یک تصویر از یک بازیگر زن ایرانی و بحث و جدل مجازی میان جمعی از ایرانیان در شبکههای اجتماعی.
به تازگی عکسی برهنه از گلشیفته فراهانی بازیگر نامآشنای سینمای ایران که چند سالی است مقیم فرانسه است در شبکههای اجتماعی منتشر شد. تصویری که روی جلد تازهترین شماره نشریه اگویست فرانسه قرار دارد.
هرچند این نخستین بار نیست که تصویری تابوشکن از گلشیفته فراهانی منتشر میشود و سه سال پیش هم تصویری از او در وبسایت مجله فرانسوی فیگارو انتشار یافت و در شبکههای اجتماعی و حتی در بین برخی چهرههای سینمایی و فرهنگی داخل ایران به موضوعی جنجال برانگیز تبدیل شد.
به طوری که برای نمونه فرجالله سلحشور، سینماگر نزدیک اصولگرایان، دینداران را به واکنش برابر چنین اتفاقهایی فراخواند؛
«یک چیز برایم بسیار تعجب آور است که یک انسان مومن این را ببیند و سکوت کند. این سکوت یک انسان مومن در برابر این منکر برای من خیلی عجیب تر از آن عمل است. آیا مومنین ما با سکوت شان زبانم لال دارند خودشان را نشان میدهند؟ سینما ماهیتش چیست؟ ماهیت مومنین چیست؟ چون سینماگر متاسفانه دو گروه هستند. یا خودشان اصلاً مثل خانم گلشیفته فراهانی هستند و تصاویرشان را در سایتها میبینیم یا مخالف هستند اما آن ایمان و آن شهامتی را که از حیثیت و غیرت و ناموس شان دفاع کنند آن را ندارند.»
مشابه این نوع موضعگیریها در سطح کلان و سیاستهای اصلی حکومت که در جامعه ایران جاری است دیده میشود. برای نمونه در ویدیویی که چندی پیش نیروی انتظامی جمهوری اسلامی منتشر کرد، افسران زن پلیس با حجاب کامل اسلامی در قالب طرحی موسوم به امنیت اجتماعی به برخی دختران و زنان در خیابان تذکر میدهند.
با وجود این نوع موضعگیریها حامد از تهران یکی از کسانی است که میگوید دلیل انتقاد تند و پرخاشگرانه بسیاری در شبکههای اجتماعی و حتی در جامعه از هنرمندان به دلیل انتشار برخی تصاویر تابوشکن بیشتر به دلیل ناآشنایی آنان با فضای فعالیت هنری و همچنین گفتگوی صحیح نقادانه است:
ـ«کار خانم فراهانی یک نوع تابوشکنی است. تابوشکنی هنجاری در جامعه را که معروف بود و همه هم ازش پیروی میکردند میشکند. خب این خوشایند نیست. برای خیلیها. شوک آور است. این شوک میتواند موجب شود افرادی یک سری واکنشها نشان دهند. منتها شما بیایید ببینید افرادی که با این موضوع مواجه میشوند خیلیها فحاشی میکنند. اولاً اگر شما جمعیت داخل فیسبوک را مقایسه کنید با کسانی که فحاشی میکنند خب تعداد کسانی که فحاشی میکنند خیلی ناچیزند. نکته دوم این که کسی که میآید فحاشی میکند یعنی از لحاظ آموزشی و دانش در حدی نیست که بتواند مسایل را تحلیل کند، باید ببینیم که ما در کشورمان چقدر به مردم اجازه میدهیم حرف بزنند و در کشورهای دیگر چقدر میتوانند حرف بزنند. شما زمانی که اجازه دارید عقیدهات را بیان کنی زمانی که بچه هستی تا بزرگ، یاد میگیری که چطوری دیالوگ برقرار کنی. چطوری حرف بزنی.»
اما فعالیت یک هنرمند ایرانی در فضای آزاد و رفتارهای بعضاً تابوشکنانه از چه جهت دارای اهمیت است و اساساً میتواند چه پیامی برای جامعه داشته باشد؟ مهدی خلجی پژوهشگر اجتماعی و سیاسی ساکن آمریکا:
«آنچه که در این گونه اتفاقات مهم است این است که یک فرد، جهان خودش را خلق کند به شکلی که خودش میخواهد و در این راه از ملامت سنت یا هجوم افکار عمومی یا فشارهای سیاسی نترسد. ما در جامعه ایران نیازمند این هستیم که فردیت انسانها و شهروندان را تحمیل کنیم بر دولت.
وقتی شما بتوانید این کار را بکنید کم کم میتوانید این حریم خصوصی را به لایههای سنتی جامعه ایران هم بپذیرانید. این بسیار پرهزینه است قطعاً. آنچه که مهم است این است که خانم گلشیفته فراهانی بار اولی نیست که این کار را کرده. این ستایش برانگیز است از این جهت که این دلیریها میتواند افراد دیگر را دلیر کند که در حوزه و در جهان خودشان، خودشان باشند، آنچه که جامعه ایران به شدت ازش رنج میبرد، ریاکاری و سالوس ورزی… این را تضعیف کند و در عین حال قدرت فرد را تقویت کند.»
جدای از این ماجرا یک بحث بسیار پراهمیت است و آن این که چرا گفتگو بین گروههایی از جامعه ایرانی بر سر موضوعی خاص در شبکههای اجتماعی در بسیاری موارد با خشونت کلامی، پرخاشگری و حتی فحاشی همراه است و این نوع موضعگیریها با نگاه متعصبانه مذهبی توجیه میشود؟
رضا کاظم زاده، روانشناس مقیم بلژیک میگوید که در جامعه ایرانی همچنان بحث بر سر آن است که فردیت و بدن زن آیا به او تعلق دارد یا به گروههای اجتماعی همچون خانواده و ملت؟
«زن در گذشته موجودی متعلق به فضای خصوصی تلقی میشده و صد سال پیش وقتی پای زن به فضای عمومی باز شد مهمترین مسئلهای که مطرح شد این بود که بدن زن وقتی در فضای عمومی ظاهر میشود اولاً به چه کسی تعلق دارد و ثانیاً چه کسی باید کنترلش را به عهده بگیرد.
این که میگویم به چه کسی تعلق دارد… ما همچنان بحثمان بر سر این موضوع است که بدن زن آیا به فرد تعلق دارد و یا به گروههای اجتماعیاش؟ گروههای اجتماعی هم که میگویم از خانواده هستهای میتوانیم شروع کنیم و بعد خانواده گسترده و بعد محله و تا برسیم به احساس ایرانی بودن و در نتیجه یک نوع تعصب نسبت به این مسئله بدن زن. وقتی که به نام غیرت و به نام ناموس تحت عنوان بستگان درجه اول و یا تحت عنوان این که آن زن ایرانی است و من هم چون ایرانی ام این احساس غیرت را نسبت بهش دارم، این توجیه میکند که من بتوانم از خشونت به عنوان ابزار استفاده کنم.»
گفتگوی دوسویه و رواداری درباره موضوعات و پدیدههای مختلف مهمترین شاخصه تکامل فکری و توسعه یافتگی انسانها است. واکنش مردم هر کشور به پدیدههای اجتماعی به نوعی میزان توسعه یافتگی فکری در آن کشور را نیز نشان میدهد.
رادیو فردا
بجز خانم “فراهانی” هیچ کس نمی تواند عکس را تفسیر کند و چون آگاهانه این کار را کرده حتما دلیلی هم برایش دارد