بدون تردید یکی از بزرگترین کوچ ایرانیان در طول تاریخ به خارج کشور بعد از انقلاب ۱۳۵۷ صورت گرفته است که هزاران نفر از ایرانیان که اکثراً تحصیلکرده و یا صاحبان حرفه ها و تجار و نخبگان جامعه محسوب می شدند، از کشور خارج شدند.

این مهاجرت عظیم به کشورهای آمریکا، کانادا، اروپا، استرالیا و تا حدودی کشورهای آسیایی بوده است.

علل این مهاجرت تاریخی و یا کوچ بزرگ ایرانیان یکی جنگ خانمانسوز ایران و عراق بود که صدها هزار کشته و زخمی و معلول و اسیر به جای گذاشت و ویرانی شهرها و تخریب زیرساخت های وسیع اقتصادی و اجتماعی را به دنبال داشت و هنوز این آثار مخرب در جای جای کشور عزیزمان متبلور است، و ثانیا عدم هماهنگی فرهنگی و اجتماعی و سیاسی مردم با نظام اسلامی نوظهور که عدم تفاهم فکری و بینش اجتماعی را به همراه داشت و همچنین ناسازگاری سیستم سیاسی و حکومت استبدادی ایران و فشار سنگین و همه جانبه و دخالت های گسترده در امور خصوصی و روزمره ایرانیان، این کوچ و مهاجرت را دامن زده که همچنان ادامه دارد و دولت ایران به صراحت اعلام کرده است که هر ساله ۱۵۰هزار نفر از تحصیلکردگان و نخبگان، که آن را فرار مغزها نامیده است، از ایران خارج می شوند.

ICC-logo-H

ایرانیان کانادا

از حدود یک صد سال پیش گروه بسیار کوچکی از ایرانیان به کانادا مهاجرت کرده اند که اکثراً برای کسب تحصیل و یا موقعیت های تجاری و اقتصادی بوده است. رقم این مهاجرت ها تا دهه ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ بسیار اندک و ناچیز بود، ولی بعد از انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ موج کثیری از ایرانیان به کانادا مهاجرت کردند و رقم مهاجران روز به روز افزایش یافته است. طبق سرشماری دولت کانادا در سال ۲۰۱۱ تعداد ایرانیان مقیم کانادا ۱۶۳۲۹۰ نفر بوده است که در سه استان انتاریو، کبک و بریتیش کلمبیا مستقر بوده اند و اکثریت آنان به همان دلایل پیش گفته مهاجرت کرده اند. معمولا سفارتخانه ی هر کشوری که دارای رایزنی های فرهنگی و سیاسی و اجتماعی و اقتصادی می باشد، ساختارهای فرهنگی و سیاسی و اجتماعی کشور متبوع خود را نمایندگی می کند و همچنین خدمات کنسولی در اختیار شهروندان آن کشور قرار می دهد و بیشتر نهادهای اقتصادی، فرهنگی و شرکت های تجاری از کمک سفارتخانه برخوردار هستند، اما در مورد ایرانیان با توجه به مسائل پیش گفته از جمله عدم هماهنگی فرهنگی و عدم تطابق بینش های فکری و اجتماعی و گرایشات مختلف سیاسی با نظام به شدت مذهبی ایران، وضع را به گونه ای دیگر رقم زده است.

در اکثر کشورهای مهاجرپذیر مانند کانادا ایرانیان به گروه های اجتماعی بزرگی تبدیل شده اند و سازمانها و نهادهای مختلف اجتماعی، صنعتی و اقتصادی خاص خود را شکل داده اند که طرز فکر و بینش سیاسی و اجتماعی مهاجران را نمایندگی کند.

ایرانیان مهاجر اکثرا روابط اجتماعی و فرهنگی و نگرش های سیاسی برخاسته از فرهنگ کهن ایران که نشان و جایگاه ارزشمندی در تاریخ و تمدن جهانی دارد را نمایندگی می کنند.

به عنوان مثال آنچه که در معرفی آیین های نوروزی، یلدا، مهرگان، تیرگان در خارج از کشور در این مدت ۳۵ سال اتفاق افتاده است، هرگز در سال های متمادی قبل از انقلاب سابقه نداشته است.

روز جهانی نوروز در بسیاری از کشورها به وسیله پارلمان ها و دولت ها به رسمیت شناخته شده و در بسیاری از دفاتر سیاسی سیاستگذاران و رهبران بین المللی و در اکثر کمیسیون های سازمان ملل جشن گرفته می شود و همه ی اینها نشان دهنده ی آن است که ایرانیان مهاجر چگونه فرهنگی را نمایندگی می کنند، بنابراین معلوم است که کنگره ایرانیان کانادا متعلق به کیست.

کنگره ایرانیان کانادا متعلق به مهاجران و فرهیختگان ایرانی است که با طی کردن مراحل سخت و طاقت فرسای مهاجرت توانسته اند رنج و ملالت های بسیار سخت دولت اسلامی را پشت سر گذاشته و در محورهای جدید اقتصادی، اجتماعی و سیاسی کشور برگزیده ی خود فعالیت کنند و با توجه به منشور حقوق و آزادی های کانادا به صورت آزاد در هر انتخاباتی شرکت کنند و به هر کس که مایل باشند رأی دهند، دقیقا اقدامی که جناب رضا بنایی به طور شخصی انجام داده است.

کنگره ایرانیان کانادا

کنگره در سال ۲۰۰۷ به همت بعضی از فعالان اجتماعی تشکیل شد و نشیب و فرازهای گوناگونی را تاکنون پشت سر گذاشته است که بعضی خوشحال کننده و بعضی تأسف بار بوده است.

برای این که به وضعیت کنگره ایرانیان کانادا بپردازیم باید اول به وضعیت سایر نهادهای ایرانی بپردازیم از جمله انجمن ایرانیان کانادا که با این که از کمک های بی دریغ دولت کانادا از نظر مالی و سیاسی برخوردار بود به دلیل درگیری داخلی ایرانیان و حملات پی در پی و انتقادات سنگین و جنگ و گریزهای بی حاصل به خاموشی گرائید و متلاشی شد و بودجه آن به کلی قطع گردید. سایر نهادهای ایرانی نیز وضعیت مشابه دارند گرچه با کمک افراد فرهیخته و بعضاً کمک ایرانیان هنوز کورسویی می زنند و به راه خود ادامه می دهند.

کنگره ایرانیان در بدو تأسیس به دلیل عدم پیگیری روش های دمکراتیک در تدوین اساسنامه و شروع کار مورد انتقاد قرار گرفت که در مدت کوتاهی با اصلاح روش ها و ایجاد سازمانی دمکراتیک و متکی به رای مردم ادامه مسیر داد و از حمایت نسبی جامعه ی ایرانی برخوردار گشت، اما از همان سال های اولیه با کمبود شدید نیروی انسانی و فقدان بودجه و عدم کمک رسانی جامعه ایرانی همراه بوده است که مانند شیر بی یال و دم و اشکم به کار خود ادامه می دهد.

کنگره ایرانیان همیشه با کمبود نیروی انسانی لازم بخصوص برای تعیین هیئت مدیره و تشکیل کمیته های اجرایی آن روبرو بوده است. دلیل آن هم روشن است اول این که باید افرادی برای هیئت مدیره انتخاب شوند که از افراد فرهیخته جامعه ایرانی بوده و از بضاعت علمی و تجربی کافی در فعالیت های اجتماعی و اقتصادی و سیاسی کانادا برخوردار باشند. همچنین بتوانند در برابر موج حملات پی درپی و همیشگی بعضی از افراد مشخص جامعه ی ایرانی که نهایتا به تخریب کنگره می انجامد مقاومت کنند، مانند آنچه که در حال حاضر شاهد آن هستیم.

بسیار تأسف بار است که گروه اندکی که مرتب کنگره ایرانیان را مورد حمله قرار داده اند، بعضا از افراد هیئت مدیره سابق همین کنگره بوده اند که باید از آنان پرسید که به راستی پرونده ی فعالیت شما در کنگره و یا در سایر سازمانها چگونه بوده است؟ و از آنها خواست تا کاستی ها و اشتباهات خود را هم بنویسند. گرچه مردم مقایسه می کنند و همه را به خوبی می شناسند و از روش های تخریبی همیشگی شما چه سازمان یافته و چه سازمان نیافته آگاهند.

نمی خواهم به گذشته بپردازم چون در حوصله ی این مقاله نیست، ولی در صورت تداوم روش های تخریبی و غیردوستانه پیشنهاد می کنم در یک یا چند برنامه ی رادیو و تلویزیونی به طور مستند به گوشه گوشه ی آنها مراجعه کرد.

بودجه ی کنگره ایرانیان

کنگره ایرانیان کانادا از هیچ سازمانی چه دولتی و چه غیردولتی کمک مالی دریافت نکرده است و برای مخارج روزمره اش در مضیقه است و تا به حال ندیدیم از این دوستان به شدت منتقد و منفی گرا و ناسازگار قدمی در راه حل مشکلات مالی و انسانی این کنگره بردارند.

وظیفه ی کنگره ایرانیان در درجه اول گسترش روابط عمومی و برقراری همکاری با سازمان های ایرانی از یک طرف و مقامات سیاسی استانی و کشوری کانادا از طرف دیگر است تا بتوانند حضور ایرانیان فرهیخته و صاحبان حرف و نخبگان جامعه ایرانی را در محورهای فرهنگی، اقتصادی و سیاسی کانادا نهادینه کنند.

اگر به سابقه ی تمامی دوره های گذشته و وضعیت حاضر کنگره نگاه کنیم پر واضح است که در دوره های اخیر فعالیت بسیار چشمگیر و قابل ملاحظه ای انجام گرفته است، به عنوان مثال بزرگترین گردهمایی کنگره ایرانیان کانادا در هتل مجلل یورک در مرکز شهر تورنتو با حضور نزدیک به یک هزار نفر با شرکت سیاستمداران و مقامات برجسته کانادا و با حضور فرهیختگان جامعه ایرانی برگزار شد که سابقه نداشته است و در این جا باید از هیئت مدیره و هیئت مشاوران سابق بخصوص جناب رضا بنایی که نقش بسیار ارزنده ای در برگزاری چنین اجتماع باشکوهی را برعهده داشت و همه ما شاهد آن بودیم قدردانی و سپاسگزاری نمود.

و همین طور در دوره ی گذشته هیئت مدیره کنگره توانست بیشترین و گسترده ترین ارتباط را با مقامات بلندپایه رسمی کشور کانادا از جمله نخست وزیر و وزیران ارشد دولت کانادا و نمایندگان پارلمان برقرار سازد که بی سابقه است و دولت کانادا کنگره ایرانیان کانادا را به عنوان تنها سازمان انتخابی و مردمی جامعه ی ایرانیان به رسمیت شناخت و معرفی کرد.

برای اولین بار بیشترین و گسترده ترین ارتباط جامعه ایرانی کانادا با رسانه های مختلف فارسی زبان و انگلیسی زبان و اربابان جراید برقرار شد که باید از هیئت مدیره و هیئت مشاوران از جمله جناب رضا بنایی تشکر کرد. در چنین وضعی بود که گنجایش و کارآیی کنگره ایرانیان کانادا و نقش رهبری آن در جامعه ی ایرانی و کانادایی عملا روشن گشت و باعث شد که این نهاد مورد توجه مقامات کانادا از یک طرف و مورد عنایت و لطف اکثریت جامعه ی ایرانی قرار گیرد که از طریق ایمیل و تلفن و در شبکه های مجازی انعکاس یافت و حتی گسترش آن با سایر استان های کانادا مورد بررسی قرار گرفت و چندین ملاقات و مشاوره بین رئیس کنگره ایرانیان، دکتر زندی و نمایندگان جامعه ایرانی در آن استانها انجام شد.

حال قضاوت کنید که با این خدمات ارزنده و مستند کنگره ایرانیان آیا انصاف است که این عزیزان هیئت مدیره و هیئت مشاوران به این شکل مورد حمله افرادی انگشت شمار که آنها را می شناسید و همیشه در تخریب سازمان های ایرانی نقش ارزنده داشته اند، قرار گیرند؟

اگر به پاسخ این سئوال رسیده اید می توانید قضاوت کنید که چرا آقای رضا بنایی مورد حمله سازمان یافته گروه مشخص هر چند اندک قرار گرفته.

و اما در مورد انتخابات و شرکت کاندیداهای جامعه ایرانی

کنگره ایرانیان کانادا با تشکیل جلسات متعدد و با حضور گروه کثیری از فرهیختگان و فعالان اجتماعی و همچنین حضور کاندیداهای ایرانی در هماهنگی با انتخابات کانادا پیشقدم شد که سه هدف مشخص را دنبال کرد:

۱ـ معرفی کاندیداها به جامعه ایرانی و جلب توجه ایرانیان در شرکت در انتخابات و پروسه ی دمکراسی در کانادا

۲ـ ایجاد هماهنگی بین کاندیداها به طوری که در حوزه های انتخاباتی که بیشتر از یک نفر ایرانی کاندیدا شده بود فرد اصلی انتخاب و معرفی گردد و دیگران به نفع فرد اصلی کناره گیری کنند تا سرمایه و نیروی انسانی جامعه یک کاسه گردد و نتیجه مطلوب تری حاصل شود.

۳ـ به سئوالات جامعه ی ایرانی پاسخ دهند که اگر انتظار از جامعه ایرانی است که منحصراً به آنها رأی دهند، آیا ملاحظات کامیونیتی ایرانی از جمله سیاست خارجی دولت کانادا در رابطه با مسائل ایران از جمله حقوق بشر و وضع پناهندگان و غیره را مد نظر قرار می دهند؟

کنگره ایرانیان در مورد اول موفق ولی در سایر موارد توافقی صورت نگرفت و نتیجه ای حاصل نشد.

اولا در چند حوزه ایرانیان روبروی هم قرار گرفته اند و در مورد ملاحظات کامیونیتی ایرانی که کنگره متعلق به آنهاست جواب رد داده شد و گفتند آنها نمایندگان منطقه ی خود در پارلمان کانادا خواهند بود و نمی توانند جامعه ی ایرانی را نمایندگی کنند.

با توجه به مطالب فوق به دلیل این که در هر حوزه کاندیداهای ایرانی بیشتر از یک نفر بود و ملاحظات جامعه ی ایرانی نیز مورد نظر قرار نگرفت کنگره در انتخابات بی طرف باقی ماند و بنابراین افراد عضو کنگره و هیئت مدیره حق داشتند که خارج از کنگره با میل شخصی طبق منشور آزادی و دمکراسی کانادا از هر کس که بخواهند پشتیبانی کرده و رای دهند و جناب رضا بنایی با نظر شخصی بدون استفاده از منابع کنگره می تواند در هر انتخاباتی شرکت کند.

در خاتمه کنگره ایرانیان متعلق به اکثریت قریب به اتفاق ایرانیان مهاجر و متواری از ایران، پناهندگان ایرانی، زنان و کودکان زجرکشیده ایست که با مشقت زندگی در کشور جدید را سروسامان بخشیده اند.

پیشنهاد:

به جای حملات پی در پی، بدون دلیل، غیرمستند و تفرقه انگیز که بعضاً اهداف سیاسی و سازمانی را نمایندگی می کند، با هم متحد شویم و با کمک رسانی بخصوص جذب نیروی انسانی کارآمد و بودجه لازم کنگره ایرانیان را یاری دهیم.

اینجانب از همه افرادی که در همه سازمانها به صورت داوطلب خدمت می نمایند و باعث سربلندی و سرافرازی جامعه ی ایرانی شده اند و می شوند و بخصوص تمامی کسانی که در این دوران از کنگره حمایت کرده اند، سپاسگزاری می نمایم و همچنین از رسانه های فارسی زبان تشکر و قدردانی می کنم و استدعا دارم تمام کوشش خود را در جهت همدلی و همکاری و موفقیت جامعه ی نوپا و فرهیخته ی ایرانی به کار گیرند.

.دکتر سیاوش اسدپور کارشناس ارشد جمعیت و توسعه، و از اعضای هیئت مدیره دوره پیش کنگره ایرانیان است*