یک رشته از جشن های اقوام آریایی، جشن های آتش است. در ایران قدیم و امروز، دو جشن آتش شهرت بسیاری داشته، جشن سوری و جشن سده. جشن سوری در نخستین شب پنجه، پس از سپری شدن ۳۶۰ روز سال برگزار می شد و با مراسمی درباره فره وشی ها یا ارواح پاک و طیبه بی ارتباط نبود.
البته باید اشاره شود که اطلاق چهارشنبه سوری به این جشن کهن، از امور و نامگذاری های تازه است. با توجه به مطالب و پژوهش هایی که در این فصل شده، دریافت می شود که از روزگاران دور، این جشن بسیار معمول و مقدس بوده و با تشریفات فراوان برگزار می شده است، اما پس از اسلام تغییر نام و عنوان داد و شواهد دلالت بر آن دارد که از اوایل سده هفتم هجری، به دست فراموشی سپرده شده بعداً با عناوینی دیگر از سده های دهم معمول شد.
جشن چهارشنبه سوری که اینک در شب چهارشنبه آخر سال با مراسم و آداب و تشریفات و سنن ویژه ای برگزار می شود، یکی از جشن های بسیار پر طول و تفصیل و سرشار از مراسم و شعایر است.
ایرانیان جشن سوری را که عادت و سنتی قدیم بود با آتش افروزی همگانی برپا می کردند، اما چون اساس تقسیم آان در روز شماری بر آن پایه نبود که ماه را به چهار هفته با نام های کنونی روزها بخش کنند، لاجرم در شب چهارشنبه آخر سال تحقیقا چنین جشنی برگزار نمی شد. روزشماری کنونی بر اثر ورود اعراب و اسلام به ایران باب شد. بی گمان سالی که این جشن به شکلی گسترده برپا بوده، مصادف با شب چهارشنبه شده، و چون در روزشماری تازیان، چهارشنبه نحس و نامبارک و بدیمن محسوب بوده، از آن تاریخ به بعد شب چهارشنبه آخر سال را با جشن سوری به شادمانی پرداخته و بدین وسیله می کوشیدند نحوست چنین شب و روزی را منتفی کنند. منوچهری دامغانی گوید:
چهارشنبه که روز بلاست باده بخور/ بساتکین می خور تا به عافیت گذرد
منوچهری می گوید چهارشنبه را می خور و به شادکامی گذران تا از نامبارکی آن رها شوی.
البته این که چرا شب چهارشنبه برای چنین جشنی، که سرشار از سنت ها و آداب و رسوم است، برگزیده شده است،حتما دلایلی دارد. یکی از دلیل ها را در بالا توضیح دادم و دیگر دلیل آن است که یک شخصیت تاریخی شیعه که جنبه ایرانی دارد، مختار سردار معروف عرب، کسی که به خونخواهی حسین و یارانش در کربلا، قیام کرد، و انتقام خون آنان را پس گرفت. مختار پس از آزاد شدن از زندان، به خونخواهی کشته شدگان کربلا، برای اینکه موافق و مخالف را از هم تمیز دهد و بر کفار بتازد، دستور داد که شیعیان به بالای بام خانه های خود آتش بیفروزند، تا موافق و مخالف از هم تمیز داده شوند. این شب مصادف بود با شب چهارشنبه آخر سال ـ و از آن به بعد مرسوم شد که ایرانیان مراسم آتش افروزی را در شب چهارشنبه آخر سال اجرا کنند.
از سویی دیگر این پرسش پیش می آید که جشن سوری ایرانیان چگونه می توانست زداینده و برطرف کننده بدبختی و نحوست شود. آتش در نظر ایرانیان مظهر روشنی، پاکی، طراوت، سازندگی، زندگی، سلامت و تندرستی و در نهایت مظهر خداوند است. بیماریها، زشتی ها، بدیها و همه آفات و بلایا در عرصه تاریکی و ظلمت ماوا و جای دارند. به همین جهت است که اهریمن مظهر تاریکی و ظلمت و تیرگی است. به اعتقاد ایرانیان هرگاه آتش افروخته می شود، بیماری، فقر، بدبختی، ناکامی و همه بدیها و زشتی ها محو و ناپدید می شوند، چون از آثار وجودی ظلمت و اهریمن هستند. به همین جهت جشن سوری پایان سال را به شب آخرین چهارشنبه سال منتقل کردند تا با طلیعه سال نو ، خوش و خرم و شادکام گردند.
البته استاد ذبیح بهروز در تحقیق شان “تقویم و تاریخ در ایران” می نویسند: شب چهارشنبه سوری، جشنی است که مانند بیشتر جشن های ایرانی با ستاره شناسی بستگی دارند. مبدا همه حساب های علمی تقویمی است. در آن روز در سال ۱۷۲۵ پیش از میلاد زرتشت بزرگ ترین حساب گاه شماری جهان را نموده و کبیسه پدید آورده و تاریخ های کهن را درست و منظم کرده است. شبی که در آن روز زرتشت تاریخ را اصلاح کرده است، به یادبود آن همه ساله مردم جشن بزرگی برپاکرده و با آتش افروزی شادی خود را اعلام کرده اند و آن رصد و اصلاح تاریخ تا کنون در هیات و یادمان چهارشنبه سوری یا جشن و شادمانی باقی مانده است .
با تمامی این اوصاف، چشن چهارشنبه سوری، سالیان سال است که در سراسر ایران برگزار می شود، و شاید در بعضی از مناطق ایران بر مبنای جغرافیایی اشان برگزار شود. میان بسیاری از طوایف و ایل ها در آذربایجان، مراسم چهارشنبه سوری از نوروز مفصل تر و با اهمیت تر است و کاملا با تشریفات و سور و سرور و هدایا همراه است که این نشانگر اهمیت و ریشه های تاریخی و آداب و رسوم و سنن و تشریفات کهن چهارشنبه سوری است، البته ناگفته نماند که کردها شب نوروز در فراز کوه ها به اندازه تپه ای هیمه گردآوری می کنند و آن را آتش می زنند. بچه ها نیز با چوبی ستبر از آن آتش به آسمان پرتاب می کنند.گروهی نیز به پشت بام ها می روند و آتش شب نوروز را روشن می کنند. در همه روستاهای کردنشین نیز شب نوروز در پشت بام ها آتش می افروزند. بدین سان در کوچه ها و فراز کوه ها فروغ آتش نوروز( آخرین شب سال) تا بامداد می درخشد …
شب چهارشنبه سوری در ایران آئین خاص و تشریفات گوناگون دارد که هریک از آنها را در ناحیه ای دیگر می توان یافت. آئین چهارشنبه سوری یا شب چهارشنبه آخر سال بر دو قسم است. یک قسمت از آن عمومی و مشترک میان تمام مردم ایران است که حتی بعضی از آن ها در ملل دیگر نژاد آریا می توان یافت، و قسمت دیگر آئین خصوصی است که مردم تهران بدعت نهاده اند و از آنجا کم و بیش به شهرهای دیگر ایران رفته است. یک قسمت از این آیین که در تمام ایران معمول است، از کرمان گرفته تا آذربایجان ـ و از خراسان تا خوزستان و از گیلان تا فارس، یعنی تمام این دشت وسیع که ایران امروز نامیده می شود، افروختن آتش است.
آتش افروختن ـ زیباترین و شاید قدیمی ترین آداب چهارشنبه سوری، آتش افروختن و پریدن از آن همراه با شادی و ترانه خوانی است. زن و مرد و پیر و جوان در صحن خانه یا میدان ها و گذرگاه های شهر و روستا از روی این بوته های افروخته یکی پس از دیگری می پرند و در هر پریدنی می گویند:
زردی من از تو / سرخی تو از من
یعنی: زردی و بیماری و ناتوانی را از من بستان و سرخی و شادابی و تندرستی را که در خود داری به من ببخش.
از دیگر آئین های شب چهارشنبه سوری که در هر نقطه ایران به فرم خاص آن منطقه برگزار می شود عبارتند از :
قاشق زنی ـ کوزه شکستن ـ فال گوش ـ گره گشایی ـ فال گرفتن با بلونی (کوزه دهن گشاد) ـ آجیل مخصوص شب چهارشنبه سوری ـ بخت گشایی ـ کندر و خوشبو ـ گره گشایی ـ آب پاشیدن از بام بر سر مردم و …….
منابع :
ـ کتاب تاریخ بخارا، محمدبن جعفر نرشحی.
ـ آناهیتا، پنجاه گفتار، پورداوود.
ـ فرهنگ بهدینان، جمشید سروشیان.
ـ آئین برگزاری جشن های ایران باستان، اردشیر آذرگشسب.
ـ مجله مهر، مقاله استاد سعید نفیسی.
ـ تقویم و تاریخ در ایران، ذبیح بهروز.
ـ جشن های ایران باستان، هاشم رضی.