در حرکتی نمادین و بیسابقه یکی از روحانیون برجستۀ ایران خواهان همزیستی دینی در آن کشور شد.

 

۱۸ ‏فروردین ۱۳۹۳ (۷ آوریل ۲۰۱۴)

نیویورک – در اقدامی نمادین و بیسابقه، آیت الله عبدالحمید معصومی تهرانی، یکی از روحانیون برجسته ایران  امروز اعلام کرد که آیه هایی از آثار حضرت بهاءالله بنیانگذار آیین بهائی را خطّاطی و تذهیب و به بهائیان جهان اهدا نموده است.

این اقدام در زمانی اتّفاق میافتد که چند نفر از علمای دیگر دنیای اسلام نیز تفسیرهایی از اصول دیانت اسلام ارائه می دهند که در آن قرآن کریم همزیستی با کلّیّۀ ادیان را توصیه مینماید.

masomi--bahaee

خانم بانی دوگال، نمایندۀ ارشد جامعۀ جهانی بهائی در سازمان ملل متّحد اظهار داشت: “این روند، بسیار خوشآیند و امیدوارکننده است و مقتضیات فراوان و مهمّی برای همزیستی مسالمت آمیز بین مردم جهان دارد.”

آیت الله تهرانی در ‏پایگاه اطّلاع رسانی ‏خود میگوید که نیّت او از تهیّه و تقدیم خطّاطی این آیه از آثار بهائی “تذکّر و یادآوری بر ارج نهادن به انسانیّت انسان، همزیستی مسالمت آمیز، همیاری و همدلی و پرهیز از کینه ورزی، عصبیّت و تعصّبات کور مذهبی” میباشد.

آیت الله تهرانی این هدیۀ نفیس را به بهائیان جهان و علی الخصوص به بهائیان ایران که “به شکلهای مختلف از تعصّبات کور مذهبی آسیب دیده اند” تقدیم کرده و میگوید که این اقدام “از طرف خود و تمامی هم میهنان آزاداندیشم” میباشد.

خانم دوگال در پاسخ به این اقدام بیان داشت: “جامعۀ جهانی بهائی از این عمل بزرگوارانه و پر احساس عمیقاً سپاسگزار است، اقدامی که انگیزه اش احترام به کرامت انسانی و هدفش ترویج همزیستی مسالمت آمیز بنیادیانی است.”

خانم دوگال همچنین اظهار داشت: “این اقدام شجاعانه از طرف یک روحانی ارشد در عصر معاصر ایران بیسابقه میباشد و با در نظر گرفتن ظلم و ستمی که به طور سیستماتیک همواره توسّط حکومت اسلامی بر جامعۀ بهائی در آن کشور وارد میشود قابل توجّه است.”

در نقطۀ مرکزی این ‏اثر هنری ‏زیبا که تهیّۀ آن احتمالاً ماهها به طول انجامیده و با زحمت فراوان تهیّه شده، نقشی است که بهائیان آن را به  “‏اسم اعظم” ‏میشناسند. این نقش اسم اعظم طرحی است که اشاره به مفهوم ارتباط بین خدا، پیامبران الهی و عالم خلقت دارد. ابعاد این اثر هنری حدوداً ۶۰ در ۷۰ سانتیمتر است و به سبکی سنّتی تذهیب کاری شده. آثار دیگر آیت الله تهرانی شامل تذهیب کاری قرآن کریم، کتاب مقدّس تورات، مزامیر حضرت داوود، انجیل مقدّس و کتاب عزرا میباشد. در حال حاضر نسخه ای از تذهیبکاری مزامیر حضرت داوود توسّط آیت الله تهرانی در کتابخانۀ ملّی کنگرۀ ایالات متّحدۀ امریکا نگهداری میشود.

آیه هایی را که آیت الله  تهرانی در این هدیه خوشنویسی نموده آیه هایی است از کتاب اقدس بهائیان و متن آن از این قرار است: “عاشروا مع الادیان بالرّوح و الرّیحان لیجدوا منکم عرف الرّحمن. ایّاکم ان تأخذکم حمیّه الجاهلیّه بین البریّه. کلّ بدء من اللّه و یعود الیه. انّه لمبدء الخلق و مرجع لعالمین.”

مضمون این آیه به زبان فارسی چنین است: با پیروان همۀ ادیان با صفا و صمیمیّت معاشرت کنید تا از شما بوی خوش خداوند رحمان را استشمام نمایند. مبادا دچار نادانی و جهالت گردید. همه از خداوند آمده اند و همه به سوی او برمیگردند. اوست مبدأ کل و مرجع عالمیان.

آیت الله تهرانی در گذشته نیز نگرانی خود را شجاعانه و علناً به مظالم مستمرّ و شدید وارده بر ‏اقلّیّتهای مذهبی ‏در ایران از جمله بهائیان ابراز داشته است. از زمان انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ تا به حال صدها بهائی کشته شده و هزاران نفر زندانی شده اند. هم اکنون ۱۱۵ بهائی صرفاً به خاطر عقاید مذهبیشان در زندان بسر میبرند، بهائیان از تحصیلات عالیه محرومند، موانع فراوانی در راه امرار معاش آنها گذاشته میشود، از دفن مردگانشان بر مبنای مراسم بهائی جلوگیری میشود، و حتّی بی حرمتی به گورستانهای آنها و تخریب قبرها صورت میگیرد.

آیت الله تهرانی اظهار امیدواری میکند که این هدیه “اثر کوچک ولی ارزشمند معنوی که در بیت العدل اعظم [هیئت اداری بین المللی دیانت بهائی] نگهداری خواهد شد تذکاری بر فرهنگ غنی و کهن مهرورزی و همزیستی ایرانیان باشد.”

برای اطلاعات بیشتر، به این صفحه مراجعه فرمائید:

http://news.persian-bahai.org/story/987

نامه آیت الله عبدالحمید معصومی تهرانی در صفحه بعد

بسم الله الرحمن الرحیم

 ایرانیان نسبت به اقوام مجاور خود سابقه‌ی عداوت، کشتار و نقض حقوق انسانی برادران قومی خود را در پیشینه تاریخی خود نداشته‌اند و چه بسا شاهدیم که بارها یکرنگی و هم‌رأیی ایشان از دوران باستان تا سده‌های امروز، این سرزمین را از بلایای انسانی چون فساد و ظلم با امید سدید و مجاهدت وثیق و بهره گیری از ایمانی منیب نجات داده است. همچنین بود وقتی که در این سرزمین، فرقه‌های مذهبی و ادیان مختلف در مسلک‌ها و آیین‌های گوناگون در معاشرتهای اجتماعی و همزیستی مسالمت‌آمیز، راه رشد و تلاش خویش را می‌پیمودند و به یکدیگر منفعتی زندگی‌بخش می‌رساندند که همانا انسان در بستر جامعه خویش انسانیت خود را شکوفا می‌کند.

اما چه شد که امروزه آن فرهنگ کهن ترک گفته شده و آن آیین و سنت مهرورزی و همنوع‌دوستی در دل‌ها خاموش گشته و جان و مال و آبرو و کرامت انسان بی‌ارزش گردیده؟؛ آن طور که نه تنها می‌بینیم احکام جاهلانه مرزهای انسانیت را خدشه‌دار کرده‌اند، بلکه فرهنگ انسان‌دوستی و آدمیت چنان به مغاک ضلالت درافتاده‌ که از طرفی مردمانی برای تماشای جان دادن یک انسان محکوم به اعدام همچون بدویان قرون گذشته در انتظار طلوع فجر می‌ایستند و از طرف دیگر هموطنی، هموطن خویش را به گروگان می‌گیرد و به ظلم حلق‌آویز می‌کند و خانواده‌ی برادر خود را در ایام شادی عزادار می‌نماید!!. تکمله‌ی “ارزش انسانیت” و حق “انسان بودگی” را چه کسانی خط کشیدند و بر جایش آیات انسان‌ستیزی و دشمن‌انگاری حک نمودند؟

 آن هنگام که خداوند حکیم بر انسانیت خلقت خود احسنت فرمود، وی را نه در شاکله‌ بلکه به جهت قداست جان و روح انسانیتی که در آدمی دمیده شد ارج نهاد و حق حیات اعطا کرد. چنین حقی که هر انسان آزاده برای حیات در سرزمین خود دارد تا از امکانات اجتماعی آن بهره‌برداری کند را هرگز نمی‌توان به واسطه ایده‌ها یا عقیده‌ها و احکامی که فرض اساسی کرامت انسان را مخدوش می‌کند، ناحق جلوه داد و محدود نمود؛ چه رسد که این چنین بر صفحه تاریخ معاصر یک ملت، رنگ آپارتاید عقیدتی خودنمایی نماید و دروغ و تزویر و ریا و نفرت و توهین و افترا، ناموس انسانیت این مرز و بوم را به دریدن بکشاند و برادر را در مقابل برادر قرار دهد. امروزه جامعه‌ی ایران – بخصوص نسل جوان- دچار افسردگی و عصبیتی پس خانمان‌سوز است. برادری و دوستی، صداقت و راستگویی، امانت‌داری و حفظ حرمت ها، نیک ‌اندیشی و نوع‌دوستی، شفقت و همیاری، صفا و صمیمیت، ایثار و از خودگذشتگی، غم‌خواری و دستگیری همنوع، افتادگی و جوانمردی در میانمان کم رنگ، و به یک شعار و ژست توخالی تبدیل شده؛ و جایش را به اختلاف و افتراق، کذب و دروغ‌گویی، خیانت و تجاوز، دورویی و ریاکاری، ظاهرنمایی و بی‌اعتمادی، بی‌رحمی و بی‌حرمتی و ضعیف کشی و استثمار سپرده است. واقعیت این است که شانه‌های فرهنگ و اخلاق مردمان ما آن روزی بر خاک ذلالت افتاد که عده‌ای از عالمان و مروجین اخلاقش، انسانیت و شرافت و دین را گردآلود دروغ، تزویر، ریا، ظلم و اعمال ناصالح و گفتگوهای بی حاصل و وعده‌های باطل در جهت منافع دنیوی خود نمودند.

 این کمترین، از تورات آموختم: “همنوعت را چون خودت دوست بدار”[۱]؛ از انجیل آموختم:”همسایه‌ات را چون نفس خود دوست بدار و به دشمن و لعن کننده‌ی خود نیز احسان کن و دعای خیر نما”[۲] و از قرآن کریم آموختم: “با هر آن کسی که با شما نجنگیده و یا ظلم نکرده‌ با نیکی و عدالت رفتار کنید” و همچنین: “گرامی‌ترین شما در نزد خدا با تقواترین (= انسان‌ترین) شماست”[۳] و از فرهنگ غنی و کهن ایرانی آموختم: “بنی‌ آدم اعضا یک پیکرند // که در آفرینش ز یک گوهرند….. تو کز محنت دیگران بی‌غمی // نشاید که نامت نهند آدمی”.[۴]

 بنابراین برپایه‌ی احساس نیاز به یک اقدام عملی و نمادین دیگر به منظور تذکر و یادآوری بر ارج نهادن به انسانیت انسان، همزیستی مسالمت‌آمیز، همیاری و همدلی و پرهیز از کینه‌ورزی، عصبیت و تعصبات کور مذهبی؛ آیه‌ای از “کتاب اقدس” بهائیان را در قالب تابلویی خوشنویسی و تذهیب نمودم تا سندی نمادین و ماندگار از احترام به کرامت ذاتی انسان، نوع‌دوستی و همزیستی مسالمت‌آمیز بدون توجه به تعلقات دینی، مذهبی و عقیدتی باشد. این اثر نمادین ارزشمند را در آستانه‌ی آغاز سال ۱۳۹۳خورشیدی از طرف خود و تمامی هم‌میهنان آزاد‌اندیشم که برای انسان به جهت انسانیتش ارج و احترام قایلند – نه بخاطر دین یا نوع عبادتش – به همه‌ی بهائیان جهان، بخصوص هموطنان بهائیم که به شکلهای مختلف از تعصبات کور مذهبی آسیب دیده‌اند به منظور دلجویی و همدردی تقدیم می‌کنم. اگرچه قلبا خواستار آن بودم تا “کتاب اقدس” را همچون کتب “قرآن کریم”، “تورات”، “زبور”، “انجیل” و “عزرا” خوشنویسی و تذهیب نمایم، اما متاسفانه توانایی‌ جسمی و مالی‌ام اجازه نمی‌داد. امیدوارم این اثر کوچک ولی ارزشمند معنوی –که در بیت‌العدل اعظم نگهداری خواهد شد- تذکاری بر فرهنگ غنی و کهن مهروزی و همزیستی ایرانیان باشد و عیب‌های فراوان هنری‌اش به دیده‌ی اغماض نگریسته شود.

 این کمترین، مشفقانه و برادرانه مردم عزیز میهن خویش – با هر دین و مذهب و مسلکی- که سخنم بدو می‌رسد را به مهر و محبت، دوستی و شفقت، رحم و مروت، گذشت و رأفت، همدلی و همبستگی، یاری و حمایت؛ و ستایش جان و مال و آبروی یکدیگر فرامی‌خوانم. اینک که در آغاز بهار قرار داریم، پسندیده است تا در افکار خویش تفکر کنیم و زنگار از نگرش‌های کلیشه‌ای خود نسبت به یکدیگر بشوییم و دست محبت و یاری به سوی انسانیت یکدیگر پیش آریم و از نعمت همبستگی و همزیستی پرخیر و برکت و روحیه بخش زندگی در قالب تفکر شهروند- زیست بهره‌هایی جاویدان به خود و آیندگان برسانیم، و دست رد بر سینه صاحبان زر و زور و تزویر که می‌خواهند به شکلهای گوناگون دشمن یکدیگر باشیم و به جان، مال و آبروی همدگر تعدی نماییم بزنیم.

 این کمترین، خرسندانه ایمان دارم حرکت‌های عملی و گسترده می‌تواند زمینه برچیدن فرهنگ خصمانه را از میان جامعه ما برداشته و محبت و مهر و انسان‌دوستی و همبستگی را که احتیاج روزافزون جامعه‌ی فرو برده شده در تاریکی افتراق و کینه‌ها است، برافراشته گرداند.

و السـلام على‏ من اتـبع الهـدى

تهران‏

الراجی؛ عبدالحمید معصومی تهرانی

  ۱-  کتاب لاویان- فصل ۱۳- آیه ۱۸

۲-  انجیل متی – باب ۵- آیه ۴۴ تا۴۷؛ باب۲۲ – آیه۳۶ تا ۴۰

۳-  ممتحنه – آیه ۸ و حجرات- آیه ۱۳

۴-    گلستان سعدی- باب اول

خوانندگان عزیز، در صورتیکه مایل به دریافت نسخه ای از مقاله فوق از طریق ایمیل هستید و یا راجع به  تعالیم بهائی سؤالی دارید لطفا با ما تماس بگیرید:  پیامگیر :     ۷۴۰۰-۸۸۲-۹۰۵، ایمیل:  anyquestionsplease@gmail.com                                                                            وب سایت برای برخی از کتابهای فارسی بهائی  :      www.reference.bahai.org/fa

زیر عکس نوشته می شود:

هدیه نفیسی از طرف آیت الله عبدالحمید معصومی تهرانی به بهائیان جهان