دوستان عزیز امروز از صبح به انواع مختلف درگیر بحث هایی در خصوص نظر کانون نویسندگان ایران و فریبرز رئیس دانا در مورد برگزاری مراسم سیمین بهبهانی بودیم. شخصاً به عنوان عضو کانون نویسندگان ایران می خواهم به چند نکته اشاره کنم.
– آنچه روشن است تاثیر سیاست های جمهوری اسلامی طی ۳۵ سال گذشته در تبعید خود خواسته و ناخواسته نویسندگان، اعدام و قتل نویسندگان مهم، وضع انواع محدودیت ها با اولویتی که برای پاکسازی فرهنگی و انقلاب فرهنگی در نظر داشته امروز دارد خودش را نشان می دهد.
– مراسم امروز سیمین بهبهانی درخور سیمین بهبهانی نبود و این درخور نبودن ربطی به استقبال پرشور مردمی که از نویسندگان سخنران این جلسه و برنامه ریزان آن پیشی گرفته بودند نداشت، مردم امروز از نویسنده حاضر در مراسم بسیار جلوتر بودند، درک ایشان از شعر و شرافت سیمین بهبهانی و حرمت آن بیش از نویسندگان پشت تریبون بود.
-کانون نویسندگان ایران، و هیئت دبیران این کانون در حال حاضر افرادی شجاع و شریف هستند، مرام و مسلک ایشان هم حقیقتن آزاد اندیشانه و فارغ از ایدئولوژی های شخصی شان در کانون عمل می کند، تصمیم ایشان در تحریم مجریان دولتی و برنامه ریزی دولتی این مراسم از نظر من تحریم مردم یا تحریم حضور در خاکسپاری بزرگ بانوی شعر فارسی نبود، بلکه اعلام صریح این نکته به حاکمیت بود که ورای ۳۵ سال محدودیت و اعمال فشار، ورای نظام کنترلی خشن حاکمیت علیه نویسندگان، همچنان کانون هویت شریف خود را حفظ کرده و اجازه نمی دهد پیام حاکمیت در کنترل همه ابعاد زندگی نویسنده، حتا مرگ و خاکسپاری او حداقل به طور کامل محقق شود.
-کانون نویسندگان ایران در نظر من به عنوان یکی از موثرترین جمعیتهای فرهنگی غیر دولتی در تاریخ ایران با دادن هزینه های هنگفت جانی طی ۵۰ سال گذشته همواره آرمانی بلند داشته و آن دفاع از شرافت، آزادی بیان و آزادی بشر ایرانی بوده، امروز کانون تلاش داشت به مردم بگوید که نویسندگان متوجه دغدغه های ایشان در خصوص این مسائل هستند و تلاش دارند اگر نه جلوتر از ایشان که حداقل کنار ایشان علیه محدودها و سانسور و فشار غیر قانونی ایستادگی و مقاومت کنند.
– در این جمع از اعضاء قدیمی کانون نویسندگان ایران هم هستند و می دانند که معنای این یادداشت این است که بیرون هیاهوی ایجاد شده، کانون در تصمیم امروز خود طبق منشورش عمل کرده و اگر بانو سیمین بهبهانی هم زنده بود قطعان در مورد مشابه همین تصمیم را می گرفت کما اینکه در مورد مراسم خاکسپاری احمد شاملو همین گونه عمل شد و اجازه ندادند حاکمیت نظر خود را در مورد خاکسپاری شاعر هم تحمیل کند.