ایرانگردی
سرفراز و زیباروی، بر تارک ستیغ سربلند کوههای البرز، با درخششی نیلگون، به من مینگریست. هر بامداد، مه صبحگاهی، پرنیانی سپید است گسترانیده چون جامه نوعروسان بر پریچهره خوشخرام، و شامگاهان، آسمان پاک و بیآلایش آن جلوهگه ستارگان فروزان و جایگه تراویدن مهتاب دُرافشان. دریاچه اُوان. نگینی درخشان که هر سال در بهاران بیمانندش مرا به خود میخواند.
دیار طالقان (تالگان به معنی سرزمین بلند) شامل بخشی از رشته کوههای البرز مرکزی در شمال و شمالغرب است. کرانههای آن در شمال استان سرسبز گیلان و در جنوب استان تاریخی قزوین (کاسپین) است. پیرامون این منطقه با کوههای سر بر آسمان ساییده و درههای ژرف، به ویژه در بخشهای رودبار شهرستان، الموت، طارم سفلی و آوج در بر گرفته شده است.
از بلندترین کوههای این دیار میتوان از سیالان (سیاه+لان = درههای ژرف تاریک) و طالقان (تُل+گان = سرزمین بلند) با ارتفاعی بیش از ۴۰۰۰ متر نام برد. دریاچه اوان در نیمه شمالی منطقه الموت و در فاصله ۷۵ کیلومتری کهن دیار قزوین قرار دارد. به بیانی این دریاچه در ۵۰۰ سال پیش بر اثر لغزشهای پوسته زمین و با ایجاد یک سد طبیعی در مسیر جویباران و چشمهساران بهوجود آمده است. زمینلرزه ویرانگر سال ۱۴۲۸ میلادی (برابر با ۸۰۷ خورشیدی) در اثر حرکت گُسل طالقان، در دوره فرمانروایی شاهرخ گورکانی، میتواند نامزد تشکیل این دریاچه باشد. از دیدگاه زمینشناسی، این لغزشها هم اکنون غیرفعال هستند. به پنداری دیگر، و به احتمال زیادتر، این دریاچه از بازماندگان دریای بزرگ تتیس و یا دریای کاسپین است که در گذر زمان آب آن به دلیل چشمههای بسترش به شیرینی گراییده است. نام این دریاچه، اُوان،Owan، به لهجه محلی به معنای جایگاه گردآمدن آب است. اُو به معنی آب در بسیاری از گویشهای ایرانی به کار میرود. وان پسوند مکان است و در بسیاری از نامهای ایرانی مانند شیروان، سیروان، (دریاچه) وان، پنجوان (پنجوین) و اردوان (بزرگ شهر = شهریار) به کار برده شده است.
دریاچه زیبای اُوان فاصله ۷۵ کیلومتری شهر قزوین، در جاده قزوین معلمکلایه، در میان چهار روستای اُوان، ورین، زرآباد و زواردشت (که از نظر ساختار معماری همانند روستای توریستی ماسوله است) و در نزدیکی روستای باستانی گازرخان قرار دارد. ارتفاع آن از سطح دریا ۱۸۱۵ متر و بیشترین ژرفای آن به ۸/۶ متر میرسد. مساحت این نگین فیروزهای بیش از هفتادهزار متر مربع است. این دریاچه بیضیگون دارای قطر بزرگی حدود ۳۲۵ متر بوده و قطر کوچک آن در حدود ۲۷۵ متر است. این زمرد کوهستان در ۴۰ کیلومتری راه پر پیچ و خم دژ الموت، به معنی آشیانه عقاب، جای دارد.
این دریاچه از محیط پیرامون خود، بهجز بارش سالیانه، آبی را بهطور مستقیم دریافت نمیکند و چشمههای زلال و گوارای آب شیرین بستر دریاچه هستند که آن را لبریز میسازند. در فصل بارندگی از سرریز آب دریاچه رود کوچکی تشکیل میشود که آب آن مورد استفاده کشاورزان روستاهای باستانی ” کوشک ” و” آیین ” است.
غیر از گونههای درختی دست کاشت برزیگران و کشاورزان مانند: بید، چنار، تبریزی ، سیب ، آلبالو، گیلاس، سنجد، فندق و گردو؛ گیاهان علفی خودرو مانند گون، کنگر، شیرینبیان و گونههای مختلف دیگر از خانواده گرامینه و لگومینیوزه هم در حوضه آبخیز این دریاچه وجود دارند. از گیاهان داخل اُوان هم میتوان به نیبُن در آب و گیاهان شناور خوشاب و چنگال آبی اشاره کرد.
پدیده منحصر بهفرد این دریاچه درختی است که در لابلای گیاهان شناور در آب روئیده و بدانها استوار شده است و ریشه در خاک ندارد. بنا بر این با توجه به شرایط محیطی به همراه این گیاهان محل استقرارش در دریاچه تغییر میکند. این حوضه آبخیز جانوران خوشخرامی شامل کل و بز ـ که شوربختانه به دلیل شکار بیرویه و آسیب زیستگاه آنان کاهش چشمگیری یافتهاند – پلنگ ، خرس قهوهای، روباه، شغال، گرگ، گراز، شنگ، سیاه گوش (گربه وحشی) انواع عقاب، دال، دلیچه، شاهین، جغد، کبک، فاخته، دارکوب، سبزقبا، زاغی و انواع گنجشگسانان، قورباغه، لاک پشت، خرچنگ و … را در بر دارد که باید انواع ماهی همچون اردک ماهی، قزلآلای رنگینکمان و کپور را (که بهصورت پرورشی در دریاچه رها شدهاند) هم به آن افزود.
نکته
ـ نام سیالان. سیاه+لان، لان به معنی مغاک و درهی ژرف است. کوهی که رنگ درههای آن از ژرفناکی به سیاهی میگراید. معنی دیگری که برای آن وجود دارد سیاه+لانه خانه “دیو سیاه” است. در منظومه حماسی شبرنگنامه، که دویست سال پس از شاهنامه فردوسی سروده شده و به داستان رزم رستم و شبرنگ پسر دیو سپید میپردازد، نخستین نبرد در کلکچال و واپسین نبرد در سیالان رخ میدهد.
ـ نام طالقان. معرب واژه تالگان (تالگ+ان) به معنی سرزمین سنگ سفید و براق و یا تُلگان (تُل+گان) به معنی سرزمین پر از کوه است.
* جعفر سپهری مدرس کامپیوتر در دانشگاه های آزاد، جامع علمی کاربردی و پیام نور و مدرس رسمی فدراسیون کوهنوردی و صعودهای ورزشی در زمینه “هواشناسی کوهستان” بوده است. او صدها مقاله در زمینه ی ایران شناسی و تاریخ علم در ایران به چاپ رسانده . سپهری از سال ۲۰۱۴ به کانادا مهاجرت کرده است.