چشمه قیر روان، دهلران، ایلام
سرزمین زرخیز ایلام، با مردمی دلاور و مهماننواز در گوشه غربی ایران زمین دوستداشتنی آرمیده است. فروزان و درخشان از تمدن دیرپای کهن که بیش از ۵ هزار سال پیش پدید آمد. تمدن ایلام (عیلام) در دشتهای جنوبغربی ایران در میان خلیج فارس از سمت جنوب، تا ایذه در شمال، از میانرودان در غرب تا نزدیکی شهر ادِ کرمان و شهر سوخته زابل گسترده بود. این تمدن از سالهای پایانی هزاره چهارم پیش از میلاد با تمدنهای دیگر ایرانی، همزمان بوده و دادوستد داشتند. بر پایه پژوهشهای باستانشناسی از ده هزار سال پیش مردم این منطقه به کشاورزی و دامداری پرداخته بودهاند.
ایلامیان (عیلامیان) باستان سرزمین خود را هتامتی به معنی «سرزمین خدا» مینامیدند. در کتیبههای سومری، این سرزمین را آلام، آلامو یا آلامتو خواندهاند، کوهستان برآمدن خورشید و یا خورشیدکوه، و چه همانندی زیبایی با نام اسپهبد خورشید در فیروزکوه دارد. سپس در دوران هخامنشیان تا برقراری دودمان ساسانی، در مناطق کوهستانی شمالشرقی خوزستان استان خودمختار الیمایی را تشکیل دادند. در دوران ساسانیان این سرزمین گوشهای از استان پهناور پهله بود
.
یکی از دیدنیهای منحصر به فرد این استان که ایرانیان از دست کم سه هزارسال پیش از آن به ویژه در صنعت دریانوردی و ساختمانی بهره میبردند، چشمه قیر روان است. اندیشمندان ایرانی به جهت نفوذناپذیری کف کشتیها و سقف خانهها در برابر آب آنها را قیراندود میکردند. به گفته تمامی نگارندگان تاریخ علم، دانشوران ایرانیان نخستین مردمانی بودند که از قیر استفاده کردند.
همچنین ایرانیان از چشمههای نفت روان در پیرامون آتشکده پارسوماش (مسجد سلیمان) در صنایع نظامی و روشن کردن خشابها استفاده میکردند. پروکوپیوس، Procopius، تاریخ نگار رومی در سده ششم میلادی، از روغن مادها نام میبرد و میگوید که ایرانیان، ظرفهایی از روغن مادها و گوگرد را پر کرده و آنها را آتش زده و به سوی دشمن پرتاب میکنند. پروکوپیوس میگوید که این ماده بر روی آب شناور مانده و به محض تماس، کشتیهای دشمن را به آتش میکشیده است.
این اثر طبیعی کم مانند در منطقه حفاظت شده بوستان جنگلی آبگرم شهرستان دهلران قرار گرفته است. این بوستان جنگلی با ویژگیهایی بیهمتا (چشمه قیر، چشمههای آب گرم، غار خفاش، …) و همچنین زیستگاه منحصر به فرد گونه حمایت شده خفاش که در جهان بیمانند است بشمار میرود.
چشمه قیرروان
برای رسیدن به چشمه سیاهرنگ قیرروان باید از شهر دهلران به سمت بوستان جنگلی آبگرم رفت. این چشمه در منطقه دشتی، پایین دامنه جنوبی سیاه کوه با ارتفاع ۱۴۰۸ متر قرار دارد. پس از طی چند کیلومتر در داخل بوستان در سمت راست جاده تابلویی به چشم میخورد که مسیر چشمه قیر را نشان میدهد. پس از آن دیگر هیچ نشانی وجود ندارد و باید مسیر را با استفاده از حس جهتیابی یک گردشگر و یا شاید مسافران نادر احتمالی یافت. بخش مشکل مسیر پایین رفتن از دیواره یک رودخانه فصلی و بالا آمدن از سوی دیگر آن است. (هرگز در هنگام بارندگی این راه را امتحان نکنید.) در حدود ۳۰۰ متری چشمه قیر، دیگر مسیری ماشین رو وجود ندارد و باید پیاده به سمت آن رفت و این فرصتی است برای دیدن درختچههای زیبایی که منطقه را پوشانیدهاند.
با نزدیک شدن به چشمه بوی شدید قیر، چونان بازدم زهرآگین اژدها، به مشام میرسد. قطر چشمه نزدیک به ۹ متر است و از زیر آن آب گرمی مملو از ذرات ریز و درشت قیر سیال جاری است. از آنجایی که در فصل تابستان جانورانی که به هوای خوردن آب به چشمه نزدیک میشدند درون قیر گیر کرده و از بین میرفتند، پیرامون چشمه را با فنسی سبز رنگ و سقفدار پوشاندهاند، که این خود بهترین نشانی یافتن چشمه است. این چشمه در گویش محلی به کنی گاو قیلی معروف است.
بر پایه گفتههای مردم محلی، این چشمه، خون (و یا اشک چشم) اژدهایی بوده که در جنگ با پهلوانی اساتیری، (به گفته ایشان اسفندیار رویینتن) ، به هلاکت رسیده است.
سیه قیر، جوشان، پر از راز بود “
…
“سیه قیر آکنده شد آن چنان
تو گویی که بر وی سرآمد زمان”
اژدها در تصور گذشتگان، خونی فراوان و زهرآگین و زردآبی کشنده داشت. هر کجا که اژدهایی کشته میشد، چشمهای از خون او جاری بود. این چشمه در بسیاری موارد سرخ و یا زرد (مانند باباگورگور در قروه کردستان که در نوشتاری جداگانه به آن خواهیم پرداخت) و در برخی موارد سیاهرنگ وصف شده است. صفت بارز این خون زهرآلود، سوزندگی، بیهوشسازی و بخار و دود ناتوان سازنده آن است، زره را از تن سوار و برگستوان اسب را از هم میپاشد. زهر خون اژدها نه تنها انسان را میکشد، جانوران و گیاهان را نیز نابود میکند و میتوان همه اینها را یکجا در چشمه خون اژدها دید.
راهآهن دهلران
راهآهن دهلران به خط اصلی راهآهن عراق ۱۹۱۸ م (۱۲۹۷ خ) خط فرعی از خط آهن برلین ـ بغداد (آنکارا به خلیج فارس) بود که جهت بهرهبرداری از چشمه قیر روان (خون اژدها) در دهلران ایجاد شده بود. پس از نخستین جنگ جهانی تا پایان دوران قاجار، این راهآهن در کنترل انگلستان قرار گرفت و آنها از آن برای غارت قیر روان از چشمه «خون اژدها» سود میجستند. آثار این خط آهن و ایستگاه قطار آن هنوز پابرجاست.
کتابهای سودمند:
برای دوستانی که درصدد مطالعه و در جستجوی منابع بیشتری درباره استفاده از نفت و قیر در ایران باستان و همچنین ریشههای علمی افسانه اژدها هستند، کتابهای زیر پیشنهاد میشود.
نوشتههای هرودوت، گزنفون، کتزیاس، استرابون
ـ اژدها در اساطیر ایران/ منصور رستگار فسایی
ـ تاریخ صنعت و اختراعات/ موریس داماس
ـ تاریخ علم در ایران/ مهدی فرشاد
ـ تاریخ علم/ جورج سارتون
ـ تاریخ مهندسی در ایران/ مهدی فرشاد
ـ دریانوردی ایرانیان/ اسماعیل رایین
ـ متفکران اسلامی/ کارون دوو
* جعفر سپهری مدرس کامپیوتر در دانشگاه های آزاد، جامع علمی کاربردی و پیام نور و مدرس رسمی فدراسیون کوهنوردی و صعودهای ورزشی در زمینه “هواشناسی کوهستان” بوده است. او صدها مقاله در زمینه ی ایران شناسی و تاریخ علم در ایران به چاپ رسانده . سپهری از سال ۲۰۱۴ به کانادا مهاجرت کرده است.
بسیار عالی و اموزنده با قلم استاد سپهری
با سلام و درود
مجددا کار بسیار زیبا از استاد سپهری رو مطالعه کردیم
که موجب شد ضمن اشنایی بیشتر با تاریخ و فرهنگ و أساطیر ایران در مجموع کشورمون ، با عزیزانی که اینگونه زحمت می کشند نیز آشنا می شویم
امیدوارم که این رؤیه در این مجله بوقرار بماند.