این هفته چه فیلمى ببینیم؟ 

فیلم هایى هستند که سرگرممان مى کنند و بزرگترین هدف سازندگانشان این است که بشوند پرفروش ترین بلاک باستر گیشه. فیلم هایى هستند که ساخته می شوند تا بُعد هنرى سینما را به پرده بکشند و تحسین هنردوستان را برانگیزند، و فیلم هایى هستند که سازندگانشان نه چشم به گیشه دارند و نه انتظار ستایش؛ فقط و فقط و فقط امید دارند که شاید موفق شوند براى ساعتى دنیا را متوجه موضوعى بکنند و این فیلم ها، این مستندها، به نظر من از هر هنر و گیشه اى براى دنیاى ما مهمترند اگر فقط چند ساعتى توجه مان را بدهیم و بعد  ببینیم که بى تفاوت ماندن در مقابل برخى از واقعیاتى که برایمان به پرده می کشند، چه قدر مشکل است.

Blackfish

” BlackFish ” یکى از آن فیلم هاست که اگر فرصتى به آن بدهید، می تواند دیدتان را عوض کند و اگر شما عوض شوید، شاید سعى کنید که اطرافیانتان را هم مطلع بکنید و از کجا معلوم؟ شاید همین من و شما بتوانیم خیلى چیزها را عوض کنیم. فیلم، مستندی است درباره نهنگ هایی که در پارک های آبی جهت نمایش عموم نگهداری می شوند و داستان یک نهنگ بخصوص به نام تیلیکوم  است و پارک آبی SEA WORLD در فلوریدا.

محور فیلم، مصاحبه با کارشناسان و مربیان پارک های آبی است. دو قشری که از هر کسی بیشتر درباره نهنگ ها می دانند و با انتقال بخشی از دانش شان به ما، باعث می شوند که وجودمان از انزجار و تنفر به نوع خودمان لبریز شود. بیش از سی سال است که انسان و نهنگ در فضایی غیرطبیعی کنار هم زندگی می کنند: پارک های آبی. جایی که موجودات دو پای یک و خرده ای متری در فضای آزاد می چرخند و به موجودات خارق العاده و غول پیکر هفت متری نگاه می کنند که فقط جهت سرگرم کردن خانواده ها، تا آخر عمر طولانی شان، محکوم به زندگی در استخرهای کوچک هستند.

صحبت های مربیان را که می شنوید ولی نمی توانید ازشان متنفر شوید. بیشتر کسانی هستند که در کودکی عاشق این نهنگ های عظیم الجثه شده اند و سالها درس خوانده و آموزش دیده اند تا بتوانند مربی شوند. همگی عمیقا عاشق نهنگ ها هستند و فکر می کنم عمق عشق و احساساتشان آنقدر زیاد بوده که به جای اینکه به جنایت زندانی کردن این موجودات فکر کنند، تمام فکر و ذکرشان ارتباط برقرار کردن با آنها بوده. بعد با صیادی مصاحبه می کنند که مو به مو توضیح می دهد که چطور نهنگ ها را صید می کنند و این اول داستان تیلیکوم است. تاجرهای نهنگ چندین و چند قایق و حتی هواپیماهای کوچک به روی اقیانوس می فرستند تا نهنگ ها را که گروهی شنا می کنند، پیدا کنند. هدفشان؟ صید بچه ها.

پیرمردی با ریش و موهای سفید و بلند که بدنش پوشیده از خالکوبی است با چشمانی پر اشک تعریف می کند که چطور تور انداختند و بچه نهنگ ها را گرفتند و با اینکه نهنگ مادر آزاد بود تا فرار کند، همانجا مانده و با صدای بلند ناله می کرده و خودش را به آب می زده بدون این که قدرت آن را داشته باشد تا  بچه اش را نجات دهد و چطور مرد احساس می کرده دارد جنایت می کند و با این حال کاری که به خاطرش پول می گرفته را به پایان می رساند. می گوید وقتی بالاخره کار تمام شد، چند نهنگ مرده در تور باقی می ماند و آنها دستور داشتند که شکم نهنگ های مرده را از سنگ پر کنند و غرقشان کنند. به گفته خودش فکر نمی کرده کارشان غیر قانونی بوده، تصورش این بوده که دلیل غرق کردن نهنگ ها این بوده که کمپانی ها نمی خواستند افکار عمومی درباره شان منفی فکر کنند. بعد پیرمرد نگاهی معنی دار به دوربین می کند و می گوید که  در زمان خودش چیزهای باورنکردنی زیادی دیده و کرده ولی صید آن نهنگ ها بدترین کاری بوده که در زندگی اش کرده.

نهنگی که صیاد پیر در سال ١٩٨٣ صید کرد، تیلیکوم است. موجودی که در دو سالگی به تور افتاد و تا به امروز در استخری در فلوریدا زندانی است. فیلم چیزهای زیادی یادمان می دهد و چشممان را به وقایع تلخی می گشاید. مثل اینکه چطور نهنگ ها موجوداتی بسیار باهوش و احساساتی هستند. چطور مثل انسان ها هر گروهی اجتماع خودشان را دارند و لزوما تمام نهنگ ها از هم خوششان نمی آید و  چطور وقتی گیر می افتند، وادارشان می کنند تا مثل دلقک ها دم تکان دهند و توپ های رنگی را با پوزه شان بالا پایین کنند و با هم جفت شوند حتی اگر نخواهند و چطور اگر حرف گوش ندهند، برای تنبیه گرسنگی شان می دهند و در قفس های آهنی کوچک مانند زندان های انفرادی نگهشان می دارند. وقتی اینها را می بینیم فکر می کنیم چه کسی این حق را به ما داده که موجود دیگری را، که درست به اندازه ما حق زندگی و آزادی روی این زمین دارد را بگیریم و در شرایطی مثل گوانتانامو زندانی کنیم و آنهم نه برای اینکه خطری هستند برای نسل ما، فقط و فقط برای تفریح و سرگرمی؟

 شرم آورتر این که تا به حال حتی یک حمله نهنگ به آدم هرگز ثبت نشده. حتی یکی. موجوداتی به این غول پیکری و بارها فیلم هایشان را در یوتیوب یا اخبار دیده ایم که به آرامی از کنار قایقی گذشته اند بدون این که حتی موجی ناآرام برای مسافران درست کنند. تیلیکوم ولی در اسارت تا به حال باعث مرگ سه انسان بوده. دو مربی اش و شخصی که غیرقانونی وارد محوطه پارک شده بوده. و با این همه آیا می توان انتظار دیگری داشت؟ فکر کنید چند دهه شما را در وان حمام نگه دارند، فقط وقتی بیرون را ببینید که باید برای زندانبان خود برنامه های مفرح اجرا کنید تا ساعتی به شما بخندند، اگر دستورات را اجرا نکنید تنبیه می شوید و هر سال مجبورتان می کنند جفت گیری کنید و بعد نوزادتان را به پارک های دیگر می فروشند، شما بودید دیوانه نمی شدید؟ چرا فکر می کنیم حیوانات با ما فرق می کنند؟ آنهم حیواناتی که ثابت شده هوش و غریزه ای بسیار بالا دارند.

بعضی فیلم ها، فیلم هستند. همین. سرگرم می شویم. تحت تاثیر قرار می گیریم. لذت می بریم. بعضی فیلم ها تکانمان می دهند و باید کاری بکنیم. خیلی کارها هست که ایکاش می توانستیم برای دنیا بکنیم. پایان دادن به گرسنگی و جنگ و فقر، پیدا کردن درمانی برای سرطان یا ایدز. خیلی کارها که نمی توانیم و از توانمان خارج است.

 خواهش می کنم فیلم را ببینید و بعد به خودتان فکر کنید که  از سال ١٩٨٣ چه کرده اید و کجاها رفته اید. در تمام این ٣١ سالی که شما در دنیا چرخیده و زندگی کرده اید، نهنگی با عظمت در استخری کوچک در فلوریدا زندانی بوده و هنوز و هر روز برای چند ساعت سرگرم شدن عده ای، برنامه اجرا می کند و او تنها یکی است از هزاران حیوانی که در سراسر دنیا برای سرگرمی ما اشرف مخلوقات در اسارت است و غم انگیز اینکه ما می توانیم جلوی این کار را بگیریم . بعد از اکران ” BlackFish “، چندین گروه موسیقی معروف برنامه و کنسرت های خود را در SEA WORLD کنسل کردند که منجر به  ١۵ میلیون خسارت شد و این نشان می دهد که اگر همه بخواهیم، می توانیم تغییر را به وجود آوریم . فقط اگر بخواهیم.

http://www.youtube.com/watch?v=G93beiYiE74

 *مریم زوینی دانش آموخته رشته تغذیه است ولی کار او همواره ترجمه در حوزه ادبیات بوده و علاقه اش به ویژه به هنر سینماست.  هفت کتاب از ترجمه های او تا به حال در ایران منتشر شده است.