مرتضی پاشایی مبتذل نیست. می توان پاشایی را دوست نداشت. می توان منتقدش بود. می توان اشاره کرد که شاید موسیقی اش تاثیرات منفی خواهد داشت، ولی نفی مطلق پاشایی ها و توهین به نوع موسیقی که میلیاردها انسان در جهان به هر دلیل متنوعی با آن راحت هستند، خطرش برای جامعه بیشتر است. باید نگران تفکری بود که نمی خواهد تفاوت ها و تنوع ها را بپذیرد. تفکرات انحصار طلب و افراطی که اصرار خشنی دارند مردم را یک رمهِ بی تشخیص و ناغافل معرفی کنند تا احتیاج شان به شبان (خودشان) ضروری جلوه کند. ما عادت نکردیم به سیستم عرضه و تقاضا.
درست عین روزنامه نگاران وطن که از سر ناچار و … همیشه دولتی بوده اند، هم در درون و هم خارج کشور… نتیجه اش هم جز تکرار سلیقه های محدود روشنفکرانی که تریبون ها را در اختیار می گیرند و کسانی که بودجه می دهند، نبوده است.
ما در سیستم بازار آزاد زندگی می کنیم ولی معیارهای ما متکی به اقتصاد ماقبل است. برای همین روشنفکر ما ذهنیت نخبه و الیت سالاری (ملوک الطوایفی) دارد. هنر مردم عادی از این زاویه مبتذل است. مرتضی پاشایی و علاقمندانش از این زاویه دید، ابله خطاب می شوند چون اصلا هنرمندِ«عمیق»، چشم به مردم و بازار ندوخته است. اتفاقی که در غرب درست برعکس است. از همان دوره چارلز دیکنز چشم مردم از لردها و بزرگ مالکین برای حمایت برداشته شد و رو به تلاش برای فروش بیشتر در دل مردم عادی داشت.
دهها سال است که به طور رسمی و انحصاری در جامعه ما افراد و نهادهایی هستند که سلیقه مردم را نه تنها قبول ندارند، بلکه به هر شکل تحقیرآمیزی می خواهند نادرست و ناحق جلوه دهند. این شیوهِ دیدنِ دنیا در پشت انواع دل سوزاندن های مذهبی یا روشنفکری، در ذات خود معتقد است که مردم خس و خاشاک هستند و سلیقه های شان در هنر و فرهنگ و اجتماع مبتذل است.
واقعیت شاید این باشد که عملا فرق زیادی بین نگاه و ادعای احمدی نژادها و نیک آهنگ کوثرها نیست. هر دو جناح افراطی راست و چپ به شدت نگران منحرف شدن مردم هستند و وظیفه خودشان می دانند که هدایت شان کنند.
می توان و خیلی خوب است که هر نوع ماجرای اجتماعی و فرهنگی را مورد انتقاد قرار داد، ولی در این مسیر بهتر است متوجه باشیم که به نفی عمومی مردم و سلیقه های شان نرسیم. این شیوه انزجار از توقع و سلیقه مردم، در بین هنرمندان هم دیده می شود بویژه آنها که شهرت شان را یا مدیون بحران های سیاسی هستند، یا آنها که از گسترش خشونت بهره می برند.
همه حق دارند انتقاد کنند و لازم هم نیست انتقادها صد در صد درست باشد. شاید بهتر است بر طبق عادت این چند ده ساله به دنبال انگیزه ها و مرض های شخصیتی و مشکوک نگردیم. انتقاد از سلیقه مردم و حمایت عاطفی شان از مرتضی پاشایی می تواند از زوایایی نگران کننده شناسایی شود، ولی ابراز انتقاد فرق دارد با لحن شبانی و تحقیرآمیزی که نگاه خودش را مطلق می بیند و می نویسد:
برای من خیلی جالبه که یک ملتی، یعنی دویست سیصد… یک میلیون نفر میفتن به این ابتذال! میفتن به ابتذالی که میرن در مجلس ترحیم یک همچین خواننده مسخرهای شرکت میکنند گریه میکنند توی سرشون میزنند.
پاپ در سیر موسیقی یعنی مبتذلترین نوع موسیقی و این آقا یکی از مبتذلترین افرادی بود که این موسیقی پاپ رو میخوند
چرا مردم ایران به این افلاس افتادند؟ چطور مردم ایران به این فلاکت افتادند؟
من همین کسی ام که دارم میگم این مردم ابلهاند.
*برگرفته از مرد روز
با درود
اگر به قول خودتان ما در دوران سیستم آزاد زندگی می کنیم، در سیستم آزاد حرف اول راپول می زند.و دیگر خلاقیت معنی ندارد و اتفاقا ابتذال است که جای هنر را می گیرد.هیچ کس نگفت که پاشائی مبتذل است.شما بدون تعصب به موسیقی “رپ” گوش بدهید و آگاهانه اسمی را برای آن انتخاب کنید.من به عنوان یک شنونده آنرا در ردیف مواد مخدر قرار می دهم
نه تنها پاشائی بلکه نویسنده محترم این سطور هم دچار ابتذال است و به همین دلیل بر وی حرجی نیست اگر به ابتذال خود و شادروان پاشائی ناآگاه باشد. بر عکس جملات آغازین این مقاله، می توان پاشائی را دوست داشت و داریمش، ولی این چیزی از ابتذال صدا و ملودی و ترانه آثار آن تازه درگذشته نمی کاهد. ابتذال یعنی کم ارزش بودن، آنقدر که در مرزهای بی ارزشی قدم بزنی ….
این یارو مثلن روشنفکره؟!!
مخصوصن نوشتم یارو چون لیاقتش همینه
فکر می کنه همه تو اروپا موتزارت و باخ و بتهون گوش می کنن
خودشم پاپ گوش می کنه بچه هاشم پاپ گوش می کنن فقط بلده تظاهر به روشنفکری کنه
از روشنفکرهایی که ما رو از چاله به چاه انداختن متنفرم
همونا بس بودن
اینو بدونن که دیگه برای مردم حرفشون پشیزی ارزش نداره
شاید دلیلش اینه که مردم ایران همیشه بدنبال بهانه ای هستند که بکوبن تو سرشون که بیشتر بخاطر لج کردن با عده ای که هر سال مراسم کوبیدن روی سر دارند! یه جور مسابقه! در پیش پا افتاده بودن موسیقی پاشایی شکی نیست ولی ابتذال لغت جالبی برای موسیقی پاپ نیست!