این صفحه به بهائیان اختصاص دارد

bahaee logo 

مروری بر تعالیم آیین بهایی

حضرت عبدالبهاء جانشین حضرت بهاءالله (مؤسس دیانت بهایی) در سال ۱۹۲۱ از عالم خاکی صعود نمودند. ایشان قبل از صعود نوه ارشد خود (شوقی – افندی) را به مقام جانشینی و رهبری دیانت بهایی منسوب فرموده و مسئله رهبری جامعه بهایی را به تصریح معلوم نمودند تا از انشعاب و انشقاق و تفرقه حفظ و حراست فرمایند.

حضرت عبدالبهاء در قسمتی از الواح وصایا ( وصیت نامه خود) با این کلمات پراحساس در مورد شوقی- افندی چنین می فرمایند:

ای یاران باوفای عبدالبهاء باید شوقی- افندی را نهایت مواظبت فرمایید زیرا اوست ولی امرالله بعد از عبدالبهاء. این الواح مؤکد و متین در گنجینه آثار بهایی حفظ و نگهداری شده است.

حضرت شوقی- افندی با مکاتبات وسیع خود با جوامع بهایی سراسر عالم برای توسعه و پیشرفت نظم اداری بهایی استمرار بخشیدند از جمله بین سالهای ۱۹۲۹ تا ۱۹۳۶ مکاتبات زیادی جهت بهاییان غرب ارسال فرمودند. پس از صعود شوقی- افندی در سال ۱۹۵۷ هدایت و رهبری جامعه بهایی عالم به هیئت منتخب ۹ نفری به نام بیت العدل اعظم الهی تفویض گردید.

در این شماره به یکی از مکاتبات حضرت شوقی- افندی که در ۱۱ مارچ ۱۹۳۶ خطاب به بهاییان آمریکا فرمودند، می پردازیم.

وحدت نوع انسان به نحوی که حضرت بهاءالله مقرر فرموده مستلزم آنست که یک جامعه متحد جهانی تشکیل یابد که در آن تمام ملل و نژادها و ادیان و طبقات کاملاً و پیوسته متحد گشته و در عین حال استقلال دول عضوش و آزادی و ابتکار اعضاء مرکبه اش تماماً و یقیناً محفوظ مانده باشد. این جامعه متحد جهانی تا جایی که می توان تصورش را نمود باید دارای یک هیئت مقنّنه باشد که اعضایش به منزله امنای تمام نوع انسان بالمآل جمیع منابع ملل آن جامعه جهانی را در اختیار خود گیرد و قوانینی را وضع کند که برای تنظیم حیات و رفع حاجات و ترمیم روابط جمیع ملل و اقوام لازم و واجب است. در چنان جامعه ای یک هیئت مجریه به پشتیبانی یک نیروی پلیس بین المللی مصوبات هیئت مقننه را اجرا کند. به تنفیذ قوانینش پردازد و وحدت اصلیه تمام جامعه جهانی را حفاظت نماید و نیز یک محکمه جهانی تشکیل شود که تمام دعاوی حاصله بین عناصر مرکبه این نظام جهانی را داوری کند و حکم نهایی و لازم الاجرایش را صادر نماید.۱ یک دستگاه ارتباطات و مخابرات بین المللی بوجود آید که با سرعتی حیرت انگیز و نظم و ترتیبی کامل به کار افتد و جمیع کره زمین را دربر گیرد و از جمیع موانع و قیود ملی آزاد باشد. یک پایتخت بین المللی به منزله کانون و مرکز اعصاب مدنیّت جهانی تعیین شود که کانونی برای تمرکز و توجه قوای وحدت بخش حیات باشد و از آن انوار نیروبخش و جان افزایش به جمیع جهات ساطع گردد. یک زبان بین المللی ابداع شود و یا یکی از زبان های موجود انتخاب و علاوه بر زبان مادری در تمام کشورهای فدرال جهانی تعلیم داده شود. یک خط و ادبیات جهانی، یک نظام مشترک برای پول و اوزان و مقادیر تعیین شود و روابط و تفاهم بین نژادهای متنوع و ملل جهان را ساده و سهل نماید. در چنین جامعه جهانی علم و دین یعنی دو نیروی بسیار توانای بشر با هم آشتی پذیرند و همکاری نمایند و در پیشرفت شان همآهنگ شوند. در سایه چنین نظامی مطبوعات به اظهار نظرات و عقاید بشر کاملاً میدان دهد و از این که مورد سوء استفاده ارباب غرض چه شخصی و چه عمومی قرار گیرد ابا کند و از قیود نفوذ ملل و دول متنازع رهایی یابد. منابع اقتصادی جهان تحت نظم درآید و از مواد خامش بهره برداری و استفاده شود بازار فروشش توسعه و همآهنگی یابد و محصولاتش به طور عادلانه توزیع شود.

رقابت ها و کینه ها و دسائس ملی از میان برخیزد و تعصبات و عداوت های نژادی به دوستی و حسن تفاهم و همکاری تبدیل گردد. علل خصومت های دینی رفع و موانع و قیود اقتصادی کاملاً القاء و تفاوت فاحش طبقاتی نابود شود. هم فقر و فاقه و هم مالکیت و ثروت فوق العاده از بین برود و نیروهای عظیمی که در راه جنگ های اقتصادی و سیاسی به هدر می رود از آن پس معطوف به اهداف لایقی از قبیل توسعه اختراعات و ترقیّات فنی و ازدیاد تولیدات و محصولات بشری و ازاله امراض و توسعه تحقیقات علمی و بالا بردن سطح صحت و تشحیذ و اعتلاء مغز و فکر بشری و بهره مندی از منابع بکر و ناشناخته کره زمین و درازی عمر انسان گردد و به ترویج هر وسیله ای که حیات فکری و اخلاقی و روحانی نوع انسان را تقویت کند پردازد.

در چنان جامعه ای یک نظام فدرالی جهانی برقرار گردد که بر جمیع بلاد حکومت نماید و فرمانروای بلامنازع منابع بسیار عظیمش باشد و مرام های عالیه شرق و غرب را در برگیرد و طلسم جنگ و بدبختی را بشکند و با استفاده از جمیع منابع موجود در زمین راغب باشد. در چنان نظامی زور خادم عدل و داد شود و بقایش متکی باشد بر شناسایی خداوند یگانه و پیروی از یک دین عمومی. این است هدف و مقصدی که نوع انسان ناگزیر بر اثر نیروهای وحدت بخش حیات به سویش روان است.

۱-    امروزه دستگاه ارتباطات و مخابرات بین المللی در دنیا تحقق پیدا کرده است. مطمئناً بقیه فرمایشات ایشان هم محقق خواهد شد.