این صفحه به بهائیان اختصاص دارد
اگر علم به تنهایی سعادت و آسایش بشر را تأمین مینمود قاعدتاً به تناسب پیشرفت علم بشر بایستی آسایش بیشتری به دست آورده باشد و حال آن که هر اندازه و به هر کمیت که علم بدون توجه به مبادی دینی و اخلاقی پیش رفته است به نسبت بیشتری از آسایش بشر کاسته شده و هر چند یک بار جان و مال بشر را قصد کرده و او را به حدّ اعلای ضعف و بیچارهگی سوق داده است.
از وجوه ممتاز تعالیم آئین بهایی توافق دین و علم است و از این راه اخلاق که ثمره لاینفک دین است راهنمای علم گردیده و سبب میشود که علم به نفع جامعه بشری مورد استفاده قرار گیرد و حد فاصل و یا حفره عمیقی که در قرون اخیر بین دین و علم ایجاد شده و فرضیه قشری علمای مادی که دین و علم را غیر قابل توافق فرض کردهاند از میان برود.
آئین بهایی دین و علم حقیقی را حاکی از یک حقیقت و دال به یک مقصد شمرده و در نتیجه شخص عالم مبادی اخلاقی را با اعتماد کامل پذیرفته و در رفتار روزانه خویش مورد استفاده قرار میدهد. تعلیماتی که در آئین بهایی در تأکید لزوم تعلیم و تربیت نازل گردیده سبب میگردد که برای تحصیل علم و برانداختن جهل به هیچ حد و سدی متوقف نگردیده و پیوسته در کشف حقایق جدید کوشش نمایند تا به اعلی مدارج امکان ترقی نائل گردند و آن را اجباری و عمومی قرار داده تا جهالت از بیخ و پی برافتد و افراد بشر همگی به نور دانش و معرفت روشن و از مفاسد جهالت آزاد گردند.
حضرت بهاءالله علومی را که از حرف شروع و به حرف منتهی گردد منع فرموده و به تحصیل علومی که شامل منافع عمومی است امر فرموده است.
حضرت بهاءالله میفرمایند:
“زبان خرد میگوید هر که دارای من نباشد دارای هیچ نه از هر چه هست بگذرید و مرا بیابید منم آفتاب بینش و دریای دانش، پژمردگان را تازه نمایم و مردگان را زنده کنم. منم آن روشنایی که راه دیده بنمایم و منم شاه باز دست بینیاز که پَر بستگان را بگشایم و پرواز بیاموزم….
به راستی میگویم هر آن چه از نادانی بکاهد و بر دانایی بیفزاید پسندیده آفریننده بوده و هست.”
و نیز میفرمایند:
“دانایی از نعمت های بزرگ الهی است. تحصیل آن بر کل لازم ابن صنایع مشهوده و اسباب موجوده از نتایج علم و حکمت اوست….”
حضرت عبدالبهاء میفرمایند:
“…. علم سبب عزت ابدیه انسان است، علم سبب شرف عالم انسانی است، علم سبب حسن صیت (شهرت) و شهرت انسان است، علم کشف اسرار کتب آسمانی کند، علم اسرار حقیقت آشکار نماید، علم خدمت به عالم حقیقت کند، علم اردیان سابقه را از تقالید نجات دهد، علم کشف حقیقت ادیان الهی کند، علم اعظم منقبت (صفت) عالم انسانی است، علم انسان را از اسارت طبیعت نجات دهد….
“در این دور بدیع تعلیم و تربیت امر اجباری است نه اختیاری یعنی بر پدر و مادر فرض عین است که دختر و پسر را به نهایت همت تعلیم و تربیت نمایند و از پستان عرفان شیر دهند و در آغوش علوم و معارف پرورش بخشند و اگر در این خصوص قصور کنند در نزد رب غیور مأخوذ و مذموم و مدحورند (رانده شده) و این گناهی است غیر مغفور زیرا آن طفل بیچاره را آواره صحرای جهالت کنند و بدبخت و مغذب نمایند مادام الحیات طفل مظلوم اسیر جهل و غرور و نادان و بی شعور ماند.
“….. در تربیت و تعلیم اطفال از ذکور (پسر) و اناث (دختر) کوشند و دختران مانند پسرانند ابداً فرقی نیست جهل هر دو مذموم و نادانی هر دو مبغوض در حق هر دو قسم امر محتوم (حتمی) اگر به دیده حقیقت نظر گردد تربیت و تعلیم دختران لازمتر از پسران است زیرا این بنات (دختران) وقتی آید که مادر گردند و اولادپرور شوند و اول مربی طفل مادر است زیرا طفل مانند شاخه سبز و تر هر طور تربیت شود نشو و نما نماید اگر تربیت راست گردد راست شود اگر کج، کج شود و تا نهایت عمر بر آن منهج (روش، راه) سلوک نماید، پس ثابت و مبرهن شد که دختر بی تعلیم و تربیت چون مادر گردد سبب محرومی و جهل و نادانی و عدم تربیت اطفال کثیر شود ای یاران الهی و اماء الرحمان (خانمها) تعلیم و تعلم به نص قاطع جمال مبارک (حضرت بهاءالله) فرض است و هر کس قصور نماید از موهبت کبری محروم ماند. زنها، زنهار، اگر فتور نمائید البته به جان بکوشید که اطفال خویش را علی الخصوص دختران را تعلیم و تربیت نمائید و هیچ عذری در این مقام مقبول نه تا عزت ابدیه و علویت سرمدیه( دائمی، همیشگی ) در انجمن اهل بهاء مانند شمس الضحی ( خورشید صبحگاهی ) جلوه و طلوع نماید و قلب عبدالبهاء مسرور و ممنون شود….”
خوانندگان عزیز، در صورتیکه مایل به دریافت نسخه ای از مقاله فوق از طریق ایمیل هستید و یا راجع به تعالیم بهائی سؤالی دارید لطفا با ما تماس بگیرید: پیامگیر : ۷۴۰۰-۸۸۲-۹۰۵ ، ایمیل: anyquestionsplease@gmail.com
وب سایت برای برخی از کتابهای فارسی بهائی : www.reference.bahai.org/fa