بخش دوم

شکستن تابوی گفتگو در مورد سوءاستفاده جنسی دوران کودکی یک ضرورت حیاتی است
اگر چه آمار دقیقی از قربانیان سوءاستفاه های جنسی وجود ندارد، ولی روانشناسان تخمین می زنند که آمار ممکن است بالای ۲۰% باشد. این حجم گسترده و اثرات ویرانگر آن بر سرنوشت انسان های معصوم، می طلبد که بیش از پیش این مسئله مورد توجه والدین، درمانگران و همه کسانی که به نوعی با مسایل کودکان و نوجوانان سرو کار دارند قرار گیرد.

اثرات سوءاستفاده جنسی در دوران کودکی:
تاثیرات درازمدت سوءاستفاده جنسی دوران کودکی می تواند آنقدر گسترده باشد که گاهی برآورد میزان آن دشوار است. این صدمه در همه جنبه های زندگی کودک نفوذ کرده و حس او را از خود بودن تهی می کند. رابطه صمیمانه، روابط جنسی، فرزند پروری، زندگی شغلی و حتی قدرت تعقل کودک را تحت تاثیر قرار می دهد. فرد قربانی هر طرف را نگاه می کند می تواند اثرات آن را ببیند و با تمام وجود درگیرتخریب ها است. از جمله تاثیرات مخرب سوءاستفاده جنسی از کودکان می توان به موارد زیر اشاره کرد:

child-abuse۱- عزت نفس:
اگر از شما سوءاستفاده جنسی شده باشد مرزهای شما، حق شما برای “نه” گفتن و حس شما برای کنترل جهان در هم شکسته شده است. در این حالت در موقعیت ناتوانی قرار گرفته و احساس تحقیر به شما این پیام را داده است که تو آنقدر بی مقدار هستی که برای توقف این روند دردناک هیچ کاری نمی توانی بکنی. بیشتر کودکان قربانی بارها و بارها به خود می گویند که هرگز نمی توانم موفق شوم احساس حماقت می کنم و یا این که من فقط به درد سکس می خورم و هیچ خاصیت دیگری ندارم چون قبلا و زمانی که مورد سوءاستفاده قرار می گرفتند این پیام ها را دریافت کرده اند. برای این دسته از کودکان باور “خود” که هسته مرکزی عزت نفس است بسیار دشوار می باشد.

۲- احساسات
به عنوان یک کودک شما نمی توانستید احساس وحشت ناشی از درد را تحمل کنید. عذابی را که می کشیدید ویرانگر بود. نمی توانستید به خاطر این همه رنج، پدر، برادر، عمو و یا هر سوءاستفاده گر دیگری را تنبیه کنید. آنها قرار بود که از شما مراقبت کنند. به دلیل خیانتی که به احساس اعتماد معصومانه شما شده بود به این نتیجه رسیدید که این احساس شما است که قابل اتکا نیست در واقع به احساسات خود شک کردید. چون افرادی که دوستشان داشتید شما را قربانی کرده بودند پس به احساس خود دیگر اعتمادی نداشتید. گاهی با مسدود کردن هر حس جسمی از خود مراقبت کرده اید چون نمی خواسته اید فرد متجاوز گریه یا ضعف شما را ببیند. گاهی تصمیم گرفته اید همه احساسات جسمی و روانی خود را سد کنید و بی حس شوید تا بتوانید دوام بیاورید.

۳- بدن
کودکان از طریق بدنشان با دنیای اطراف ارتباط برقرار می کنند و یاد می گیرند. اگر شما از نظر جنسی مورد سوءاستفاده قرار گرفته باشید دریافته اید که دنیا جای امنی نیست. در این صورت درد، خیانت و احساسات متعارض را تجربه می کنید. کودکان برای فرار از این همه رنج، تماس با بدن خود را از دست می دهند و یا خود را از نظر فیزیکی بی حس می کنند.

۴- رابطه عاشقانه
یادگیری اعتماد کردن و مورد اعتماد بودن و رابطه صمیمانه، از دوران کودکی آغاز می شود. اگر کودکان به طور باثبات و مداوم عشق و توجه کافی دریافت کنند، مهارت های ایجاد رابطه سالم را در خود پرورش می دهند. متاسفانه اگر شما قربانی سوءاستفاده جنسی شده باشد اعتماد اولیه و معصومیت شما تخریب شده است. وقتی به شما گفته شده است که “پدر چون تو را دوست دارد با تو این کار را می کند” یا “من این کار را با تو می کنم که در آینده همسر خوبی برای شوهرت باشی” در این صورت پیام های متناقض و آشفته ای در مورد عشق، سکس، اعتماد و خیانت به شما ارسال شده است که روابطه صمیمانه شما را با همین تعارضات روبرو می کند.

۵- رابطه جنسی:
کودکان قربانی سوءاستفاده جنسی قابلیت های جنسی طبیعی شان به تاراج می رود. شما زمانی با سکس آشنا شده اید که از نظر مرحله رشدی برای شما مناسب نبوده است و فقط به خاطر نیاز کنترل نشده یک بزرگسال به این ورطه افتاده اید. شما هرگز این شانس را نداشته اید که این جنبه از وجود خود را به طور طبیعی از درون کشف و تجربه کنید. تحریک جنسی در شما با احساس شرم، انزجار، درد و تحقیر گره خورده است و لذت جنسی درون شما آلوده شده است. اغلب کودکان در زمان سوءاستفاده با قطع ارتباط با بدن از خود محافظت می کردند که این الگو می تواند موقع بزرگسالی در طول رابطه جنسی تکرار شود و یا کودکانی که همراه سوءاستفاده، توجه و محبت در یافت می کرده اند در بزرگسالی هر توجه و نیازی را به رابطه جنسی مرتبط می کنند و برای برآوردن هر نیاز از طریق جنسی به دنبال آن خواهند بود. که این خود زمینه های سوءاستفاده های بزرگسالی را برای آنها فراهم می کند.

۶- فرزند پروری
اگر سوءاستفاده درون خانواده اتفاق افتاده باشد و یا اگر خانواده از شما در مقابل سوءاستفاده حمایت نکرده باشند در این صورت شما در یک خانواده بد کنش بزرگ شده اید که این شما را از داشتن یک الگوی خانواده سالم محروم می کند. تا وقتی که شما با این مسئله به طور فعال روبرو نشوید و آن را شفا ندهید احتمال این که آن الگوها را وارد خانواده خود و در رابطه با فرزندان خود تکرار کنید زیاد است.

۷- خانواده اصلی
روابط خانوادگی در زنای با محارم اساسا تخریب می شود. اعتماد اساسی، به اشتراک گذاشتن احساسات و امنیت از دست می رود و جای آن را راز و رمز، انزوا و ترس می گیرد. اگر شما قربانی سوءاستفاده یکی از اعضای خانواده بوده اید، قربانی یک سیستم بیمار هستید چنین خانواده ای حتما بد کنش است و چه بسا به دلیل گفتگو در این مورد و یا رفتارهای نامناسب ناشی از صدمات، متهم به دیوانگی و بد بودن شده اید. در این صورت به تدریج منزوی شده و رابطه تان را با دیگران قطع کرده اید. از آنجایی که این مسئله اصولا در خانواده های الکلی و بیمار اتفاق می افتد ممکن است مجبور شده باشید برای سازگاری با فضای خانه از همان الگوهای ناسالم تبعیت کنید. اگر اتفاق خارج از خانه رخ داده باشد و به دلیل بی اهمیتی دعوت به سکوت شوید در این صورت نمی توانید روی خانواده به عنوان منبع حمایتی حساب کنید. در تمام موارد ذکر شده انواعی از خانواده های ناسالم مشاهده می شود که در آنها روابط حمایتگرانه ای بین اعضا نیست.

می توانید شفا پیدا کنید
با وجود اثرات بسیار گسترده و دراز مدت سوءاستفاده جنسی بر کودکان، همیشه این شانس وجود دارد که این زخم ها شفا یابد. اگر شما هم قربانی سوءاستفاده جنسی هستید این را بدانید که شما قبلا سخت ترین تجربه ها را پشت سرگذرانده اید و زنده مانده اید. این حس می تواند به شما نیرویی عجیب برای شروع درمان ببخشد. یافتن راه شفا همراه با عزمی که به واسطه بقا یافته اید به شما کمک می کند که این سفر را به سلامت طی کنید چنانکه یکی از زنان شفا یافته می گوید”بعد از این هیچ کس قادر نخواهد بود از من سوءاستفاده کند هیچ کس و هرگز”

* دکتر نسترن ادیب راد مشاور خانواده و جوانان در ایران و کانادا، مولف و مترجم پنج جلد کتاب در این زمینه است.