نیگا کنین خانم، ما حتی به خاطر آدم های سر به هوا، اون بالا نوشتیم حقوق بشر یادت نره!

نیگا کنین خانم، ما حتی به خاطر آدم های سر به هوا، اون بالا نوشتیم حقوق بشر یادت نره!

از روزی که حاج خانم اشتون، با مانتوی اسلامی و روسری مشکی به تهران رفت، خیلی ها به این نتیجه رسیده اند که خارجی ها هم برای رسیدن به اهداف شان دست به هرکاری که لازم باشد می زنند و معتقدند “هدف روسری را توجیه می کند”!

اگر از مسائل سیاسی که بنده از آن سر در نمی آورم بگذریم، سفر خانم اشتون به تهران یک دست آورد بزرگ داشت و آن این که فهمید حقوق بشر برعکس آنچه سازمان ملل درگزارش اخیرش اعلام کرده بود، به هیچ وجه در ایران نقض نمی شود.

خود خانم اشتون این نکته را تائید کرد و در پاسخ خبرنگار ما که پرسید دست آورد شما از این سفر چه بود؟ گفت واقعیتش اینکه به من ثابت کردند مقامات کشورهای خارجی  حقوق بشر را رعایت نمی کنند نه مقامات ایران….!

خانم اشتون در پاسخ خبرنگار ما که پرسید چه جوری؟ جواب داد: آقای ظریف در فرودگاه از من پرسید  خانم جان، چادر و چاقچور و روبنده هم جزء حقوق بشر هست یا نه؟ من با سر اشاره کردم که آره. آقای ظریف گفت می دانید که زنان در ایران باید حجاب کامل داشته  باشند وگرنه ….من حرف ایشان را قطع کردم و گفتم بله می دانم. آقای ظریف با ظرافتی که خاص خود اوست گفت: خود شما الان این حقوق را نقض کرده اید و یک بدحجاب به شمار می آئید. آیا ما شما را شلاق زده ایم یا زندانی کرده ایم؟  من جواب دادم خدا وکیلی نه. ایشان سپس توضیح دادند پس می بینید خانم جان؟ اولا این شما هستید که حقوق بشر ما را رعایت نکرده اید و بدون چادر و چاقچور به کشور ما آمده اید و با وجود این رفتار خلاف مقررات، ما با کمال احترام با شما رفتار کرده ایم نه شلاقتان زده ایم و نه زندانی تان کرده ایم.

خانم اشتون سپس برای خبرنگار ما توضیح داد که راستش را بخواهید من با ترس و لرز و در حالی که در تمام طول پرواز به زبان انگلیسی آیت الکرسی می خواندم و به خودم فوت می کردم، وارد تهران شدم …

البته احتیاطات لازم را کرده بودم و از دو سه روز پیش از سفر، روسری سر می کردم که عادت کنم وگاهی هم به خودم نهیب می زدم که بکش بالا این وامونده رو چون مرتباً لیز می خورد و می افتاد روی شانه ام و می ترسیدم همین بدحجابی کار دستم بدهد و به  خواست هایی که داشتم نرسم .

اما وقتی به تهران رسیدم آقای ظریف که منتظر ورود من بودند با زبان خوش به من ثابت کردند که ما خارجی ها چقدر در مورد نقض حقوق بشر در ایران اغراق می کنیم و چقدر در اشتباهیم و فهمیدم همه عکس ها و فیلم هایی که از رفتار با بدحجاب ها در یوتیوب هست، فتو شاپ است!

خانم اشتون سپس در حالی که می خندید به خبرنگار ما گفت آقای ظریف راست می گفت و حق داشت چون آقای بنی سرد، اولین رئیس جمهور ایران، ثابت کرده بود که از موی زن اشعه خاصی ساطع می شود که مثل اشعه ایکس خطرناک است و من که روسری ام فقط نصف سرم را پوشانده بود، خودم احساس می کردم که مثل یک ژنراتور برق، یا یک سانتریفیوژ، مشغول تولید یک نوع انرژی خطرناک هستم که می تواند قوی ترین مردان را به خاک سیاه بنشاند.

خبرنگار ما پرسید این انرژی که تولید آن حق مسلم شماست، به آقای ظریف که طی این مدت درکنار شما بودند آسیبی وارد نکرد؟

خانم اشتون با خنده جواب داد: وا، خاک عالم! چه حرف ها میزنین شما … آقای ظریف موقع صحبت کردن اصلا به من نگاه نمی کرد و خدا را شکر تحت تاثیر این انرژی لامصب قرار نگرفت!

حراج سکس!

این آلمانی های مقرراتی، آدم را یاد ” آسید جلال یک کلام ” می اندازند.sex-shop

آسید جلال که قبل از انقلاب درکوچه مهران لاله زار دست فروش بود و بعد همانجا مغازه ای باز کرد، اهل چانه زدن نبود. روی مقوایی می نوشت یک کلام و به همین دلیل به آسید جلال یک کلام معروف بود.

ظاهرا آلمانی ها هم از او تقلید کرده اند که برای هرچیزی حساب وکتابی دارند و برای هر جنسی حتی سکس، قیمتی ثابت؟

البته در زمان های خاص، مثلا عید نوروزشان که همان کریسمس ما باشد! تخفیف هم می دهند تا مشتری بیشتری جذب کنند.

سایت فارسی دویچه وله از زنان تن فروش آلمان گزارشی تصویری تهیه کرده است که درصورت تمایل می توانید آنرا درلینک زیر ببینید و بخوانید:

http://www.gooya.com/external/dw.de/p/1BJXW

در این گزارش، آنچه جالب توجه است، اعلام نرخ سکس بر سر در برخی از مراکز عرضه این کالاست: سکس، ۳۹ یورو!

میزان استقبال از این جنس را در روزهای معمولی، باید از گردانندگان این مراکز پرسید، ولی این را می دانم که  فصل حراج کفش و لباس که می شود و قیمت ها ارزان می شود، اکثر مردم حرص می زنند و تا آنجا که می توانند و بودجه شان اجازه می دهد، خرید می کنند!؟

بالش مخصوص کتک کاری…!

آقا آدم نمی داند از دست این ژاپنی ها چه خاکی توی سرش بریزد؟ ملتی هستند با حرکات نرم و لطیف که تعظیم کنان به هم نزدیک می شوند و تعظیم کنان ازهم جدا می شوند. یعنی آنقدر دولا و راست می شوند و پس پسکی می روند که یا چشم شان سیاهی برود و بخورند زمین یا از دید هم بیرون بروند.

ژاپنی ها به تازگی برای کتک کاری های خانگی، بالش بسیار نرمی اختراع کرده اند که نه تنها پاره نمی شود و پول شان حرام نمی شود، بلکه وقتی زن و شوهر آن را به سر و مغز هم می زنند، کیف هم می کنند!

می گویند یکی از نمایندگان ژاپن در مجلس آن کشور پیشنهاد کرده که اگر در انتخابات  تقلب شد و مردم برای اعتراض به خیابانها ریختند، چماقدارها و لباس شخصی های ژاپنی از این بالش ها برای زدن توی سر و مغز مردم استفاده کنند، اما رئیس مجلس جواب داده برای سیزده بدر و تفریحات سالم بد فکری نیست، اما برای ساکت کردن مردم، همان چوب و چماق موثرتر است!

* میرزاتقی خان یکی از روزنامه نگاران و طنزنویسان پیشکسوت ایران و از همکاران تحریریه ی شهروند است.