گرد آوری گزارش: ونداد زمانی
در طی چند ماه گذشته نگاهی اجمالی داشتیم به موج بسیار فراگیر فضای مجازی و سری زدیم به انواع وبلاگ ها و سایت های ایرانی در اینترنت. از این به بعد هر بار توجه مان را با دقتی بیشتر معطوف خواهیم کرد به وبلاگ شخصی یکی از ایرانیان خوش ذوقی که بدون هیچ پشتیبانی، فقط از طریق ارائه مطالب جالب از استقبال وسیع برخوردار شده اند. مرضیه رسولی نویسنده و خبرنگار روزنامه شرق از جمله قلم زنانی است که از حدود چهار سال پیش وبلاگی را تحت عنوان «سه روز پیش» به راه انداخته است و دیری نگذشت که قادر شد با طیف وسیعی از بازدیدکنندگان اینترنتی ارتباط ایجاد کند. مرضیه نویسنده جوانی است که توانسته تلفیق موفقی بین نگاه اجتماعی سالم و زبان راحت بی شیله پیله ولی رندانه اش داشته باشد. زنانه نویسی از ویژگی های بارز قلم تند و گاه تلخ این دختر تهرانی است که با توجه به شرایط سراسر متناقض و ناهنجار اجتماعی موجود، چاره ای جز افشای مخمصه و تزویر موجود در بطن نهادهای حکومتی ندارد. زبان گله مند و همیشه معترض این نویسنده جوان حد و مرز نمی شناسد: ” کسی رو ندیدم اینجا کتابشو آتیش بزنه، اما کلی آدم میشناسم که وبلاگاشونو فرستادن هوا .”
سه روز پیش
رنگ رخساره خبر میدهد از سر درون
نه شلوارم کوتاه بود، نه بیجوراب بودم، نه مانتوم تنگ بود، نه شاخ داشتم نه دم. خداییش هیچیم نبود وقتی گشت ارشاد اومد جلو و بهم گیر داد. تازه از سوپرمارکت اومده بودم بیرون. گشت ارشاد گفت این چیه تو دستت؟ گفتم خب میخواستید چی باشه؟ خرید کردم برای خونه. جرمه؟ گفت بفرما وزرا تکلیفت معلوم میشه. گفتم مگه چیکار کردم؟ گفت خودت بگو چی خریدی واسه خونه. گفتم یکی دو بسته بادوم زمینی خریدم، یه بسته کالباس خریدم، چیپس خریدم با ماست. گفت کم جرمیه این؟ مزه عرق خریدی گرفتی دستت راس راس تو خیابون راه میری؟ نگاه کن چند بسته هم خریدی، معلومه که تا ساعاتی دیگر یه پارتی مشتی تو راهه. نکردی بذاریش تو پلاستیک مشکی. بفرما سوار شو.
به خاطر لیلاهایمان
نمیدونم امروز تو مترو چند نفر ماجرا رو میدونستن. از چشاشون نمیشد فهمید. از لباسشون از مچ دستشون از حرفاشون نمیشد فهمید.چسبیده بودیم به میلهها که نیفتیم. قبلش در که باز شده بود دوئیده بودیم رو صندلی بشینیم. اونایی هم که قصد دوئیدن نداشتن دوئونده شدن. توی ایستگاه عباسآباد و مصلا بیشتریا پیاده شدن برن نمایشگاه. مترو خلوت شد. خلوت و وسوسهکن. خودمو اون وسط تصور کردم که یکدفعه شروع میکنم به بلندبلند حرف زدن. میگم اگه ممکنه یه لحظه به من توجه کنید. قبلش با ترس چشم گردوندم رو صورت آدما که ببینم میشه دربارهشون به یه قضاوتی برسم یا نه. که نمیرسم. اول فکر میکنن دستفروشم. به دستام نگاه میکنن که خالیه. کوله رو دوشمه. میگم میدونید دیروز چه اتفاقی افتاده؟ اصلن خبردار شدید؟ شروع میکنم نامهی آقای معلم رو براشون خوندن، عکسش رو کنار بچهها نشون میدم و عکس دست به دست میشه و همه در تقلائن عکسه رو ببینن. نامهی بیپناهی شیرین رو براشون میخونم. بهشون میگم این چیزا رو نمیشه تو روزنامهها خوند، نمیشه تو تلویزیون دید اما یکی مثل من باید باشه که از آدمایی که دیروز بودن و امروز نیستن براتون بگه…
نشست نقد و بررسی علل بیعلاقگی مردم به مطالعه در ایران
سوار تاکسی شدم. از پایین میدان کتابی به سمت خواجه عبدالله. از کنار رودخانه. البته بوی رودخانهاش گند است اما صدای خوبی دارد. رانندهی تاکسی مرد پا به سن گذاشتهای بود. آدم از چه وقت پا به سن میگذارد؟ از بساطی که کنار رودخانه علم کرده بودند و حلقهای از آدم هم دورش را گرفته بود رد شدیم. پا به سن پرسید فیلمبرداریه؟ جوابش را ندادم. جواب نمیخواست. اگر میخواستم جواب بدهم باید میگفتم نمیتونم دقیق جوابتونو بدم. یه نیش ترمز بزنید برم بپرسم و بیام بهتون بگم. از کنار بساط که رد شدیم به راننده نگاه کردم ببینم کنجکاویاش چقدر است، فرمان را ول میکند کله را بچرخاند سمت بساط یا به همان نگاه از آینه قناعت میکند. قناعت کرد. اگر دعوا بود چه؟ قناعت میکرد؟ من خودم کوچولو موچولوتر که بودم ـ سلام رهاـ قناعت نمیکردم. یعنی حتمن برمیگشتم و نگاه میکردم و میگفتم کاش الان راننده نگه داره با هم بریم ببینیم چه خبره.
برای آشنایی بیشتر با این نویسنده و خواندن مطالبش از وبلاگ او دیدن کنید:
http://3roozpish.persianblog.ir
آیا تونس همچنان نماد آزادی زنان خاورمیانه است؟
برگردان: ونداد زمانی
برای مدتهای مدید، تونس پیشرفتهترین کشور عربی در ارتباط با حقوق زنان بود. ولی این اواخر حتی تونس نیز شاهد بازگشت اسلام سنتی به جامعه بوده است. استاد دانشگاه و متخصص امور دینی تونس، خانم عامل گرامی در مصاحبه ای با مجله «القنطره»، دلائل گسترش اسلام سنتی در تونس را باز مینماید. او معتقد است خاورمیانه شدیداً با بحران هویت روبرو شده است؛ بحرانی که جنگ عراق و اشغال لبنان به آن دامن زده است. فشار بسیار سنگین و مستأصل کننده ای مردم خاورمیانه را روز به روز به گوشه ای هل میدهد. امیدی به حکومتهای منطقه که جهان مثلاً منطقی غرب از آنها به شکل مؤثر حمایت میکند، ندارند. در این شرایط است که مردم منطقه به پیام رستگاری که مذهب نویدش را به آنها میدهد روی می آورند.
آیا تونس همچنان الگوی احترام به حقوق زنها در بین کشورهای عربی است؟
عامل گرامی: متاسفانه چند سالی است که تونس دیگر پرچمدار حقوق و آزادیهای زنان کشورهای مسلمان عرب نیست. من به عنوان یک استاد دانشگاه شاهد حضور و شیوع این پدیده ارتجاعی در بین دانشجویان هستم و میتوانم شهادت دهم که بیشتر دستاوردهای حقوق زنان که به سختی در تونس حاصل شده بود از بین رفته است.
بسیاری از دانشجویان رضایت خود را برای برگشت قوانین «شریعه» ابراز کردهاند. برای مثال، فکر میکنند بازگشت زنان به آشپزخانه باعث حل مشکل بیکاری خواهد شد. آنها از قوانین تقسیم ارث اسلامی جانبداری میکنند و باور دارند که ارزشهای پسندیده به خاطر آزادیهای داده شده به زنان از دست رفته است. حتی از رواج «چند همسری» در بین مردان نیز دلگیر نمیشوند.
به نظر میرسد ما نمایندگان نسل آزاد شده کارمان را درست انجام ندادیم. کافی است در خیابانهای پایتخت قدم بزنید و بلافاصله متوجه این امر شوید که مادران و مادربزرگان تونسی معمولاً حجاب ندارند ولی نسل سوم روسری بر سر گذاشته است. شما زنان دکتر و مهندسی را خواهید دید که مشغول تغییر ذهنیت مردم به سمت ارزشهای مذهبی هستند، عملی که از دید نسل ما غیرممکن بود.
فکر میکنی دلیل اصلی برای برگشت گرایشهای محافظهکارانه و افراطی در کشورهای عربی چیست؟ آیا به این دلیل است که مردم خاورمیانه احساس میکنند در معرض تهدید و توهین غرب هستند؟
ـ بله هم از طرف غرب و هم از طرف حکومتهای غیردمکرات منطقه. وقتی آزادی نیست و مردم نمی توانند درباره ی مسائل مهم کشور بحث و گفتگو کنند، و وقتی جامعه از نظر اجتماعی درجا میزند نباید شگفت زده شد که مردم افکار ارتجاعی پیدا کنند. یک نسل وسیع از جوانان نه امیدی به آینده دارند و نه آرزویی… آنها این واقعیت را حس کردند که نسبت به آنها کوتاهی کردیم.
با دانشجویان زیادی از نزدیک برخورد داشته ام که میدانند مدرک دانشگاهی در رشته ی ادبیات زبان عربی ارزش چندانی ندارد، این جوانان توهین را در درون کشور و فرهنگ خودشان حس میکنند. تا همین اواخر شانس مهاجرت به غرب راه حلی برای فرار از این وضعیت بود ولی با محدود شدن مهاجرت به غرب و احساس منفی که در اروپا و آمریکا از مسلمانها و عربها وجود دارد دست به دست هم داده تا به تنها راه حل موجود یعنی بازگشت به ایده های گذشته خیلی دور تکیه کنند.
در کنار این مسائل، باید این نکته را هم یادآوری کنم که رسانههای عربی نقش بزرگی در روند مذهبی شدن جوامع عربی دارند. تونس همیشه به فرهنگش و آزاداندیشی اش میبالید، ولی از زمانی که شبکه های سراسری تلویزیونی در خاورمیانه گسترش فوق العاده پیدا کردند، امکان مستقل بودن و متفاوت بودن تونس در این مجموعه ی بزرگ غیرممکن شده است.
علاوه بر همه ی مسائلی که برشمردم باید به این نکته ی مهم نیز توجه داشت که کل منطقه شدیداً با بحران هویتی روبرو شده، بحرانی که جنگ عراق و اشغال لبنان آن را ایجاد کرده است. فشار بسیار سنگین و مستأصلکننده ای مردم خاورمیانه را روز به روز به گوشه ای هل میدهد. امیدی به حکومتهای منطقه که جهان مثلاً منطقی غرب از آنها به شکل مؤثر حمایت میکند، ندارند. در این شرایط است که به پیام رستگاری، که مذهب نویدش را به آنها میدهد روی میآورند.
آیا نسل جوان زنان تونسی از موقعیت بهتر جامعه و آزادیهای نسبتاً بیشتر خود در خاورمیانه استفاده میکنند؟
ـ برای جواب دادن به سئوال شما ناچارم اشاره ای داشته باشم به وضعیت آموزش مسائل مذهبی در تونس. مدتهاست که نسل جوان تونسی درباره مذهب رسمی کشور اطلاعات درستی کسب نمیکرد. کلاسهای تعلیمات دینی در بین جوانان هیچ جذابیتی نداشت. از طرف دیگر، وزرای معتقد به تغییر و اصلاحطلبی در مذهب، بهای زیادی به آموزش واقعی مذهب نشان ندادند و همزمان با آن نتوانستند آموزگارانی که مثل خودشان اصلاح طلب باشند را برای مدرسه ها تربیت کنند.
در نتیجه، مردم و بویژه جوانان دوباره به همان مذهبی که از آن گسسته بودند روی آوردند بدون آنکه ماهیت اصلی و فرق بین محافظهکاران و رفرم اسلامی را بشناسند. به همین خاطر، در تونس نیز مثل سایر کشورهای عربی فقط نحله ی مذهب سنتی و محافظهکار به حیات خود ادامه داد و وقتی که بحران های اجتماعی و سیاسی که ذکر کردم شروع شد، نگاه ها و امیدها به گذشته معطوف شد و تونس نیز به همان مسیری رفت که سایر کشورهای منطقه رفتند.
از آن پس بازگشت شعائر و سنتها، رعایت جزئیترین قوانین اسلامی، به مد جدیدی تبدیل شد که سراسر دنیای عرب و اسلامی را تحت پوشش خود قرار داد. امروزه مد لباس اسلامی و روسری به نسل جوان تونس نیز سرایت کرده است.
Qantara.de, Beat Stauffer, Interview with Amel Grami, Translated from the German by Nancy Joyce