آرش عزیزی
جسد در بشکه
شاید این عنوان شما را یاد داستانهای آگاتا کریستی بیاندازد اما یکشنبه هفته گذشته بود که واحد دریایی پلیس تورنتو واقعا جسدی در بشکهای که روی دریاچه انتاریو روان بود، پیدا کرد.
کارآگاه جاستین واندر هایدن از پلیس میگوید: «نوعی همکاری بین افراد بوده تا چنین چیزی به آب راه پیدا کند. امکان ندارد یک نفر بتواند چنین کاری را کند. مگر با وسایل سنگین.»
واندر هایدن میگوید همان اطلاعاتی که پلیس را به کشف بشکهی مرموز روانه کرده است به احتمال بسیار آنها را به کشف هویت مقتول نیز میرساند. در آخرین ساعات چاپ شهروند شاهد کشف و اعلام هویت جسد بودیم.
این خبر دلخراش به بحثها و تحقیقات متعددی انجامیده از جمله تکنیکهای کشف هویت چنین اجسادی و این سئوال که شاید جستجوهای جدید موفق به کشف اجساد مفقود بسیار در سالیان گذشتهی انتاریو شود.
مردی که از حملهی خرس نجات یافت
جرالد ماروآ کم به شکار نرفته بود، اما وقتی صدا را شنید باورش نمیشد خرسی بزرگ به او حمله کند و او را تا پای مرگ ببرد. و شاید در میان این حمله اصلا باورش نمیشد که بتواند جان سالم به در ببرد (گرچه آنقدرها هم «سالم» نمانده) و تمام ماجرا را مفصل برای خبرنگار تورنتو استار تعریف کند تا ما هم آنرا در شهروند نقل کنیم.
ماروآ در مصاحبه با استار، که از روی تخت بیمارستان سانیبروکِ تورنتو انجام شده، میگوید: «برگشتم و دیدم که ۱۵ متر آنطرف تر است ـ یکی از بزرگترین خرسهایی که در زندگیام دیده بودم. به من نگاه کرد و کمی آنطرفتر رفت، من شروع کردم به عقب رفتن و او ناگهان به من حمله آورد».
آقای ماروآ ۴۷ سال دارد و کارگر بازنشستهی صنعت فولاد است. او مقیم واباشین در شمال انتاریو است و شکارچی قهار و باسابقهای است. او سهشنبهی هفتهی پیش برای شکار به منطقهی جنگلی دورافتادهای حدود ۳۰ کیلومتری شمال غرب اوریلا رفته بود که این خرس بزرگ سیاه به او حمله کرد. او را با آمبولانس هوایی به بیمارستان سانیبروک رساندند و از مرگ نجاتش دادند.
ماروآ به امید شکار گوزن به آن منطقه آمده بود که با این جانور روبرو شد: «سرش عظیم بود، چشمانش خیلی با همدیگر فاصله داشتند و گوشهای خیلی خیلی کوچکی داشت… ۳۰۰ کیلویی وزن داشت».
خرس که حمله کرد، ماروآ برگشت و به سمت درخت بلوطی در آن نزدیکی دوید و از آن بالا رفت اما خرس آنجا هم راحتش نگذاشت و دنبالش رفت. ماروآ سعی کرد از بالا خرس را پایین بیاندازد: «شروع کردم ضربه زدن به دماغ و سرش تا به او آسیب بزنم و هر بار که به او میزدم او همچنان چکمههایم را میکشید». خرس یکی از چکمههای او را در آورد و شروع به گاز زدن به کف پایش کرد: «مرا تقریبا تا روی زمین کشید».
ماروآ دوباره سعی کرد از درخت برود بالا اما خرس مدام او را به زمین میکشید.
ماجرا وقتی بدتر شد که خرس شروع به خوردن گوشت او کرد. ماروآ به خبرنگار استار گفته که جلوی چشم خودش دیده که خرس گوشت پای راستش را به دهان برده: «داشت گوشتم را میخورد و خون را لیس میزد و از لقمه لقمهاش لذت میبرد».
بدترین آسیبها به پاهای آقای ماروآ وارد آمده که حالا در حال پیوند پوستی است.
نکته غمانگیز اینجاست که او اسپری ضدخرس خود را در خانه جا گذاشته بوده و به تنها وسیلهای که داشته روی آورده یعنی فندک: «فندکم را درآوردم و شروع کردم به سوزاندن صورتش». اما آن هم اثری نکرده و خرس به کار خودش ادامه داده.
در اینجا است که ماروآ به خدا روی آورده و فقط دعا کرده که خداوند فرشتهای برای نجاتش بفرستد. و البته ظاهرا دعا جواب داده چون خرس پس از اینکه او را به زمین کوبیده، فرار کرده است: «انگار خدا ترساندش. مردم به خدا باور ندارند اما باور کنید یک چیزی او را ترساند.»
ماروآ سپس به همسرش و به شماره ۹۱۱ تلفن کرده، اما گروه اورژانس نمیتوانستند او را در میان جنگل پیدا کنند. بیش از یک ساعت طول کشید تا نجاتدهندگان، به کمک لوئیس بشامپ (همسر ماروآ) او را پیدا کنند. در تمام این مدت، ماروآ صدای خرس را در آن نزدیکی میشنید و میلرزید. بالاخره نجاتدهندگان او را پیدا کردند و با هلیکوپتر به نجاتش آمدند.
ماروآ حالا در بیمارستان است و حالش هر روز بهتر میشود، اما دکترها میگویند شاید برای پاهایش نیاز به جراحی پلاستیک داشته باشد. او میگوید هر بار که میخوابد کابوس میبیند. خبرنگار استار نوشته که ماروآ به سختی توانسته با او صحبت کند اما با عصبانیت بسیار از تصمیم دولت انتاریو برای لغو شکار بهارانهی خرسها بیش از ۱۰ سال پیش صحبت کرده: «میخواهم (نخستوزیر، دالتون مکگینتی) نظری دوباره به شکار بهارانهی خرسها بیاندازد تا چنین اتفاقی دوباره نیافتد».
ماجرا به دولت محافظهکار مایک هریس برمیگردد که به سنت ۳۰ ساله شکار خرسها در بهار خاتمه داد. منتقدان این سنت را «بربرانه» میخواندند چرا که اغلب هزاران توله را یتیم میکرد. تمام استانهای کانادا که خرس دارند (به غیر از نوا اسکوشیا و انتاریو) شکار بهارانه هم دارند. انتاریو البته هنوز شکار پاییزی را دارد، که در ماه سپتامبر آغاز میشود.
سخنگویی از وزارت منابع طبیعی انتاریو در جلسهای گفت که خرس، ماروآ را به جای گوزن گرفته است، اما خود این شکارچی قهار میگوید خرس دنبال شخص خودش بوده است. وزارتخانه میگوید شمار چنین اتفاقاتی رو به افزایش نیست اما ماروآ میگوید او و همسایگانش این حرفها را باور ندارند: «ما در شمال زندگی میکنیم، خرسها به شهر میآیند، به حیاط مدرسهی بچههایمان میآیند. با بچههایشان در خیابانها راه میروند.»
ماروآ برای ما شهرنشینهای جنوب انتاریو هم پیغامی دارد: «من میخواهم جمعیت تورنتو آگاه باشد که آنها از ما نمیترسند. در جنگل چرخ میزنند و اگر گشنه باشند، میآیند دنبال آدم. هیچ کاری هم نمیتوان در این مورد کرد».
ماروآ البته سپاسگزار نجاتدهندگان خود است. او میگوید آنها (ترکیبی از افسران پلیس انتاریو، پزشکیاران و آتشنشانهای شهرِ پورت سون) جان خودشان را با ورود ناگهانی به آن نقطه، بدون اینکه بدانند خرس در چه وضعیتی است، به خطر انداختهاند.
اما آیا آقای ماروآ به شکارهایش ادامه میدهد؟
او بیش از ۲۰ سال است که در منطقه واباشین زندگی میکند و تبارش به خانوادهای شکارچی در روستاهای کبک باز میگردد. اما میگوید شاید دیگر هرگز دست به شکار نزند: «بعد از این دیگر برگشتن به میان جنگل واقعا سخت خواهد بود».
دادستان کل سابق تبرئه شد
اگر کسی که تا همین چند وقت پیش رئیس کل دستگاه قضائی بوده مرتکب جنایتی شود، آیا محاکمه علیه او عادلانه خواهد بود؟
اگر این فرد بدون محاکمه تبرئه شود، طبیعی است که بعضیها مشکوک باشند.
این اتفاقی است که در مورد مایکل برایانت، دادستان کل سابق، افتاده که هفته گذشته به جلسه دادگاه که در ساختمان شهرداری سابق تورنتو برگزار میشد رفت تا خبر پس گرفتن اتهامات علیه خود را بشنود. مایکل برایانت در ۳۱ اگوست سال گذشته درگیر حادثهای در خیابان بلور شد که در جریان آن دارسی آلن شپرد، دوچرخهسوار ۳۳ ساله، کشته شد.
برایانت با یک مورد اتهام بیتوجهی مجرمانه منجر به مرگ و یک مورد استفاده خطرناک از ماشین منجر به مرگ روبرو بود. اما دادستانی هفته گذشته اعلام کرد تحقیقاتش در مورد شپرد نشان میدهد که او عادت درگیری خشمگین با ماشینها را داشته است و به همین علت این اتفاق افتاده. ریچارد پک، وکیلی شاخص در بریتیش کلمبیا که به عنوان دادستان ویژه به علت دوری اش از سیاست انتاریو برگزیده شده بود، به خبرنگاران در پلههای دادگاه استانی گفت: «نمیتوانیم اتهامات را ثابت کنیم». دادستان تمام اتهامات علیه برایانت را پس گرفته است.
اما واکنشها به این تصمیم متفاوت بوده است.
بسیاری از کارشناسان حقوقی تصمیم دولت را مشروع میدانند و از این میگویند که تمام روند بسیار شفاف بوده و دادستان از چند هزار کیلومتر آنطرفتر (ونکوور) آورده شده.
حتی پدر قربانی، آلن شپرد، گفته بود که تصمیم را میپذیرد گرچه اشاره کرده بود که برادر او، که خود در زندان است، دل خوشی از این تصمیم ندارد.
از طرف دیگر مدافعان حقوق دوچرخهسواران به هیچ وجه از این تصمیم خشنود نبودند.
ایوان بامبریک، مدیر اجرایی اتحادیه دوچرخهسواران تورنتو، در این مورد به تورنتو استار گفت: «این بدترین نتیجه است. رویهمرفته بسیار بسیار ناراحتکننده است و مطمئنم مسئله فقط دوچرخهسواران هم نیست».
تورنتو استار با بعضی پیکهای دوچرخهسوار مصاحبه کرده که از این تصمیم بسیار خشمگین هستند. یکی از آنها می گوید: «پیغامی که این تصمیم میفرستد این است که زیر کردن و کشتن دوچرخهسواران عیبی ندارد».
سهشنبهی این هفته حدود ۲۰۰ دوچرخهسوار برای بزرگداشت شپرد در خیابان بلور حرکتی با دوچرخههایشان سازمان دادند که در نقطهی تصادف و مرگِ شپرد خاتمه مییافت. یکی از شعارهای این تظاهرات بود: «برای ال که عدالت نباشد، برای همهمان عدالت نیست».