رئیس جمهور محبوب کشورمان در گفتگو با خبرگزاری فارس اعلام کرد که تهران در معرض آسیب های سنگین است و باید این شهر را خالی کرد. وی خواستار آن شد که ۵ میلیون نفر از تهران بروند و گفت تهران روی گسل هائی قرار دارد که فعلا به لطف دعای مردم فعال نیست، اما نمی توان تضمین کرد که چه زمانی این گسل ها فعال می شوند و در تهران زلزله می آید؟
از این گفته اینطور استنباط می شود که “زلزله” موجودی است که همیشه چهارزانو نشسته است و منتظر است ببیند مردم کدام کشور دعا نمی کنند، تا برود و پدر صاحبشان را درآورد ! و مسلماً وقتی می آید که یا مردم ایران خواب بمانند یا به خاطر این در و آن در زدن برای جورکردن نان و پنیرشان، فرصت دعا کردن نداشته باشند؟
آقای رئیس جمهور وعده داد وگفت به کسانی که از تهران مهاجرت کنند، با بهره ۴ درصد وام می دهیم. خبرهای دیگری هم منتشر شده که حقوق کارمندانی که تهران را ترک کنند ۲۵ درصد افزایش خواهد یافت.
گرچه دلسوزی رئیس جمهور و برنامه ریزی ایشان برای خلوت کردن تهران، هیچ ربطی به تظاهرات میلیونی مردم بعد از انتخابات ندارد! اما آن پنج میلیون نفری که رئیس جمهور امید دارد به زبان خوش از تهران بروند، دیروز در میدان آزادی تهران اجتماع کردند و به رئیس جمهور گفتند اگر هدف حل مشکلات فعلی است، ما به جنابعالی نه تنها وام بدون بهره می دهیم که یک چیزی هم دستی می دهیم. شما تشریف ببرید تا مشکلات حل شود!
مگر نمی گوئید که از دعای ما گسل های تهران فعال نشده اند و زلزله نیامده است؟ ما آنقدر دعا می کنیم که زلزله فراموش کند شهری به نام تهران در دنیا وجود دارد!
میلیاردها میلیاردر!
آقا تو را به خدا یکی جلوی این رئیس جمهور ما را بگیرد. می خواهد همه ی مردم دنیا را به زور میلیونر کند!
آخر اینجوری که نمی شود. یعنی توی دنیای به این بزرگی یک کارگر فقیر، یک عمله ی بدبخت، یا یک نفری که زیر خط فقر زندگی کند نباید داشته باشیم که دانشمندان بتوانند روی او مطالعه کنند؟
اگر اینطور باشد که کلمه ی فقر از فرهنگ واژگان حذف می شود. در آن صورت جامعه شناسان چگونه برای نسل های آینده کلمات فقیر و غنی را توصیف کنند؟
آقای احمدی نژاد حتی نمی خواهند بگذارند انسان ها مزه ی فقر را بچشند و ببینند خوش مزه است یا بد مزه؟ بابا همه کارها که مثل پیروزی در انتخابات زورکی نمی شود!
ایشان بدون اینکه حتی به مجلس خبر داده باشند و بودجه ای برای این بذل و بخشش میلیاردی تامین کرده باشند، دستور داده اند به محض اینکه نوزادی به دنیا آمد، هول هولکی یک میلیون تومان بریزند به حسابش، حتی اگر آن نوزاد حساب نداشته باشد!
بابا بگذارید بچه به دنیا بیاید، چهارتا دست و پا بزند، چهارتا کلام جیغ و ویغ کند، چهارتا قلپ شیر خشک بخورد و جون بگیرد، بعد میلیونرش کنید!
اگر همه افراد یک جامعه میلیونر و میلیاردر باشند، چه کسی بنایی کند و چه کسی آهنگری؟ یک میلیونر که نمی رود لوله کشی کند و یک میلیاردر که حاضر نیست مقنی بشود. در آن صورت چه کسی به این کارهای نامطلوب، اما بسیار مهم و ضروری برای زندگی می پردازد؟ یقیناً هیچ کس.
خواهید گفت برای چنین کارهایی، کارگر از خارج وارد می کنیم. اشتباه شما همینجاست. آقای احمدی نژاد قصد دارد نه تنها ایرانی ها، که همه ی مردم دنیا را میلیونر کند! چرا می خندید؟ فکر می کنید شوخی می کنم؟ مصاحبه ی ایشان را نخوانده اید؟
به گزارش فارس نیوز، ایشان در گفت وگو با مدیران بنیاد مسکن، ضمن شرح برنامه ها و طرح هایی که برای خوشبختی مردم جهان دارند، فرموده اند: باید به جایی برسیم که همه ی ملت ایران و حتی همه بشریت، در خانه های وسیع زندگی کنند.
خب، چه کسانی می توانند در خانه های وسیع زندگی کنند؟ کارگرانی که یکی دو سال است کار کرده اند و حقوق نگرفته اند؟ کارمندانی که لنگ نان شبشان هستند یا رئیس جمهورها ، نخست وزیرها، وزرا ، وکلا و آن هایی که خودشان اعلام کرده اند ۱۶۰ میلیارد تومان ثروت دارند؟ جواب روشن است: خانه های وسیع را ثروتمندان می توانند داشته باشند و وقتی رئیس جمهور ما می گوید همه باید خانه وسیع داشته باشند یعنی همه باید ثروتمند باشند.
گرفتاری اینجاست که اگر طرح های آقای احمدی نژاد عملی شود و همه میلیونر و میلیاردر شوند، خیلی از کسانی که مثل بنده قلب شان ضعیف است، از دیدن و شمردن میلیون ها و میلیاردها پول، سرشان گیج می رود و می خورند زمین و باید فوری رساندشان به بیمارستان.
آیا ایشان فکر ساختن هزارها بیمارستان، تربیت میلیونها دکتر و پرستار برای معالجه میلیاردها آدم پول ندیده مثل من را هم کرده اند، یا باید دعا کرد خداوند خودش بیمارانی مثل بنده را شفا بدهد؟!
برای جلوگیری از زلزله
حجت الاسلام صدیقی، خطیب نماز جمعه تهران، که اینک مشخص شده است فیزیکدان و زمین شناس برجسته ای نیز بوده اند وکسی نمی دانسته، در نماز جمعه این هفته پرده از یک راز هزاران ساله برداشت و علت حادث شدن زلزله را رسماً اعلام کرد.
ایشان که معلوم می شود سالهاست درباره علت به وجود آمدن زلزله تحقیق کرده بودند، اعلام داشتند “طغیان بوالهوسی جوانان و افزایش زنا باعث ایجاد و افزایش زلزله می شود”. به زبان ساده: با هر رابطه غیرشرعی و غیرقانونی که بین یک زن و مرد برقرار شود، زمین می لرزد!
دانشمندان خارجی این نظریه را تعدیل کرده وگفته اند زنا ممکن است باعث لرزش تختخواب شود، اما لرزش زمین را بعید دانسته اند!
قبل از کشف حجت الاسلام صدیقی و درست چند روز قبل، یک زلزله شناس دیگر به نام دکتر احمدی نژاد، که رئیس جمهور ایران نیز هست، در مورد زلزله و جلوگیری از آن اعلام کرده بودند که گسل های زیرزمینی تهران به لطف دعای مردم فعلا فعال نیست، ولی معلوم نیست تا کی این وضع ادامه داشته باشد و در تهران زلزله نیاید؟ و خواستار آن شده بود که ۵ میلیون نفر از جمعیت تهران این شهر را ترک کنند.
بر اساس نظریات این دو زمین شناس و این دو متخصص زلزله، اگر مردم کارهای بد بد نکنند و فقط چهارزانو بنشینند و دعا کنند، دیگر زلزله ای درکار نخواهد بود!
گرفتاری اینجاست که چند ماه پیش یک دانشمند دیگر در روزنامه کیهان تهران اعلام کرده بود که زلزله دست ساز و کار آمریکاست! چند سطر از مطلبی را که من در اینمورد نوشته بودم تکرار می کنم تا ماجرا یادتان بیاید:
“روزنامه کیهان تهران ازیک ماجرای عجیب پرده برداشت وگزارش کرد که زلزله هفت و سه دهم ریشتری هائیتی، دست ساز وکار آمریکا بوده است.
کیهان تهران نوشته است که: آمریکا اول با کمک یک سلاح مخوف آب و هوائی به نام هارپ، موجی از سرما در اروپا پدید آورد تا تلاش های مخالفان جهانی با پدیده گرم شدن آب و هوای کره زمین را مسدود سازد، و بلافاصله با کمک همان سلاح مخوف، زمین لرزه ویرانگر هائیتی را تدارک دید تا ناوگان خود را با هدف نهائی اشغال کوبا و ونزوئلا در دریای کارائیب مستقر سازد. ( پناه برخدا از دست این شیطان بزرگ)
اگر این فرضیات درست باشد، دنیا این نتیجه را می گیرد که برعکس آنچه می گفتند آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند، این کشور گاهی یک غلط هایی می تواند بکند؟!”
مردم دنیا که این اظهارنظرهای گوناگون پاک گیج وویج شان کرده است گفته اند بهتر نیست در ایران یک دانشگاه زلزله شناسی تاسیس شود، تا ما خبر مرگمان بدانیم زلزله را آمریکا ایجاد می کند یا زنا و راه جلوگیری از آن از بین رفتن آمریکاست، یا زنا نکردن یا دعا کردن؟!
وقتی خزینه پر باشد
سایت روز در یک گزارش تحلیلی خبر داده است که دولت در سال ۸۷ ، مبلغ ۷۶۰ میلیارد تومان پول بی زبان را به خزانه واریز نکرده است.
خبرنگار ما پس ازآنکه یک روز و نصفی فکرکرد که چرا این پول به خزانه دولت واریز نشده و عقلش به جائی نرسید، تلفن را برداشت و برای دانستن کم وکیف قضیه وکشف واقعیت، مستقیماً با رئیس دولت تماس گرفت.
آقای احمدی نژاد که بسیار سرحال بود و طبق معمول شوخ طبعی می کرد از خبرنگار ما پرسید دیگه چی شده که یاد ما کردی؟
خبرنگار شهروند با لکنت پرسید قربان می خواستم ببینم این گزارشی که منتشر شده وگفته اند که ۷۶۰ میلیارد تومان به خزانه دولت واریز نشده، صحیح است یا خیر؟
آقای احمدی نژاد پرسید تو می دانی خزانه چیست؟ خبرنگار ما گفت قربان من خزینه را دیده ام و می دانم چیست، اما راستش خزانه را نه. نزدیک نازی آباد تهران یک ایستگاه اتوبوس بود به نام خزانه ….
آقای احمدی نژاد با خنده حرف خبرنگار ما را قطع کرد وگفت، خزانه هم چیزی است شبیه همان خزینه که دیده ای. منتها به جای آب توش پول می ریزن. خب، حالا بگو ببینم، اگر خزینه ای که دیده ای پر باشد چی میشه؟
خبرنگار ما جواب داد آب سرریز می کنه قربان وکف حمام را آب می گیره. رئیس جمهور لبخندی زد وگفت آفرین. حالا به نظر تو می شود به خزینه ای که پر از آب است و دارد سرریز می کند باز هم آب اضافه کرد؟
خبرنگار ما جواب داد خیر قربان، ممکن نیست. آب ها حروم میشه و میره زیرزمین.
آقای احمدی نژاد گفت پس به نویسنده اون گزارش از جانب من توضیح بده که خزانه دولت، عین همان خزینه های قدیمی پر شده و دیگر جا ندارد. آیا خدا را خوش می آید که ۷۶۰ میلیارد تومان دیگر هم وارد خزانه ای کنیم که لب به لب شده و دارد سرریز می کند؟ آیا نمی بینند دلارهای اضافی ما تا سوریه و لبنان و ونزوئلا و نیکاراگوئه و جزایرکومور هم رسیده است؟!
روش جدید پیروزی بردشمن
صادق محصولی، وزیر رفاه و تامین اجتماعی، مهد کودک هائی را که به گفته ی ایشان ضوابط اسلامی را رعایت نمی کنند تهدید کرد وگفت: مهد کودک ها باید به گونه ای کار کنند که کودکان در سن سیزده سالگی همانند محمد حسین فهمیده که در جبهه های جنگ علیه عراق کشته شد، شهادت طلب شوند.
یکی از خبرنگاران حاضر در جلسه از آقای محصولی پرسید قربان ۱۳ سالگی دیر نیست؟ وزیر رفاه! فرمودند راستش چرا ولی انشاالله به زودی ترتیبی می دهیم که به محض اینکه کودکی متولد شد مستقیماً به جبهه اعزام شود.
خبرنگاره جواب داد قربان آنهم دیگر خیلی زود است. از دست یک بچه شیرخواره چه کاری در جبهه ساخته است؟
آقای محصولی با خنده فرمودند: گریه!
و اضافه کردند: تصورش را بکنید اگر یک میلیون بچه با هم شروع به گریه کنند، کدام دشمن خونخواری تحمل ایستادگی و شنیدن جیغ وویغ آنها را دارد؟ اسلحه هایشان را می اندازند زمین، درگوش هایشان را می گیرند و فرار می کنند و ما نه تنها بدون شلیک یک گلوله بر دشمن پیروز می شویم، بلکه اسلحه های آنها را هم به عنوان غنیمت جنگی ضبط می کنیم!
یک ایرانی سوپراستارآلمان شد
یک جوان ۲۹ ساله و سبزپوش ایرانی، به نام مهرزاد مرعشی که تا چهارماه پیش کاملا ناشناس بود، سوپراستار آلمان شد و یک دختر ناشناس و سبزپوش ایرانی به نام الهام لالیان پور نیزکه تا چندی پیش شهرتی نداشت، به عنوان دختر شایسته فرانسه در سال ۲۰۱۰ برگزیده شد.
باید اضافه کرد که یک هنرمند و فیلمساز مشهور ایرانی به نام جعفر پناهی نیز که برنده جوایز مهم جهانی شده است در ایران برنده یک سلول انفرادی در زندان اوین شد!
تصور می کنم علت اینکه آقای پناهی را به زندان محکوم کرده اند این باشد که حاضر نشده کت و شلوار سبز به تن کند و به یک شال سبز قناعت کرده است؟!
خیلی خسته ام خیلی!
نوشته شیرین زیر را ناشناسی برای من فرستاده است. شما هم بخوانید و به قول جوانهای امروزی، حالش را ببرید:
الان حدود یک سال است که خیلی خسته ام و این هفته آخر هم که دیگه دارم از پا می افتم. چرا؟ همیشه فکر می کردم کمی تنبل ام اما حالا دقیقاً حساب کرده ام و متوجه شده ام که خیلی کار می کنم. ببینید ما توی ایران ۷۲ میلیون جمعیت داریم که ۱۳ میلیون اونها بازنشسته هستند. پس می مونه ۵۹ میلیون نفر. از این تعداد، ۲۴ میلیون دانش آموز و دانشجو هستند یعنی برای انجام کارها فقط ۳۵ میلیون نفر باقی می مونند. توی کشور ۱۰ میلیون نفر هم توی ادارات دولتی شاغل هستند که خب عملا کاری انجام نمی دن. پس برای پیش بردن کارها تنها ۲۵ میلیون نفر باقی می مونند. از این ۲۵ میلیون نفر هم تقریبا ۴ میلیون نفر آخوند و ملا و سانسورپی اینترنت و نماینده مجلس هستند، پس فقط ۲۱ میلیون باقی می مونن و اگر بدونیم که تقریبا ۱۷ میلیون آدم جویای کار داریم، معنیش این خواهد بود که کل کارهای مملکت رو ۴ میلیون نفر دارن انجام می دن. اما حدود ۲ میلیون نفر هم نیروهای مسلح داریم و این یعنی فقط ۲ میلیون نفر نیروی کار باقی می مونن. از بین این دو میلیون نفر، ۶۴۶،۹۰۰ عضو پلیس و وزارت اطلاعات و نیروهای سپاه هستند، پس کلا می مونیم ۱،۳۵۳،۱۰۰ نفر. حالا این وسط ۶۴۹،۸۷۶ نفر بیمار داریم که قدرت کار ندارند و بار کارهای کشور افتاده روی دوش ۸۰۶،۲۰۰ نفر از جمعیت. فراموش کردم بگم که ما حدود ۸۰۶،۱۸۶ نفر هم ممنوع القلم، ممنوع التصویر، ممنوع الصدا و دیگر انواع زندانی داریم پس کل کارهای کشور افتاده روی دوش ۱۴ نفر! از این چهارده نفر ۱۲تاشون عضو شورای نگهبان هستند و پس متوجه می شیم که کل کارهای کشور افتاده روی دوش دو نفر: من و تو! و تو هم که داری ای میل چک می کنی…
میرزاتقی خان یکی از روزنامه نگاران و طنزنویسان پیشکسوت ایران و از همکاران تحریریه ی شهروند است.