ترکها خشمگیناند. تبریز، اردبیل، ارومیه و مشکینشهر ناآرام بوده، گزارشهایی هم مبنی بر درگیری بین یگانهای ویژه و مردم گزارش شده است. ترکها از پخش برنامهای به نام «فیتیله» خشمگیناند. توقف این برنامه کافی نیست. محمد سرافراز، رییس صدا سیما میبایست استعفا دهد. کسی هم که او را منصوب کرده باید پوزش بخواهد از این انتخاب نادرست و به بازی گرفتن احساسات مردم و صحنهآرایی برای فروکاستن بحرانهای ژرف سیاسی.
پیش از اینکه در این معنا تأمل کنیم، ممکن است برخی از خوانندگان این نوشته گمان ببرند که ترکها در ایران زیاد از حد زودرنجاند. ممکن است کسی از بین شما در این لحظه پیش خودش فکر کند که ما ایرانیها اصولاً کمجنبهایم و شوخی سرمان نمیشود.
برنامههای طنز و کمدی با یک سویه معمولاً عامپسند در همه شبکههای تلویزیونی در جهان مخاطبانی پرشمار دارند. تفاوت برنامه «فیتیله» با برنامههای خندهدار مشابه در درک نادرستی نهفته است که تهیهکنندگان این برنامه از «طنز» دارند.
طنز در یک موقعیت شکل میگیرد. هر چه تضادها در این موقعیت برجستهتر باشد، به همان اندازه کشش آن بیشتر است. تضادهایی از این دست: خسیس در برابر دست و دلباز.
طنز میبایست همواره و تقریباً بدون هیچگونه استثنایی به یک مشکل اجتماعی ناظر باشد و به همین جهت هم معمولاً از یک سویه خفیف تعلیمی برخوردار است.
برای درک خشم ترکها میبایست در موقعیتی که در برنامه «فیتیله» شکل گرفته است تأمل کنیم: دو ترک زباننفهم، بیفرهنگ اما ظاهراً تازه به دوران رسیده در یک هتل مجلل حضور دارند. پیام تعلیمی این برنامه که ظاهراً برای کودکان و نوجوانان تهیه شده میبایست این باشد: بچه ها به بهداشت دهان و دندانتان توجه کنید. اما پیام واقعی در لایه نهان داستان این است: این دو ترک زباننفهم لیاقت حضور در چنین مجموعه پیشرفتهای را ندارند. (تضادِ موقعیت: ترک عقبمانده در برابر فارس متجدد) آنها آنقدر احمقاند که پسرک با فرچه مستراح دهانش را مسواک میکند و به همین خاطر هم بوی گند همه جا را برداشته است.
نظام بوی گند میدهد
واقعیت اما چیز دیگریست: «نظام» بوی گند میدهد. چیزی در این نظام مرده است و لاشه آن در این سالها بوی تعفن گرفته و حالا این بو را حتی میتوان از رسانهای شنید که ادعا میکند ملیست، اما در خدمت منافع یک نفر با چند نهاد قدرتمند قرار دارد که به موازات دولت و به شکل دولتی خودسر عمل میکنند.
این بوی گند، بوی تازه به دوران رسیدههاییست که اکنون در سایه جنگ و تحریم و مصادره اموال دیگران و با تکیه بر «رهبر» به ثروت و مکنت دست پیدا کردهاند و از پیشینه خودشان نفرت دارند. برنامه «فیتیله» بیانگر این نفرت است، اما همه نفرت را یکجا بیان نمیکند: نفرت مرکزنشین از حاشیهنشین. نفرت شهرنشین از روستایی. نفرت فارس از ترک، ترک از فارس. شیعه از سنی. سنی از شیعه. این است بوی گند نظام مبتنی بر تبعیض.
بوی گند نظام از دهان بچههای ما نمیآید. از گفتههای اکبر عبدی در رسانه ضد ملی این بو شنیده میشود که وقتی میخواهد شوخی کند، مقابل دوربین تلویزیون میگوید فلان عرب در راه حج از دختر او خواستگاری کرد و حتی حاضر شد که به اندازه وزن دخترش طلا بدهد اما در پاسخ گفت من به اندازه وزن تو که عربی «میرینم».
محمد سرافراز کیست؟ یک آخوندزاده که به خاطر نقض حقوق زندانیان و پخش اعترافات آنان از پرس تی وی در سالهای ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۲ نامش بر سر زبانها افتاد. در هر کشور محترمی او میبایست به خاطر توهین آشکار به ملتی رسماً استعفا میداد. کسی که میبایست سرافکنده باشد، سرافراز است. این است بوی گند نظام.
آیا برنامه به ظاهر کمدی رسانه ضد ملی فقط به ترکها توهین کرده است؟ یا همه کودکان و نوجوانان محروم ایرانی هم مورد توهین قرار گرفتهاند؟ اگر نوجوانی که در این برنامه به شکل یک مرد جنونزده و ابله جلوهگر شده است، یکی از آقازادگان یا یک توریست خارجی بود، فرچه مستراح را با مسواک عوضی میگرفت؟ اگر این برنامه برای کودکان و نوجوانان تهیه شده چرا آنها هیچ نقشی را به عهده ندارند؟
این چه تدبیر و درایت و حس زیباشناسی و هنر صحنه است که یک الدنگ جنزده را به جای کودک و نوجوان ترک جا میزند؟ این هنر صحنه در رسانه ملیست که بوی گند میدهد نه دهان بچههای مردم.
برنامه «فیتیله» فقط یک برنامه تلویزیونیست. توقف پخش آن هم چیزی را تغییر نخواهد داد. تنها با استعفای محمد سرافراز است که خشم مردم به ثمر مینشیند، وگرنه آن را در حد یک رنجش قومی، در حد بیجنبگی عدهای حاشیهنشین فرومیکاهند.
«نظام» در آرایش صحنه دلجویی استاد است. عدهای از «برجام» خشمگیناند. عدهای از روزنامهنگاران را دستگیر کردهاند. انتخابات مجلس شورای اسلامی در پیش روست و اختلافات بین جناحها ژرفتر از ژرف. توهین بزرگتر به ترکها این است که «نظام» با یک برنامه تلویزیونی صحنهای بیاراید و از خشم ترکها تیتر بسازد برای انحراف ذهن مردم از ژرفای بحران و با صحنهآرایی دیگری در مقام دلجویی از آنها برآید.
در یک جامعه مدنی با مردمانی آگاه، او که سرافراز را به ریاست منصوب کرده پاسخگوی این صحنهآراییهاست و سرافکنده از این انتخاب بیجا برای پادوپروری.
برگرفته از رادیو زمانه