمین حکومت کند؟ و یا به عبارتی دیگر اسلام یک حکومت است یا یک عقیده؟

٧- آیا "حجاب اسلامی" در اسلام اجباریست و یا اختیاریست؟

٨- آیا در اسلام زن و مرد با هم برابرند؟

٩-  آیا در اسلام دموکراسی و یا دیکتاتوری وجود دارد؟

١٠- آیا امامت و ولایت فقیه از احکام اسلام و قرآن است؟

١١- آیا در اسلام مصادره اموال وجود دارد؟

١٢- آیا دین اسلام از سیاست جداست و یا عین سیاست است؟ و یا دین اسلام می تواند از سیاست جدا باشد؟

البته سئوالات دیگری نیز هست ولی شما لطف کنید و این سئوالها را جواب بدهید و امیدوارم که در این کار موفق باشید و میدان را خالی نکنید. از طرفی شاید این مراکز اسلامی به شما جواب بدهند! محبت کنید و در جواب از طرف این مراکز، فقط و فقط از قرآن استفاده کنید. (اول کلام خدا)، در جایی که کلام خدا برای تعریف اسلام وجود دارد، پس فعلاً در این مورد هیچ نیازی به کلام بنده های او نیست. اجازه بفرمایید، من وقت خود را به ادامه خواندن بقیه قرآن صرف کنم. قصد دارم قرآن را سه بار از اول تا به آخر بخوانم.

با تشکر بسیار و ختم کلام از طرف اینجانب.