علت اصلی این مقاله تبلیغات اخیر احزاب سیاسی در انتخابات است که همه گروه های مطرح در انتخابات از ایجاد کار و اشتغال زایی حرف زدند و ریسک های عدم دستیابی به آن را هم مد نظر قرار دادند. البته هر کدام از روش های متفاوتی برای رسیدن به این هدف صحبت کردند که جای تامل و بحث دارد. در اقتصاد کلان هر کشور دستیابی به “اشتغال کامل” یکی از هدف های اصلی است دلیل آن هم در دو عامل زیر خلاصه می شود:
۱- نیروی انسانی ماهر سرمایه کلان کشور است.
۲- جلوگیری از عامل تقاضای پنهان کار و امکان انتقال نیروی انسانی به خارج کشور.
در این مرحله از مقاله اجازه می خواهد مرور کوتاهی از اشتغال کامل در اقتصاد داشته باشیم تا چنانچه مشغله کار و فعالیت اقتصادی باعث شده این مقوله را فراموش کرده باشید مجدد آن را به خاطر بیاورید.
برای ساختن هر سازمان و نهاد بیزینسی یا پژوهشی اعم از مرکز تجاری، دانشگاه،کارخانه، شرکت یا نهادهای غیر وابسته به دولت و غیر انتفاعی لازم است تا عوامل تولید همگون و با توجه به میزان نیاز در دسترس باشد.
اگر در نظر است تا دانشگاهی راه اندازی شود به یک گروه سرمایه گذارـ یک رئیس دانشگاه ـ چندین مدرس در رشته های گوناگون ـ کتابخانه- مرکز کامپیوتر- کادر مجرب اداری و مالی به انضمام دانشجو نیاز است تا بتوان این نهاد آموزشی را راه اندازی کرد. حال اگر در این چرخه تولید ما به جای یک رئیس دانشگاه ۵ نفر داشته باشیم و در عوض به جای یک کادر ۵ نفره مالی کارآزموده مثلا فقط یک نفر مهیا باشد و از ظرفیت پذیرش دانشجو که ۱۰۰۰ نفر بوده فقط ۲۰۰ نفر کامل شده است، در این حالت فرض می کنیم که عوامل تولید همخوانی لازم را ندارند و این دانشگاه امکان بهره برداری نخواهد داشت چون عوامل تولید به تناسب نیاز در دسترس نیست. به عبارتی اقتصاد جامعه مورد هدف احتیاج به بازنگری دارد. الگوهای اقتصادی در دهه های گذشته حکایت از آن دارد که جامعه تحصیل کرده و کارآمد به اندازه ای بوده که امکان جذب نداشته و یا بیکار بودند و یا همواره به دنبال کار بهتریا مهاجرت (تقاضای پنهان کار) می گشتند.
حال به محض اینکه به نیروی انسانی می پردازیم به این نکته مهم برمی خوریم که :
چه ریسکی جامعه را تهدید می کنند؟ تحقق هر ریسک چه پیامدی دارد؟ و درجه تخریب ریسک چه اندازه است و آیا امکان تحمل مالی دارند یا بایستی به صندوق های حمایتی دولتی منتقل شوند؟ و در نهایت روش های مقابله چیست و تا چه حد این موارد توسط دولت تامین می شود.
در جامعه کنونی ما اهم ریسک هایی که حیات اقتصادی و فردی افراد را تهدید می کند عبارتند از:
۱-ریسک بیکاری (توسط بیمه دولتی که بابتش هر ماه از حقوقتان پرداخت می کنید تحت پوشش است) اگر تا به حال فعالیت اقتصادی را شروع نکردید شامل این پوشش بیمه ای نخواهید شد اگر ماهر هستید شدت ریسک زیاد نیست.
۲- ریسک بازنشستگی (بستگی به سنوات کاری فرد بیمه شده دارد و معمولا هر فردی که شاغل است تا سقف معینی در زمان بازنشستگی تحت پوشش است) .
۳- ریسک مرگ و میر: در بخش بیمه های عمر گروهی و انفرادی قابل خریداری است و توسط شرکت های بیمه قابل پوشش است. شدت ریسک بالا است.
۴- ریسک بیماری و از کارافتادگی: پوشش های بیمه مکمل درمان و حادثه یا پوشش بیمه ای بیماری های سخت آسایش خاطر لازم را فراهم می کند. برای امنیت خاطر حتما از مشورت بروکر بیمه خود بهره مند شده تا ماحصل فعالیت اقتصادی خود را به نحو احسن بیمه کنید. امید است همواره فعال و موثر به چرخه تولید ادامه دهید.
* فرهاد فرسادی بروکر خبره و رسمی کانادا با سابقه تدریس بیمه در دانشگاه ها است.
farsadi@insurefar.com