موسیقی کلاسیک ایرانی دیگر مهجور نیست
هنرمندان همیشه بخشی از مهاجران ایرانی کانادا را تشکیل داده اند. در این چند سال اخیر تعداد بیشتری از هنرمندان جوان و تحصیلکرده در حوزه های مختلف هنری به جامعه ی ایرانی کانادا و بویژه تورنتو پیوسته اند. یکی از این هنرمندان ماهان نُه رودی هنرمند نوازنده ی سنتور است.
ماهان نه رودی متولد فروردین ۱۳۶۰ است و نزد پرویز مشکاتیان و اردوان کامکار نوازندگی را آموخته. او دیپلم هنرستان موسیقی تهران، لیسانس دانشکده عالی موسیقی . فوق لیسانس دانشگاه هنر دارد. درس های نظری موسیقی را نزد محمدرضا لطفی، حسین علی زاده، عبدالنقی افشارنیا، دکتر محمد سعید شریفیان، دکتر شریف لطفی، فریدون ناصری و سیاووش بیضایی فرا گرفته و در آلبوم های برکه، پنهان در غبار، نواخته های استاد بیگجه خوانی، خانه غریب، سوگ بهار، همنشین درد، عاشقی و عارف شیدا نواخته است.
از دیگر فعالیت های موسیقیایی او:
ـ نت نگاری کتاب دستور سنتور، مجموعه پیش درآمد و رنگ، قطعات موسیقی مجلسی، ردیف دوره عالی تألیف فرامرز پایور/ـ نت نگاری ۱۲ مقام موسیقی ایران تألیف ارفع اطرایی/ ـ تدریس در هنرستان موسیقی و دانشکده عالی موسیقی/ ـ شرکت در فستیوال آندولس در کشور الجزایر/ و اجرای متعدد کنسرت در تهران و شهرستان ها است.
ماهان نه رودی حدود یک سال است که با همسرش به کانادا مهاجرت کرده و در تورنتو ساکن شده است. برای آشنایی بیشتر با این هنرمند گفت وگوی کوتاهی با او انجام دادیم.
موسیقی که در ایران معاصر رواج دارد را چگونه می بینی؟
ـ موسیقی امروز ایران را می توان به چند دسته تقسیم کرد. یکی از آنها موسیقی سنتی یا کلاسیک ایران است که شامل تمام فرم های متداول و رایج در موسیقی ایرانی است، که شامل پیش درآمد، چهارمضراب، تصنیف و رِنگ است.
نوع دیگر از شکل سنتی خارج شده و نوع قطعات از لحاظ ساختار با شکل سنتی آن کاملاً متفاوت است. البته موسیقی تلفیقی هم شکل جدی تری نسبت به گذشته به خود گرفته است.
به بعضی از موسیقی های غیر سنتی، سازهای سنتی ایران وارد شده، آیا ورود سازهای ایرانی به موسیقی غیر ایرانی اشکالی دارد؟
ـ در برخورد با این موضوع باید تعصب را کنار گذاشت. موسیقی یک زبان مشترک است. گاهی آهنگ ساز و تنظیم کننده دنبال جنس صدایی مثل سازهای ایرانی می گردند.
همین طور در ارکسترهای بزرگ فرمی وجود دارد به اسم کنسرتو، که یک ساز سنتی به صورت سولو (تک نواز) سازهای کلاسیک غربی را همراهی می کند.
قطعه بندباز علی نقی وزیری برای تار و ارکستر بزرگ نوشته شده، که به نظر من این تلفیق اصلاً ایرادی ندارد و بسیار خوب و شنیدنی است.
اشاره کردی به تلفیق ها؛ برخی معتقدند موسیقی تلفیقی به اصالت موسیقی سنتی ضربه وارد می کند و ریشه های آن را از بین می برد. نظر شما چیست؟
ـ باید به این مسئله این گونه نگاه کرد، اگر موسیقی سنتی بخواهد با چنین تجربیاتی آسیب ببیند، نمی توان آن را موسیقی قرص و محکمی دانست.
این ها فقط تجربه است و باید بدانیم که موسیقی تلفیقی حتماً مخاطب خود را دارد که ارائه می شود. ما باید به آن چیزی که مخاطب می پسندد احترام بگذاریم. این تجربیات نو برای تمام دنیا رخ می دهد و صرفاً برای موسیقی سنتی رخ نداده است.
به نظر من بزرگترین چیزی که به موسیقی سنتی ضربه وارد می کند نگاه متعصبانه به موسیقی است.
فکر می کنی این تعصب ها باعث محجور شدن موسیقی سنتی شده است؟
ـ تعصب به موسیقی سنتی ضربه زده ولی موسیقی سنتی دیگر مهجور نیست. در خیلی جاها موسیقی ایران اجرا و تکثیر می شود و به فروش می رسد و در اختیار مخاطب غیر ایرانی قرار می گیرد. همین طور نوازندگان بسیاری از ایران خارج شدند و فعالیت دارند که باعث شناخت موسیقی ایران به جهان شده و در بسیاری از فستیوال های مهم جهان موسیقی ایران دیده می شود.
در همکاری بین سازهای ایرانی و سازهای غربی قطعاً مقایسه ای به لحاظ ساختار، حجم صدا، محدودیت ها و توانایی های ساز رخ می دهد. آیا سازهای ایرانی را در این مقایسه محدود می بینی؟
ـ بر روی سازهای موسیقی ما به اندازه کافی تحقیق نشده است. چیزی که ما الان به لحاظ ساختار ساز داریم همان است که قبلا وجود داشته و اصولا با سازهای غربی قابل قیاس نیستند.
سازهای موسیقی ما ایرادهایی دارند، باید این را بدون هیچ تعصبی بیان کرد. همه جا سعی می کنند که این ایرادها را برطرف کنند، ولی متاسفانه اراده جدی در بین سازندگان ساز برای این اصلاح وجود ندارد.
استاد شجریان دست به ابداع سازهای جدیدی زدند. به عنوان یک نوازنده سنتور چقدر این ابداع را اتفاقی خجسته می دانی؟
ـ این ابداعات می تواند بسیار خوب باشد. حرکتی است رو به جلو در راستای شناخت و برطرف کردن محدودیت های سازهای ایرانی.
درباره نوآوری در موسیقی ایران چه نظری داری؟
ـ به نظرم نوآوری زمان دارد. قشر جوان ما بسیار درگیر این موضوع هستند که این مسئله باعث می شود خود موسیقی دچار سردرگمی شود. برای ایجاد نوآوری معیارهای مختلفی وجود دارد، که توانایی شخص برای ایجاد نوآوری یکی از نکات مهم است.
هر کس نمی تواند نوآور باشد و این عدم توانایی می تواند به موسیقی ایران ضربه بزند.
بسیاری موسیقی ایرانی را غم زده و محزون می دانند، شما هم همین نظر را دارید؟
ـ خیر. موسیقی غم انگیز بستگی به حالت اجرایی دارد. مثلا زمانی می گفتند آواز دشتی آواز محزونی است، ولی آقای خالقی اثبات کرد که چنین نیست. ایشان موسیقی “ای ایران” را نوشتند که کاری پر شور و حماسی است و جاودان شد. این موسیقی به هیچ عنوان مغموم نیست.
بحث اقتصاد در هنر موسیقی بسیار مهم است. نظرت درباره اقتصاد در موسیقی ایران امروز چیست؟
ـ وقتی عنوان نوازنده را به کسی اطلاق می کنیم باید آنقدر تأمین باشدکه فقط به نوازندگی بپردازد، ولی آن نوازنده مجبور است برای تأمین زندگی شاگرد هم تربیت کند.
تناقض این جاست، شما بالاخره نوازنده اید یا معلم؟ خب این نشان می دهد که نوازندگان ما اوضاع اقتصادی مناسبی ندارند و برای امرار معاش مجبورند زمان زیادی را صرف تدریس کنند. زمانی که می توانستند به تمرین شخصی بپردازند و مهارت های نوازندگی خود را افزایش دهند.
فکر می کنم پدیده دیگری که به نوازندگان جفا کرده بحث خواننده سالاری است. مخاطب عام خواننده را به عنوان مرکزیت یک اجرا می داند، اینطور نیست؟
ـ شما فرض کنید وقتی صحبت از کاری می شود می گویند کار فلان خواننده، در صورتی که آهنگساز کار را ساخته و خواننده هم آن را خوانده است. هیچ وقت یادمان نرود آن گروه کار را با همکاری یکدیگر اجرا کرده اند. همه در تولید یک اثر زحمت کشیده اند تا یک پروژه موسیقیایی به بار بنشیند.
ولی نه آهنگساز و نه نوازنده های گروه هیچ کدام به اندازه خواننده مطرح نمی شوند. به نظر من برای مقابله با این پدیده می بایست موسیقی سازی رشد بیشتری داشته باشد.
شما در دو مقطع تدریس کردید. هم در هنرستان موسیقی و هم در دانشکده عالی موسیقی، نظرت درباره کیفیت تدریس و فاصله ی آن تا استانداردهای جهانی چیست؟
ـ متاسفانه ما به لحاظ امکانات اصلاً به استانداردهای جهانی نزدیک هم نیستیم این قیاس بسیار اشتباه است. کیفیت تدریس در هنرستان های دنیا بسیار از ما بالاتر است. خروجی که ما از این هنرستان ها می بینیم گویای این مطلب است. چه اتفاقی برای فارغ التحصیلان آنها رخ می دهد و چه اتفاقی برای فارغ التحصیلان ما.
این نشان دهنده این است که زیر بناهایی که ما برای موسیقی ایجاد کردیم باید مورد توجه و تجدید نظر قرار بگیرد.
در سال های اخیر نوازندگان زن حضور پررنگ تری داشتند. چقدر این اتفاق را به فال نیک می گیرید؟
ـ به نظر من موسیقی جنسیت نمی شناسد. نمی شود جنسیت را وارد این موضوعات کرد. مهم این است که فرد در کار خود خبره باشد. حضور زنان اتفاق بسیار خوبی است و ما نوازندگان زن بسیار توانمندی داریم که در سازهای مختلف مشغول نوازندگی هستند.
سکونت در شهری مثل تورنتو چقدر در فضای ذهنی شما تاثیر گذاشته؟
ـ چیزی که نباید از آن غافل شد جنس موسیقی ایرانی است. این نوع موسیقی مربوط به آن آب و خاک است هم این گونه نیست چون در ایران نیستید نمی توانید آن موسیقی را دنبال کنید. عدم حضور در ایران نمی تواند تاثیری در دنبال کردن علاقه مندان و نوازندگان داشته باشد.