در جهانی که گمان انسان این است که سلاح های سوپر مدرن سرنوشت نبردها را رقم می زنند، در جایی از جهان زنان و مردانی توانستند این معادله به ظاهر مسلم را در هم ریزند.
زنان و مردان کوبانی که برای مقاومت ستودنی خویش حتی حاضر به پذیرش نام تحمیلی دولت جنایتکار بشار اسد نبودند و عین العرب تحمیلی او را کوبانی اجدادی خویش نامیدند، اراده کردند که با کمترین امکانات در برابر یکی از خشن ترین و وحشی ترین گروه های پیکارجوی تروریستی که خود را مومنان
به مراودات صدر اسلام می نامند، پایداری کرده و به جهان مسلح و این جماعت آدم کش نشان دهند آن که حرف اول را خواهد زد انسان است نه سلاح.
داعشی ها با سلاح هایی که از موصل و شهرهای متصرف شده دیگر عراق و سوریه در چنگ داشتند، تردید به خود راه نمی دادند که از پس این گروه کوچک و اندک کردهای کوبانی به آسانی برخواهند آمد، اما مقاومت جانانه و انسانی اهالی کوبانی بویژه زنان و دختران این شهر نه تنها برای مردمان آن منطقه شگفتی آفرین و باور نکردنی بود که به آسانی جهانیان را نیز در کنار و به سود این دلیر زنان و مردان کشاند و کوبانی شد نگرانی جهان و جهانیان. دیگر شهر و کشور و ملت و مردمی نبود که پرچم و پلاکارد پشتیبانی از کوبانی را به اهتزاز در نیاورده باشد. این مردم تصمیم گرفته بودند تسلیم زور و خشونت داعشی ها نشوند. جهان اما هرچند همدل کوبانی بود، اما دولت ها همچنان به همان شیوه که داشتند ادامه دادند و تصور می کردند داعش با بمباران هوایی، که گاه از تشخیص دقیق و درست دوست و دشمن هم عاجز است، از پای در خواهد آمد. شیوه ای که تاکنون کارکردش چندان موفقیت آمیز نبوده است. منفعت های محلی و ناسیونالیستی کردهای صاحب دولت و ارتش و دولت های ترکیه و عراق و ایران نیز مانع از پشتیبانی عملی و موثر کردهای کوبانی شد و داعشی ها هر ساعت بیشتر به تصرف شهر و قتل عام این زنان و مردان شریف و عزیز نزدیک تر شدند، در نتیجه هر لحظه خبری می رسد که گویا کوبانی سقوط کرده و انسان های نازنین دیگر و بیشتری قربانی شده اند! اگر انسان و جهان امروز به فریاد مظلومانه ی این مردم نرسد، جریانی که در پی برقراری خشم و خشونت برای رسیدن به مقاصد خویش است، هر روز جری تر و وقیح تر خواهد شد و امنیت و آرامش را نه تنها برای اهالی کوبانی که
برای همه جهان دچار اختلال جدی خواهد کرد.
داعش یک گروه آدمکش کوچک نیست، یک باور جدی برای حقانیت خویش و باطل بودن دیگران است. تنها جنگجویان این گروه نیستند که خالقان این مخاطره هستند، حکومت های دینی و ایدئولوژیک محور مرتجع نیز همین باور را دارند هرچند به ضرورت روزگار چندان به روی خویش نمی آورند. برای همین است که بشر کنونی چاره ای غیر مقاومت در برابر این پدیده ی سراپا خشونت و شگفت ندارد، و اگر در این باره غفلت شود دامنه ی خشم و خشونت دامان کل بشریت را خواهد گرفت.
شکست کوبانی شکست مقاومت انسانی در برابر خشونت مهار ناکردنی کسانی است که آدم کشی برایشان تفریح است و با کله ی کشته ها فوتبال بازی می کنند و یا سرهای زنان و دختران جوان کرد و مبارز را در دست می گیرند و با آن عکس یادگاری افتخارآفرینانه می گیرند، عملی که کمتر از سر بریدن خبرنگاران و امدادگران غربی به دست داعش نیست، اگر بیشتر نباشد، زیرا داعشی ها تاکنون صدها برابر غربی ها، مسلمان کشی کرده اند و از آدمکشی های گروهی خویش با افتخار عکس و ویدیو تهیه می کنند تا به جهانیان نشان دهند که به خشونت خصلتی خویش مباهات می کنند.
پوشش خبری کوبانی هم در جهان زبان فارسی، و هم در جاها و زبان های دیگر بسیار بوده است. یکی از کسانی که در این پیوند خوب پوشش خبری داده و خوش فکر هم بوده است خبرنگار کُرد ایرانی سامان رسول پور است. او با آگاهی و علاقه ای که به کوبانی و مبارزات کردان نشان داده، هم موضوع های مهمی را مطرح کرده، و هم از منظر کار خبری خوش نویس و منصف بوده است. او در ارتباط با شرایط کوبانی می نویسد:
«کوبانی همچنان با سلاحهای ساده و سبک علیه سلاحهای سنگین داعش مقاومت میکند. مقامات ترکیه، این روزها به یک پرسش فکر میکنند: چطور میتوانیم هم کردهای سوریه را تضعیف کنیم و هم زمینه مداخله خارجی علیه اسد را فراهم کنیم و هم کردهای ترکیه را نشورانیم؟
کردهای ترکیه و سوریه بیش از همیشه اعتبار و مشروعیت به دست آوردهاند.
حزب کارگران کردستان و یگانهای مدافع خلق، در فاجعه شنگال مقابل چشمان جهان، به یاری مردم شنگال و مخمور شتافتند و دهها هزار نفر را از نسل کشی نجات دادند. بعید نیست اگر کوبانی در آستانه شکست قرار بگیرد، ترکیه و برخی از کشورهای غربی«نوشداروی بعد از مرگ سهراب» شوند و به
این بهانه، در این معادله مداخله نظامی کنند.
کوبانی در مسیری گام نهاده که نه مدل دلخواه قدرتهای منطقهای باشد، و نه الگوی صادراتی کشورهای غربی. کوبانی، یک مدل دموکراسی رادیکال مبتنی بر برابری جنسیتی و همزیستی عادلانه بین ملتها و مذاهب و اقلیت هاست.»
این ها فرازهایی از نوشته های او هستند که برای روشن تر دیدن شرایط کردهای کوبانی نقلشان کردم.
سامان رسول پور در شرح هدف های داعشی ها و کردهای کوبانی نیز نگاه هوشمندانه و تأمل انگیزی دارد:
«محتوای زیباییشناسی از نظر ِ یک عضو ِ داعش، پیوند دادن جنگ و ماورالطبیعه است. پیامدِ سیاسی چنین ذهنیتی، عجیب و غریب است. به این دلیل که با هیچ پارادایم زمینی نمیتوان به مصاف آنها رفت و با آنها وارد دیالوگ شد. الفبای مشترکی با آنها وجود ندارد. او برای رفتن به بهشتش، میخواهد این جهان را به جهنم تبدیل کند.
جنگی که بین کردهای سوریه و داعش در جریان است، جنگ دو زیباییشناسی است. یکی زیباییشناسیِ متصل به ماورالطبیعه و دیگری زیباییشناسیِ متصل به زمین و زندگی. یکی غریبه با رقص و آواز و رنگ و هنر، دیگری شیفتهِ رقص و آواز و رنگ و هنر. یکی نگاهش به مرگ و به حیاتِ بعد از مرگ است، دیگری نگاهش معطوف به زندگی و حیات آزاد. در یکی از این پارادایمها، زن فقط «ابژه سکس» است و در دیگری شعار همیشگی این است: «زن، زندگی، آزادی». یکی گریزان از دیالوگ و ضدِ پارادایمهای زمینی، دیگری حامی همزیستی مسالمت آمیز.»
شاید بشود از همین منظر زمینی و انسانی و امروزی آقای رسول پور به جنگ و جهنمی که داعشی ها برای اهالی کوبانی به ارمغان برده اند، نگریست و دانست که دفاع از زندگی در برابر مرگ و نابودی خواهی یک وظیفه ی عاجل انسانی است.
همه ی حرف های در دفاع از کوبانی ارزشمند است. اما من با بوی غذا سیر شدن کسی را تجربه نکرده ام. آزادی خواهان و هنرمندان جهان در دفاع از جمهوری در اسپانیا فرانکو، جان خود را دادند زیر هنوز
سوار دوالپای پست مدرنیسم”لنگش کن” نشده بودند