ادبیات تریبونی است برای نقد، اعتراض و دادن صدا به مظلوم

 بهمن بیگی آموزش را مهمترین ابزار فراهم کننده امکان برابری و رفع ظلم از انسان ها می داند، به رفع خشونت و ظلم از این طریق معتقد بوده که از او انسانی همسو با اهداف بلند حقوق بشر و احترام به کرامت انسانی می سازد

 

 کتاب ماه تهرانتو، با گردانندگی فرشته مولوی، نویسنده ی پر تلاش، سیزدهمین نشست خود را به کتاب “بخارای من ایل من” نوشته ی زنده یاد محمد بهمن بیگی اختصاص داده است. به رسم نشست های کتاب ماه تهرانتو، معمولا دو نویسنده یا دوستدار و منتقد کتاب، امر نقد کتاب تعیین شده را برعهده می گیرند. در نشست در پیش رو که روز جمعه ۲۹ نوامبر برگزار می شود، حسین رئیسی از این کتاب خواهد گفت.

از آنجا که حسین رئیسی، وکیل دادگستری و کوشنده حقوق بشر و وکیل و مشاور حقوقی مرکز اسناد حقوق بشر ایران است، با ایشان به گفت وگو نشستیم تا  وجه دیگر دلمشغولی ایشان در مورد کتاب و کتابخوانی را بیابیم.

حسین رئیسی

حسین رئیسی

 

آقای رئیسی شما در بین جامعه ایرانی در کانادا به عنوان یکی از چهره های شناخته شده حقوق بشری مطرح هستید، اما کمتر از شما در زمینه ادبیات و نقد کتاب شنیده ایم، اگر ممکن است کمی درباره این بخش از دل مشغولی تان توضیح دهید؟

ـ با تشکر از نشریه خوب شهروند. آنچه از انسان یک چهره می سازد همه فعالیت او نیست، درست است که من به عنوان یک وکیل دادگستری عمده فعالیت ۲۰ ساله ام در زمینه حقوق بشر بوده است، اما یکی از اهتمام های ویژه من در زمانی که در ایران به صورت مشخص دفاع از پرونده های حقوق بشری را برعهده داشتم، توجه به آموزش حقوق بشر و آموزه های فرهنگی موثر بر این موضوع بوده و امروز نیز در امر آموزش و پژوهش های حقوقی، حقوق بشری مشغول هستم. عرصه کتاب از شغل و دل مشغولی های من دور نبود و نیست.

این طبیعی است که شما از من درباره نقد ادبی نشنیده باشید، چون متخصص این رشته نیستم، اما علاقمندی به مطالعه و فرهنگ کتاب خوانی از یک طرف و توجه به تاثیر این موضوع بر روند تغییرات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و نقش کتاب در آموزش، مسئله ای است که با جدیت دنبال می کنم. اضافه کنم که، نقد و بررسی یک کتاب به شیوه خوانش انسان از آن کتاب باز خواهد گشت.

نکته دیگر این که دلیل مهمی که برای قبول نقد و بررسی کتاب “بخارای من ایل من” نوشته زنده یاد محمد بهمن بیگی درکتاب ماه تورنتو شد، آشنایی من با نویسنده و زندگی عشیره ای و فضای حاکم بر داستان های کتاب است.

و بالاخره، محمد بهمن بیگی تحصیلکرده حقوق، عاشق آموزش و از دیار فارس می آید، من نیز این چنینم. بهمن بیگی آموزش را مهمترین ابزار فراهم کننده امکان برابری و رفع ظلم از انسان ها می داند، به رفع خشونت و ظلم از این طریق معتقد بوده که از او انسانی همسو با اهداف بلند حقوق بشر و احترام به کرامت انسانی می سازد، که این جنبه از شخصیت او مورد علاقه ی وافر من است. شخصیت و نوع نگاه او به مسئله آموزش از دیدگاه فکری موثر بر بستر حقوق بشر و رفع ظلم و نابرابری است.

از این جهات که عرض کردم با پیشنهاد خانم فرشته مولوی نقد و بررسی این کتاب را پذیرفتم.

کتاب بخارای من، ایل من را قرار است از چه جنبه هایی مورد بررسی قرار دهید، زیبایی شناسی، تاریخی، اجتماعی و…. و آیا وابستگی و یا دلبستگی خاصی با عشایر و زندگی شان  دارید؟

ـ در وهله نخست آنچه سبب خلق این اثر شده است به نظرم مهم می آید، بی شک تفکرات انسانی و عمل گرایی نویسنده و زندگی او سراسر در کتاب جریان دارد. این کتاب شامل نوزده داستان کوتاه و نسبتا بلند است که ترکیبی از واقعیت و خیال با نثر هنری و زیبای نویسنده، در برخی موارد شاعرانه آراسته شده است. همانطور که شما اشاره کردید، این داستانها در برخی مواقع با جنبه های متفاوت تاریخی، فرهنگی، زیبا شناسی، مردم شناسی، خشونت پرهیزی و در اوج زیبایی شناسی در مواردی سیاسی خود را برجسته می سازند. بنابراین جنبه های برجسته هر داستان همراه با دغدغه های نویسنده ارائه خواهد شد.

درباره قسمت دوم سئوال شما، باید بگویم که با وجود وابستگی و علاقه وافر من به عشایر، برخلاف عرف معمول عشایر برای اصل و نسب اصالتی قائل نیستم. آنچه من را به عشایر و زندگی عشیره ای نزدیک میکند، آشنایی با رنج طبقات پایین دست عشایر و ظلم هایی است که سالیان متمادی بنا حق بر آنها روا داشته اند.

به نظر شما ادبیات در ارتقای فرهنگی یک جامعه چه نقش دارد؟

ـ به همان میزان که توانایی محصول دانایی محسوب می گردد،(توانا بود هرکه دانا بود / ز دانش دل پیر برنا بود) به همین میزان ادبیات ابزار دانایی و فرهنگ، محصول آن است. ادبیات بخش مهمی از فرهنگ یک جامعه را تشکیل می دهد و می سازد. از این رو نباید نقش زبان و ادبیات همه اقوام بزرگ سرزمین ایران اعم از ترک، کرد، لر، عرب، بلوچ، شاهسون و فارس را در ساختار فرهنگی نادیده انگاشت، چنانچه نادیده انگاشتن سبب نابودی فرهنگ یک قوم می شود، و با توسعه ادبیات توسعه فرهنگی حاصل خواهد شد.

 نقش فرهنگ سازی مستقیم و غیرمستقیم ادبیات بر هیچ کس پوشیده نیست. ادبیات بنیان آموزش شهروندی را در جریان عمومی اجتماع بر دوش می کشد و به خودی خود و با کمک به سایر تولیدات فرهنگی مثل سینما، تئاتر و موسیقی نقش محوری در ارتقای فرهنگی جامعه ایفاء می نماید.

آیا ادبیات به رعایت حقوق بشر در جامعه کمک می کند؟

ـ به طور قطع ادبیات ابزار بیان خشونت، ظلم و نابرابرهای سیاسی و اجتماعی در بهترین و تاثیرگذارترین  شکل خود محسوب می گردد. ادبیات تریبونی است برای نقد، اعتراض و دادن صدا به مظلوم.  همچنین در ترویج مفهوم حق و عدالت که از مفاهیم محوری حقوق بشر محسوب می شوند، نقش محوری را ایفاء می کند.  از این رو سنخیت زیادی بین این دو وجود دارد.

نشست کتاب ماه تهرانتو جمعه ۲۹ نوامبر ساعت ۷ بعدازظهر در سالن اجتماعات مرکز اداری نورت یورک (شهرداری مل لستمن) شماره ۵۱۰۰ خیابان یانگ برگزار خواهد شد. ورود برای همه رایگان است.