فوتبال در ایران
دوره پنجم: از سال ۱۳۵۲ تا سال ۱۳۵۷ دوران اوج و جهانی شدن
گفتیم که در دوره رشد و شکوفایی یعنی پس از حضور در المپیک ۱۹۶۴ توکیو و بازیهای آسیایی ۱۹۶۶ بانکوک، فوتبال ایران در معرض تماس با فوتبال روز جهان قرار گرفت و حضور تیم های مختلف از کشورهای بزرگ و کوچک اروپا در شرق و غرب باعث آبدیدگی بازیکنان ما شد به نحوی که پس از فتح جام ملتهای آسیا در سال ۱۹۶۸ تیم فوتبال باشگاه تاج قهرمان سال ۱۹۷۰ جام باشگاه های آسیا شد. این تیم در مقابل تیم هاپوئل اسرائیل در مسابقه نهایی به پیروزی ۲-۱ دست یافت و بر افتخار فوتبال ایران افزود. سه بار قهرمانی تیم ملی جوانان در شروع دهه ۱۹۷۰ عامل اوج گرفتن فوتبال ایران در دوره پنجم حیات خود شد. در سال های دهه ۱۳۵۰ فوتبال ایران دو بار دیگر در سال های ۱۹۷۲ و ۱۹۷۶ قهرمان جام ملت های آسیا و در سال ۱۹۷۴ قهرمان فوتبال مسابقات آسیایی شد. به المپیک ۱۹۷۲ مونیخ و ۱۹۷۶ مونترال راه یافت و سرانجام در سال ۱۹۷۸ به جام جهانی آرژانتین رسید.
در اوایل دهه ۱۳۵۰ اداره فدراسیون فوتبال به مردی واگذار شد که ارتباطی دیرین با مدار قدرت داشت. کامبیز آتابای که پدرش از میرآخوری رضا شاه به معاونت وزارت دربار محمدرضا شاه رسیده بود در بعد داخلی دست به کار بزرگی زد و آن برگزاری مسابقات سراسری کشور در قالب جام تخت جمشید بود که خیلی زود و در دور سوم برگزاری به نتایج ملموسی دست یافت که همانا خارج ساختن فوتبال از انحصار باشگاه های تهرانی بود. در اینجا جا دارد یادآوری شود که تنها عامل پیشرفت فوتبال کشور در آن دوران تنها برگزاری جام تخت جمشید نبود. برگزاری جام ارتشبد خاتمی، جام نهم آبان و جام والاحضرت همایون ولایتعهد (هم به صورت ملی و هم بینالمللی) که جملگی در ردههای سنی نوجوانان و جوانان برگزار میشد زمینهساز موفقیت فوتبال ایران بودند که از آن جمله حضور تیم ملی امید در بازی نهایی دور دوم جام ایران بود. بازیکنان این تیم پس از حذف تیم ملی از این مسابقات مسئولیت سنگینی را بر دوش خود حس میکردند. این تیم با شکست ۲-۱ تیم ملی امید لهستان (که بازیکنانی از آن تیم به مقام سوم جام جهانی ۱۹۷۴ رسیدند) و به دنبال آن با شکست ۳-۱ تیم ملی زئیر (نماینده آفریقا در جام جهانی ۱۹۷۴ مونیخ) و شکست ۲-۱ تیم ملی مصر با قهرمانی در گروه خود در مرحله نیمه نهایی رودرروی تیم ملی امید شوروی قرار گرفت و موفق شد این تیم قدرتمند را با نتیجه ۱-۰ شکست داده و به دیدار نهایی در مقابل نایب قهرمان دور قبل یعنی تیم یونیون تپلیس چکسلواکی برسد. هرچند شکست ۱-۰ با تک گل تیم چک در وقت اضافی به تیم امید فرصت قهرمانی نداد.
موفقیت های مکرر و قرار گرفتن در صدر قاره کهن اندک اندک فوتبال ایران را به سطوح بالاتر فوتبال جهان رساند به نحوی که در اواسط دهه ۱۳۵۰ یا ۱۹۷۰ میلادی هرجا که حضور نماینده قاره آسیا ایجاب میکرد ایران حاضر بود. از جشنواره فوتبال فرانسه تا جشن باشگاه رئال مادرید و جام جهانی کوچک در برزیل. حضور چند باره در مسابقات المپیک هرچند نتایج شگفتانگیزی را در بر نداشت، اما نتایج تیم ملی در این مسابقات قابل قبول بود. در المپیک ۱۹۷۲ تیم ملی پس از دو شکست ۵-۰ در مقابل مجارستان و ۴-۰ در مقابل دانمارک به ناگاه در آخرین مسابقه تیم ملی برزیل را با نتیجه ۱-۰ شکست داد. در المپیک ۱۹۷۶ تیم ملی در اولین بازی تیم کوبا را با یک گل مغلوب کرد و در دیدار دوم مقابل لهستان با وجود به ثمر رساندن گل اول بازی در پایان با نتیجه ۳-۲ مغلوب تیمی شد که بازیکنان بزرگی چون لاتو، ژارماخ، دینا و … در آن عضویت داشتند. لهستان با همین بازیکنان در المپیک ۱۹۷۲ و جام جهانی ۱۹۷۴ آلمان به مقام سوم دست بافته بود و در ادامه مسابقات در المپیک ۱۹۷۶ آن مقام را تجدید کرد. در مرحله نیمه نهایی تیم ملی در مقابل تیم ملی شوروی قرار گرفت که از وجود اولگ بلوخین مرد سال فوتبال اروپا بهره میبرد. تیم ملی در این مسابقه شکست ۲-۱ را پذیرفت در حالیکه تیم شوروی به علت استفاده از بازیکن اخراجی در مسابقه قبل باید بازنده اعلام میشد اما قدرت روسها در کمیته اجرایی مانع از این امر شد. به هر روی در آن سالها فوتبال اروپای شرقی بر مسابقات المپیک سیطره کامل داشت چرا که این کشورها در جام جهانی و المپیک از تمام بازیکنانشان بهره میبردند در حالیکه کشورهای غربی حق استفاده از بازیکنان حرفهای خود را در المپیک ها نداشتند.
نتایج فوتبال ایران در المپیک ۱۹۷۶ راضی کننده بود و نوید آن را میداد که در سال های بعد روند موفقیت ادامه پیدا کند. این موفقیت ها با حضور در جام جهانی ۱۹۷۸ آرژانتین به واقعیت بدل شد.
اولین تلاش ایران برای حضور در جام جهانی مربوط به سال ۱۹۷۴ در آلمان برمیگردد. تیم ملی مسابقات خود را در زیر گروه ب گروه ۲ آسیا آغاز کرد که با تیم های سوریه، کره شمالی و کویت همگروه شد. مسابقات به شکل رفت و برگشت و به میزبانی ایران در ورزشگاه های صدهزارنفری آریامهر (آزادی) و امجدیه (شیرودی) برگزار شد. در اولین مسابقه تیم ملی به مصاف کره شمالی رفت و دو تیم به تساوی بدون گل دست یافتند. در مسابقه دوم تیم ملی ایران مقابل کویت قرار گرفت و با دو گل غلام وفاخواه و علی پروین به پیروزی ۲-۱ دست یافت. مسابقه آخر دور رفت را تیم ملی مقابل سوریه انجام داد و با گل اکبر کارگرجم این تیم را مغلوب کرد. دور برگشت با پیروزی ۲-۱ مقابل کره شمالی شروع شد. مهدی مناجاتی و محمد صادقی دو گل تیم ایران را به ثمر رساندند. بازی دوم با کویت با نتیجه ۲-۰ به پایان رسید. پرویز قلیچخانی و علی جباری گلزنان ایران در این دیدار بودند. آخرین دیدار در مقابل سوریه جنبه تشریفاتی داشت چرا که تیم ملی با کسب امتیازات لازم (در آن زمان برای هر برد ۲ امتیاز منظور میشد) قبل از دیدار آخر در صدر گروه قرار گرفته بود و به همین دلیل برخی بازیکنان جوان در مقابل سوریه صفآرایی کردند. تیم سوریه با گل دقیقه ۱۲ عبدالغنی تاتیش به پیروزی ۱-۰ دست یافت. در زیر گروه ب گروه ۲ آسیا تیم ملی ایران با کسب ۹ امتیاز از ۴ برد، یک تساوی و یک باخت با ۷ گل زده و ۳ گل خورده به مرحله بعد صعود کرد.
در سال ۱۹۷۴ تیم ملی استرالیا بازی های انتخابی را در کنار تیم های آسیایی و در زیرگروه الف گروه ۲ انجام داد و با تیم های عراق، اندونزی و زلاند نو همگروه شد. تیم استرالیا در پایان مسابقات انتخابی با کسب ۹ امتیاز از ۳ پیروزی و ۳ تساوی و با ۱۵ گل زده و ۶ گل خورده به عنوان تیم اول به دور بعد صعود کرد.
فوتبال ایران علیرغم رشد و پیشرفتی که از آغاز دهه ۱۳۴۰ پیش گرفته بود هنوز یک فوتبال آماتور بود که فاصله بعیدی با اصول فوتبال حرفهای داشت. با وجود توانایی های قابل توجه بازیکنان تیم ملی و استحقاق آنها برای حضور در بزرگترین جشنواره فوتبال تیم ما اسیر ترفندهای مربی جوان استرالیا ریل رازیک شد. رازیک از مدتها پیش با استفاده از وسایل ارتباط جمعی دست به کار جنگ روحی ـ روانی بر علیه تیم ملی و بازیکنان ما شد. مربی استرالیایی با چاپ پوسترهای بزرگ بازیکنان برجسته ما و نصب آنها در اتاق بازیکنان خود چنین عنوان میکرد که تیم ایران را مثل کف دست خود میشناسد و اطلاعات فنی درباره تک تک بازیکنان ما را به بازیکنانش منتقل کرده و بدون تردید با شکست سنگین تیم ملی ایران به جام جهانی خواهد رسید. این ترفندها برای فوتبال ما جدید بود به نحوی که نه تنها بازیکنان که مربیان و مدیران ما را اسیر کرد به نحوی که به اختلاف فصل ها در نیمکره شمالی و جنوبی توجه نکردند و دو دیدار تدارکاتی در اوکلند و کریس چرچ برگزار کردند که باعث سرماخوردگی و آسیبدیدگی چند بازیکن اصلی تیم ملی شد به شکلی که این امر باعث تغییر در ترکیب اصلی تیم شد. تیم ملی در حالی پا به زمین سیدنی گذاشت که سایهای از روزهای اوج خود داشت و در همان لجظه شروع معلوم بود از پیش باخته و نتیجه را به حریف واگذار خواهد کرد. شکست ۳-۰ در زمین سیدنی و صدمه روحی ـ روانی چنان سنگین بود که حتی خوشبینترین افراد هم امیدی به موفقیت در مسابقه برگشت نداشت.
یک هفته پس از دیدار رفت دو تیم در حضور هفتاد هزار تماشاگر در ورزشگاه صدهزار نفری در مقابل هم صفآرایی کردند. در ابتدا بازیکنان استرالیا و مربی آنها با نگاهی سرشار از تفرعن بازیکنان تیم ملی و تماشاگران را از سر خود بزرگ بینی مورد استهزا قرار دادند، اما خیلی زود دانستند که این مسابقه با دیدار سیدنی تفاوتی زیاد دارد. هنوز عقربههای ساعت به دقیقه ۱۵ نرسیده بود که پرویز قلیچخانی با به ثمر رساندن ضربه پنالتی تیم ملی ایران را پیش انداخت و ورزشگاه را از جو غمگین خارج ساخت. فریادهای کر کننده تماشاگران پس از گل اول بازیکنان را به هجوم واداشت به نحوی که تیم استرالیا یکپارچه در لاک دفاعی فرو رفت. پس از چند هجوم ناموفق در حالیکه عقربه ساعت دقیقه ۳۰ را نشان میداد پرویز قلیچخانی سرگروه تیم ملی در میانه زمین استرالیا صاحب توپ شد و با اندکی پیشروی و پس از رد و بدل کردن توپ با غلامحسین مظلومی از فاصله حدود ۴۰ متری چنان ضربه سنگینی به توپ زد که دروازهبان استرالیا قادر به هیچ بازتابی نباشد. توپ پس از برخورد به زیر تیر افقی در ته تور آرام گرفت تا یکی از زیباترین گل های تاریخ فوتبال ملی ایران شکل گیرد.
به ثمر رسیدن دو گل در یک سوم وقت مسابقه باعث روحیه گرفتن تماشاگران و بازیکنان تیم ملی شد به نحوی که فریادهای کرکننده تماشاگران بازیکنان را به تلاشی فراتر از تصور واداشت. با هر حمله تماشاگران چشم انتظار به ثمر رسیدن گل سوم بودند. در صورت مربی تیم ملی استرالیا دیگر نه اثری از آن تفرعن بود و نه تمسخر. اضطراب تمام وجود او را پر کرده و مدام چشم به صفحه ساعت داشت و تنها آرزویش تمام شدن وقت بازی بود. بازیکنان استرالیا فقط به دفع توپ و فرستادن آن به خارج از زمین روی کرده بودند.
با شروع نیمه دوم بازیکنان حریف علاوه بر دفع بی هدف توپ تمارض به آسیب دیدگی را پیشه کرده بودند تا از هیجان بازی کم کنند. از اواسط نیمه دوم پرویز قلیچخانی عملا در خط حمله بازی میکرد تا معجزه خود را با به ثمر رساندن گل سوم کامل کند اما تهاجمات کور و از روی هیجان نتیجه نمیداد. در ادامه با نزدیک شدن به اواخر بازی بازیکنان اندک اندک دچار ضعف و فتور شدند. تلاش بی حد بازیکنان در نیمه اول و صرف انرژی تحت تاثیر هیجان حاکم بر میدان باعث شد که در دقایق پایانی برخی از بازیکنان حتی در راه رفتن دچار مشکل باشند.
به این ترتیب استرالیا در اولین رویارویی با تیم ملی ایران برای حضور در جام جهانی با نتیجه ۳-۲ به پیروزی رسید و به جام جهانی ۱۹۷۴ آلمان رسید، اما این پایان ماجرا نبود. هرچند پیروزی ۲-۰ مقابل استرالیا در تهران برای رفتن به جام جهانی کافی نبود و بسیاری از بازیکنان و تماشاگران ورزشگاه را با چشم اشک آلود ترک کردند اما این پیروزی توانست غرور آسیب دیده را التیام بخشد. افسوس ناکامی سال ۱۹۷۴در مقابل استرالیا خیلی زود به دست فراموشی سپرده شد. موفقیت تیم ملی و قهرمانی در بازی های آسیایی ۱۹۷۴ تهران، قهرمانی جام ملت های آسیا در سال ۱۹۷۶ در بانکوک و بازی های درخشان در المپیک ۱۹۷۶ مونترال باعث حضور ایران بر قله رفیع فوتبال آسیا شد. فرصت تسویه حساب با استرالیا خیلی زود و در راه جام جهانی ۱۹۷۸ آرژانتین فراهم شد و دو پیروزی ۱-۰ در دو بازی رفت و برگشت با گلهای حسن روشن و غفور جهانی بر ناکامی و شکست ۳-۰ در سیدنی خط بطلان کشید. عجیب آنکه ۲۰ سال پس از آن در مسابقات انتخابی جام جهانی ۱۹۹۸ فرانسه دو تیم برای سومین بار در مقابل هم صف آرایی کردند و دو تساوی ۱-۱ در تهران و ۲-۲ در ملبورن باعث صعود تیم ملی ایران به جام جهانی شد. در این باره مفصل تر خواهیم گفت.
حضور در جام جهانی ۱۹۷۸ آرژانتین آخرین پله نردبان پبشرفت فوتبال ایران قبل از انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ بود و پس از آن سالیان دراز در سایه دیگر تیم های آسیایی بدل به یک قدرت سابق شد.
* سیدعلی پورحسینی مترجم کتاب “راهنمای مربیگری و آموزش شگردهای فوتبال” برای فدراسیون فوتبال و مولف مجموعه ۴ جلدی آموزش سیستم ها در فوتبال است. مقالات و تحلیل های او در روزنامه جهان فوتبال، مجله دنیای ورزش و سایت زندگی فوتبال منتشر شده است.