آرش خارابی
روز دوشنبه ۳۱ می پاکستان، بنگلادش، عربستان و چندی دیگر از کشورهای اسلامی پس از اینکه سایت فیس بوک “رسماً محتوای صفحه تصویر کِشی محمد پیامبر اسلام را حذف و معذرت خواهی کرد” فیلتر سایت فیس بوک را برداشتند(۱). “مالی نوریس یکی از کاربران سایت فیس بوک مسابقه ای برای کشیدن تصاویری از محمد، پیامبر اسلام، برای تاریخ ۲۰ ماه می برای حمایت از سریال کارتونی ـ ساوت پارک ـ و کاریکاتورهای کشیده شده دانمارکی ترتیب داد” که با اعتراض عده زیادی از مسلمانان جهان مواجه شد. خانم نوریس فردای روز مسابقه در مصاحبه ای، ضمن عذرخواهی ادعا نمود که هیچ ارتباطی با این صفحه ندارد و نام او نباید در فیس بوک منتشر می شده است: “من هرگز صفحه ای در فیس بوک راه اندازی نکردم. هرگز هیچ جایی در اینترنت به منظور ارسال تصاویر مردم درست نکردم و هرگز هیچ تصویری نیز دریافت نکردم (۲).” طبق آخرین آمار در طی این مدت این صفحه کمی بیشتر از یکصدهزار مراجعه کننده داشته است(۳). به نظر می رسد تعداد بسیار کم بازدید کننده از این صفحه به فیس بوک این پیام را رسانیده که اهانت به دیگران به بهانه آزادی محلی از اعراب ندارد، و فیس بوک برای اینکه کاربرانش را بیش از این از دست ندهد بهتر دید تصمیم به پاکسازی و معذرت خواهی بگیرد. جالب اینجاست که فیس بوک ده روز صبر کرده تا نتیجه این اقدام را ببیند و سپس به سویی که باد از آنطرف می آید بچرخد. به نظر نمی رسد اگر کسی صفحه ای مشابه را برای دیگران راه اندازی کند، فیس بوک آن را بلافاصله حذف نکند. گویا مانند دیگر رسانه ها، محمد فیس بوک، آزادی بیان است و محمد رسول الله “عمل ناشی از تنفر” با پیگرد قانونی.
به همین بهانه و پس از گذشت نزدیک به ۵ سال از چاپ کاریکاتورهای دانمارکی، این مطلب، با آزادی بیان کامل و بدون اهانت، نقد کوتاه طنز گونه ای است به هنرهای نهفته در معروفترین کاریکاتورهای چاپ شده، و در هر مورد فقط به یک طنز کوچک اکتفا می کنیم!
هنر عمامه: معروفترین کاریکاتور هنری شاید کاریکاتوری باشد که در آن شخصی با چهره ای عبوس، عمامه ای از بمب با نوشته لاالله الا الله محمد رسول الله بر سر دارد. هنرمند نقاش این کاریکاتور فرصت آنرا نداشته است که چند دقیقه ای مطالعه کند تا بفهمد که لباسی که در عربستان آن دوران بر سر می گذاشته اند چفیه بوده نه عمامه و آن شخص نمی توانسته محمد رسول الله باشد! شاید هم هنرمند می دانسته ولیکن نمی توانسته بمب را در چفیه بگذارد بناچار مجبور شده آنرا در عمامه تعبیه کند که در اینصورت هم شخص دیگری را به جای محمد رسول الله کشیده است!
هنر حجاب: در این اثر هنری شخصی خنجر به دست با چشمانی بسته شده با نواری سیاه جلوی دو زن چادری قرار دارد. جالب است بدانیم که در دوران محمد رسول الله اصلا حجاب به این شکل وجود نداشته است، وی حداکثر به زنان و دختران خودش و مسلمانان دستور داده بود که در حین جنگ با یهودیان داخل شهر مدینه که به او خیانت کرده بودند خود را با پارچه بیابانی بپوشانند تا یهودیان آنها را از مردان تشخیص ندهند و به آنها تعارض و تجاوز نکنند(۴). حتی اگر بپذیریم که آن مرد نقاشی شده محمد رسول الله است، حتما نظر هنرمند ثبت خیانت یهودیان بوده که در اینصورت طبق قوانین دانمارک این اثر هنری “توهین به یهودیت است” و هنرمند مجرم! اگر می گویید خیر، پس آن مرد محمد رسول الله نیست، شاید محمد دیگری باشد!
هنر شیطان: شخصی دمپایی به پا شیطان را به نخ بسته و به دنبال خود می کشد و بر عصایش تکیه زده است. این هنرمند فکر کرده که شیطان و خدا در اسلام مانند یهودیت و مسیحیت عینیت دارد. مثلا در یهودیت حضرت داود با خدا کُشتی می گیرد و او را زمین می زند و یا اینکه در مسیحیت حضرت عیسی دوباره ظهور می کند و شیطان را شکست می دهد و به مدت هزار سال با زنجیر به زندان می افکند و … نگارنده معتقد است اینجا اشکال از هنرمند نیست، اشکال از سفارش دهنده کاریکاتور است که نه واقعیت دین خود را می شناخته و نه واقعیت اسلام را. کوتاه سخن اینکه آن مرد دمپایی به پا نمی تواند مسلمان باشد چه برسد به اینکه محمد رسول الله باشد!
هنر وایکینگ: شخصی با هاله ای نور به صورت شاخ وایکینگ، دست به سینه ایستاده است. وایکینگ ها که همان اجداد و پدران دانمارکی ها باشند مشهورند به دزدی و کشتن مردم و خونخواری (۵). بر عکس، اسلام در تمام این مدت حتی در میان دشمنانش به عدالت و حفظ بیت المال و به ناحق نکشتن مشهور است: برای مثال داماد محمد رسول الله (علی) را همه به عدالت و حفظ و رساندن حق و مال مردم به مردم می شناسند، و از طرف دیگر در جنگ خیبر وقتی به صورتش تف می شود، از جنگ باز می ایستد، نمی کُشد، دوباره می جنگد تا پیروز شود، چون معتقد است نبایستی از روی خشمِ فردی و به ناحق کسی را کشت!
هنر ترس: این هنرمند کارتونیست دارد عکس شخصی را دزدکی و با ترس می کشد و اسمش را گذاشته محمد. طفلکی هنرمند بعد از هزار و چهارصد سال، بدون داشتن هیچ الگویی، فقط با تکیه بر رویاهای خود نقاشی می کند. آیا او واقعا می تواند ایده ای از شکل محمد رسول الله داشته باشد؟ این هنرمند و هم مسلکانش همان هایی هستند که چشمان عیسی مسیح شرقی را آبی رنگ کرده اند و پوستش را سفید اروپایی! بدون داشتن الگو بسیار بیشتر محتمل است که وی در حال نقاشی یکی از آشنایان باشد مثل محمد فیس بوک، تا کس دیگری!
هنر شاهد: تعدادی مظنون به ترتیب ایستاده اند و شاهدی مظنون به مظنونی است که هاله ای از نور بر سر دارد. یک مظنون دیگر هم در صف است که نوشته ایی در دست دارد و می خندد. پر واضح است که هنرمند کارتونیست خود هم خوب می داند شاهد به اشتباه دارد مظنون را شناسایی می کند واگر نه دیگر گناهکار واقعی با موهای طلایی و قیافه ای غربی را اصلا نمی کشید و لبخند بر لبش و نوشته به دستش نمی داد! طفلکی شاهد که معلوم نیست به چه علت به بیراهه رفته!
این بود محمد فیس بوک، و حالا محمد رسول الله:
بر سرش آشغال ریختند و هیچ نگفت، دشنامش دادند و سکوت کرد، پادشاه ایران فرستادگانش را سربرید و نامه اش را پاره کرد و نامه ای اهانت آمیز برایش پس فرستاد و او هیچ نکرد (چنگیز مغول صدها سال بعد در مقابل همین کار، از سر ایرانیان مناره ساخت)، هیچ شهری را ویران نکرد (برعکس الکساندر یونانی) و اسیری را نکشت (برعکس تیمور لنگ) و حتی دشمنانش (قریش) را امان داد و بخشید، برای عدالتش و حکمیتش به مدینه دعوت شد، هیچ حقی را ضایع نکرد و به امانت شهره عالم است، از مردمش دفاع کرد و مکه را بدون خونریزی فتح کرد، برعکس آمریکایی ها، اسوه آزادی، که صاحب برده را کُشتند تا برده را آزاد کنند، بلال حبشی برده را آزاد کرد بدون آنکه صاحبش را بکُشد.
محمد رسول الله با داشتن آزادی کامل، به هیچکس، حتی به بت ها (۶) هم اهانت نکرد و محمد فیس بوک با همان آزادی کامل و با نفرت تمام به میلیاردها انسان به دروغ و به ناحق توهین می کند. این کجا و آن کجا؟ چقدر تفاوت دارد محمد فیس بوک با محمد رسول الله که فقط با سخن حق گفتن، ملتی را از زنده بگور کردن دخترانش به ایمان رسانید و در این راه، نه عصایی بر زمین زد، نه مرده ای را زنده کرد، نه بر باد و آتش و سیل و مورچه و سنگ و صاعقه و زلزله و … حکم راند، و در مقابل خیانت ها و اهانت ها و جنگ افروزی ها صبر کرد و دفاع. چقدر تفاوت دارد محمد فیس بوک با محمد رسول الله!
پانویس ها:
۱. http://news.yahoo.com/s/ap/as_pakistan_internet_crackdown
۲. http://www.bbc.co.uk/persian/world/2010/05/100521_u03-cartoon-facebook-muhammad.shtml
۳. http://www.islandcrisis.net/2010/05/facebook-page-prophet-muhammad-removed/
۴. سوره احزاب آیه ۵۹
۵. http://en.wikipedia.org/wiki/Viking
۶. سوره انعام آیه ۱۰۸
تیتر شما جلب توجه کرد. نویسنده زحمت کشیده موارد تضاد بین واقعیت و آن چه در کاریکاتورهای دانمارکی است توضیح داده ولی به یک چیز توجه نکرده شاید هم به چند چیز. اینکه اینها داعیه اسلام دانی ندارن براساس اعمال تروریستی طالبان و القاعده و حتی رژیم ایران این تصور رو از اسلام دارن. عکس محمد را هم که هیچوقت جایی نگذاشته اند و حتی در هیچ فیلمی هم نگذاشتند کسی بازی کند که یک تصور برای دیگران به وجود بیاید. در فیلم محمد هم مرتب سر شتر را نشان می دادند که انگار محمد سوار آن است پس چه جوری می خواهی بدونن محمد چه شکلی بوده؟ فکر می کنی برای یک کاریکاتور میرن تاریخ اسلام رو مطالعه می کنن ببینن آن موقع چفیه می بستن یا عمامه
به جای اینکه به اونها نشون بدیم کجاها ایراد دارند باید بریم حاکمان اسلامی خودمون رو درست کنیم تا این تصور کریه را در جهان به وجود نیاورن. شما که برات اسلام و دین و محمد مهمه باید به حاکمان ایران بگی محمد چنین بود و چنان و حالا شما به اسم او اینهمه ظلم می کنید مطمئنا حرف توی مسلمون رو بیشتر می فهمن
اگر بناست به دانمارکی ها درسی داده بشه به نظر من باید به زبون دانمارکی باشه تا بفهمن