سیاست هارپر در پیوند با ایران و اسرائیل به سود کانادا نیست
دولت ها در امریکای شمالی هر چهار سال و یا هشت سال و به ندرت هر دوازده سال، میان حزب های اصلی محافظه کار و دمکرات (لیبرال) امریکایی و کانادایی دست به دست می شوند. یک چیز اما همیشه سر لوحه ی سیاست خارجی دولت های هم دمکرات و هم محافظه کار کانادا بوده و ظاهرن می بایست باشد. دولت کنونی کانادا اما در تصویر و تصوری که از کانادا با اتخاذ سیاست های خارجی بسیاری ترسیم کرده، نشان داده است که به این مهم وفادار نیست. سیاست های نقض کننده حقوق بشر در موارد بی شمار در سازمان ملل به صرف پیروی از سیاست های دولت راستگرای نتانیاهو و یا سیاست های محیط زیست ویران گر داخلی کانادا، از همین جمله بوده اند.
افراط گرایی دولت کنونی به مرزی رسیده که حتی از دولت امریکا و دولت های اروپایی که همه از سیاست واحدی هم پیروی نمی کنند، جدا افتاده و تنها به موضع گیری دولت نتانیاهو نظر دارد، امری که به هیچوجه متضمن حفظ منافع کانادا نیست، و در کمتر دولت و سیاست مدار راست دیگری هم دیده شده است.
درست در زمانی که دولت های اروپایی از شهرک سازی های تازه نتانیاهو انتقاد می کنند، آقای هارپر کاسه ی داغ تر از آش می شود و از این کار نادرست و صدمه زننده به روند کنونی صلح دفاع می کند!
این گونه سیاست ها که در رابطه با ایران هم کمابیش همین شیوه ساری و جاری است نشان از درایت به خرج ندادن دولت و رئیس و وزیر خارجه ی او دارد. در حالی که امریکا و کشورهای اروپایی از کاهش تحریم ها علیه ایران خبر می دهند، دولت کانادا برای خوش آمد دولت اسرائیل اصرار بر مواضع نادرست پیشین خود دارد و نه منفعت کانادا را منظور می کند و نه به ایرانی تباران کانادایی گوش می دهد.
کانادا همیشه به کشوری که در رابطه با دیگر کشورها سیاست های نسبتن مستقل خود را داشته، شهرت داشته است، و این امری نیست که تنها توسط دولت های لیبرال مراعات شده باشد، بلکه این امور به میزانی با چهره ای که از کانادا دنیا می شناخته در هم آمیخته بوده که حتی راست ترین دولت ها هم سیاست های خارجی شان را با همین شیوه هماهنگ می کرده اند. این که شما به گونه ای سخن بگویی که حتی نمایندگان عرب پارلمان اسرائیل هم طاقت شنیدنش را نداشته باشند، معنایش این است که از روش س
یاسی درست که می تواند حتی مخالف نظر شما را به توجه به سخنانتان جذب کند و یا از واکنش بی درنگ به نظریاتتان مانع شود، بی بهره هستید.
از آقای هارپر که گمان می رفت در مواضع سیاسی اش دارای درایت در راستای سیاست های حزبش هست، این رفتارها به راستی اعجاب انگیز است.
چرا کانادا باید سیاستی پیش گیرد که دوستان و حامیان دیگر اسرائیل از پشتیبانی چنین سیاستی سر باز می زنند؟ کانادا با چه برداشتی از اوضاع سیاسی جهان امروز تصور می کند باید خلاف همه ی شرکای سیاسی و اقتصادی خود در غرب عمل کند و گمان دارد امریکایی ها و اروپایی ها هستند که کارشان نادرست است و احزاب مختلف کانادایی و هزاران شهروند این کشور هم مانند امریکایی ها و اروپایی ها توان تشخیص درست از نادرست در این ماجرا را ندارند؟
محبوبیت آقای هارپر و دولتش بویژه به همین دلیل ها بسیار کم شده است، تا جایی که به شوخی کانادایی ها در زیر خبر سفر هارپر و اظهار علاقه مفرط نتانیاهو به او نوشته بودند”همانجا نگهش دارید، پیش کش خودتان.” این گونه واکنش ها حکایت از نارضایتی جدی مردم از سیاست های دولت دارد.
سیاست های دولت آقای هارپر به کانادایی ها و بویژه به کانادایی های ایرانی تبار زیان بسیار رسانده و دولت حاضر نیست به پیشنهادهای درست جامعه ی ایرانی که نه در راستای منفعت حکومت ایران، بلکه در مسیر منافع این جامعه و کاناداست توجه نشان دهد. اگر به واکنش های کانادایی ها نسبت به این سیاست ها و نادرستی آنها اهمیت داده می شد، حتی موقعیت سیاسی آقای هارپر و حزبش هم این نبود که امروز روز است.
و این همه در حالی ست که اظهارات غیرمسئولانه وزیر خارجه ی دولت کنونی کانادا درباره ی خلیج فارس هم مصیبت روی مصیبت شده و بویژه ایرانی تباران کانادایی را بسیار خشمگین کرده است.
وزیر خارجه دولت، خلیج فارس را خلیج عربی خوانده که یا از روی خطا بوده و یا از بی اطلاعی که هر دو از یک وزیر خارجه بعید است.
آقای جان برد در کسوت وزیر خارجه آقای هارپر نه حق دارد و نه درست است که برای خلیج فارس از نام نادرست استفاده کند. این گونه خودمحوری ها در دولت کنونی کانادا بوی دیکتاتوری و خود مرکزبینی می دهد و در کشوری که مردم با رأی خود سیاست مداران شان را برمی گزینند جایی ندارد. جریمه کردن جامعه ی ایرانی کانادا به جای حکومت ایران و اتخاذ سیاست هایی که به انزوای کانادا در جهان بینجامد درست نیست.
دولت اگر به مردم و شهروندانی که از روی حس مسئولیت و کانادا دوستی نسبت به این سیاست های نادرست واکنش نشان می دهند اهمیت ندهد، هم به زیان کانادا و هم مردم این کشور کار کرده و خود را در معرض قضاوت عموم قرار داده است. افراط و تفریط های احمدی نژادانه و نتانیاهوانه از هر طرف که باشد دیگر در دنیای امروز خریدار ندارد.
دولت کانادا نه حق دارد و نه مردم این کشور اجازه می دهند درگیر سیاست هایی شود که در نهایت منافع ملی کانادا در آن ها لحاظ نشده باشد.