مرکز اسناد حقوق بشر ایران
مرکز اسناد حقوق بشر ایران در تازه ترین گزارش خود که در تاریخ ۷ نوامبر ۲۰۱۳ منتشر کرده، به وضعیت دگرباشان جنسی در ایران پرداخته است.
در این گزارش ضمن نگاه به مسئله همجنسگرایی از منظر تاریخی و ذکر نمونه هایی از آن در تاریخ ایران، سعی شده تا دید دقیقی از احادیث مطروحه در شریعت اسلام و بالطبع آن قوانین تنظیمی بر اساس آن روایت ها و احادیث در قانون مجازات اسلامی، به مخاطب ارائه گردد.
در بخشی دیگر از این گزارش، ضمن طرح قوانین جمهوری اسلامی در باب همجنس گرایی و مسائل پیرامون دگرباشان جنسی، به ذکر نمونه ای هایی از برخوردهای صورت گرفته از طرف جامعه و حکومت با دگرباشان جنسی پرداخته شده است.
شاهین میلانی، حقوقدان مرکز اسناد حقوق بشر ایران و تهیه کننده این گزارش درباره دیدگاه جامعه به دگرباشان می گوید:” همجنسگرایی پدیدهای نیست که از غرب وارد ایران شده باشد. مروری گذرا بر ادبیات فارسی نشان دهنده این مسئله است. متاسفانه بسیاری از هموطنان ما بدون در نظر گرفتن این واقعیت، و همچنین بدون اطلاع از نظر علم روز دنیا در مورد همجنسگرایی، همجنسگرایان و سایر دگرباشان جنسی را با دیدی تحقیرآمیز مینگرند و آنان را مورد نکوهش قرار می دهند. این در حالی است که سازمان بهداشت جهانی از سال ۱۹۹۰ به این سو همجنسگرایی را به عنوان بیماری نمیشناسد.”
بخش مهمی از این گزارش به مصاحبه با قربانیان خشونت (چه از جانب حکومت و چه از سمت خانواده و جامعه) بر علیه این دگرباشان جنسی، اختصاص دارد.
در بخشی از این گزارش می توانید از زبان “نعمان” یک همجنسگرای اهل شیراز، آنچه را که بر او در هنگام طی نمودن مراحل معافیتش رخ داده و دیدگاه تحقیرآمیز مسئول اداره نظام وظیفه را بخوانید. همچنین روایت “مریم احمدی” و “سارا”، شریک زندگی اش؛ که سندی عیان از فشارها و مصائب وارده از سوی حکومت و جامعه بر این گروه از شهروندان است، نیز داستانی ست که حرف های زیادی برای گفتن دارد. پس از دستگیری، قاضی به مریم و سارا گفته بود که آنها را درس عبرتی برای دیگران خواهد کرد. مریم ماجرای شلاق خوردنش را چنین روایت می کند:” نمی دانم ۵۰ تا زدند یا چند تا زدند ولی وسط آن من بی هوش شدم. وقتی به هوش آمدم دیدم، یک باغچه مانندی بود که من را کنار آن گذاشته بودند و به من آب می زدند. نمی دانم ۱۰۰ تا را به من زدند در آن بیهوشی یا نه؟”
در این گزارش به شهودی برخورد می کنیم که بارها مورد آزار جنسی، جسمی و روحی قرار گرفته اند اما از ترس فاش شدن ماهیت جنسی شان، نتوانسته اند شکایتی را علیه آزاردهندگان در مجاری قانونی و قضایی ایران مطرح کنند.
آکو یک همجنسگرای اهل کردستان یکی از این افراد است که علیرغم اینکه از طرف یک مامور سپاه پاسداران مورد تجاوز قرار گرفته بود، نتوانسته بود واکنشی علیه این اقدام انجام دهد. آکو از جمله افرادی است که از سوی خانواده اش به دلیل تمایلات متفاوت جنسی اش مورد شکنجه قرار گرفته:”تا توانستند شکنجه ام کردند، داغم کردند و شلاقم زدند، من را به تخت بستند … پدر و عمویم آمدند دست و پای من را بستند و با کمربند مرا کتک می زدند… پدرم رفت که چاقو بیاورد، می گفت سرت را می برم …. او چاقو را داغ کرد و سه قسمت از پشت من را سوزاند. “
شاهین میلانی در بخشی دیگر درباره نقاط ضعف قانون ایران درباره دگرباشان و نیز برخوردهای صورت گرفته از جانب حکومت با این شهروندان می گوید:” باید توجه داشته باشیم که قانون، فرهنگ ساز است. قانون فعلی ایران متاسفانه رابطه همجنسگرایانه را جرم می داند و حتی در مواردی مجازات اعدام را برای رابطه جنسی همجنسگرایانه در نظر گرفته است. وقتی که قانون رسمی کشور مجازات هایی از قبیل اعدام و شلاق را تجویز می کند، تغییر رویکرد شهروندان عادی به این مسئله بسیار دشوار است. با این وجود باید تلاش نمود تا از طریق آگاه سازی، افراد جامعه به تدریج باورهای غلط و تبعیض آمیز خود در مورد دگرباشان جنسی را کنار گذاشته و خواهان برآورده شدن حقوق مدنی آنان شوند.”
متن کامل این گزارش را که مرکز اسناد حقوق بشر ایران آن را تهیه و تدوین نموده، در اینجا قابل دسترسی است.