زمانی که آیت الله خمینی ناگزیر شد جام زهر نتیجه عملکرد نابخردانه خود در به درازا کشاندن بیهوده و پرخسارت و تلفات جنگ را بنوشد، آنقدر شهامت و جسارت داشت که آن را لاجرعه سرکشید و حتی به تعبیر خود پیه بی آبرویی را نیز به تن مالید و “آبرویش را با خدا معامله کرد”.
سید علی خامنه ای یا “مقام معظم رهبری” ـ که تنها نمود عظمتش در خیره سری نابخردانه و عدم پذیرش خطا است! ـ ازاین خصلت خمینی بی بهره است و حتی زمانی که به خیال خود می خواهد “نرمش قهرمانانه” کند و بخش کوچکی از خرابکاری هایش را با “توافق هسته ای” جبران نماید، چنان فهرست بلندبالایی از “خط قرمزها” به دست گروه بینوای مذاکره کننده می دهد که شکست مذاکرات را از همان آغاز محتوم می سازد.
ازاین رو، به بن بست رسیدن مذاکرات و تمدید اجباری آن در روز دوشنبه ۲۴ نوامبر ـ ۳ آذر ـ چیز دور از انتظاری نبود و بسیاری از ناظران و تحلیل گران آن را پیش بینی کرده بودند. این به بن بست رسیدن در شرایطی بود که بسیاری از صاحب نظران، حتی در داخل ایران، براین باور بودند و هستند که تمدید مذاکرات با منافع ملی که هیچ، حتی با منافع نظام هم همسویی ندارد. از جمله، تارنمای حکومتی “الف” نوشت: «این روزها اکثر رسانه های بین المللی از احتمال تمدید مذاکرات سخن می گویند. به نظر می رسد تمدید توافق ژنو در شرایطی که هیچ پیشرفتی حاصل نشده، نه تنها به نفع نظام نیست، بلکه به غرب یک امتیاز زمانی مهم را واگذار خواهد کرد. امتیازی که اجازه می دهد تحریم ها همچنان پابرجا بماند و برنامه هسته ای دوباره محدودتر شود. تمدید شدن توافق بدون بازشدن گره ها، جمهوری اسلامی را در موقعیت ضعیف تری قرارخواهد داد».
روزنامه آلمانی “دی ولت” نیز در نوشتاری به تحلیل علت رسیدن به بن بست در مذاکرات پرداخت و از قول گری سیمور، معاون مرکز تحقیقاتی در امور بین المللی دانشگاه هاروارد و کارشناس ارشد پیشین دولت امریکا در امور ایران نوشت: «این تمدیدها زنجیره ای است که به تمدیدهای جدیدتری ختم می شود». گری سیمور دلیل این تمدیدهای زنجیره ای را چنین توضیح داد: «ایران سلاح اتمی می خواهد و ما این را نمی خواهیم». نویسنده روزنامه “دی ولت” در ادامه می نویسد: «بنابراین مصالحه در چنین منظومه ای جایگاهی ندارد. مذاکرات تنها به خرید زمان برای ایران منجر خواهد شد و امکان رسیدن به هیچ راه حلی وجود ندارد، مگراین که تحولاتی درایران صورت پذیرد و سران این کشور دیگر به دنبال استفاده نظامی از انرژی هسته ای نباشند… مسئله کنونی بسیار فراتر از انجام مذاکره است و پس از “تمدیدهای” مکرر و در عین حال بی ثمر، تنها دوگزینه قابل پیش بینی خواهد بود: یا باید بپذیریم که ایرانی مجهز به سلاح اتمی ظهور یابد، یا باید این مشکل را به صورت نظامی حل و فصل کنیم».
تمدید ۷ ماهه مذاکرات تا تاریخ اول ژوییه ۲۰۱۵ ـ ۱۰ تیر ۱۳۹۴ ـ تنها یک دستاورد برای نظام ولایت مطلقه فقیه داشت و آن وعده پرداخت یک مقرری ماهانه ۷۰۰ میلیون دلاری از بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار پول های بلوکه شده کشور بود. تارنمای “رادیو زمانه” در تاریخ چهارشنبه ۲۶ نوامبر ـ ۵ آذر ـ نوشت: «رهبر ایران روز سه شنبه ۴ آذر تمدید هفت ماهه مذاکرات اتمی را نشانه “ضعف دشمن” و ناکامی غرب در “به زانو درآوردن جمهوری اسلامی” خواند. هم زمان کنگره امریکا خواستار تشدید تحریم ها علیه ایران شد… رسانه های داخلی آزادشدن ماهیانه ۷۰۰ میلیون دلار را برجسته کرده اند. روحانی نیز پس از پایان مذاکرات وین، به چرخیدن چرخ سانتریفیوژها درکنار چرخ زندگی اشاره کرد و از پیروزی مردم سخن گفت».
“رادیو زمانه” سپس با طرح پرسش: «سود و زیان تمدید مذاکرات و چشم انداز واقع بینانه اوضاع در ۷ ماه آینده چیست؟»، نظر شماری از تحلیل گران و کارشناسان ایرانی مقیم خارج از کشور را جویا می شود. حسن هاشمیان، استاد جامعه شناسی، بن بست موجود را چنین توضیح می دهد: «به محتوای توافق نامه اتمی که در ژنو امضاء شده چیز جدیدی اضافه نشده، اما برای حفظ آنچه که تاکنون به دست آمده، راهی جز استمرار وضعیت فعلی وجود نداشت. توافق به دست آمده و آینده مذاکرات هسته ای به شدت در معرض خطر است و ممکن است به بن بست برسد یا ازهم بپاشد».
نظر مهران مصطفوی این است که: «این نظام جمهوری اسلامی است که به این توافق نیاز فوری دارد و نه امریکا یا غرب و البته روسیه و چین که اصلا نیازی به حل شدن مسئله ندارند… در بازی قمار هسته ای، بازنده خامنه ای است و البته بهای سنگین این بازی را ملت ایران می پردازند. هزینه ای که نجومی شده است و حتی به گفته خود مقامات جمهوری اسلامی سالی ۵۴ میلیارد دلار برای ایران ضرر دارد. هرچند میزان این هزینه بسیار بیش از این است».
حسین علیزاده نیز می گوید: «موفقیت دولت روحانی در ایجاد این اندک فضای تنفس اقتصادی از یک سو و زدودن تابوی مذاکره با امریکا را از سوی دیگر باید به حساب موفقیت “نسبی” او گذاشت به شرط آن که درپایان ماراتون مذاکرات، تحریم های جدیدی بر ایران وضع نشود».
رضا تقی زاده هم از زاویه دیگری به موضوع می نگرد و گوشه ای از خسارت های فراوان ناشی از نابخردی هسته ای را بازگو می کند: «بازارهای نفتی ایران که طی دوسال گذشته به اشغال رقبای ایران درآمده، از دسترس ایران تا آینده ای نامعلوم دور خواهد ماند. سرمایه گذاران خارجی به دلیل قرار داشتن ایران در وضعیت انتقالی و بی ثبات، از نزدیک شدن به بازار ایران پرهیز خواهند کرد. وضعیت امنیت ایران در منطقه نیز بهبود محسوسی نخواهد داشت».
اکبر گنجی نیز پاسخی می دهد که چندان با پرسش مطرح شده خوانایی ندارد: «در برابر عقب نشینی های ایران از حقوقی که مطابق قوانین بین المللی به رسمیت شناخته شده اند، کلیه تحریم ها باید به مرور لغو شود. این موضوع که آیا پروژه هسته ای خوب است یا بد، به درد ایران می خورد یا نمی خورد، مستقل از بحث حقوق بین المللی است».
به گزارش تارنمای “جهان نیوز”، ابراهیم کارخانه ای نماینده همدان و رییس کمیته هسته ای مجلس شورای اسلامی نیز اذعان می کند که تمدید توافق نامه بیشتر به نفع امریکا بوده است: «برای امریکایی ها درشرایط موجود بهترین گزینه تمدید توافق نامه است که هم توقف پیشرفت فعالیت های هسته ای و هم ادامه تحریم ها را در بردارد و این راهی است که امریکایی ها برای آن برنامه ریزی کرده بودند».
آنچه که در روزها، هفته ها و ماه های آینده رخ خواهد داد از هم اکنون روشن است. خبرگزاری “رویترز” دراین باره می نویسد: «تمدید مذاکرات هسته ای با رژِم ایران فراخوان های فوری برای تحریم بیشتر را در کنگره امریکا به همراه داشت. جان پیتر رییس مجلس نمایندگان امریکا با تمدید مذاکرات هسته ای مخالفت کرد… مارک کرک، سناتور جمهوری خواه طی بیانیه ای اعلام کرد: اکنون بیش از هرزمان دیگر ضررت دارد که کنگره تحریم هایی تازه را تصویب کند».
به این ترتیب، روز دوشنبه ۲۴ نوامبر ـ۳ آذر ـ برگی دیگر از “داستان پر از آب چشم” و دنباله دار نابخردی ویرانگر هسته ای حکومت آخوندی ورق خورد تا زخم چرکین و کشنده آن فرصت التیام نیابد و تمدید مذاکرات به صورت استخوان لای زخم بماند!
* شهباز نخعی نویسنده در حوزه ی مسائل سیاسی، ساکن اروپا و از همکاران شهروند است.
Shahbaznakhai8@gmail.com