بدون شک گزافه نیست اگر گفته شود که سیاست های سرکوبگرانه رژیم جمهوری اسلامی و محدودیتها و محرومیت های گوناگون اعمال شده از سوی این رژیم یگانه عامل اصلی رانده شدن و ترک اجباری وطن از سوی قریب به اتفاق ایرانیان به خارج از کشور در طول ۳۵ سال گذشته بوده است. این امر حقیقتی است که بسیاری از مسئولان رژیم اسلامی ایران هم بارها به صورت مستقیم و غیر مستقیم به آن اعتراف کرده اند.

بدون تردید، آنچه بیش از هرچیز ایرانیان را بهم پیوند می دهد، محکومیت و افشا ظلم، تبعیض و ستمی است که از طرف رژیم جمهوری اسلامی بر اکثریت نزدیک به اتفاق مردم ایران به درجات و شیوه های گوناگون اعمال شده است. رژیمی که با سیاست های سرکوبگرانه و ضد ایرانی خود و با ویرانی کشور، باعث فقر و فلاکت و رنج هموطنان در داخل کشور و تبعید و مهاجرت میلیون ها نفر از  هموطنان به خارج شده است. از طرف دیگر، جمهوری اسلامی با اشاعه تروریسم و بنیادگرائی اسلامی، جایگاه و منزلت ایرانیان بویژه در خارج از کشور را به شکل زیان باری در این ۳۵ ساله تحت تأثیر قرار Arshak-Shojaee-Hداده است.

از این رو، یکی از اولین گام های ضروری برای ارتقاء جایگاه ایرانیان در خارج از کشور و دفاع از منافع آنان و همچنین ایجاد پیوند بین هموطنان داخل و خارج، دوری جستن از نظام جمهوری اسلامی و تلاش برای رهائی کشورمان از کابوسی است که ایران زمین را به قهقرا برده است.

بنا براین ضروری است تا برپاکنندگان و یا مؤسسان هر گردهمائی، انجمن، گروه و یا سازمانی که هدفشان بهبود و یا پیشبرد شرایط زندگی و یا موقعیت اجتماعی ایرانیان مهاجر در جوامع میزبان است دلایل این کوچ ناخواسته و اجباری ایرانیان که به درستی رژیم جمهوری اسلامی و سیاستهای ضد مردمی آن است را فراخور و متناسب با ساختار و اهداف سازمان و یا گروه مربوطه در برنامه های خود همواره توضیح دهند. روشن است که بیان دلایل این کوچ اجباری نخست به تحکیم و تقویت و بالا بردن موقعیت اجتماعی ایرانیان مهاجر در جوامع میزبان انجامیده و در ادامه می تواند زمینه ساز کاهش فشارهای اجتماعی و یا بهبود شرایط زندگی هموطنان داخل کشور شود. بدیهی است که این راهکار می بایستی از سوی افرادی که برای دستیابی به کرسی های پارلمانی و استانی در کانادا تلاش می نمایند نیز پی گیری شده تا موجبات استقبال، مشارکت و پشتیبانی هر چه بیشتر ایرانیان و حفظ منافع آنان در هر منطقه و ناحیه را فراهم آورد.

در حوزه ویلودیل دو داوطلب ایرانی به نام های خانم لیلی پورزند و آقای علی احساسی همراه با دو کاندیدای دیگر به رقابت های پایانی درونی حزب لیبرال وارد شدند که در هفته گذشته آقای علی احساسی با کسب اکثریت آرا به شرحی که در ادامه خواهد آمد به عنوان نامزد حزب لیبرال از این حوزه انتخاب شدند. البته آقای سانی چو نماینده کره یی تبار با اعتراض کتبی به نتیجه آرا درخواست بازشماری آرا را کرده اند که به وسیله هیات نظارت بر انتخابات این ناحیه در حال پی گیری می باشد. جهت آگاهی بیشتر در ابتدا به ذکر آرا هر کاندیدا در این ناحیه و چگونگی انتخاب نماینده حزب لیبرال می پردازیم :

 

اسامی داوطلبین:

۱ – آقای سانی چو

۲ – آقای علی احساسی

۳ – آقای وینس گاسپارو

۴ – خانم لیلی پورزند

 

نحوه رای گیری:

هر فرد ساکن حوزه مزبور که تا تاریخی معین (در این حوزه ۲۰ سپتامبر تعیین شده بود) به عضویت حزب لیبرال درآمده بود می توانست در روز ۳۰ سپتامبر در رای گیری شرکت نموده و به یک یا دو و یا سه و یا هر چهار نفر داوطلب نمایندگی به انتخاب خود و با ترتیب اولویت رای بدهد. یعنی یک فرد طرفدار خانم پورزند می توانست وی را به عنوان کاندیدای شماره یک و آقای علی احساسی را به عنوان کاندیدای شماره دو و آقای وینس گاسپارو را به عنوان کاندیدای شماره سه و آقای سانی چو را به عنوان کاندیدای شماره چهار انتخاب نموده و یا این که مختار بود تا فقط یک یا دو و یا سه انتخاب داشته باشد.

لازم به توضیح است که این شیوه رای گیری برای تسریع در روند انتخاب نهایی کاندیدای حزب در انتخابات درون حزبی توسط حزب لیبرال طراحی گردیده و اخیرا به اجرا گذاشته شده است. در این شیوه رای گیری آرا ریخته شده به صندوق در مرتبه نخست شمرده شده و در صورت عدم توفیق هر کاندیدا در کسب اکثریت لازمه، فردی که کمترین رای را آورده در دور اول از فهرست خارج شده و آرای دوم وی برای باقیمانده کاندیداها محسوب گردیده و به کل آرای آنان در مجموع اضافه می شود. چنانچه باز اکثریت لازمه حاصل نگردد، فردی که کمترین رای را در دور دوم به دست آورده از دور خارج و آرای نفر سوم وی برای کاندیداهای مانده در این مرحله محسوب شده و نهایتا این امر تا جایی که کاندیدا وجود دارد ادامه یافته تا کاندیدای باقیمانده در جدول بیشترین رای را به دست آورده و انتخاب گردد.

با ارائه توضیح فوق نتیجه شمارش آرا ناحیه ویلودیل با روش گفته شده به صورت زیر اعلام شده است:

آرا کاندیداها در دور نخست:

کل آرا به صندوق ریخته شده ۲۲۳۳ رای بود که ۲۲ رای آن باطله اعلام گردید

۱ـ آقای سانی چو                            ۸۴۵ رای            ۳۸.۲ درصد

۲ـ آقای وینس گاسپارو                       ۶۱۴ رای            ۸/۲۷ درصد

۳ـ آقای علی احساسی                         ۴۱۳ رای          ۷/۱۸ درصد

۴ـ خانم لیلی پورزند                           ۳۳۹ رای          ۳/۱۵ درصد

مجموع آرا                                  ۲۲۱۱ رای

بنابراین در پایان مرحله نخست خانم لیلی پورزند حذف شدند و آرا نفر دوم طرفداران ایشان برای سایر کاندیداها محسوب گردید و به تعداد رای اولیه آنان اضافه و نتیجه زیر حاصل شد:

۱ـ آقای سانی چو                               ۸۴۷ رای

۲ـ آقای علی احساسی                           ۶۶۸ رای

۳ـ آقای وینس گاسپارو                           ۶۴۲ رای

در مرحله دوم آقای وینس گاسپارو حذف شدند و آرای نفر سوم طرفداران ایشان برای دو نفر کاندیدای باقیمانده محسوب شده و به آرای آنان اضافه گردید که نتیجه نهایی زیر به دست آمد:

۱ـ آقای علی احساسی                             ۹۵۸ رای

۲ـ آقای سانی چو                                 ۹۴۹ رای

بنا بر این آقای علی احساسی در این مرحله با اختلاف ۹ رای از آقای سانی چو پیشی گرفته و به عنوان نماینده حزب لیبرال از منطقه ویلودیل معرفی شدند.

 

مواضع کاندیداهای ایرانی تبار:

علیرغم ایرانی بودن و تاکیدشان بر پشتیبانی ایرانیان هر دو کاندیدای ایرانی تبار در دوران کمپین های تبلیغاتی خود اشاره ای به مسایل مرتبط با ایران نکرده و مسایل مهمی چون نقش سفارت جمهوری اسلامی در جمع آوری اطلاعات از فعالان و مبارزان ایرانی ساکن کانادا و استفاده از این اطلاعات در وارد آوردن فشار به آنان و درتنگنا قرار دادن اقوام و آشنایانشان که در ایران ساکنند (اعمالی که سفارت خانه های جمهوری اسلامی از آغاز برپایی این حکومت در خارج دنبال می کنند) و یا عدم پی گیری موارد روشن نقض حقوق بشر در ایران (در زمانی که کشورهای غربی در کوران مذاکرات اتمی با ایران فقط به فکر منافع خود بوده و دفاع از حقوق بشر در ایران را قربانی کسب امتیاز در مذاکرات هسته ای کرده اند) را مسکوت گذاردند. به زبانی دیگر نقش زیان بار جمهوری اسلامی در سرنوشت هموطنان داخل و خارج و لزوم مبارزه با آن، از مباحثات انتخاباتی کاملا به دور بوده است. مهمتر از همه سکوت هر دو کاندیدا در ارتباط با نقش فعال افراد و گروه های لابی رژیم جمهوری اسلامی که در کانادا و آمریکا به صورت گسترده به هموار کردن راه برای منافع حکومت سرکوبگر جمهوری اسلامی تلاش می کنند بود.

 

روش های نادرست تشویق مردم به رای دادن:

در هنگام ورود ایرانیان به محل رای گیری، با صدای بلند و به صورتی عصبی و به زبان فارسی به ایرانیان در صف رای گیری گوشزد می شد تا: “ایرانیان فقط به ایرانیان رای بدهند”! حال آن که کانادا کشوری است که پیشتاز تنوع قومی در جهان بوده که از این بابت همه ما به خود می بالیم . لذا به باور ما هر شیوه رفتاری که به متمایز کردن قومی بر قوم دیگر اصرار ورزد نه تنها پسندیده نبوده، بلکه در کانادا جرم بشمار می آید. مگر نه آن است که همه ما از این گونه رفتارها به تنگ آمده و به این کشور مهاجرت نموده ایم، پس شایسته نیست که این روش های آپارتاید گونه را به کار بگیریم. از سوئی دیگر، ملاک رای دادن به افراد صرفا نژاد و یا قومیت آنان نبوده، بلکه مواضع و نظرات آنان در ارتباط با مشکلات ایرانیان و دلایل کوچ اجباری آنان است در غیر این صورت شخصی چون مهدی هاشمی و حسین موسویان نیز ایرانی هستند پس بایستی از آنان نیز پشتیبانی نمود؟

چگونه است که در بین طرفداران آقای دکتر مریدی در همین انتخابات گذشته تعداد بیشماری از قومیت های آسیای جنوب شرقی به صورت فعال مشارکت داشتند؟ پس آنان نیز می بایستی به واسطه این پشتیبانی مورد سرزنش افراد کامیونیتی خود قرار گیرند؟

نکته تکان دهنده دیگر پخش بسته های شکلات و چیپس و اسنک بار در بین ایرانیانی که برای رای دادن آمده بودند بود که یادآور شیوه رفتار مقامات جمهوری اسلامی در توزیع مواد غذائی و نوشیدنی در این گونه مناسبت ها است. این رفتار تعجب و حیرت رای دهندگان کانادایی که به کلی با این گونه از کنش ها بیگانه هستند را فراهم کرده بود.

به ساکنان محترم ویلودیل پیشنهاد می گردد با حضور فعال در گردهمایی ها و نشست های حزبی در آینده و طرح پرسش های مشخص در ارتباط با موضوعات فوق زمینه را برای سالم سازی و هدایت جریانات سیاسی فراهم کرده تا افرادی که شایستگی حضور در پارلمان فدرال را دارند فارغ از هرگونه نژاد، رنگ پوست، قومیت و یا مذهب و … انتخاب شده تا بتوانند در اتاوا نماینده واقعی آنان باشند.

*آرشاک شجاعی از اعضای انجمن ایرانیان سکولار دمکرات است.