در کشورهایی که سکونت داشته یا به آن ها سفر کرده ام بیش از هر چیز به محیط زیست و طرح های معماری، بویژه معماری تاریخی آن کشورها علاقه مند بوده ام و در همه جا به این دو مورد فرهنگی بیشتر دقت داشته ام. چه در روزگار جوانی در اروپا که در گرانادای استان آندلوسیای اسپانیا به کاخ “الحمرا” با جمله ی “ولا غالب الی الله” حکاکی شده بر دیوارها و تاق های کاخ ها و حرمسرای خلفای عرب، در هجوم به اسپانیا خیره بودم. چه آن روزهایی که به ساختمان بسیار بلند صلیب “د لوس کاییدوس” کلیسا بر بلندای کوه نزدیک شهر اسکوریال در۴۵ کیلومتری مادرید میخکوب می شدم. چرا که خشت و مصالح این صلیب به دستور فالانژیست های روزگار فرانکو برای تنبیه چپ های زندانی سیاسی بر شانه های آن ها حمل و صلیب ساخته شده است.

در همه ی کشورها معماری همچون یک کتاب پیشینه فراز و نشیب ها و رویدادها را بازگو می کند. در استرالیا نیز با این که بیشتر از دو سده و اندی از استیلای اروپاییان بر این کشور نمی گذرد، اما ساختمان های زیبایی به یادگار مانده که حرف های بسیاری برای گفتن دارند. از آن میان ساختمان سنگی زندان “دارلینگهرتس” سیدنی که هنوز نقش و نشان تبهکاران را بر سنگ های دیوار خود دارد و چسبیده به دادگستری است با شانه دادباختگان بالا رفته است و در ورودی آن برخی از محکومان را به دار می آویختند که آخرین محکوم در سال ١٩٠٧ میلادی به دار آویخته شد. در روزگار کنونی با برچیدن پایه دار و اعدام، زندان “دارلینگهرتس” به مدرسه ملی هنر تبدیل شده است و در آنجا هنرمندان سرشناسی تربیت شده اند. همچنین آب انبار و برکه هایی که در شهرهای مختلف در روزگار گذشته ساخته شده و هنوز هم در گوشه و کنار دیده می شوند میراث های دویست ساله معماری کشور استرالیا هستند که از آن ها با نم دل

آب انبارهای یزد

آب انبارهای یزد

نگهداری می شود.

درایران نیز کاخ های هخامنشیان و اشکانیان و ساختمان های روزگار ساسانی و ایلخانی و تیموری و همه دودمان هایی که بر این کشور فروانروایی کرده اند، همراه با ساختمان ها و کاشی های فیروزه ای و خوش رنگ و نگار با گنبدهای منحصر بفرد روزگار صفوی و ستون های ایرانی که آوازه جهانی دارند، هریک همچون کتاب، فراز و نشیب ها و رویدادهای گذشته را روایت می کنند. اگر ارگ زیبای کریم خان را دودمان زند برای زندگی خود در شیراز ساخته بودند پس از آن ها به زندان تبدیل شد. در قزوین نیز بر بلندای کوه در کنار ساختمان و آب انباری زیبا بر فراز پوزه سنگی دژ الموت یادگار حسن صباح، شاهان صفوی شاهزاده های سرکش را زندانی کردند. از این رو معماری و ساختمان های تاریخی در همه جای جهان، روایت گر خطاها و تلخ و شیرین گذشته است.

در این نوشته با اشاره ای کوتاه به محیط زیست و میراث فرهنگی و چکیده ای در مورد پیشینه آب انبار در ایران، از آب انبار محله “پادینگتون” سیدنی استرالیا نیز سخن گفته خواهد شد تا بدانیم اگر مسئولان در ایران نسبت به محیط زیست و همچنین ساختمان های تاریخی بی اهمیت هستند، اما مردم و مسئولان کشورهای دیگر چطور برای محیط زیست، پیشینه فرهنگی و معماری خود اهمیت قائلند.

اگر به درازنای پیشینه پر فراز و نشیب سرزمین ایران ژرف بنگریم معماری بومی آن بویژه در گستره آبادانی و نیازمندی های همگانی، پیشینه ای طلایی دارد. آب انبار، قنات، بادگیر، کبوترخانه و سردابه از ساختمان هایی هستند که زادبوم آن ها ایران بوده و این ها همه نشان دهنده تلاش ملی و فرهنگی در گذشته است. در میان آثار به جا مانده از پیشینیان، ساختمان و سیستم آب در شهر ایلامی دورانتاش چغازنبیل در خوزستان پیشینه ای ٣۵٠٠ ساله دارد و در جا به جای استان های دیگر نیز معماری نمادی از روزگار دودمان هایی است که بر کشور فرمان رانده اند.

از آن جا که بنیان گذار پست و پیام رسانی (چاپارخانه) در جهان، ایرانیان بوده اند برای فرستادن پیام و بسته های پستی در روزگاران کهن زیرساخت هایی ماهرانه برای ارتباطات ساخته می شد تا کار اسب سواران چابک چاپار به راحتی انجام بگیرد. پیشینه نگارانی چون هرودوت و گزنفون نیز از چاپارخانه های ایران یاد کرده اند. در سرتاسر شهرها و استان ها و در میان راه و کوه و کتل ها با ساختن برج های دیده بانی و در کنار آن با ساختن آب انبار، ارتباط و سفر از

آب انبار مشهور استرالیا که به مکانی فرهنگی ـ هنری تبدیل شده است

آب انبار مشهور استرالیا که به مکانی فرهنگی ـ هنری تبدیل شده است

شهری به شهر دیگر و از استانی به استان دیگر را آسان می کرده اند تا نه تنها مسافران و حیوانات بلکه پرندگان نیز از فرط تشنگی در تابستان تلف نشوند.

ایران سرزمینی کوهستانی است که فاصله بین آبادی ها و شهرهای آن در روزگار کهن بسیار بوده و بازرگانی و جا به جایی بار و بنه با راه افتادن کاروان های بزرگ انجام می گرفته است. در گذر از نیاز به خورد و خوراک و سبزی و آب مسافران، حیوانات باربر نیز در هنگام سفر نیاز به آب و علف داشته اند که پیشینیان برای آن چاره اندیشی می کرده اند. نه تنها بر سر راه کاروان ساختمان های زیبا و بزرگ کاروانسرا برای آسایش کاروان قرار داشته، بلکه در کنار آن آب انبار هم می ساختند تا برای پخت و پز و رفع تشنگی در گرمای تابستان، از آن استفاده کنند.

چاره اندیشی نه تنها در گستره چاپارخانه و عبور کاروان بلکه برای کشاورزی نیز در کشور ما پیشینه ای اندیشمندانه داشته است. با تنبوشه ها و کوزه های پر آب فرو در زمین و با نم و رطوبت تراوش شده از کوزه ها، درخت و گیاه رشد داده و با باغ های دل انگیز میوه، محیط را سرسبز می کرده اند. از سویی با حفر قنوات از ژرفای زمین آب به دست می آورده اند که در این مورد نیز اگر خوب بنگریم پیشینیان آینده نگر بوده اند.

از یادگارهای به جا مانده از گذشته کهن چنین پیداست که نیاکان ما با آینده نگری زندگی را زیباتر کرده و دارای محیط زیست سالم نیز بوده اند. در روزگار کنونی با تغییرات آب و هوا بر روی کره زمین، برای نگهداری از محیط زیست و استفاده بهینه از امکانات زندگی در کشور کوهستانی ایران که ناحیه های گرم بر نواحی سردسیر آن می چربد می بایست بیشتر کوشش شود. دلواپسی برای محیط زیست و بهتر کردن زندگی و استفاده بهینه از طبیعت و دوری از تخریب آن جزیی از فرهنگ دیرپای مردم ایران بوده، اما در دهه های اخیر ما مردمی شده ایم که تیشه به ریشه خود می زنیم و دیگر دلواپس محیط زیست و میراث فرهنگی و پیشینه نیاکانی نیستیم.

با چرخش روزگار و پیدایش تکنولوژی، خیلی از کشورهای جهان به تلاش برای پر بارتر کردن زندگی و تکامل و پیشرفت در راستای آبادانی دست زده و در کنار آن برای حفاظت از محیط زیست نیز بی دریغ تلاش نموده اند. در این میان کشور استرالیا بیشتر از کشورهای دیگر مصمم بر نگهداری از محیط زیست بوده و مردم استرالیا با داشتن کویر فراخ در سرزمین گسترده خود نه تنها از محیط زیست، بلکه از ساختمان ها و آثار ملی نیز با نم دل مواظبت می کنند. اما در ایران کار به گونه دیگری بوده و با دارا بودن ساختمان ها و آثار باستانی چند هزار ساله هر روز تیشه بر پیشینه زده می شود و کسی دلواپس میراث ملی و محیط زیست نبوده و نیست.

اگر ملت استرالیا با تمام وجود از میراث خود و از هنر بومی “ابوریجینال” از جمله نقاشی و سنگ نگاره های بومی ها، با نم دل نگهداری می کنند، اما در ایران پس از انقلاب به جای بالا بردن فرهنگ حفاظت از میراث نیاکانی و بالا بردن فرهنگ نگهداری از محیط زیست، سرچشمه های اندیشه های آینده نگری را در مورد آب و هوا در کشور کور کرده اند و تا کنون به دلیل پایین بودن دانش و کارشناسی ، با ریخت و پاش های وحشتناک دست به هر کاری زده شده نتایجی منفی در بر داشته است. نمونه آن دارا بودن پانصد سد آب در کشور و آسیب به اکوسیستم طبیعی کشور و خالی کردن ذخیره آب های زیر زمینی و پس از آن خشکیدن دریاچه ها، تالاب ها و رودخانه های ایران است که عروس زیبایی چون اصفهان در سوگ زاینده رود می نالد و اهواز نیز در کنار آپادانا و دانیال و نیایشگاه ایلامی چغازنبیل در خوزستان بیخ گوش دجله و فرات، برای مرگ کارون مویه می کند.

ایران کشوری در خاورمیانه است که پیشینه ای به درازای پیدایش انسان بر روی زمین دارد. اگر نیاکان ما در مورد آب و هوا و نیاز روزمره مردم به آبادانی، آینده نگر بوده اند، اما پس از پایان جنگ ایران و عراق، ما به جای سازندگی و زیر ساخت های حیاتی و تامین آب برای خود و آیندگان، به ریخت و پاش پرداخته ایم و فرهنگ پارو کردن پول و سرمایه های باد آورده را در جامعه گسترش داده، نگران آب و تغییرات آب و هوایی نبوده ایم و با سلام و صلوات خود را به دست تقدیر سپرده و زندگی را از محتوا تهی کرده و هر یک گناه را بر گردن دیگری انداخته ایم.

امروز زنگ خطر بی آبی و تغییرات جوی و محیط زیست از دلهره های بشر در سراسر جهان شده است . جنگ های دل خون کننده در آینده احتمالا نه برای نفت بلکه برای آب خواهد بود و هر چه زودتر باید برای آن راهی درست و اندیشمندانه جستجو کرد. کمبود آب نه تنها ایران بلکه همه کشورهای خاورمیانه را نیز با دردسری بزرگ روبرو خواهد ساخت و از هم اکنون نزدیکی برخی از کشورهای حاشیه خلیج فارس به کشور کوهستانی ایران برای تامین آب است. حتا در گذشته ای نه چندان دور نیز مردم حاشیه خلیج فارس با لنج و حمل آب از بندر لنگه آب آشامیدنی خود را تامین می کرده اند. در روزگار کنونی نیز کویت، قطر و امارات با راهنمایی اندیشمندان غیر بومی جهانی، به نزدیکی خود با ایران برای از سر گذراندن این خطر پی برده اند.

مسئله آب در شبهه قاره استرالیا نیز به دقت پیگیری می شود، اما در ایران تخریب جنگل ها و منابع آب و دریاچه ها و تالاب ها اتفاق افتاده و گوش کسی بدهکار نبوده و میلیاردها دلار از ثروت همگانی را با ریخت و پاش بر باد فنا داده اند و به گذشته که نگاه می کنیم می بینیم پیشینیان دلواپس امروز بوده اند، اما امروز کسی در فکر چاره جویی برای فردا و آیندگان نبوده و نیست.

در گذشته نه تنها همه مناطق گرم و جنوبی ایران که همچون استرالیا در دل خود کویری فراخ دارد، بلکه برخی از شهرهای شمالی ایران نیز دارای آب انبار بوده اند. آب انبار میرزا مهدی مرکز مازندران یکی از آب انبارهای شمال کشور، در شهر ساری است. از پرآوازه ترین آب انبارهای شهرهای سراسر ایران می توان از آب انبار نیک شهر در استان سیستان و بلوچستان، آب انبار تاریخی ارگ بم و علی مردان خان کرمان، آب انبار شش بادگیری و آب انبار تکیه امیر چقماق در حاشیه کویر در شهر یزد، حاج کاظم، سردار کوچک، مولا وردیخانی و مسجد جامع و سردار بزرگ در شهر قزوین پایتخت دوم روزگار صفوی نام برد. در خراسان شمالی نیز آب انبار صفی آباد ورق زرین دیگری از کتاب آبادانی و آب انبار در کشور است که مردم و معماران آن روزگار برای جلوگیری از فاسد شدن آب در انبار، چاره جویی می کردند که اشاره به آن در مجال این نوشته کوتاه نیست.

آب انبار “کل” در شهرستان گراش لارستان در استان فارس نیز دارای طرح معماری درخور توجه است چون به گونه ای ساخته شده که تا مدت ها آب آن قابل مصرف بوده و هنوز این آب انبار پابرجا است. در جنوب کشور نه تنها شهرستان گراش و شهر اوز در لارستان فارس، شهرهای استان بوشهر و هرمزگان نیز دارای آب انبارهای بی شماری هستند که نشان دهنده تلاش همگانی برای بهتر کردن زندگی و تامین آب در گذشته بوده است. کسانی که از جاده های حاشیه آب های خلیج فارس از بوشهر به بندر عباس مرکز هرمزگان سفر کرده اند شاهد آب انبارهای بسیاری بر سر راه هستند که هنوز هم از آن ها در خشکسالی و فصل تابستان برای پرندگان و حیوانات استفاده می شود. این آب انبارها با طرح های متفاوت و گنبدهای سفید در حاشیه شهرها ساخته شده اند. بر فراز برخی از آب انبارها بادگیر نیز قرار دارد که از طرح های بسیار زیبا و بومی مناطق گرم برای خنک نگهداشتن آب بوده است. در همه شهرهای ایران بویژه شهر اوز در لارستان مردم از دیرباز در روزهای جشن نوروز و سیزده بدر، در کنار آب انبارها به شادی و تفریح و “اوآش” می پردازند و با خورد و خوراک و شیرینی سبزه ها را گره زده و به خانه بر می گردند.

در شهرهای لار، گراش و خنج لارستان در استان فارس و در شهرهای دیر، کنگان و پارسیان در استان بوشهر همه جا ساختمان های زیبای سفید و نخودی رنگ آب انبار به چشم می خورند. در استان کهگیلویه و بویر احمد آب انبار گل سرخ بهبهان و آب انبار تاریخی شهر دهدشت، در برازجان آب انبار درخت، در شهرهای بستک، لنگه، میناب و شهرهای دیگر استان هرمزگان نیز جا به جا، آب انبار وجود دارد. آب انبارها و برکه‌های بسیاری در حاشیه خلیج ‌فارس و در جزایر قشم، هرمز، خارگ و کیش با سنگ و ساروج ساخته شده اند که از آن میان آب انبار دهان شیر لار و آب انبار قوام در بوشهر، پنج برکه در کنگ و آب انبارهای برکه ی طلایی، کاکا، شیخ، خرکی، نیریز، شاکو و شکری در بندر لنگه و برکه گله‌داری، رئیس حسن و همچنین برکه ملا محمد اوز لارستان و آب انبار کیش با بادگیرهای بسیار زیبا و آب انبار دژ پرتغالی ها در هرمز و دژ قشم که بانی آن صوغیه همسر شیخ عبدالله فرمانفرمای جزیره بوده نمونه هایی از آب انبارهای جنوب ایران است.

آثار و وجود آب انبار در تهران پایتخت کنونی کشور نیز کم نیست و می توان از آب انبارهای سید اسماعیل، صاحب ایوان، بابا نوذر یوز باش، سید ولی، امامزاده یحیا، رضا قلی خان، چهل تن و کوچه غریبان نام برد. در سمنان آب انبار قلی و سرخه و در مشهد حوض لقمان، بالا کوچه و چهل پایه و در کاشان آب انبار سید حسین دخان، در همدان آب انبار شاه عباس و در اصفهان آب انبار حاج صباغ و باغچه خان و در یزد آب انبارهای گلشن و رستم گیو نمونه هایی از هزاران آب انبار در سراسر شهرها و استان های کشور است که با رشد و توسعه شهرها، هم اکنون می شود با مرمت آب انبارها برای میراث فرهنگی و گردشگری درآمد به دست آورد.١

آب انبار در خیلی از کشورهای جهان برای نیاز همگانی ساخته می شده است. در کشورهای باستانی ایران، یونان، روم و مصر آب انبار جای مناسبی برای ذخیره آب بوده است. از کهن ترین نمونه تاریخی آب انبار در ایران همان گونه که پیش از این گفته شد می توان به محوطه چغازنبیل در نزدیکی شهر شوش در استان خوزستان اشاره نمود که ٣۵٠٠ سال پیشینه دارد.

در اقیانوسیه نیز کشور استرالیا با داشتن کویر فراخ در دو سده گذشته برای امور حمل و نقل بر سر راه کاروان، همچون ایران با کمبود آب روبرو بوده است. پس از استیلای سفیدپوستان بر استرالیا از جمله ی اموری که به شدت دست و پاگیر مردم شد حمل و نقل در این سرزمین پهناور بود. از آنجا که حمل و نقل  با اسب و خر و قاطر در این  شبهه قاره  کار  آسانی نبود و این حیوانات در مسافرت های دور و دراز از فرط تشنگی هلاک می شدند تنها چاره منحصر به فرد سفیدپوستان استفاده از شتر شد که تا حدود چهار روز می تواند بدون آب دوام بیاورد و با خار و خاشاک کویر قانع است.

از این رو برای کار حمل و نقل در   سال ١٨۶٠ میلادی برای رفع نیاز استان ویکتوریا ٢۴ نفر شتر از افغانستان به استرالیا آورده شد. همراه با شترها  سه نفر ساربان افغانستانی به اسامی دوست محمد، احسان خان و بلوچ را نیز به استرالیا آوردند. حدود پنج سال پس از ورود ساربانان افغانستانی که  بیشتر از استرالیایی ها تجربه کار با شتر داشتند و ساربانان کارکشته ای بودند، آقای “توماس الدر” در استرالیای جنوبی اقدام به واردات ١٢۴ نفر شتر از افغانستان کرد. همراه با شترها ٣١ ساربان افغانستانی نیز به استرالیا آورده شدند و چیزی نپایید که با رونق بازار دادوستد و راه افتادن کاروان بازرگانی در استرالیا بازار کار شتر و شتربانان افغانستانی بالا گرفت.

ارتباط نقاط مهم کشور به وسیله شتر و ساربانان افغانستانی برقرار شد و با نتیجه ی خوب پیشرفت و رونق کار کاروان ها بود که تعداد بیشتری شتر و ساربان به استرالیا وارد شد.  حدود ٣٠٠٠ ساربان افغانستانی همه ی امور حمل و نقل تجاری استان های “نیو ساوت ویلز” و “کوینزلند” و  استرالیای جنوبی و مرکزی را در دست داشتند. مهاجران افغانستانی آن روزگار بیشتر در مناطق “مای ری” ، “بروکن هیل”، “آلیس اسپرینگ” و شهرهای آدلید و پرت، ساکن بودند.

از آغاز استیلای اروپاییان بر استرالیا در همه جای کشور با در نظر داشتن افزایش جمعیت برای ساختن برکه و آب انبار تلاش می شده است.

با کویر گسترده در مرکز سرزمین پهناور استرالیا، از دیرباز برخی نقاط با خشکسالی روبرو بوده که در تاریخ دویست ساله این کشور دولت هایی که بر سر کار آمده اند دست به طرح های بسیاری برای زدودن خشکسالی و بی آبی زده اند. در روزگار کنونی استرالیایی ها تجربیات بسیار خوبی در این مورد دارند.

آب انبار محله ی “پادینگتون” سیدنی که هم اکنون در میان ساختمان های تاریخی، به عنوان یکی از میراث های زیبای شهر به ثبت رسیده، از آب انبارهایی است که در سال ١٨۶۶ آقای “ادوارد بل” ساختن آن را آغاز و در ١٨٧٨ میلادی پایان یافت.

در سال های نخست سده بیستم پس از راه افتادن آب لوله کشی، آب انبار”پادینگتون” سال ها متروکه ماند و پس از آن در آنجا یک گاراژ و جایگاه بنزین قرار گرفت. پس از مدتی دوباره متروکه ماند تا این که معمار خوش ذوق “تونکین زالیکا گریر” همراه با “جیمز ماتر دیلا نی دیزین” آن را به گونه ای زیبا بازسازی کردند. در سال ٢٠٠٩ نشان ملی به طراحی بومی آن داده شد و هم اکنون بازدید از آن برای همگان آزاد است. این آب انبار جایی برای هنرمندان نقاش، طراحی و فیلم است که همیشه از آنجا برای هنرآفرینی خود استفاده و نمایشگاه هایی برگزار می کنند و جای مناسبی برای خلق آثار تاریخی و مطالعه کتاب و گردش آخر هفته است.

آب انبار “پادینگتون” از مصالح ساروج و سنگ و آجر ساخته شده و دارای تاق های قوسی و ستون هایی از چوب است که به دلیل مهارت مرمت گر و آشنایی با معماری هم عصر این آب انبار، نماهایی از برخی از ساختمان های تاریخی در جهان را در خود دارد. ستون های بلوطی آب انبار “پادینگتون” یادآور ستون های کاخ خلفای عرب الحمبرای اسپانیا و عکس ستون ها در حوض به همراه ستون پایه ها نیز یادآور چهل ستون و هشت بهشت روزگار صفوی اصفهان بوده و بیننده را به یاد ساختمان های روزگار اکبر شاه در هند نیز می اندازد.

فراتر از آن نمای کنونی زیبای آب انبار “پادینگتون” ذهن بیننده را به یادآوری آمیخته ای از نمای حمام های باستانی غرب آسیا و حمام های رومی “کاراکالا” فرو می برد و از سویی نشانه ای از باغ باستانی بابل را نیز در خود دارد. نگارنده بر این باورم که طعم و بوی معماری حوض و ستون های چوبی روزگار صفوی و تاق های قوسی روزگار قاجار در ایران، بیشتر از هر چیز در زلال آب انبار و حوض های باغچه پادینگتون سیدنی موج می زند.٢

پانوشت:

۱ـ برای این نوشته از یادداشت های شخصی هنگام پژوهش و بازدید از برخی آب انبارها و برکه ها در ایران و ساختمان و آب انبار “پادینگتون” در سیدنی و همچنین از مقالات و کتاب های زیر استفاده شده است. مطلب شتربانان افغانی نیز برگرفته از نوشته نگارنده در هفته نامه نسیم جنوب بوشهر اسفند ١٣٨۶ است:

سرچشمه های فارسی:

الف : دکتر باقر آیت الله زاده شیرازی “آب انبارهای حاشیه کویر” مجله باستان شناسی و هنر ایران. شماره ۵ تهران وزارت فرهنگ و هنر سال١٣۴٩.

ب : دکتر محمد دبیرسیاقی. سیر تاریخی بنای شهر قزوین و بناهای آن. چاپ انتشارات میراث فرهنگی ١٣٨١ صص ۴٠٩ – ۴١٨.

پ: جعفر شهری: طهران قدیم. ۵ مجلد. انتشارات معین ١٣٧١.

ت : عباس حاجی آقا محمدی. سیمای استان قزوین. انتشارات طه ١٣٧٧ صص ٩۶ –٩٩.

٢ ـ در روزگار روم باستان گرمابه های بزرگ و با شکوه “کاراکالا” در سراسر شهر رم بویژه در مرکز آن وجود داشتند که فضای بزرگی را در برگرفته بود. گرمابه های کاراکالا استخر شنا، گرم خانه و پاشویه های خنک نیز داشتند و نه تنها شهروندان از گرمابه برای شست و شوی خود استفاده می کردند، بلکه در آنجا کتابخانه و نمایش تئاتر و قهوه خانه و خورد و خوراک هم بود. برای بازرگانان و کسانی که ثروتمند بودند گرمابه کاراکالا مکانی دلچسب برای گفتگو و سرگرمی در تعطیلات آخر هفته بود.

سرچشمه های انگلیسی:

A: The Australian People. An Encyclopaedia of the Nation. Its people and their origins, edited by James Jupp. Pp/ 16-30.164-165. Cambridge University Press 2001

B: John de Manincor, (۲۰۰۹) Paddington Reservoir Gardens. Architectural Review Australia, ۱۱۰: ۶۱-۶۴.

C: Report prepared by Nathanael Hughes photographer Nov, 2012

D: Tony Dingle and Helen Doyle: “Yan Yean , a history of Melbourne’s early water supply”. Monash University, 2003.