مروری بر تعالیم آئین بهائی
بسیاری از شما خوانندگان عزیز حتما نام باب را در ارتباط با آئین بهائی شنیده وشاید طالب اطلاعات بیشتر باشید. چون روز ۲۳ ماه می، بعثت حضرت باب، در تاریخ آئین بهائی اهمّیت بسزائی دارد وهم اکنون نزدیک به این سالگرد هستیم، بجاست که تا جائی که میسّرباشد در این مقاله پیرامون آن صحبت کنیم.
در نیمۀ قرن نوزدهم بسیاری از مردم جهان در انتظار ظهور الهی و رجعت موعود بودند. مسیحیان بازگشت مسیح را انتظار میکشیدند و مسلمانان با اشتیاق فراوان منتظر «صاحب الزّمان» بودند و هر دو معتقد بودند که تحقّق وعده های کتب مقدّسشان و طلوع عصر جدید روحانی نزدیک است. به همین مناسبت شیفتگان ظهورموعود گروهها و انجمن های مطالعاتی و تحقیقی متعددی تشکیل دادند و در جستجوی موعود خود پرداختند.
در ایران، این هیجانِ انتظارِ موعود در ۲۳ می ۱۸۴۴ به اوج خود رسید، و آن وقتی بود که تاجری جوان ــ ملقّب به باب ــ ادّعا کرد که صاحب ظهوری الهی است که همه منتظرش بوده اند و مقدّر است حیات روحانی نوع بشر را دگرگون سازد. حضرت باب اعلان فرمود که: “ای اهل ارض، بشنوید ندای پاک خداوند را… به راستی نور درخشان خداوند با این کتاب خطا ناپذیر در میان شما ظاهر شد، که شاید به صراط مستقیم صلح و سلام هدایت شوید” .
در جامعۀ ایرانِ آن روز که عموماً از لحاظ اخلاقی و معنوی ورشکسته بود، این اعلان حضرت باب ، که تجدّد روحانی و ترقّی اجتماعی باید بر اساس «عشق و محبّت» باشد نه بر اساس « جـبر و زور»، در تمام طبقات مردم آن کشور امیدی برانگیخت و در مدت کوتاهی هزاران نفر را پیرو خویش ساخت. این تاجر جوان که نامش سیّد علی محمّد بود، لقب «باب» را برای خود اختیار فرمود که به معنی «دروازه» یا «دَر» است و چنین توضیح داد که ظهورش به منزلۀ بابی است که از طریق آن، ظهور کلّی الهی که موعود جمیع اهل عالم است، به زودی آشکار خواهد شد. مضمون اصلی بزرگ ترین اثر آن حضرت، کتاب بیان، بشارت به ظهور پیامبر الهی دیگری است که بسیار عظیم تر از ظهورخودشان است و به زودی ظاهر خواهد شد و رسالتش آن است که عصر صلح و سلام و عدل و داد که اسلام، یهود، مسیحیّت و سایر ادیان بزرگ جهان به آن وعده داده اند را آغاز نماید.
للّه» نامید – یعنی کسی که خداوند او را ظاهر خواهد ساخت. حضرت باب هدف اصلی از ظهورش را چنین توصیف کرد: ” …و کلّ ظهورات و ظهور قائم آل محمّد (ص) (یعنی خودشان) از براى (مَن یَظهَرُالله) خلق شده…” …به فرموده ایشان، تاریخ بشر، وارد نقطۀ عطفی شده و در حال ورود به دوران بلوغ جمعى خود هستند. بدین منظور خداوند فرستاده ای جدید مامورهدایت و راهنمائی عصر جدید نمود.
حضرت باب در سراسر آثار خویش به پیروانشان تأکید فرمودند که مراقب باشند به محض آن که آن مربّی موعود ظاهر گردید، او را بشناسند و از او پیروی کنند و به پیروان خویش سفارش نمودند که با «چشم روح» ببینند نه با «دیدۀ اوهام» . اگر کسی بخواهد لایق شناختن موعود باشد، باید موازین رفتاری کاملاً جدیدی بیابد و بدرجه ای از شرافت دست یابد که مثلش را چشم روزگار ندیده است. حضرت باب در بسیاری از آیاتشان به نام و نشان موعود اشاره فرمودند: “خوشا به حال کسی که به نظم بهاءالله ناظر گردد و به شکرانۀ پروردگارش پردازد……”
حضرت باب علاوه بر فرمان تجدّد روحانی، تعلیم و تربیت و فرا گرفتن علوم مفیده را نیز ترویج دادند و با این کار از هر جهت جهان را منقلب کردند. به این ترتیب، حضرت باب با اعلان آئینی کاملاً جدید به پیروان خود کمک کردند که از چارچوب رجوع به لّه آماده گردند. ازبعضی جهات، رسالت حضرت باب را می توان با رسالت یحیی تعمید دهنده در تأسیس دین مسیح مقایسه نمود لّه هموار فرمایند. از این رو، به اعتقاد بهائیان، ظهور حضرت باب مترادف با تولّد دین بهائی است. به همین مناسبت بهائیان عالم روز ۲۳ ماه می، که ظهور و اعلان رسالت حضرت باب در آن واقع شد، را جشن میگیرند.
ادعای جسورانۀ حضرت باب که جامعۀ کاملا جدیدی را پیش بینی می کرد، در دل رهبران دینی و مقامهای حکومتی رُعب و وحشت شدیدی ایجاد کرد. در نتیجه آزار و اذیت پیروان باب به زودی گسترش یافت. هزاران نفر از پیروان باب طی قتل عام های مخوف کشته شدند. پس از حبس و اسارتها و شکنجه های فراوان سرانجام، مخالفان حضرت باب، اصرار ورزیدند که باب یک کافر است و قتلش واجب. با دسیسه های فراوان اولیاء حکومت تصمیم بر قتل حضرت باب گرفتند و در ۹ جولای ۱۸۵۰ در حیاط سربازخانۀ تبریز مقصود خویش را عملی ساختند. ایشان در زمان شهادت فقط سی و یکسال داشتند.
نیکلا، نویسندهی فرانسوی که تاریخ حضرت باب را نوشته است، می گوید: >او خود را براى عالم بشریّت قربانى کرد و براى آن روح و جسم خود را فدا کرد و براى آن تحمل هرگونه محرومیّت و دیدن هر نوع بی شرمى و ناسزا و شکنجه و حتّى شهادت را نمود و بالاخره با خون خود پیمان نامۀ اخوت عمومى را مهر و امضا کرد و مانند مسیح با حیات خود بهاى اعلان سلطنت موافقت و مرافقت و انصاف و محبّت نوع را ادا نمود.<
حضرت بهاءالله که خود از پیروان حضرت باب بود تمام طول عمر خود را در حبس و تبعید گذراند. با اعلان من یظهرالله بودن حضرت بهاءالله، وعده های حضرت باب به حقیقت پیوست.
خوانندگان عزیز، در صورتیکه مایل به دریافت نسخه ای از مقاله فوق از طریق ایمیل هستید و یا راجع به تعالیم بهائی سؤالی دارید لطفا با ما تماس بگیرید: پیامگیر : ۷۴۰۰-۸۸۲-۹۰۵ ، ایمیل: anyquestionsplease@gmail.com
وب سایت برای برخی از کتابهای فارسی بهائی : www.reference.bahai.org/fa