در پیوند با سفر معاون صدراعظم آلمان به تهران
آیا قرار است تنش میان ایران و اسرائیل حالا به جای مناقشه اتمی، ایران را در حالت نه جنگ و نه صلح نگه دارد؟
زیگمار گابریل معاون صدراعظم آلمان و وزیر اقتصاد و انرژی این کشور روز یکشنبه (۱۹ ژوئیه ۲۰۱۵ ) در راس یک هیئت بلندپایه از مدیران و نمایندگان بخش اقتصاد این کشور وارد تهران شد. گابریل در عین حال رئیس حزب سوسیال دموکرات آلمان هم هست. وی در این سفر سه روزه علاوه بر حسن روحانی، با وزیران نفت، صنعت، معدن و تجارت، نیرو، رئیس کل بانک مرکزی و اعضای اتاق بازرگانی ایران دیدار و گفت و گو خواهد داشت.
سفر شتابزده ی معاون صدر اعظم و وزیر دو وزارتخانه کلیدی آلمان فدرال، اندکی پس از فراهم شدن مقدمات توافق هسته ای، بیان کننده این واقعیت انکار ناپذیر است که دولت آلمان از مدت ها پیش می دانسته است که این بار مذاکرات هسته ای به نتیجه می رسد. به ویژه همراهی گروهی بزرگ از مدیران صنایع آلمان نشان می دهد که حتی جزئیات این سفر نیز در هفته های پیش از پایان تنش هسته ای غرب با ایران تنظیم شده بوده است، زیرا هیچ دولتی نمی تواند تنها ظرف چند روز مهم ترین وزیر خود را همراه با ده ها مدیری که برنامه هاشان همواره باید از مدت ها پیش تدوین شده باشد، راهی چنین سفری کند. به گزارش رسانه های آلمانی زنگنه وزیر نفت جمهوری اسلامی ایران در ماه مه امسال سفری بی سروصدا به برلین داشته و با مدیران کنسرن فولکس واگن و لینده دیدار و گفت وگو کرده است. احتمالا در همین سفر از هیئت آلمانی دعوت به عمل آمده است.
آلمانی ها، جنگاور یا تاجرپیشه؟
آلمانی ها هرچند در دو دهه اخیر با ورود به جنگ بالکان و افغانستان و این اواخر مرز ترکیه و سوریه بار دیگر به عرصه درگیری های نظامی بین المللی قدم نهاده اند، اما همچنان در سراسر جهان، بیش از یک ژاندارم بین المللی به عنوان صنعتگران و بازرگانانی شناخته می شوند که کیفیت کالاها و خدمات خود را بهتر از هر کشور دیگری تضمین می کنند. اکنون، بازار هشتاد میلیونی ایران، به ویژه با توجه به این که می تواند گذرگاه انتقال سرمایه ها و صنایع و خدمات به بخش عظیمی از خاورمیانه و آسیای مرکزی باشد، برای آلمانی های تاجرپیشه از چنان جذابیتی برخوردار است که می بایست حتی پیش از پایان یافتن مناقشه هسته ای نیز، گوی سبقت را از رقبای بین المللی خود می ربودند.
در سال ۲۰۰۵ میلادی، یعنی نخستین سال ریاست جمهوری احمدی نژاد، حجم مبادلات بازرگانی آلمان و ایران ۴ میلیارد و ۴۰۰ میلیون یورو بود. در پی تحریم های بین المللی این مبادلات تا سال ۲۰۱۳ به یک میلیارد و ۸۰۰ میلیون یورو کاهش یافت و در سال ۲۰۱۴ برخلاف انتظار اندکی بالا رفت و به ۲ میلیارد و ۴۰۰ میلیون یورو رسید.
در سفر به تهران، از جمله رئیس اتاق صنایع و بازرگانی آلمان معاون صدراعظم این کشور را همراهی می کند. تلاش این مقام به ویژه در تماس هایی که با اعضای اتاق بازرگانی و وزرای صنعت و معادن و تجارت و انرژی جمهوری اسلامی خواهد داشت این است که حجم دادوستدها را حتی المقدور با سرعت زیاد بالا ببرد. مسئول روابط خارجی اتاق صنایع و بازرگانی آلمان گفته است که پیش بینی می کنیم این دادوستدها به زودی به بیش از ۱۰ میلیارد یورو برسد. این ۴ برابر معاملات فعلی خواهد بود.
دفاع از موجودیت اسرائیل، یک ژست دیپلماتیک؟
وزیر اقتصاد و انرژی آلمان در تهران به خبرنگاران گفته است که برای ایجاد یک رابطه پایدار میان برلین و تهران، ایران باید موجودیت اسرائیل را به رسمیت بشناسد. مرضیه افخم سخنگوی وزارت خارجه جمهوری اسلامی نیز بی درنگ پاسخ داده است که تهران حاضر به چنین کاری نیست. او می داند که حرف معاون صدراعظم آلمان خود پایدار نیست و انگیزه ای جز دلجویی از اسرائیل ندارد، زیرا آلمان به خاطر کشتار یهودیان در جنگ جهانی دوم خود را همچنان در برابر اسرائیلی ها مدیون می داند و بارها تاکید کرده است که از امنیت اسرائیل در همه حال پشتیبانی خواهد کرد.
اگر آلمان می خواست مناسبات خود را با جمهوری اسلامی مشروط به شناسایی موجودیت اسرائیل کند، باید از همان تاسیس جمهوری اسلامی نمایندگی سیاسی خود را در تهران تعطیل و مبادلات بازرگانی خود را نیز با ایران قطع می کرد. اما در سی و هفت سال گذشته آلمان و در ابعادی کوچک تر اتریش همواره کم تنش ترین مناسبات را با جمهوری اسلامی داشته اند. حتی دیدیم که در سال ۲۰۱۴ در اوج تحریم های بین المللی، مبادلات آلمان با ایران نسبت به یک سال قبل از آن ۶۰۰ میلیون یورو نیز افزایش یافت. حالا هم خبر می رسد که صدراعظم اتریش پس از آقای گابریل به تهران خواهد رفت!
تنش ایران و اسرائیل، جایگزین مناقشه اتمی؟
در این اوضاع و احوال، به نظر می رسد همه چیز دارند دست به دست هم می دهند تا بر خشم اسرائیل نسبت به توافق هسته ای بیافرایند و تنش میان ایران و اسرائیل را به گونه ای خطرناک و همه جانبه جایگزین تنش اتمی کنند. تنش اتمی سایه جنگ را در سال های اخیر بر سر مردم ایران نگه داشته بود. آیا قرار است حالا تداوم و حتی اوج گیری تنش ایران و اسرائیل لولوی سر خرمن منطقه شود و بر حجم معاملات تسلیحاتی باز هم بیافزاید؟
دو روز پیش از سفر زیگمار گابریل به ایران، علی خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی ناگهان مصلحت می بیند که خطبه نماز جمعه تهران را، پس از ۶ سال پرهیز، بار دیگر خود ایراد کند تا بگوید که آمریکا همچنان دشمن شماره یک ایران است و “جمهوری اسلامی همچنان از مردم مظلوم فلسطین و لبنان و یمن و حکومت بشار اسد در سوریه پشتیبانی می کند”. مثل این است که هروقت قرار باشد فضای تنش و جنگ و دشمنی با دیگران حاکم بماند، این وظیفه رهبر است که آن را اعلام کند.
بسیاری از تحلیل گران بر این عقیده اند که این سخنان را نباید جدی گرفت و تنها برای آرام نگه داشتن مخالفان توافق هسته ای در ایران ایراد می شود، اما این یک اشتباه ناشی از ساده اندیشی خوش بینانی است که همچنان، به رغم همه نشانه های ۲۰ ساله، مایلند تصور کنند که آقای خامنه ای هم قابل تغییر است.
آقای خامنه ای ۶ سال پس از انتخابات مناقشه برانگیز سال ۱۳۸۸ بار دیگر در نماز جمعه ایراد خطابه می کند. حضور ۶ سال پیش ایشان سبب شد در ایران حمام خونی به راه بیافتد که هنوز هم کاملا آرام نگرفته است. به راستی موضع گیری های تند اخیر مقام معظم رهبری ناشی از این ترس نیست که با پایان مناقشه اتمی اوضاع ایران به تدریج به سمت عادی شدن پیش برود و در این میان مطالبات اصولی مردم سر برکشد؟ مطالباتی که رژیم تحت حاکمیت او قادر به پاسخگویی به آن ها نیست؟
روزنامه اسرائیلی هاآرتص یک هفته پیش نوشت که بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل حاضر بود خودکشی کند تا توافق اتمی صورت نگیرد. او بلافاصله پس از اظهارات خامنه ای وارد میدان شد و گفت:”خامنه ای جواب همه را داد”. حالا، با طرح موجودیت اسرائیل از سوی معاون صدراعظم آلمان و نفی آن از طرف سخنگوی وزارت خارجه جمهوری اسلامی، فرصت بار دیگر برای نتانیاهو فراهم شده است تا افکار عمومی مردم اسرائیل و پشتیبانان بین المللی این کشور را با شدتی بیش از همیشه علیه ایران بشوراند.
همین جا باید بدانیم که تا جمهوری اسلامی دست از تهدید اسرائیل برندارد و ارسال پول و اسلحه برای حزب الله لبنان و حماس را قطع نکند، حالت نه جنگ و نه صلح در ایران تغییر نخواهد کرد.
و اما آیا آلمان واقعا به سخن معاون صدراعظم خود پای بند خواهد بود و تا زمانی که جمهوری اسلامی موجودیت اسرائیل را به رسمیت نشناسد رابطه ای پایدار با تهران نخواهد داشت؟ نه. هرگز چنین نخواهد بود. آلمان به عنوان بزرگ ترین صادرکننده جهان با نزدیک به هزار و دویست میلیارد یورو صادرات سالانه، به هر گوشه ای از بازارهای سراسر جهان نیازمند است و مصلحت این کشور در همین بازارها است که تعیین می شود.
فراموش نکنیم که در اوج بحران اقتصادی جهان که در سال ۲۰۰۸ از ایالات متحده آمریکا سر برکشید و به تدریج اروپا و آسیا را هم در نوردید، تنها کشور اروپایی که توانست از این بحران پیچیده مصون بماند، آلمان بود. این ممکن نبود، مگر با “تاجر” ماندن و فارغ از زدوخوردهای سیاسی دنبال منافع اقتصادی خود رفتن. بنا بر این، اکنون حتی اگر میان ایران و اسرائیل جنگی هم در گیرد، آلمان کشوری نیست که بازار بزرگ ایران را بار دیگر از دست بدهد. حتی این کشور برای صدور اسلحه نیز شانس بزرگ دیگری خواهد یافت.
نقش اقتصاد در دیپلماسی آلمانی
در آلمان این دیپلماسی نیست که حرف آخر را می زند، بلکه اقتصاد قدرتمندی است که توی گوش سیاستمداران می خواند چه بگویند و چه نگویند. شاید آقای گابریل با نیت خیر موضوع موجودیت اسرائیل را در پایتخت بزرگ ترین دشمن این کشور مطرح کرده است، اما سود بحران میان ایران و اسرائیل نیز، بیش از همه می تواند به جیب صنایع آلمان سرازیر شود.
رئیس اتاق صنایع و بازرگانی آلمان در سفر به تهران آقای گابریل را همراهی می کند. این نهاد، از آغاز تحریم های بین المللی جزو مهم ترین مخالفان پیوستن دولت المان به این تحریم ها بود. مدیران اتاق همواره تاکید می کردند که به خاطر تحریم ها ما نفوذ خود در بازار بزرگ ایران را به چینی ها و روس ها می بازیم و دیگر امکان پس راندن این رقبا را نداریم. آن ها حتی چند سال پیش هشدار دادند که تحریم بازار ایران سبب می شود که اقتصاد آلمان ۱۸۰ هزار فرصت شغلی را از دست بدهد.
اما حالا به نظر می رسد که فرصت عقب راندن چینی ها و روس ها در اختیار صنایع آلمان گذاشته شده است. چینی ها و روس ها و بعد ترک ها در این ۱۲ سال یکی پس از دیگری ثابت کردند که جز بنجل چیزی راهی بازار ایران نمی کنند. همین موضوع بر محبوبیت Made in Germany به شدت افزود و اقتصاد آلمان این شانس را فدای “موجودیت اسرائیل” نخواهد کرد.
مقام های دولتی هرچه می خواهند حرف های مصلحت آمیز بزنند. هنگام شمارش ارقام این حرف ها فراموش می شود.
*جواد طالعی، شاعر، نویسنده و روزنامه نگار آزاد با بیش از ۴۰ سال سابقه روزنامه نگاری حرفه ای از سال ۲۰۰۰ میلادی به این سو مسئولیت دفتر اروپائی شهروند را به عهده دارد. او همزمان با رسانه های معتبر فارسی زبان دیگر مثل بی بی سی، رادیو فرانسه، دویچه وله و سایت های اینترنتی متعدد همکاری داشته است.